* کارگردان: احسان بیگلری
* ژانر فیلم: اجتماعی – روانشناختی
* قصه فیلم: در مرکز داستان شخصی به نام خسرو وجود دارد که به اختلال دوقطبی مبتلاست و به دلایلی مجبور شده مدتی در منزل برادرش ناصر (ناصر هاشمی) زندگی کند.
* ستاره ها: آنچه «برادرم خسرو» را واجد تماشا می کند، بازی درخشان شهاب حسینی و ناصر هاشمی است. حسینی در نقش یک انسان دوقطبی چنان رفتار می کند که تو گاهی احساس می کنی در حال تماشای یک خسرو مستند هستی. بازی خویشتندارانه و تحسین شده ناصر هاشمی مکملی است بر بازی شهاب. «برادرم خسرو» علاوه بر داستان مستحکم و ریتم تند، مبتنی بر اصول روانشناسی است که برگ برنده دیگری برای آن به حساب می آید.
* کارنامه کارگردان: احسان بیگلری فعالیت سینمایی اش را با دستیار کارگردانی شروع کرد. او سال ۱۳۹۴ اولین فیلم بلند سینمایی اش را ساخت. «برادرم خسرو» مورد توجه منتقدان و اصحاب رسانه قرار گرفت اما در داوری زورش به «ابد و یک روز» و «ایستاده در غبار» نرسید. بیگلری در همین جشنواره با «نقطه کور» به عنوان نویسنده در جشنواره حضور داشت. بعد از آن «آذر» را نوشت که یک سال بعد در جشنواره رونمایی شد. این دو آثار قابل دفاعی در کارنامه اش نیستند.
* سابقه فیلم: «برادرم خسرو» در بخش نگاه نو سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و با وجود این که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، تنها برای بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه شد. این فیلم دو رقیب گردن کلفت به نام «ابد و یک روز» و «ایستاده در غبار» داشت که جوایز را درو کردند. احسان بیگلری در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی در بخش جایزه خلاقیت و استعداد درخشان، دیپلم افتخار کسب کرد.
* پیش بینی فروش: «برادرم خسرو» به امتیاز نام شهاب حسینی می تواند مخاطب را به سینما بکشاند. اگر این اتفاق رخ دهد، کمتر کسی ناراضی از سالن خارج می شود و تبلیغات دهان به دهان به کمکش خواهد آمد. با این حال نمی توان انتظار فروش خارق العاده از آن داشت. پیش بینی این است که «برادرم خسرو» حدود سه میلیارد فروش داشته باشد.
فیلم با الگویی آغاز میشود که در تاریخ سینمانمونههای جذابش رازیاد دیدهایم: شخصی وارد یک جمع میشود و با رفتار متفاوتش آدمهای شقورق آن جمع را تغییر میدهد. به عنوان مثال یکی از شاهکارترین نمونههایش در ژانر کمدی دایی من (ژاک تاتی) است؛ جایی که آقای اولو با رفتار سبکسرانه و بیقیدانه و دستوپاچلفتیگریهایش جمع عصاقورتدادهای را متحول میکند، آنها را با ساز خود میرقصاند و نظم بیروح موجود در زندگی آنها را بههممیریزد. در برادرم خسروهم با ورود خسروی (شهاب حسینی) پریشانحال و بچهصفت و ساده، کمکم فضای خشک و رسمی خانه ناصر (اصغر هاشمی) بههم میریزد.
نقد بررسی کامل فیلم برادرم خسرو
نشانهها از همان ابتدای فیلم کنار هم چیده میشوند: خسرو صبح زود صدای موسیقی را بالا میبرد، همه خانواده را از خواب بیدار میکند و با آنها میرقصد. در مهمانی خشک پزشکان، وصله ناجور جمع است و با آواز خواندن فضای رسمی آنجا را میشکند و حتی کار را تا جایی پیش میبرد که با تعریف یک خاطره مسخره از دوران کودکی ناصر، موجب خجالت و عصبانیت برادر دکترش میشود. همسر ناصر، میترا (هنگامه قاضیانی) را شیر میکند که با ماشینش به شلوغی برود و آنجا رانندگی کند که در ادامه این ناصر است که دوباره عصبانی میشود و از رفتار برادرش به تنگ میآید… . طبق الگوی فوقالذکر، خسرو باید کمکم عنان کار را در دست بگیرد و روحیه بقیه را عوض کند. اما فیلم با چرخشی نرم این الگو را کنار میگذارد و وارد فاز دیگری میشود که طی آن نهتنها ناصر تغییر نمیکند، بلکه در ادامه داستان تلاش میکند به شکلی از دست خسرو خلاص شود که در نهایت به آن پایان غافلگیرکننده میرسیم. در طی این مسیر است که کمکم رابطه این دو برادر و گذشتهشان رو میشود و ما به عنوان مخاطب تلاش میکنیم تصمیم بگیریم کدامشان به حقتر هستند و در نهایت مانند میترا، دلسوزانه حق را به خسرو خواهیم داد.
نقد بررسی کامل فیلم برادرم خسرو
فیلم تلاش میکند در طی روایت، چهره واقعی خسرو و ناصر را نشان بدهد و در این کشمکش، خسرو است که سرافراز بیرون میآید و ناصر به شکلی در قطب منفی ماجرا قرار میگیرد. اما کار جایی خراب میشود که فیلم میخواهد این در قطب منفی قرار گرفتن ناصر را زیادی بزرگ جلوه بدهد: میترا پی میبرد که ناصر به همکارانش گفته او (زن) تعادل روانی ندارد و بعد هم بچهدارش کرده تا بنشیند خانه و از محل کارش که همان دندانپزشکی ناصر است، دور بیفتد. آشکار شدن این حیله ناصر در نزدیک به اواخر داستان، تبدیل به نکته گلدرشتی میشود که عدم وجودش میتوانست تعادل میان حضور دو برادر در داستان را حفظ کند. در این حالت که ما میفهمیم ناصر چه انسان پلشتیست، او وزنهی سنگینتر ماجرا میشود در حالیکه از ابتدا تعادلی بین او و خسرو برقرار بود. دانستن این اعمال خبیثانه از ناصر دردی از خط اصلی داستان دوا نمیکند. اینکه بفهمیم او علاوه بر برادرش به همسرش هم بدی کرده، جز اینکه کشمکش رابطه بین دو برادر را مخدوش کند، چیزی در پی ندارد.
فیلم هر چند روان و جذاب پیش میرود و صحنههای خوبی از جمله دعوای دو برادر سر میز شام را هم دارد، اما همین نکته باعث میشود از یکدستی خارج شود. انگار ناگهان ناصر شخصیت اصلی داستان میشود که قرار است دستش رو شود و خباثتهایش محور فیلم قرار بگیرد. با این حساب حتی میتوانیم اسم فیلم را از برادرم خسرو به «برادرم ناصر» تغییر بدهیم!
***نقد بررسی کامل فیلم برادرم خسرو
برادرم خسرو (احسان بیگلری)
از نخود تا شیشه
مهرزاد دانش
فیلم با روندی تعلیقی آغاز میشود و انتظار بروز التهابی فزاینده را در متن و بطن درامی خانوادگی/ روانی با تکیه بر ورود یک آشنای غریب در جمع یک خانوادهی آرام و خوشبخت در مخاطب پرورش میدهد. اما دیری نمیپاید که این موقعیت پرظرفیت، جای خود را به روندی کسالتبار مملو از مجموعهای مکرر از رفتارهای مشابه میدهد. در هر چند سکانس یک بار، خسرو یک خرابکاری انجام میدهد و پسربچه تحت تأثیرش قرار میگیرد و برادر بزرگتر با او با خشونت برخورد میکند و زن خانواده هم دائم در دفاع از خسرو به شوهرش میتازد که این رفتار خشن مناسب نیست.
تقریباً کل فیلم تکرار این مراودات است؛ با این تفاوت که هر بار، خرابکاریهای خسرو کمی شدت میگیرد (مثلاً از نخود و لوبیا پرت کردن به سمت دیگران به شکستن شیشهی اتومبیل همسایه میرسد!) و به تبع آن، خشونت برادر هم افزونتر میشود (مثلاً از دعوا و مرافعه به کتک و در نهایت هم به اقدام به قتل میرسد!) این روند صرفاً مسیری طولی است و نه عمقی؛ و چنین رهیافتی روایت را به رغم ظاهر پویایش، در ایستاییای درونی فرو میبرد. معضل مهمتر، شعارگرایی مفرط فیلم است؛ آن سان که گویی گاه به جای تماشای یک فیلم سینمایی، با اثری آموزشی/ داستانی دربارهی چگونگی برخورد با بیماران مبتلا به شیدایی مواجه هستیم. شاید از همین رو است که فیلم با خودش هم بلاتکلیف است و این مشکل بیش از هر جا خود را در نحوهی پایانبندی فیلم بروز میدهد. اینکه خسرو پس از بهبودی نسبی در اتومبیل برادر به سمت شمال برده میشود و در بین راه، تصادفاً در بازبینی فیلمهای گرفتهشده از اتاقش، فیلم مربوط به جنایت برادر را میبیند، انتظار وقوع یک موقعیت غیرقابلپیشبینی میرود، اما عملاً هیچ اتفاقی نمیافتد و فیلم بی آن که دادهی جدیدی در اختیار مخاطب بگذارد تا بر مبنای آن به یک حاصل قابلتأمل از این همه دعوا و دیوانهبازی برسد، فرجام خود را در خنثیترین شکل ممکن رقم میزند.
برادرم خسرو متأسفانه نسبتی با فیلم کوتاه خیلی خوب چند دقیقه کمتر ندارد و چه در حوزهی فیلمنامه و چه در حوزهی اجرا (مخصوصاً با بازی پرتکلف شهاب حسینی که بیش از تداعیبخشی یک بیمار مبتلا به مانیاک، بیشتر لوسبازیهای یک آدم ازخودراضی را به ذهن متبادر میکند) مشکلات عدیده دارد. همچنان در انتظار فیلمی بلند از خود «احسان بیگلری» هستیم.
یک دیدگاه
Fatemeh Kashani
چرا در این فیلم نشان داده نشد که خسرو درمان شده؟!
فقط به شکلی نشان می داد که مسئله دو قطبی غیر قابل درمان است
و فقط بایک سری قرص های نگه دارنده قابل کنترل است!!!
یعنی این همه روانشناس های ما با این همه علم بالاشون قادر به درمان دو قطبی نیستند؟!
کسانی که مبتلا به دو قطبی هستند
در واقع هرمون دوپامین در مغزشون بیشتر ترشح می شود
قرصی که برای درمان آن استفاده می شود
سروکوئل است
ولی چرا طرف با گذشت ١۵ سال هنوز درمان نشده؟!
بی شک درمان با متد DST بهترین روش درمان است…