معرفی کامل فیلم یک روز طولانی مهران مدیری

[ad id='39844']

فیلم یک روز طولانی مهران مدیری

مهران مدیری به تازگی فیلمنامه فیلم سینمایی »یک روز طولانی» را به ثبت رسانده است.

 

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، مهران مدیری؛ بازیگر، کارگردان، نویسنده و مجری که هم اکنون نخستین ساخته سینمایی خود را با عنوان «ساعت ۵ عصر» روی پرده سینماها دارد به فکر تولید فیلم سینمایی دیگری با عنوان «یک روز طولانی» است.

مدیری به تازگی نگارش این فیلمنامه را تمام کرده و آن را به ثبت رسانده است که البته از پروانه ساخت و تولید آن هنوز خبری نیست. ممکن است این فیلم به عنوان دومین ساخته سینمایی مهران مدیری بر خلاف فیلم قبلی او که در جشنواره حضور نداشت و علت عدم حضور آن طولانی شدن مراحل تدوین بود، برای سی وششمین جشنواره فیلم فجر تولید شود.

فیلم سینمایی «ساعت ۵ عصر» از هفت هفته گدشته با سرگروهی سینما کوروش اکران عمومی خود را آغاز کرده، تاکنون در گیشه مرز ۸ میلیارد تومان را رد کرده است. در این فیلم که در مورد اتفاقاتی است که در یک روز برای (مهرداد پرهام) رخ می‌دهد، سیامک انصاری، مهران مدیری، امیر جعفری، آزاده صمدی،
رسول نجفیان و نگین معتضدی به ایفای نقش می‌پردازند.

 

 

نقد فیلم ساعت ۵ عصر

 

هفته نامه مثلث – احمدرضا کلانتری: نخستین ساخته مهران مدیری در نخستین روز اکران، با فروشی حیرت‌انگیز رکورد گیشه سینمای ایران را جابجا کرد. رکوردی که پیش از این به فیلم فروشنده اصغر فرهادی اختصاص داشت. همین یک دلیل شاید برای فعالین سینمایی کافی باشد که مصمم‌تر و با عزم بیشتر و البته در اسرع وقت به سمت سالن‌های سینما بروند و ساخته مدیری را با دقت ببینند! اما آنچه در واقعیت شاهد آن هستیم، چیزی غیر از این است!
 

برای جمع آوری این اقتراح، به سراغ بیش از ده تن از منتقدین مطرح سینمای ایران رفتیم. منتقدینی که اسم و امضای آنان پای همه فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی و سینمایی وجود دارد. اما در کمال ناباوری با این پاسخ مواجه می‌شدیم که این بزرگواران فیلم را ندیده‌اند و در نتیجه نمی‌توانند درباره آن نظر بدهند! این یکی از عجیب‌ترین پاسخ‌هایی بود که اتفاقا در تمام این بیش از ده تماس تکرار شد!

این چنین شد که برای نقد این فیلم سینمایی، به سراغ منتقدین جوان‌تر و تازه کاری رفتیم که در این باره اهتمام بیشتری نشان داده‌اند. آنچه پیش روی شماست، ماحصل این تلاش‌های ‌بیفرجام است!

شخصیت اصلی داستان ساعت پنج عصر، چگونه آدمی‌ست؟!

محسن شهمیرزادی: روایتی که مدیری همواره در موضع خود بدون تغییر مانده است؛ شخصیت‌‌های داستان‌‌های مدیری همواره ثابتند و جبر محیط فقط تکانه‌هایی محدود به آنها می‌‌دهد. شیرفرهاد‌ها، همیشه شیرفرهاد ماندند و بلوتوث‌ها تغییری نکردند. سیامک انصاری نیز همواره همان تنها عاقل داستان‌‌ها بود که هیچوقت از سوی جامعه‌ای که با آن در تماس است، درک نمی‌‌شد و همواره با انبوهی از توده‌های جاهل مواجه است.

افشین علیار: امروزه تماشاگر به راحتی گول می‌خورد. تنها با نام دو کمدین به سینما می‌رود و هشتاد دقیقه از وقتش را می‌گذراند. اما مطمینا ساعت پنج عصر به دلیل ضعف‌های اساسی‌اش نمی‌تواند تماشاگرش را راضی نگه دارد، زیرا هدف تماشاگر از دیدن این فیلم چیز دیگری بوده است، پیش‌بینی می‌شد که این فیلم چنان بخنداند که تماشاگر با چشمان گریان سالن سینما را ترک کند. اما نگارنده شاهد است که در زمان نمایش این فیلم تماشاگران آنقدر آرام و ‌بیصدا نشسته بودند که انگار فیلم درام در حال نمایش است؛ آیا این سواستفاده نیست؟!

ساعت پنج عصر؛ روایتگر یک داستان از ناکامی‌های انسان مدرن است یا یک نقد اجتماعی؟!

محسن شهمیرزادی:خارج‌ رفته‌‌های قصه مدیری کم ‌شعوران فرصت‌طلبی هستند که نه به فکر همسر خودند نه پدرشان. روشنفکران تنها ژستی بیش نیستند که آن را بر مزار دوست جوان خود نیز حفظ می‌کنند و عزا و عروسی ‌شان در این ژست‌‌ها تغییری ایجاد نمی‌کند. طولی نمی‌کشد جدال بحران شهر مدرن ایرانی با سیامک انصاری در داستان آغاز شود. لوکیشن بکری در بالای شهر که آرامش میزانسن در اوج خود قرار دارد. مردی ثروتمند و لاکچری که همسرش برای تحصیل(!) به فرانسه رفته است، او با ورزش‌‌های هوازی و موسیقی لایت صبح خود را آغاز می‌کند و این فانتزی دقیقه‌ای دوام نمی‌‌آورد که از بانک به او تلفن می‌‌شود و گره اصلی داستان رقم می‌خورد. از ۷ صبح تا ۱۷ عصر فرصت است تا به بانکی در نزدیکی خود برسی. بعد از تلفن است که بحران‌‌ها یک به یک آغاز می‌‌شود، ضرباهنگی که مثل قطار آرام ‌آرام اضطراب و گره و بحران‌ها را به داستان می‌افزاید و در اوج اضطراب نیز مدام بوق قطار را فشار می‌‌دهد و هیچ‌گاه داستان از ریتم نمی‌‌افتد. در این میان مدیری شخصیت داستان خود را به مشکلات زندگی آپارتمانی، بیمارستان، مترو، اعتیاد و تظاهرات صنفی و… دچار می‌کند و در این میان مرثیه‌ خوان بسیاری از مصایب فرهنگی و اجتماعی ایرانیان می‌شود.

افشین علیار: ساعت پنج عصر فارغ از سوژه، از موقعیت‌های لحظه‌ای استفاده می‌کند، اتفاق‌های کلیشه‌ای که ربطی به نقد اجتماعی ندارد، نمی‌شود به این فیلم برچسب نقد اجتماعی زد. چرا که موضوع فیلم کاملا نامفهوم است و هدف فیلمساز در نشان دادن موقعیت‌های ‌بیحاصل به نتیجه ی مشخصی نرسیده، روند شکل گیری ساعت پنج عصر کاملا تلویزیونی شکل گرفته و حتی کاراکتر اصلی فیلم که سیامک انصاری آن را بازی می‌کند، فارغ از پرداخت سینمایی در قالب همان نقش‌های گذشته‌اش بازی کرده است.

بهره کشی از انسان در زندگی امروز، یکی از مهم‌ترین محورهای ساعت پنج عصر است. آیا این پیام به شما منتقل شده است؟!

محسن شهمیرزادی: در روایت مدیری همه مردم توده‌اند و بنابراین مخاطب نیز باید به جهالت خود بخندند. به قول یکی از اندیشمندان، مدیری نوعی سادیسم دارد، او خود و مخاطب را تا حد اعلا آزار می‌دهد تا هم بخندد و بخنداند و هم مصیبتی بر جامعه بخواند. مدیری شخصیت اول داستانش را در بدترین شرایط و بحران‌ها قرار می‌دهد و او را در مصیبت‌بار‌ترین فلاکت‌ها قرار می‌دهد و مخاطب را بابت این مصایب می‌خنداند. او مخاطب را آزار می‌دهد و کسی با حال خوش از ساعت ۵ عصر بر نمی‌گردد. فیلم حتی اگر نخنداند، نباید آرامش مخاطب عام را به هم بریزد، مخاطب یعنی همان قشر متوسطی که تا عصر در همین روزمرگی‌های عذاب‌آوری که مدیری نشان داد، زندگی می‌کند و می‌خواهد با دیدن فیلم نشاطی به او افزوده شود و حال در کنارش این رسالت فیلمساز است که چه مفهومی‌را به این مخاطب منتقل کند تا او را به سطوح بالاتری از فهم و عقلانیت بکشاند. اثر سینمایی مدیری خنده دارد اما خنده‌دار نیست.

مهم‌ترین نقد به ساعت پنج عصر چیست؟!

محسن شهمیرزادی: مدیری به‌رغم تلاشش برای بیان مسایل اجتماعی، در فیلمنامه دچار حفره‌های فراوانی است. شاید اگر او ذهن قصه‌پرداز الوند را فدای نام خود نمی‌کرد و اجازه می‌داد خشایار الوند تا انتها همراه او باشد، قصه پرپیمانه‌تری روایت می‌شد. تلفن بانک به هیچ وجه بهانه‌ای خوب برای شروع قصه و گیرافتادن در این ماجراهای عجیب و غریب نیست. بماند که چگونه می‌شود فردی متمدن، ساکن در اقدسیه و صاحب گوشی آیفون نمی‌تواند اقساط خود را به صورت آنلاین پرداخت کند، اما این جای سوال دارد که چگونه تاخیر یک روزه وام موجب می‌شود بانک منزل وی را پس بگیرد و مهم‌تر آنکه مگر اقساط وام ماهانه نیستند؟ چگونه فرض شخصیت اصلی با واقعیت یک ماه تفاوت داشت و معتقد بود مهلت پرداخت قسط من ماه دیگر است در حالی که قسط این ماه خود را نپرداخته؟ چگونه رییس بانک دوست صمیمی‌فردی باشد و او مجبور است برای رسیدن به بانکی که تنها چند کیلومتر (از اقدسیه تا ولنجک) فاصله دارد به این بلاها دچار شود.

افشین علیار: ساعت پنج عصر مخلوطی از کارهای تلویزیونی مدیری است اما با پرداختی شلخته و میزان سن‌های تکراری همراه با عدم تسلط در شکل گیری قواعد سینمایی، سینما برنامه تلویزیونی و اجرای استندآپ کمدی نیست سینما با آیتم سازی فرق بسیاری می‌کند نمی‌شود در سینما از عناصر تلویزیونی استفاده کرد و نمی‌شود بازیگری مثل سیامک انصاری را در فیلم جا داد و او همان کارهایی را انجام بدهد که قبل از این در سریال‌ها و آیتم‌ها انجام داده، راستش اصلا نگارنده نمی‌تواند به فیلم بپردازد چرا که ساعت پنج عصر هیچ نکته ی قابل اهمیتی ندارد این فیلم بر‌اساس آیتم‌ها یا سریال‌های تلویزیونی ساخته شده که مدیری در ساخت آنها اگر چه مهارت خاصی دارد اما نتوانسته مختصات سینمایی را رعایت کند.

قالب ساعت پنج عصر به سریال‌های مدیری شباهت دارد یک آدم که در موقعیت‌های پیچیده قرار می‌گیرد که می‌خواهد از آن موقعیت‌ها فرار کند که نمی‌تواند؛ شاید این موقعیت‌ها در سریال سازی موفق به نظر برسند اما باتوجه به ابعاد گسترده ی سینما این موقعیت‌ها نمی‌توانند تماشاگر را راضی کنند، موقعیت‌های شبه تلویزیونی نمی‌توانند به سینما تبدیل شوند زیرا که تماشاگر این موقعیت‌ها و اتفاق‌ها را بارها در طنزهای تلویزیونی دیده است حالا چرا باید این اتفاقات تکراری را با یک بازیگر تکراری در زمان محدود با پرداختی سطحی در سینما ببیند؟

فیلم یک روز طولانی مهران مدیری فیلم یک روز طولانی مهران مدیری فیلم یک روز طولانی مهران مدیری فیلم یک روز طولانی مهران مدیری فیلم یک روز طولانی مهران مدیری فیلم یک روز طولانی مهران مدیری فیلم یک روز طولانی مهران مدیری فیلم یک روز طولانی مهران مدیری فیلم یک روز طولانی مهران مدیری

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *