معرفی شخصیت های ابرقهرمانی
شاید در وهله ی اول این کار به نظرتون غیر ممکن باشه چون ناسلامتی داریم از سوپرمن حرف میزنیم! یکی از پر قدرت ترین شخصیت هایی که تا بحال خلق شده اما با این وجود باز هم راه هایی برای سنجش قدرت سوپرمن هست در اصل من توی این مقاله قصد دارم لحظاتی رو بهتون معرفی کنم که سوپرمن اوج قدرت خودش رو نشون داده و کار های واقعا باحالی انجام داده پس مثل همیشه با من امیرعلی آصفی همراه باشید…
اولین لحظه ای که میخوام بهش اشاره کنم در سری new 52 و در شماره ی ۱۳ کمیک های سوپرمن اتفاق افتاد و سوپرمن در این شماره میخواست میزان قدرت خودش رو بسنجه پس خودش رو در دستگاهی قرار داد که بر اثر فشار آوردن سوپرمن میتونست باعث ۲ برابر شدن وزن زمین بشه سوپرمن به مدت ۵ روز توی این دستگاه موند و تونست بصورت آزامیشی وزن زمین رو از ۵٫۹ تریلیون تن ۱۰ ها برابر افزایش بده!
جالبه بدونید سوپرمن وقتی از این دستگاه بیرون اومد به حداکثر قدرت خودش نرسیده بود ولی دیگه حتی دستگاه هم کم آورده بود! در ضمن سوپرمن بعد از ۵ روزی که توی این دستگاه بود وقتی بیرون اومد تنها یک قطره عرق کرده بود، فقط یک قطره!
لحظه ی دومی که میخوام بهش اشاره کنم باز هم توی کمیک های new 52 اتفاق افتاد و زمانی که دومزدی به لیگ عدالت حمله کرد سوپرمن حضور نداشت و دومزدی حسابی دخل لیگ عدالت رو آورد! شاید باورتون نشه ولی دومزدی فقط با یک مشت هر دو دست واندر وومن رو خرد و متلاشی کرد!
اما زمانی که دومزدی به مبارزه با سوپرمن رفت اتفاقی که توی کمیک مرگ سوپرمن افتاد تکرار نشد! (اگر کسی این سری کمیک ها رو نخوانده برای توضیح باید بگم که توی این سری زمانی که سوپرمن برای اولین بار با موجودی به نام دومزدی روبرو میشه تا سر حد مرگ مبارزه میکنه و با وجود اینکه دومزدی رو شکست میده ولی کشته میشه و این قدرت بی همتای دومزدی رو نشون میده!) با وجود اینکه دومزدی بعد از نبردش با واندروومن خودش رو قوی تر هم کرده بود اما سوپرمن در همان دقایق اول مبارزه اش با دومزدی اون رو مثل یک برگه کاغذ از وسط پاره کرد! باور نکردنیه نه؟! (باور کنید حتی زمان نوشتن این مقاله هم باورش برام سخته!) البته یک اتفاق بدی که بعد از نصف شدن دومزدی بدست سوپرمن، برای کلارک افتاد این بود که سوپرمن خودش هم کم کم داشت به موجودی مثل دومزدی تبدیل میشد چونکه زمان نصف کردن دومزدی در گاز های سمی ترشح شده از لاشه دومزدی تنفس کرده بود!
لحظه ی بعدی ای که میخوام بهش اشاره کنم مربوط میشه به عطسه ی سوپرمن! آره درست خوندید عطسه ی ویرانگر سوپرمن! در یکی از کمیک های کلاسیک سوپرمن، سوپرمن وقتی داره از یک منظومه ی خورشیدی عبور میکنه عطسه ای چنان شدید میکنه که کل اون منظومه خورشیدی در جا نابود میشه و از بین میره البته لازم به این نیست که نگران بشید چون اون منظومه کاملا خالی از سکنه بود! (سوپرمنه! بن لادن نیست که!)
علاوه بر عطسه ی سوپرمن فوت سوپرمن هم قدرت بالایی داره و در یکی از کمیک های کلاسیک سوپرمن، سوپرمن برای اینکه حداکثر قدرت های خودش رو بسنجه به سمت ستاره ای پرواز میکنه و با یک فوت جانانه تمام اون ستاره رو خاموش میکنه طوری که انگار اون ستاره یه شمع تولد ناچیزه نه یه ستاره!
لحظه ی بعدی ای که میخوام بهش اشاره کنم زمانیه که سوپرمن یک سیاهچاله رو توی دستاش نگه میداره! زمانی که یک سری دانشمند کله پوک سیاهچاله ای کوچیک رو توی آزمایشگاه درست میکنند، اون سیاهچاله رشد میکنه و کار به جایی میرسه که لیگ عدالت برای اینکه سیاهچاله کل منظومه ی شمسی رو توی خودش فرو نبره و نابود نکنه فوری به آزمایشگاه میرن اما کاری از دست هیچکدوم جز سوپرمن ساخته نیست و سوپرمن چیزی رو که میتونه کل منظومه ی شمسی رو توی خودش فرو ببره و نابود کنه رو توی دست خودش به بیرون از منظومه ی شمسی میبره! باورتون میشه؟!؟!
لحظه ی بعدی ای که اونم چیزی از گزینه های قبلی کم نداره در سری کمیک های Superman Unchained و در شماره ی دوم این سری اتفاق می افته و زمانی که بلند ترین آسمان خراش دنیا یعنی همان برج خلیفه در دبی در حال سقوط هست و سوپرمن تنها ۱۹ ثانیه برای جلوگیری از کشته شدن هزاران نفر که داخل برج هستند وقت دارد! سوپرمن سریعا یک سونامی بزرگ در دریا درست میکند و آن را بطرف برج هدایت میکند و تنها با یک فوت تمام امواجی که به طرف برج حرکت میکنند را به یخ تبدیل میکند و برج را با مانعی که درست کرده کاملا متوقف میکند، تمام این اتفاقات زمانی می افتد که سوپرمن علاوه بر جلوگیری از سقوط برج با بولدوزری شیطانی و غول پیکر هم مبارزه میکند!
و اما بهترین لحظه ای که در این مقاله میتوانم به شما معرفی کنم… این لحظه همان لحظه ای است که مدت ها پیش گفته بودم که میتوانم به واسطه ی آن ملموس و خاکی بودن شخصیت سوپرمن را به شما ثابت کنم! این لحظه، لحظه ای است که یک دختر نوجوان بعد از یک روز بد به بالای ساختمانی رفته و قصد خودکشی دارد، اما برای سوپرمن مبارزه با دارک ساید و یا کمک کردن به یک دختر نوجوان فرقی ندارد!
سوپرمن با آن دختر نوجوان که “ریگان” نام دارد به آرامی حرف میزند و به او امید میدهد تا با بیماری ای که در وجودش هست مبارزه کند و به او میگوید: “تو قوی تر از اون چیزی که خودت فکر میکنی هستی، به من اعتماد کن” و بعد از آن ریگان را به آغوش گرم خودش دعوت میکند…این لحظه در تاریخ کمیک های سوپرمن جاودانه شد و تاریخ ۷۵ ساله ی شخصیت سوپرمن را تنها در یک صفحه به خوانندگان نشان داد!
[ad id='39844']
