معرفی کامل دکتر استرنج در دنیای مارول

[ad id='39844']

معرفی شخصیت های مارول :Strange DR.

سال ۱۹۶۳ شاهد اولین حضور دکتر استرنج در دنیای کمیک بودیم. او در شماره ۱۱۰ از کمیک Strange Tales خلق شد. دکتر استرنج توسط استن لی و استیو دیتکو خلق شد. استن لی اعتراف کرده که بیشتر ایده این شخصیت از جانب دیتکو بوده. در شماره های نخست کمیک های دکتر استرنج شاهد بودیم که چطور از یک جراح مغرور به یک جادوگر ماهر و وظیفه شناس تبدیل شد. دنیای او هم شکل گرفت و شخصیت های مکمل داستان های او مثل وانگ (دستیارش)، اینشنت وان (استادش) و بارون موردو (دشمن اصلی اش) شکل گرفتند اولش بهش لقب “استاد جادوهای سیاه” داده بودند. اما به مرور بهش لقب جدید “استاد هنرهای مرموز” (Master of Mystic Arts) دادند و شاهد بدیم که چطور به دنیاهای دیگر میرود و با تهدیدات فرا زمینی و متافیزیکی مثل «دورمامو» مقابله میکند . دکتر استرنج در قلمرو دورمامو با شخصیتی به نام «کلیا» (clea) که خواهر زاده دورمامو بود اشنا شد . کلیا بعدا به متحد و معشوقه دکتر استرنج تبدیل شد.

به عقیده همه کارشناسان، کمیک هایی که در این دوران به دست استیو دیتکو برای دکتر استرنج خلق شد دست کمی از شاهکار نداشت. ضمن اینکه نوعی حس و حال عرفانی، هنجار شکن و آنارشیستی داشت که با فرهنگ غالب آن زمان مطابقت داشت. دیتکو ایده هایی از سبک های کوبیسم و سورئالیسم را با هم تلفیق میکرد و نوعی سبک منحصر به فرد و شگفت انگیز به داستان هایش میداد. آخرین آرکی که لی و دیتکو با هم برای دکتر استرنج کار کردند در واقع یکی از اولین آرک های چند قسمتی دنیای کمیک بود: The Search for Eternity! در این آرک، دکتر استرنج با “ابدیت” (Eternity) ملاقات کرد که تجسم همه عالم بود.

 

۲- دوران روی توماس/جین کولان

پس از استیو دیتکو، نویسندگان و هنرمندان دیگری مثل بیل اورت، دنی اونیل و دن ادکینز روی کمیک های دکتر استرنج کار کردند. در این موقع کمیک های Strange Tales تمرکز اصلیش روی دکتر استرنج بود. بعد از مدتی هم اسمش عوض شد ولی شماره اش تغییر نکرد. یعنی پس از Strange Tales #168  ، کمیک Doctor Strange” #۱۶۹ چاپ شد. در این کمیک روی توماس و جین کولان داستان هایی ماندگار برای دکتر استرنج خلق کردند ولی متاسفانه فقط در حدود یک سال در این عنوان باقی ماندند. آنها سعی کردند به جای تقلید از سبک منحصر به فرد دیتکو، سبک خاص خودشان را که دارک تر و اکشن تر بود را پیاده کنند و بنابراین دکتر استرنج به جای رفتن به دنیاهای دیگر، بیشتر اوقات در دنیای خودمان بود ولی با فرقه های خبیث ، ترسناک و شیطان پرستی مبارزه میکرد. در همین دوره بود که شاهد ماسکی برای دکتر استرنج هم بودیم و او برای مدت کوتاهی یک هویت مخفی به نام Stephen Saunders پیدا کرد. سال ۱۹۶۹ کمیک دکتر استرنج کنسل شد و روی توماس برخی از داستانک های خودش را در کمیک های Incredible Hulk، Sub-Mariner به سرانجام رساند.

۳- مدافعین

سال ۱۹۷۱، روی توماس و راس اندرو گروه “مدافعین” (Defenders) را خلق کردند که اعضایش عبارت بودند از: دکتر استرنج، نیمور و هالک. این گروه به شدت محبوب شد چون نوع تعاملات اعضا با هم بسیار جذاب و غیر کلیشه ای بود و همشون نوعی روحیه ضد اجتماعی و نجوش داشتند. بنابراین مارول سال ۱۹۷۲ کمیک اختصاصی Defenders را چاپ کرد که نویسنده اش «استیو انگلهارت» و طراحش «سل بیوسما» بود. خیلی زود دو عضو جدید به نام های موج سوار نقره ای و ولکرای (که از اهالی آزگارد بود) به جمع اعضای گروه اضافه شدند. بعدش یک داستان معروف به نام Avengers/Defenders War در این کمیک چاپ شد که از داستان های برتر تاریخ ماروله. کمیک Defenders بعدا وقتی استیو گربر نویسنده اش شد، به موفقیت های بیشتری هم دست یافت و شاهد بودیم که اعضای گروه چطور با تهدیدات ماورایی مبارزه میکردند. در تمام این مدت دکتر استرنج از اعضای تقریبا دائمی گروه بود تا اینکه سال ۱۹۸۳ ، Defenders منحل شد.

۴- دوران استیو انگلهارت

در دهه ۷۰ میلادی خوانندگان کمیک علاقه جدیدی به داستان های جادویی و ماورایی پیدا کردند. مارول هم کمیک Marvel Premiere را چاپ میکرد که از چند داستان مختلف تشکیل میشد و ستاره اصلی اش دکتر استرنج بود. استیو انگلهارت به همراه طراحی به نام فرانک برانر ، run به یاد ماندنی خود را از همین کمیک شروع کردند . شخصیت خبیث مشهوری به نام Shuma-Gorath را هم خلق کردند . Shuma-Gorath که از دنیایی دیگر آمده بود ، اینشنت وان را دزدید چون میخواست از طریق او به کره زمین وارد شود. بنابراین اینشنت وان که میدانست اگر Shuma-Gorath پایش به زمین برسد چه فاجعه ای رخ میدهد ، تصمیم گرفت خودش را قربانی کند. بنابراین به دکتر استرنج دستور داد تا بکشتش تا در نتیجه Shuma-Gorath نتونه وارد زمین بشه. مرگ اینشنت وان تقریبا قابل انتظار بود چون مرگ مرشد در دنیای کمیک و سینما بسیار مرسوم است. در واقع مارول صبر کرد تا اینشنت وان آموزش های دکتر استرنج را تکمیل کند و بعد او را بکشد. درست مثل «اوبی-وان کنوبی» (Obi-Wan Kenobi) در جنگ ستارگان، اینشنت وان هم چندین بار به صورت روح برگشته و دیده شده ولی هیچ وقت به طور کامل زنده نشده است.

در هر حال پس از مرگ اینشنت وان، دکتر استرنج عنوان “جادوگر اعظم” (Sorcerer Supreme) را به خودش اختصاص داد و به محافظ اصلی دنیای مارول بر علیه خطرات و تهدیدات ماورایی تبدیل شد. ضمنا در شماره ۱۴ کمیک Marvel Premiere، داستانی جنجالی چاپ شد درباره نابودی و خلقت عالم که در آن دکتر استرنج با خدا ملاقات کرد!

میگن استن لی اولش با چاپ این داستان مخالف بوده ولی بعدش راضی شده. سال ۱۹۷۴، دکتر استرنج بار دیگر وارد کمیک اختصاصی خود شد. استیو انگلهارت هم همچنان نویسنده داستان های دکتر استرنج باقی ماند (تا سال ۱۹۷۶) . در این دوران شاهد داستان های جالبی مثل مقابله دکتر استرنج با دراکولا بودیم.

در هر حال در دورانی که انگلهارت نویسنده دکتر استرنج بود ، این شخصیت با موجودات ترسناک و قوی مثل درگیر شد ، وارد دسیسه ای درباره سفرهای زمانی که توسط «بارون موردو» ترتیب داده شده بود شد و البته مورد  اصابت ضربات مرگبار چاقو قرار گرفت. در واقع در این داستان ها بود که دکتر استرنج کاملا خودش را از دیگر ابرقهرمانان مارول جدا کرد و کاملا وارد عالم فانتزی و جادویی شد.

۵- دوران راجر استرن

روز ۶ سپتامبر ۱۹۷۸، شبکه CBS آمریکا فیلم سینمایی دکتر استرنج رو پخش کرد که قرار بود پایلوت سریال تلویزیونی این شخصیت باشه. متاسفانه چون رقیب سرسختی به نام Roots داشت نتونست به قدر کافی تماشاچی جذب کنه تا سریالش تایید بشه. در این فیلم پیتر هوتن نقش دکتر استرنج رو بازی کرد و جسیکا والترز هم نقش پلید «مورگانا لی فی» رو بازی کرد که از بعد چهارم آمده بود. این فیلم البته ربط چندانی به کمیک های دکتر استرنج نداشت.

بعدش سال ۱۹۸۱ قرار شد نویسنده برجسته مارول یعنی راجر استرن به همراه فرانک میلر معروف یک سری جدید از دکتر استرنج شروع کنه و یک مقدمات اون هم شروع شد ولی فرانک رفت تا کمیک جیمز باند رو طراحی کنه و پروژه رو ترک کرد  . این تنها تصویری هستش که از داستان استرن/میلر بر جای مونده:

 با این حال استرن به همراه طراح دیگری تونست داستان های خوبی برای دکتر استرنج بنویسه. او در واقع ۴ سال نویسنده این کمیک بود و با طراحانی مثل مارشال راجرز، پل اسمیت و مایک مینولا (کسی که بعدها Hellboy را خلق کرد و اون موقع خیلی جوان بود) کار کرد. از داستان های مشهور اون دوران میشه به The Montesi Formula اشاره کرد که در آن دکتر استرنج به همراه گروهی از شکارچیان خون آشام مثل «بلید» ، دراکولا را کشتند. (برای کسب اطلاعات درباره بلید این مقاله را بخونید).

۶- دورانی که دکتر استرنج نیروهایش را از دست داد

پس از رفتن راجر استرن، «پیتر گیلیس» جانشین او شد و داستانی نوشت که در اون بسیاری از وسایل جادویی و همچنین  “سانکتوم سانکتوروم” (خانه جادویی دکتر استرنج) نابود و دکتر استرنج بسیار ضعیف شد (برای آشنایی با وسایل جادویی دکتر استرنج، این مقاله را بخوانید). بعد در سال ۱۹۸۷ ، مارول سری دوم کمیک Strange Tales را منتشر کرد و شاهد داستان هایی بودیم که در آن دکتر استرنج به روش های تاریک تری متوسل شد تا دوباره وسایل خودش رو به دست بیاره. بنابراین  داستان های عجیبی چاپ شد که ته مایه های “فانتزی تاریک” (Dark Fantasy) داشتند. مثلا دکتر استرنج اعضای مرده گروه مدافعین رو زنده کرد و با Kaluu که از دشمنان قدیمی اینشنت وان بود، متحد شد!

سپس دکتر استرنج با شوما – گوراث در دنیای خودش جنگید و موجودی کیهانی به نام «آگاماتو» که منبع اصلی قدرت دکتر استرنج هستش، نیروها و وسایل جادویی دکتر استرنج رو بهش برگرداند. 

۷- اتحاد با دکتر دووم

سال ۱۹۸۸، سری جدید کمیک های دکتر استرنج به نام Doctor Strange: Sorcerer Supreme چاپ شد که به طولانی ترین سری دکتر استرنج هم بدل گشت. روی توماس تقریبا ۵۰ شماره از این سری رو نوشت. در این سری بار دیگر شاهد تمرکز روی جنبه های ماورایی و عرفانی بودیم . دورمامو هم برگشت و برادر مرده دکتر استرنج هم برگشت و به خبیثی خون آشام به نام Baron Blood تبدیل شد. سال ۱۹۹۱ ، دکتر استرنج نقش مهمی در رویداد “دستکش بینهایت”  داشت.

میتوان گفت که بهترین و مهم ترین داستان دکتر استرنج در این دوران ، یک رمان گرافیکی بود به نام Doctor Strange and Doctor Doom: Triumph and Torment که توسط راجر استرن و مایک مینولا خلق شد. در این داستان کلاسیک دکتر دووم موفق میشود دکتر استرنج را مجبور کند یک آرزو برایش برآورده کند. البته فکر میکنید آروزی تسلط بر تمام عالم است ولی اشتباه میکنید چون او آرزو کرد بتواند روح مادرش را از قلمرو «مفیستو» نجات دهد (قلمرو مفیستو در کمیک های مارول معادل جهنم است)  بله .. درست شنیدید!  در زیر تمام شرارت ها و غرور دکتر دووم عشقی عمیق نسبت به مادرش وجود دارد . این کمیک نه تنها یکی از بهترین داستان های دکتر استرنج بلکه یکی از داستان های برتر دکتر دووم  هم هست .

۸- مدافعین مخفی

سال ۱۹۹۳ دکتر استرنج رهبر گروهی شد به نام Secret Defenders. در این کمیک ماموریت های خاصی پیدا میشد و او باید برای انجام آنها قهرمانانی که مهارت هایی داشتند که به درد آن ماموریت میخوردند، را انتخاب میکرد. با وجود اینکه شخصیت های معروفی مثل ولورین و مرد عنکبوتی در این سری حضور یافتند ولی به نظر میرسد هدف مارول بیشتر اینه که شخصیت های درجه ۳ و ۴ خودش مثل Darkhawk، Nomad و Thunderstrike رو مطرح کنه. اما بعد از مدتی وقایع کمیک اختصاصی دکتر استرنج ارجحیت پیدا کرد و این تیم را ترک و جادوگری گمنام به نام Doctor Druid  جانشینش شد. در هر حال در شماره های بعدی تمرکز اصلی این کمیک روی شخصیت های نه چندان مهمی مثل Shadowoman و Cadaver بود (هر چند در یکی از آرک های آن شاهد تیم آپی بین ددپول و لوک کیج هم بودیم).

۹- پسران نیمه شب

در دهه ۹۰ میلادی کمیک های گوست رایدر بسیار محبوب و موفق بودند. بنابراین مارول کمیک جدیدی به نام “پسران نیمه شب” (Midnight Sons) راه انداخت که در آن شخصیت ها و قهرمانان ماورالطبیعه این کمپانی حضور داشتند . درسته که دکتر استرنج از اعضای اصلی این گروه نبود ولی در داستان “محاصره تاریکی” (Siege of darkness) که سال ۱۹۹۳ در آن چاپ شد، حضور یافت. کلا در این دوران دکتر استرنج به طور موقتی در دنیای دیگری گیر افتاده بود و نسخه از خودش رو از اون دنیا به دنیای اصلی مارول فرستاد. در نتیجه او دو جانشین پیدا کرد : ۱- استرنج (یک قهرمان ماورایی نقابدار) ۲- وینسنت استیونز (یک مشاور روانشناسی). پسران نیمه شب سال ۱۹۹۴ کنسل شد. دکتر استرنج هم اون سالها به نوعی در دنیای مارول سرگردان و سردرگم بود. ابتدا در هیبتی جوان تر برگشت و بعد دوباره در هیبت سابق خودش در کمیک Marvel Edge حضور یافت. تا اینکه بلاخره سال ۱۹۹۶ کمیک اختصاصی دکتر استرنج یعنی Doctor Strange: Sorcerer Supreme کنسل شد  و او برای دو دهه بدون کمیک اختصاصی باقی ماند!

۱۰- شوالیه های مارول

در اواخر دهه ۹۰ میلادی، دکتر استرنج بیشتر به عنوان شخصیتی مهمان در عناوین مختلف مارول دیده میشد. او در سال ۱۹۹۷ در رمان گرافیکی ” چی باعث شده برآشفته بشی، استفان؟” (What Is It That Disturbs You Stephen?) حضور یافت که مربوط میشد به یکی از داستان های قدیمی اش. ضمن اینکه شوما – گوراث به عنوان یکی از دشمنان او، به شهرت دست یافت چون یکی از شخصیت های playable در سری بازی های مبارزه ای شد که شرکت بازیسازی “کپکام” براساس شخصیت های مارول ساخت. سال ۱۹۹۹ یکی مینی سریز از دکتر استرنج در سری دوم از کمیک های فوق العاده موفق “شوالیه های مارول” چاپ شد و دیدیم که چطور به یک کارآگاه پرونده های ماورالطبیعه تبدیل شده. کمیک Strange هم به قلم JMS در شوالیه های مارول خلق شد که اریجین دکتر استرنج را به صورتی مدرن تر روایت میکرد. سال ۲۰۰۷ هم انیمیشن ویدئویی دکتر استرنج عرضه شد

۱۱- احیای کمیک مدافعین

سپس دکتر استرنج عضو گروه های مختلف شد. سال ۲۰۰۱ در کمیک احیا شده Defenders حاضر شد که در اون مجبور به همکاری با نیمور، هالک و موج سوار نقره ای شد. بعدش هم اعضای گروه تحت کنترل ذهنی شخصیت های خبیث قرار گرفتند و کمیک شش قسمتی The Order: Defenders Against The Earth چاپ شد و در آن قهرمانان مارول سعی کردند آنها را نجات دهند. سال ۲۰۰۵ هم مینی سریز Defenders: Indefensible چاپ شد که حال و هوایی شاد و فکاهی داشت. در همین موقع بود که در سری کمیک های “انتقام جویان جدید” معلوم شد که دکتر استرنج عضو گروه Illuminati است. همچنین فاش شد که اعضای ابرباهوش و نیرومند این گروه سالهاست دارند به نوعی وقایع مهم دنیای مارول را  هدایت میکنند. 

۱۲- سوگند

سال ۲۰۰۶ مینی سریز فوق العاده “سوگند” (The Oath) منتشر شد. خالقین این کمیک برایان کی. واگن  و مارکوس مارتین بودند. در این داستان شاهد لحظات ماندگاری مثل مبتلا شدن دستیار با وفای دکتر استرنج یعنی «وانگ» (Wong) هستیم . شخصیت جالبی هم به نام «پرستار شب» (Night Nurse) هست که یه جورایی یک منبع زیرزمینی است که هر وقت ابرقهرمانان مارول دچار جراحت های خاص میشوند به او مراجعه میکنند! در این داستان دکتر استرنج با شیئی مرموز اشنا شد که میتوانست هر چیزی را شفا دهد . بنابراین او توسط افرادی ناشناس هدف قرار گرفت.  ضمنا تم های زیرین و عمیقی در داستان  وجود داشت که نشان میداد عرصه پزشکی و حرفه طبابت در سالهای گذشته چقدر از سوی شرکت های داروسازی به خطر افتاده است. بنابراین شاید این داستان کمی جنجالی و  سیاسی  بود ولی قطعا یکی از بهترین های دکتر استرنج است.  اما مهم ترین نقطه قوت این کمیک این بود که تمام المان های کلاسیک و قدیمی دکتر استرنج را با هم ترکیب کرد و نوعی نسخه مدرن و قابل فهم به مخاطبین جدید ارائه داد. ضمن اینکه این کمیک منبع الهام بخش بزرگی هم برای فیلم سینمایی دکتر استرنج در سال ۲۰۱۶ بود.

دکتر استرنج در رویداد مهم “جنگ داخلی” بی طرف باقی ماند ولی به طرفداران کاپیتان آمریکا اجازه داد از خانه اش به عنوان پایگاه برای خود استفاده کنند.

سال ۲۰۰۷ و در جریان رویداد “جنگ جهانی هالک” ، هالک پس از اینکه توسط گروه Illuminati از کره زمین تبعید شد، دوباره برگشت . دکتر استرنج هم با موجودی قوی و پلید ترکیب شد تا جلوش رو بگیره. بعدش اما تشخیص داد که با این کاری که کرده دیگه لیاقت عنوان “جادوگر اعظم” رو نداره و بنابراین این عنوان به جادوگری دیگر به نام “برادر وودو” (Brother Voodoo) رسید

۱۳- انتقام جویان جدید

سال ۲۰۱۰ دکتر استرنج در مینی سریز Strange نوشته مارک وید ظاهر شد. این سری حالتی طنز داشت و شخصیتی خاکی و معمولی به دکتر استرنج داد. سال ۲۰۱۲ ، رمان گرافیکی “دکتر استرنج: فصل اول” عرضه شد که به سالهای ابتدایی حرفه دکتر استرنج میپرداخت. در این دوره بود که دکتر استرنج به یکی از اعضای گروه انتقام جویان جدید بدل شد (این موقع برادر وودو مرده بود و جستجو برای یافتن جادوگر اعظم آغاز شده بود).

او در ضمن سال ۲۰۱۲ بار دیگر در سری جدید کمیک های Defenders دیده شد. سپس در انتقام جویان جدید دیدیم که چطور روح اینشنت وان ظاهر شد و بار دیگر مقام “جادوگر اعظم” را به دکتر استرنج اعطا کرد.

۱۴- سقوط Illuminati

در سری سوم کمیک های انتقام جویان جدید که توسط «جاناتان هیکمن» نوشته شد، شاهد حضور چشمگیر گروه Illuminati بودیم. در نهایت این کمیک به رویداد مهم “جنگ های پنهان” منتهی شد که در این کمیک دیدیم که اعضای گروه چطور از خطوط قرمز اخلاقی خود عبور کردند تا از نابودی دنیای اصلی مارول جلوگیری کنند.  در این دوره بود که دکتر استرنج تحت بیشترین فشارها و چالش های اخلاقی عمر خودش قرار گرفت . دکتر استرنج در جنگ های پنهان هم نقش دوست دکتر دووم رو داشت که باعث خشمش شد و همین باعث شد تا دووم او را بکشه. اما پس از پایان این دوران به همراه دیگر قهرمانان مارول دوباره برگشت.

۱۵- و بلاخره عنوان اختصاصی پس از ۲۰ سال!

پس از دو دهه و با نزدیک شدن اکران فیلم سینمایی دکتر استرنج ، این شخصیت بار دیگر صاحب کمیک اختصاصی خودش شد. این سری جدید رو «جیسون آرون» و «کریس باچلو» شروع کردن که واقعا فوق العاده بوده. آنها شخصیتی ملموس تر از استفان استرنج ساختند که نقش کلیدی در عالم ماورایی و مرموز مارول دارد. داستان های جدید دکتر استرنج آمیزه ای دلپذیر از رمز و راز، معما، ماجراجویی و شوخ طبعی هستند  و طراحی های خلاقانه باچلو آدم را یاد شاهکارهای دیتکو می اندازند. ضمن اینکه اخیرا کمیکی جدیدی هم تحت عنوان “دکتر استرنج و جادوگران اعظم” منتشر شده که اونم خیلی جالبه.

و الانم به لطف موفقیت بی نظیر فیلم سینمایی دکتر استرنج، این شخصیت به یکی از قهرمانان درجه یک عالم کمیک بدل شده.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *