معرفی ابرقهرمان های مارول
اولین کمیک کاپیتان امریکا با عنوان کمیک استریپهای کاپیتان امریکا (Captain America Comics) در مارس ۱۹۴۱ میلادی توسط جو سیمون و جک کربی به چاپ رسید.
کاپیتان امریکا نوعی روحیه برای مردم امریکا و سمبلی برای آنها یاد میشود. در طول این سالها تخمینهای زده شده نشان میدهد که ۲۱۰ میلیون نسخه از کتابهای این ابر قهرمان به چاپ رسیده است.
کاپیتان امریکا یکی از کاراکترهای اصلی مارول است که در بهترین دوران چاپ کمیک به چاپ رسید و همیشه سمبلی برای مردم امریکا بوده است. در زمان جنگ جهانی دوم یکی از کمیکهایی که به وضعیت مالی امریکا کمک کرد کمیک کاپیتان امریکا بوده است. کاپیتان امریکا در آن دوران با آلمان نازی و ژاپنیها در زمان جنگ جهانی دوم میجنگید.
بعد از جنگ جهانی دوم کاپیتان امریکا در جنگ سرد با کمونیستها میجنگد تا فوریه سال ۱۹۵۰ که آن داستان هم به پایان میرسد. سه سال بعد، او و مشعل انسانی با هم در کمیکهای Young Men حاضر میشوند و تبدیل به Commie Smasher میشود. بعدها در سال ۱۹۶۴ در شمارهٔ چهارم کمیک اونجرز گفته میشود که کاپیتان امریکا در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم از بالای هواپیما به اقیانوس افتاده و آنجا یخزدهاست اما او پس از بازگشت، دوباره شغل جدیدی را در دست میگیرد و رهبر گروه اونجرز میشود. بعد از آن بود که داستانهای کاپیتان امریکای جدید توسط استن لی نوشته شد.
در کمیک کاپیتان امریکا شمارهٔ پنج که از ادامهٔ کمیک جنگ داخلی نوشته شده بود، کاپیتان امریکا به قتل میرسد. در اینباره گفته شده بود که کاپیتان امریکا ممکن است بر گردد اما این استیو راجر نیست که ماسک را خواهد پوشید.
زندگینامه داستانی شخصیت کمیک:
استیون «استیو» راجرز (Steven Steve Rogers) شخصیتی است که در لباس کاپیتان امریکا نقش بازی میکند و او محصول مستقیم برنامهٔ سرباز کامل ارتش امریکا میباشد.
سال ۱۹۴۰: راجرز و تولد
استیو راجرز در چهارم جولای سال ۱۹۱۷ میلادی در نیویورک در یک خانوادهٔ ایرلندی متولد شد. در اوایل دههٔ ۴۰ قبل از آنکه امریکا وارد جنگ جهانی شود راجرز، یکی از قد بلندترین دانشآموزان (cm ۱۷۸. ۹۶) رشتهٔ هنر (یکی از کنایههای داستان رشتهٔ راجر (هنر) است که همان رشتهٔ هیتلر بوده است) تصمیم میگیرد که برای جنگ داوطلب شود اما به دلیل نداشتن شرایط بدنی مناسب رد میشود. در این بین یکی از فرماندههان ارتش به او پیشنهاد شرکت در پروژهٔ فوق سری باز زایی (Rebirth) را میدهد و اینگونهاست که او اولین ابرسرباز ارتش امریکا میشود.
ارتش امریکا از ابرسرباز خود راجرز به بهترین شکل استفاده میکند تا با آلمان نازی و ردسکال بجنگد. راجر لباس خودش را به صورت پرچم امریکا انتخاب میکند و دولت هم برای سلاح، به او یک سپر ضد گلوله به شکل پرچم امریکا با یک ستاره در وسط آن میدهد. و از این به بعد او را با اسم کاپیتان امریکا صدا میکنند. هر پچند که این داستان در فیلمهای ساخته شده تا حدودی تغییر کرده است اما کلیت داستان حفظ شده است.
در سال ۱۹۴۲ ارتش امریکا موادی را که یک بار برروی راجرز امتحان کردند برای بار دیگر بر روی یک سرباز سیاه پوست امریکایی به اسم Isaiah Bradley نیز امتحان میکنند. کاپیتان سیاه پس از کشته شدن دو تن از دوستانش لباس کاپیتان امریکا را میدوزد تا در یک مأموریت انتحاری ابرسرباز آلمان نازی را بکشد.
و بعدها Bradley توسط دولت امریکا دستگیر و برای ۱۷ سال به زندان فرستاده میشود.
در سال ۱۹۴۵ در یکی از آخرین روزهای جنگ جهانی دوم راجرز و دستیارش باکی در یک ماموریت برای متوقف کردن یک هواپیما و یک بمب موفق نمیشوند و باکی کشته و بمب منفجر میشود و کاپیتان امریکا به اقیانوس افتاده و در آنجا فریز میشود.
دهه ۱۹۴۰-۱۹۵۰:
بعد از مرگ بهت آور کاپیتان امریکا رئیس جمهور ترومن از مارول خواهش میکند برای جلوگیری از شوک و ناراحتی مردم، کاپیتان امریکا باز گردد. در طی این مدت تا سال ۱۹۵۳ آدمهای مختلفی عنوان کاپیتان امریکا را میگیرند و کشته یا مجروح میشوند. تا در سال ۱۹۵۳ یک مرد ناشناس فایلهایی مبنی بر قدرت گرفتن دوبارهٔ آلمان نازی به دولت امریکا ارائه میدهد که آنها هم مبنی بر کمی فرصت تصمیم میگیرند که وی کاپیتان امریکای بعدی باشد. با کمک عمل جراحی مرد ناشناس را به شکل راجرز در میآورند. اما جنگ تمام میشود و پروژه کنار گذاشته میشود. اما بعدها راجرز دوم مواد را روی خودش امتحان میکند و کاپیتان امریکای جدید میشود و این بار او به جنگ کمونیستها میرود. راجرز جدید و دستیارش این بار خود را تحت مراقبت نگه نمیدارند و بعدها دچار مشکل روانی میشوند که همه کمونیست هستند و به مردم حمله ور میشدند که در سال ۱۹۵۵ افبیای جلوی این داستان را میگیرد.
دهه ۱۹۶۰-۱۹۷۰: بازگشت راجرز
چند سال بعد اونجرزها بدن یخزدهٔ استیو راجرز را پیدا میکنند. راجرز پس از بازگشت عضو اونجرز میشود و با وجود تجربهاش از جنگها و فرماندهی جای خود را در اونجرز پیدا میکند. بعد از مرگ باکی، که راجرز خودش را مقصر آن میدانست، او ریکجونز را به جای باکی به عنوان دستیارش انتخاب میکند، اما بعدها ردسکال او را به سمت خودش میکشد. پس از آن راجرز با دوست قدیمیاش نیک فوری همکار میشود که رئیس سازمان فوق سری S. H. I. E. L. D میباشد. او به مرور زمان با سما ویلسون آشنا میشود که بعدا به فلکون تغییر نام میدهد. که راجرز و فلکون تا امروز دوستی و همکاری دارند.
در همین دوران مارول هم ورژن خودش را از واترگیت (اتفاقی در دولت امریکا میافتد که بر سر آن رئیسجمهور نیکسون استفاء میدهد) چاپ میکند. با این داستان که راجرز بسیار شکاک میشود به وظیفه و شخصیتش به صورت کاپیتان امریکا، به نوماد موقتی تغییر نام میدهد بعد از مدتی راجرز به شخصیت کاپیتان امریکا باز میگردد.
سالهای ۲۰۰۰-۱۹۸۰:
سال ۱۹۸۰ همانطور که برای مردم امریکا سال پوچ و بیهدفی بود، در داستان کاپیتان امریکا نیز جهت گیری خاصی صورت نمیگیرد. بجز مدتی که کاپیتان امریکا به شدت وطن پرست میشود و همچنین از دوستیاش با مردی همجنسباز که خود نشانهای از وضع و فضای روز امریکا و همچنین ترویج این فرهنگ میباشد، روایت میکند.
دههٔ نود نیز با پیدا شدن باکی (دستیار کاپیتان امریکا) آغاز میشود و بعد از آن کمیک جنگهای داخلی پایان مییابد.
قرن ۲۱: در سال ۲۰۰۶-۲۰۰۷ دولت امریکا و گروه ش. ی. ل. د تصمیم میگیرند که تمام قهرمانها باید شخصیت پنهانی خود را اعلام کرده و زیر نظر دولت شروع به کار کنند که این قانون باعث ایجاد دو دستگی در اونجرز شد. به طوری که گروه مردآهنی با این موضوع موافق و گروه کاپیتان امریکا مخالف بودند. در طول این جنگ بین دو گروه، کاپیتان امریکا مجبور میشود با افرادی همراه شود که به هیچ عنوان حاضر به همکاری با آنها نبوده و برای مثال در این باره میتوان پانیشر را نام برد.
در طول جنگ بین دو ارتش کاپیتان امریکا متوجه میشود که با جنگ در مقابل دیگر سوپر قهرمانها در حال ضربه زندن به مردم امریکا است، به همین خاطر خود را تسلیم میکند و بعد از تسلیم شدن کاپیتان امریکا به دادگاه فرستاده میشود که دربارهٔ جرم او تصمیم گیری شود. اما بعد از دادگاه کاپیتان امریکا در جلوی پلههای دادگستری مرکزی امریکا توسط شلیک یک تکتیرانداز به قتل میرسد.
قدرتها:
استیو راجرز در مارول هیچگونه قدرتی فراتر از انسانهای عادی همچون دیگر قهرمانها ندارد. او فقط تحت تاثیر موادی که برای ابرسرباز کردنش به کار رفته است، از نظر جسمانی قویتر و سریعتر عکس العمل نشان میدهد. وی با تمام هنرهای رزمی مثل بوکس جودو و… آشنایی دارد و از آنها در جنگ استفاده میکند.
راجرز از نظر فرماندهی بسیار عالی عمل میکند و با فنون جنگی آشنا میباشد. وی همچنین از طریق رابطهاش با سازمان ش. ی. ل. د خیلی از فنون رزمی و فنی جدید را یاد گرفته است و همچنین توانایی استفاده از سپرش که مثل بومرنگ به او برمیگردد، را دارد. او در جنگهای تن به تن بسیار قوی ظاهر میشود و در رزمگاههای مختلف قویتر از خود را شکست داده است.
از نقاط ضعفش میتوان به حساسیت او به الکل و مشروبهای الکلی نام برد که مریضیهای مختلفی به او میدهد.
فیلمهای کاپیتان امریکا:
برای اولین بار در سال ۱۹۴۴ بود که فیلمی با نام کاپیتان امریکا ساخته شد که در خیلی از موارد سپر کاپیتان امریکا و دستیارش از آن حذف شده بودند.
در سال ۱۹۹۰ میلادی فیلم کاپیتان امریکا دو مرتبه ساخته شد که با انتقادهای فراوانی مواجه شد. این اثر بعد از سال ۱۹۴۴ میلادی دومین فیلم سینمایی کاپیتان امریکا بود. هر چند که در بین دو سال نامبرده کارتونها و فیلمهای تلویزیونی زیادی از کاپیتان امریکا پخش شد.
در نهایت در سال ۲۰۱۱ میلادی فیلمی با عنوان «کاپیتان امریکا اولین: انتقامگیر» ساخته و پخش شد؛ فیلمی که به دوران جنگ جهانی دوم بر میگردد و داستان کاپیتان امریکا را دوباره بازگو میکند.
بازی ها:
کاپیتان امریکا در بیشتر بازیهای ساخته شده از کارهای مارول حضور دارد. این کاراکتر سال هاست به یکی از قهرمانهای ثابت بازیهای رایانهای تبدیل شده است و بازیکنان با کاراکتر او به جنگ با بدها و یا سوپر قهرمانهای دیگر میروند.