نقد فیلم Mission: Impossible – Fallout
امسال میزبان بازگشت مامور ایتن هانت به سینما است. «ماموریت غیرممکن» را به عنوان مجموعهی اکشنی میشناسیم که همیشه انتظارمان را به عنوان کلکسیونی از بدلکاریهای تام کروز برآورده کرده است. با اینکه معمولا فرانچایزها با بالا رفتن تعداد قسمتهایشان هویت خود را از دست میدهند و مثل چیزی که در رابطه با «سریع و خشن» شاهدش هستیم به موجود دیگری تغییر شکل میدهند یا کیفیتشان را فیلم به فیلم از دست میدهند و چیزی که منحصربهفردشان میکرد را فراموش میکنند، ولی «ماموریت غیرممکن» یکی از آن مجموعههای دنبالهداری است که همیشه پای چیزی که بوده ایستاده است و همیشه فیلمهایی ارائه کرده که در حد و اندازهی یکدیگر ظاهر شدهاند. و به نظر میرسد که ششمین «ماموریت غیرممکن» هم هدفی غیر از این ندارد. ولی مهمترین چیزی که «فالآوت» را نسبت به قسمتهای قبلی متفاوت میکند شکستن یکی از سنتهای مجموعه است. سری «ماموریت غیرممکن» همیشه به خاطر استخدام کارگردانان مختلف برای هر قسمت که باعث میشد هرکدام ویژگیهای کارگردانی خاص خودشان را به هر فیلم بیاورند شناخته میشد. اما قسمت ششم، اولین فیلم سری است که کریستوفر مککوئری به عنوان کارگردان فیلم قبلی یعنی «ملت سرکش» (Rogue Nation)، دوباره برای نشستن روی صندلی کارگردانی بازمیگردد.
«فالآوت» از کلیشهایترین خط داستانی ممکن فیلمهای جاسوسی پیروی میکند. بعد از اینکه ایتن هانت و تیمش (الک بالدوین، سایمون پک و وینگ ریمز) به همراه چهرههای آشنایی از دوستانشان (ربکا فرگوسن، میشل موناهان) در حین انجام یک ماموریت شکست میخورند، توسط خودیها گناهکار شناخته شده و تحت تعقیب قرار میگیرند. آنها باید جلوی یک فاجعهی جهانی را بگیرند و بیگناهیشان را اثبات کنند. البته این خط داستانی کممایه نباید تعجببرانگیز باشد. ناسلامتی این مجموعه همیشه نان ستپیسها و بدلکاریهایش میخورده و داستان چیزی بیشتر از ریسمانی که آنها را به یکدیگر متصل میکنند را نداشته است. به خاطر همین است که طبق معمول مهمترین بحثهای پیرامون فیلم نه به اتفاقات داستانیاش، بلکه به این اختصاص دارد که ایندفعه تام کروز دست به چه دیوانهبازیهای هیجانانگیزی زده است. و با توجه به اینکه کروز در این قسمت از هلیکوپترهای در حال پرواز آویزان میشود و از ساختمانهای بلند به پایین میپرد، نباید انتظار کمبودی در این زمینه را داشته باشیم. بعد از فرانچایزهای مشابهای مثل جیمز باند و جیسون بورن که با فیلمهای اخیرشان چه از لحاظ تجاری و چه از لحاظ هنری ناامیدکننده ظاهر شدند، همیشه این احتمال وجود دارد که «فالآوت» به اولین شکست تاملبرانگیز این مجموعه تبدیل شود. ولی با نگاهی به «ملت سرکش» که علاوهبر نقدهای خیلی مثبت، به ۶۸۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کرد، باید گفت «ماموریت غیرممکن» در وضعیت محکمی به سر میبرد. از آنجایی که یکی از دلایل عمر طولانی و سالم این مجموعه کارگردانان متفاوتش بوده است، باید دید آیا مککوئری میتواند اینبار هم همهچیز را در حد و اندازهی یک کارگردانِ جدید، تازه و سرحال نگه دارد یا نه.
[ad id='39844']