بررسی گفتگوی ترانه علیدوستی با شهیندخت مولاوردی
کافه رسینما نوید نیکزاد : مطالبی که در این مقاله بررسی میشوند باید در چند بخش سطحبندی کرد که یکی از آنها مفهوم فمینیسم به صورت اعم و تمام چالشهایی که بانوان نازنین ایرانزمین با آن دست و پنجه نرم میکنند به طور اخص میباشد. در این بخش خیلی سریع یک سوال به ذهن من میرسد و آن این است که چرا وقتی صحبت از موضوعی تا به این حد کلان و عمیق به میان میآید و در آن سمت میز مصاحبه یک مقام بسیار مهم دولتی مانند دستیار ویژه ریاست جمهوری در امور حقوق شهروندی قرار دارد که در کنه آن عنوانی بس پرطمطراق است و ایشان طبق گفته خودشان فعالیتهای زیادی درباره احقاق حق بانوان انجام دادهاند، مصاحبهگر باید فردی باشد که تمام فعالیتهایش در حوزه بانوان از چند توییت فراتر نرفته است؟ در مطلبی که درباره دگردیسی واقعی شخصیت آنجلینا جولی نوشته شد و برخلاف نظر بعضی کاربران گرامی کافه سینما که در بخش کامنتها عقاید صادقانه و مخالفشان را مطرح کردند مصاحبهها و اطلاعاتی بسیار بکر و ناب از صحت این دگردیسی وجود دارد که نشان میدهد جولی شخصیتی پراگماتیک و عملگرا داشته و دارد و هنگامی که پای در حوزهای بسیار حساس میگذارد (مانند بیان آنچه بر قربانیان حملات نظامی که اکثر آنها در زمره بانوان بیبضاعت و فقیر کشورهای خاورمیانه قرار میگیرند می رود) با وجود شرایط بسیار خطیری که در وهله اول جان خودش را در خطر قرار میدهد به عراق، سوریه، مناطقی از ترکیه، افغانستان و سایر کشورهایی که به نوعی با جنگ یا پدیده مهاجرت ناشی از جنگ در ارتباط هستند سفر میکند و این کار را در میانه جنگ و هنگامی که صدای خمپارهها در چند مایلیاش شنیده میشوند انجام میدهد و یا در حوزه مربوط به تجاوز به بانوان قربانی جنگ یا کسانی که در کشورهای آفریقایی زندگی میکنند باز هم حضور او بسیار پررنگ و پربسامد است و بر خلاف نظر برخی دوستان اگر فیلمهایی از این سفرها گرفته میشود برای نشان دادن آن به شخصی خاص یا بیان اینکه ببینید که من چه انسان بینظیری هستم نیست چون در هر حال خبرنگاران بسیاری از رسانههای محلی و رسانههای معتبر جهانی به عنوان چشمهای همیشه بیداری که باید نشاندهنده واقعیات روز باشند در محل حادثه حاضر هستند و در ضمن تمام اشخاصی که چه به قصد کمک و یا به قصد تاسیس بنیادهای بشردوستانه به مناطق کمتر توسعهیافته سفر میکنند سعی میکنند با خود گروهی از خبرنگاران را همراه سازند تا اگر هم پوشش رسانهای درباره قشر آسیبپذیر در جامعه مفروض کم هست این پوشش بیشتر شده و توجه افکار عمومی بیشتر به آن جلب شود، درست به مانند کاری که راجر فدرر در سفرهای خود به آفریقا و از جمله سفر اخیرش به زامبیا برای بنیادی که به نام خودش ایجاد کرده انجام میدهد، اشخاصی به بزرگی فدرر احتیاجی به شو-آف ندارند و قصد و نیت آنها نور انداختن بر مشکلات مردمان سرزمینهایی است که متاسفانه در وضع فلاکتباری به سر میبرند و همینطور اطلاع دولتمردان غربی از سطح پایین زندگی آنها.
توضیح در خصوص این مطلب لازم بود تا مشخص شود اگر در ایران بسیاری از امور برخلاف شعارهای ظاهراً انساندوستانه با نیاتی تبلیغاتی و استفاده از رانتی ویژه در فعالیتهای آینده انجام میشود این مسائل در مغرب زمین محلی از اعراب ندارد. اما به ترانه علیدوستی باز گردیم و مصاحبهاش با خانم مولاوردی… سوال مهمی که برای نویسنده این مطلب وجود دارد این است که در موضوع مهمی که به بخش زیادی از هموطنان کشور و ظلمهایی که در حق آنها روا میشود باز میگردد حضور یک سلبریتی به عنوان مصاحبهگر که بزرگترین کاری که در حوزه زنان انجام داده چند توییت یا ریتوییت کردن یک توییت بوده است چه ضرورتی دارد؟ به بیان دیگر خانم ترانه علیدوستی در خود چه ویژگیهایی دیده است یا چه امری بر ایشان مشتبه شده است که فکر کردهاند سردرمدار مبارزه با جفایی هستند که در حق بانوان ایرانزمین روا داشته میشود؟ من به عنوان نگارنده این مطلب انتظار ندارم ترانه علیدوستی کار خیلی بزرگی انجام دهد یا در نقش منجی ظاهر شود اما ایشان که از فمینیسم فقط یک خالکوبی ساده را به عنوان نشان یدک میکشد چقدر در این بخش و مبارزه با ستمهایی که علیه بانوان ایران انجام میشود عملگرا بودهاند؟ آیا ایشان افتخار دادهاند تا از تهران بیرون بروند و به سمت شهرهای غربی کشور حرکت کنند و درباره پدیدههایی مانند ازدواجهای اجباری دخترکان بیگناه که باید طبق سنت قبیلهای انجام شود و عواقب ناشی از آن که تا ابد بر روح و روانشان باقی میماند گزارشی به افکار عمومی ارائه دهند؟ پدیده شوم و نامبارکی که شوربختانه باعث خودسوزی یا فرار بسیاری از این دختران نوجوان از خانه پدری و سپردن خود به دست سرنوشت نامشخص و تقریبا محتومی شده که انتهای آن تباهی است. آیا سرکار خانم علیدوستی حاضر شدهاند این زحمت را به خود بدهند تا به شهرهای استان سیستان و بلوچستان بروند و از ظلم و تبعیضهایی که ناشی از کمبود آموزش است و بر دخترکان و بانوان نازنین آن دیار میرود گزارشی به افکار عمومی ارائه دهند؟ شهرهای حاشیه کویر و سایر مناطق کمتر توسعهیافته چطور؟
و یا همین کلانشهرهایی که پدیده حاشیهنشینی در آن ها مشکلاتی بس بزرگ ایجاد کرده است و طبعا بخش بسیار بزرگی از آن دامن بانوان این مناطق را میگیرد؟ اگر فردی مدعی انجام کاری نباشد حرجی بر او نیست اما وقتی شخصی که نام سلبریتی را یدک میکشد، و ادعا هم میکند که مثلا فعال حوزه بانوان است باید تمام کارهای ذکر شده در سطرهای بالاتر را نه یکبار، نه دوبار بلکه چند ده بار انجام دهد و حتی با خود دوربین و فیلمبردار به آن مناطق ببرد تا حداقل مقامات مسئول که همیشه در خواب زمستانی هستند را بیدار کند یا اینکه پیش وجدان خود راحت باشد که من تمام کارهایی که میتوانستم انجام دادم و خب اینکه این فعالیتها در این کشور به نتیجه نمیرسد چیزی است خارج از توان من. اما مسئله این است که خانم علیدوستی که ادعای بسیاری درباره فمینیست بودن و داشتن دغدغه درباره حقوق زنان دارد حاضر نیست کوچکترین هزینهای برای این کار پرداخت کند و لطفاً طرفداران ایشان از توییتهای این خانم صحبت نکنند چون پشت لپ تاپ یا تبلت نشستن و شعار دادن کاری است بس ساده و عملگرا بودن و در دل موضوعی رفتن و واگویه کردن آن به شکلی که کل مردمان این سرزمین از آن اطلاع یابند کاری است به غایت سخت و اینجاست که فرق بین یک انسان عملگرا و کنشگر با یک سلبریتی ساده که میخواهد تمام مشکلات بانوان این سرزمین را در کمتر از دویست کلمه توییت کند مشخص میشود. در ضمن ایشان از نظر اخلاقی هم صلاحیت پرداختن به موضوعی به این درجه از اهمیت را ندارند و برای صحت مدعای خود فقط دو مثال ساده میزنم و بقیه را به خود کاربران کافه واگذار میکنم: نخست آنکه ایشان در سریالی بازی میکنند که هر چند در بین افکار عمومی و حتی ایرانیان خارج از کشور محبوبیت دارد اما مسئله تامین بودجه و دستمزد خود خانم علیدوستی در سه فصل آن که شاید به نزدیکیهای یک میلیارد تومان برسد در بهترین حالت، در شرایط کنونی و تا اعلام حکم دادگاه، شبههانگیز است و برای بسیاری صحت عدم پاک بودن پولهایی که در این سریال دست به دست میشود مسجل است اما خانم علیدوستی بدون کوچکترین عذاب وجدانی در این سریال بازی میکنند و لذت استفاده از این پولها هم جای خود را دارد.
برای شخصی که میخواهد یکی از سردمداران مبارزه با تبعیضهایی شود که بر دختران و بانوان ایران میرود… اساسا ایشان زحمتی هم نمیدهند که در این باره توضیحی دهند و البته این مسئله درباره سایر بازیگران این سریال هم مصداق دارد اما چون در این مطلب به صورت مشخص صحبت از خانم علیدوستی است نام ایشان را به میان آوردم. فردی که میخواهد پیگیر حقوق حدود پنجاه درصد از یک قشر از جامعه باشد باید حائز یکسری ویژگیها باشد که بیگمان یکی از آنها اخلاق و دیگری شرافت است…
موضوع دوم آن است که ایشان برای بسیاری از مردم سادهدلی که شناختی از دولت تدبیر و امید و پدیده اصلاحطلبی حکومتی نداشتند وظیفه ایجاد پروپاگاندا را ایفا میکردند و توانستند درکار خود بسیار هم موفق باشند. اشخاصی که به صرف اعتماد به ترانه علیدوستیها و… به رئیس جمهور فعلی رای دادند و حالا بسیاری از آنها اظهار پشیمانی میکنند. هرچند در میان بیشتر بازیگران بوی فرصتطلبی دوباره بدجوری به مشام میرسد و حداقل نمیدانم چرا نمیتوانم خود را متقاعد کنم که این دوستان در بیان پشیمانیشان هم ریا را به عنوان یک اصل اساسی از یاد نمیبرند…
البته اینکه از ترانه علیدوستی و سایر دوستانش انتظار داشته باشیم که از مردم یک معذرتخواهی ساده کنند کاری است عبث و بیفایده و این انتظار مانند آب در هاون کوبیدن است همانطور که ایشان در همان وظیفه مجریگری خود هم موفق نبودند و با هر سوالی که از خانم مولاوردی میکردند که اکثرا منقطع و بدون جواب مشخصی به انتها میرسید میگفتند راضی شدند و بعد هم تحویل یک خنده مصنوعی و … نه چالشی در این مصاحبه وجود داشت و نه هیچ چیز دیگر. ایکاش دوستانی که علیدوستی را برای این نقش انتخاب میکردند توضیح میدادند ایشان واجد چه شرایطی هستند که به خود اجازه میدهند به عنوان نماینده میلیونها انسان با یکی از شخصیتهای مهم کابینه ریاست جمهوری مصاحبه کنند و در انتها فقط میتوان یک دستاورد برای این مصاحبه بیان کرد: هیچ.
ایکاش…افرادی که برای بیان مشکلات بانوان هزینههایی… را پرداخت کردند وظیفه انجام این گفتگو را بر عهده میداشتند تا همه چیز با چند خنده و جمله بیمزه “بله، راضی شدم” تمام نمیشد و سوالات اساسی و چالشی مطرح میشدند و در ضمن مصاحبهکننده سواد کافی برای رفتن به سراغ موضوعات اساسی و واکاوی آنها را داشت.
[ad id='39844']