سرنوشت شخصیت های سریال شهرزاد در فصل سوم

[ad id='39844']

[quote] زمانی که حشمت در فصل اول «شهرزاد» کشته شد، قباد حامی اصلی اش را از دست داد. نصرت در ادامه نقش حشمت به میدان آمد و راز مهمی را فاش کرد. نصرت ادعا کرد که پدر قباد است و تا پایان پای حمایت از او باقی ماند.[/quote]

بزرگ آقا

مرگ بزرگ آقا، مهم ترین مرگ در کل سریال بود که در فصل اول رقم خورد. بزرگ آقا مهره اصلی سریال، با مرگش داستان را به سمت و سوی دیگری برد. اهمیت شخصیت بزرگ آقا در سریال «شهرزاد» تا حدی بالا بود که داستان بلافاصله بعد از مرگ او افت کرد و تا پایان فصل دوم هم نتوانست سرپا شود. در واقع با مرگ بزرگ آقا، اقتدار دستگاه دیوان سالار نابود شد . قباد نتوانست جایگزین خوبی برای او باشد و نهایتا با تصمیم های اشتباه و اقدامات عجولانه، همه چیز را به هم ریخت. شخصیت بزرگ آقا آنقدر پیچیدگی داشت که آثارش تا پایان در سریال باقی ماند و تازه با فاش شدن راز بزرگ او در قسمت پیش، بخشی از گره های داستان باز شد.


بلقیس

 عمه بلقیس مهره اثرگذاری در کل سریال نبود. در فصل دوم بلافاصله بعد از مرگ بزرگ آقا سروکله اش در سریال پیدا شد و به عنوان یک بزرگتر کاری کرد تا مدعیان جانشینی بزرگ آقا را سر جای شان بنشاند و نهایتا قباد را به عنوان میراث دار دیوان سالار به تخت نشاند. موفق هم شد اما حضورش از آن به بعد اثری در پیشبرد وقایع سریال نداشت. حتی فاش شدن راز عشق او به هاشم دماوندی هم مسیر داستان را تغییر نداد جز این که به طور کاملا غیرمستقیم مرگ هاشم را رقم زد. شخصیت بلقیس در انتهای فصل دوم آنقدر علی السویه بود که به راحتی می شد او را کنار گذاشت و حسن فتحی هم دقیقا همین کار را کرد.


نصرت

 زمانی که حشمت در فصل اول «شهرزاد» کشته شد، قباد حامی اصلی اش را از دست داد. نصرت در ادامه نقش حشمت به میدان آمد و راز مهمی را فاش کرد. نصرت ادعا کرد که پدر قباد است و تا پایان پای حمایت از او باقی ماند. مرگ نصرت از دو جهت در پیشبرد سریال اهمیت داشت؛ اول این که قباد تنها حامی اش را از دست داد و تازه طعم تنهایی واقعی را چشید و از طرف دیگر به دلیل دست داشتن در مرگ معشوقه نصرت، عذاب وجدان شدید گرفت. در واقع مرگ نصرت، قباد را به مرز نابودی رساند و باعث شد تمام خدم و حشم اش را مرخص کند و در کنج عزلت بنشیند.


هاشم دماوندی

 هاشم دماوندی هم از جمله گزینه های مهم سریال بود که هم در زمان حیات و هم مرگش، اتفاق های زیادی رقم خورد. هاشم علاوه بر این که پدر فرهاد بود و نقش های پررنگی در سریال داشت از مخالفان اصلی جانشینی قباد بود. با این که از بزرگ آقا کینه ای قدیمی به دل داشت تا پایان جزو ملازمانش باقی ماند اما حاضر نشد مقابل خواسته قباد سر خم کند. هاشم در هر دوره ای به خواهر و دختر بزرگ آقا کمک کرد و حامی این خانواده شد. نهایتا هم به دست شاپور بهبودی از میان برداشته شد. مرگ هاشم دماوندی و دستگیری همزمان فرهاد، در درخواست مادر فرهاد برای طلاق شهرزاد و بازگشت او به عمارت دیوان سالار اهمیت زیادی داشت.


شاپور بهبودی

در فصل دوم بعد از مرگ بزرگ آقا به میدان آمد و یکمرتبه بیش از اندازه حضورش پر رنگ شد. رابطه میان او و همسرش با وجود این که به داستان اصلی سریال ربط چندانی پیدا نمی کرد یکی از بخش های مهم فصل دوم بود. او در انتهای فصل دوم با قباد دیوان سالار شراکت کرده و پای او را به تجارت افیون باز کرد و در فصل سوم هاشم دماوندی را کشت. هیچ وقت دلیل اهمیت زیاد بهبودی در سریال و این که حسن فتحی چرا تا این حد او را بزرگ جلوه داد مشخص نشد. او نهایتا پس از این که از دست شیرین و فرهاد جان سالم بدر برد، توسط نصرت کشته شد. این اتفاق در قسمت پانزدهم افتاد و هنوز مشخص نیست مرگ او چه اثری در داستان دارد.


آذر گلدره ای

: بعد از ازدواج شهرزاد، تنها اتفاقی که باعث شد فرهاد به زندگی امیدوار شود و مجددا توان عشق ورزیدن پیدا کند پیدا شدن سروکله شخصیت جدیدی به اسم آذر گلدره ای بود. آذر با هویت جعلی و اسم رویا به زندگی فرهاد وارد شد تا انتقام مرگ شوهرش را از او بگیرد اما داستان از یک جایی به بعد به سمت و سوی دیگری رفت و توسط گروهی که برای آنها کار می کرد به مکانی دور فرستاده شد و نهایتا در زندان مجبور به خودکشی شد. مرگ آذر گلدره ای و عشق نابهنگام فرهاد به او، برای ادامه چالش های دراماتیک داستان ضروری بود و فرهاد را به موقعیت سختی در نقطه ای زیر صفر رساند.


سایر شخصیت ها

جدای از مرگ های سرنوشت سازی که تا اینجا صحبت از آنها به میان آوردیم، شخصیت های مهم دیگری هم بودند که با مرگ از داستان بیرون رفتند. جمشید یا همان پدر شهرزاد، از جمله اولین شخصیت هایی بود که با مرگ از داستان خارج شد. مرگ مریم و بابک، از دوستان فرهاد اتفاق مهم دیگر این سریال بود. مدت ها بعد مشخص شد که سرهنگ تیموری واقعا به مریم علاقه مند بوده و از مرگش کاملا به هم ریخته است. مرگ تیموری توسط سروان آپرویز هم که همین اواخر اتفاق افتاد، از جمله مرگ های مهم بود. شخصیت های شربت، اصغری و سرهنگ (با بازی جمشید هاشم پور) هم در دوره های مختلف روی داستان اثر گذاشتند و بخشی از درام را پیش بردند. نهایتا هوشنگ بود که دو قسمت پیش، خودش را از بالکن به زمین پرتاب کرد و به کما رفت.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *