[quote]من تئاتر را از راهنمایی شروع کردم. تا قبل از ورودم به دانشگاه هم در چند کارگاه تئاتر به شکل ابتدایی شرکت کردم. در دوره پیش دانشگاهی نیز یک فیلم طنز چند دقیقهای برای جشن ورود به دانشگاه ساختم. در کنار همه اینها فعالیتهایی در زمینه نویسندگی به شکل تجربی داشتم که با ورودم به دانشگاه این فعالیتها به وبلاگ ورودی های دانشکده و بعد فیسبوک کشیده شد. [/quote]
جوانی لاغر اندام با موها و ریشهایی نامنظم و دو خط تقریبا عمیق عمودی میان ابروها که از او شخصیتی جدی و تا جدی خجالتی ساخته است. باورش احتمالا سخت است اما او کسی است که طی یک سال اخیر یک تنه بار تولید طنز تصویری دندانپزشکی را بر دوش کشیده است. فیلمهای کوتاه، دابسمشها و طنزهای تصویری او بارها و بارها در شبکههای اجتماعی و گروههای دندانپزشکی به اشتراک گذاشته شده و همه به خلاقیتها و طنازیهای او خندیدهاند بدون آنکه بدانند خالق آنها چه کسی است.
آیت بی غم متولد سال ۷۱ و دانشجوی ورودی ۸۹ دانشکده شهید بهشتی است و بهنظر میرسد از سر اتفاق یا به واسطه هوش سرشارش پا به رشته دندانپزشکی گذاشته است وگرنه تمام کسانی که او را میشناسند میدانند دل و هوش و حواس او جای دیگری است! با او به عنوان متمایزترین دانشجوی دندانپزشکی در سال ۹۵ به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
– آیت! این طور که از بیش فعالی تو در عرصه وب و شبکههای اجتماعی بر میآید خیلی اهل درس و مشق نیستی. روزهایت را در دانشگاه چطور میگذرانی؟
سعی میکنم این دوره سریعتر تموم بشه. نمرهای که میگیرم زیاد برایم مهم نیست. هدفگذاری من در فعالیتهایم نهایتا معطوف به مواردی غیر از دندانپزشکی است.
به هر حال نکتهای که وجود داره اینه که از نظر درسی (چه نظری و چه عملی) چندان قوی نیستم که خوب دلایلی هم داره. حالا در ادامه اگر شد بیشتر توضیح میدم
– فعالیتهای تصویری و طنز را از کی آغاز کردی؟
من تئاتر را از راهنمایی شروع کردم. تا قبل از ورودم به دانشگاه هم در چند کارگاه تئاتر به شکل ابتدایی شرکت کردم. در دوره پیش دانشگاهی نیز یک فیلم طنز چند دقیقهای برای جشن ورود به دانشگاه ساختم. در کنار همه اینها فعالیتهایی در زمینه نویسندگی به شکل تجربی داشتم که با ورودم به دانشگاه این فعالیتها به وبلاگ ورودی های دانشکده و بعد فیسبوک کشیده شد. در تئاتر دانشجویی هم اگرچه فعالیتهایم را در دانشگاه شهید بهشتی شروع کردم ولی فکر میکنم بهترین اتفاق آشنا شدن با بچههای تئاتر دانشگاه صنعتی شریف در سال ۹۲ بود که سبب شد تئاتر را به شکل نسبتا حرفهای پیگیری کنم.
یکی دیگر از فعالیتهایم در این حوزه تاسیس کانال طنز تلگرامی «مزیوباکال» بود که بر خلاف انتظارم به شدت مورد استقبال قرار گرفت. کانالی بود که با همکاری چند نفر از دوستان مطالب طنز دندانپزشکی مینوشتیم و منتشر میکردیم که بنا به دلایلی تعطیل شد.
در ادامه شروع به انتشار آثار طنز تصویری دندان پزشکی در اینستاگرام کردم و همزمان، با همکاری یکی از بهترین دوستان خارج از دانشگاهم یک برنامه ویدیویی طنز غیر مرتبط با دندانپزشکی به نام «چیزمیز» را شروع کردم که بعد از چند قسمت انتشار در آپارات به دلیل هزینه مالی بالا و ناتوانی در جذب مخاطب فعلا تعطیل شد.
همه این توضیحات رو دادم اما یک نکته ماند و ان اینکه در حقیقت علاقه اصلی من ژانر کمدی و طنز نیست و به تولید آثار جدی بیشتر علاقه دارم. حالا به هر دلیلی شرایطش پیش نیامده این کار رو انجام بدم.
– درباره کارهایت، چگونگی تهیه آنها و زمانی که برای تهیهشان صرف میکنی کمی توضیح بده. اصلا ایدهها چگونه به ذهنت میرسد؟
سوال سختیه. معمولا اگر یک کم عجیب و غریب به مشکلات نگاه کرد، ایده شکل میگیره. در مورد کارایی که فیلمبرداری میکنم، همیشه تک تک صحنهها را روی کاغذ برای خودم توضیح میدم تا موقع فیلمبرداری گیچ نشوم. در مورد کارهای دوبله هم معمولا سعی می کنم سکانسهای معروف سینمایی را پیدا کنم و بعد روی آن متنی بنویسم و بعد متن رو با لبهای کاراکتر سینک کنم.
اگر توضیحات کامل یا قابل فهم نبود ببخشید.
– احتمالا این پرسش را زیاد از تو پرسیدهاند که: برای چه این کارها را میکنی؟ چرا مثل بقیه دانشجوهای دندانپزشکی حواست به درس و مشقت نیست؟ جواب آنها را چگونه میدهی؟
بله، هر از گاهی این سوال را میپرسند. ببینید من هم دوست دارم مثل همه تاثیرگذار باشم. منتاها قضیه این است که با درس خواندن و کار دندانپزشکی آن چنان تاثیر خاصی روی اطراف نمیگذارم. ترجیح میدم یه کار غیرمعمول دیگر انجام دهم. به عبارتی کار دندانپزشکی اولویت اول من نیست.
– در میان دانشجویان دانشکدهتان کسانی هستند که دغدغههایی مثل تو داشته باشند و تو را همراهی کنند؟
شاید مثل خودم خیلی جدی به ماجرا نگاه نکردند. ولی به هر حال دوستانی بودند که مایل به همکاری با من در ساخت و انتشار کلیپها بودند که خوب من هم تا حد ممکن ازشون کمک گرفتم.
خیلی از همین دوستان و رفقا در نوشتن مطالب طنز در کانال مزیوباکال کمک کردند که همینجا ازشون تشکر میکنم.
– آثار تو شامل صداسازی، دابسمش و اجراهای کمیک و… بیشتر از یک سال است در شبکههای اجتماعی و میان دندانپزشکان دستبه دست و بازنشر میشود. اگرچه خیلیها تو را نمیشناسند و نمیدانند این تولیدات ساخته چه کسی است. احساست از این شهرت در عین گمنامی چیست؟
این سوال رو هر کار میکنم نمیتونم جدی جواب بدم. بابا جان شهرت کیلو چنده؟ اینا واسم نمره پاسی نمیشه!
– پر مخاطبترین و موفقترین کار تو در این مدت کدام بوده است؟ اصطلاحا کدام کارت حسابی ترکاند؟!
بر مبنای تعداد بازدید بخواهم بگویم، دوبله فیلم «ابد و یک روز» یا همون (پرف نکن سمیه!) بیشترین بازدید را داشت.
با اینحال کارهای دیگری هم بازنشر زیادی داشت؛ کلیپ «هنوز پوسیدگی داره» که کلا همهجا پخش شد. کلیپهای «رفلکس گگ» و «دوبله مصاحبه ترامپ»، «قرارمون یادت نره» و «تایتانیک» هم جزء پر بازدیدها بود.
– بازخوردها درباره کارهایت چگونه است؟
عموما مثبت است. شاید دلیلش این بود که تا حالا چنین آثاری با محتوای دندان پزشکی تولید نشده بود. بسیاری از کلیپهایی که ساختم در پیجهای دیگر هم باز نشر شد. به نظر میرسه این صنف نیاز به تولید همچین محصولات تصویری داره.
من از طریق همین کلیپها دوستان زیادی در سایر دانشگاهها پیدا کردم. یک جورایی میشه گفت بهتر از این طریق نمیشد با جامعه همکارانم ارتباط برقرار کنم.
– با توجه به اینکه دانشجوی شهید بهشتی هستی و برخی از کارهایت جنبه طنز و انتقادی دارند، نصیحت یا شماتت یا احیانا تهدیدی از اساتید و مدیران دانشکده یا… دریافت نکردی؟
خاصیت عجیب یه طنز دقیقا اینه که در حالیکه میتونه بدترین انتقادها رو وارد کنه ولی در نهایت مصون میمونه.
در مورد این سوال شما شاید دو سه بار اخطار اون هم به شکل غیر رسمی شنیدم. ولی چیزی نبود که اصلا مهم باشه. اکثرا حمایت بود. حتی اخیرا رییس دانشکده هم به من گفت از این کارها حمایت میکنه.
در کنار همه اینها، بعضی وقتها این جمله تکراری رو میشنوم که استادها به شوخی میگن: «یه وقت کلیپمونو نسازی!»
– مثلا بعد از انتشار آن کلیپ مرتبط با بخش ترمیمی و برداشت پوسیدگی، هیچکدام از اساتید بخش واکنشی نشان ندادند؟
چندبار که باهاشون بیمار داشتم، موقعی که میگفتن شروع کن و پوسیدگی رو بردار، میخندیدند. فکر کنم خوششون اومده بود.
– فعالیتها و مشغلههایت مشکل و تداخلی برای درس و بخش پیش نیاورده است؟
بیشتر فکرم مشغول ایده پردازی است و شاید این وسط تمرکزی برای درس خواندن نباشه. اما کارهام تا حالا تداخلی با بخش نداشته یا اگر بوده خیلی جزئی.
– شنیدم که این روزها مشغول اجرای استندآپ در کافههای تهران هستی. درباره این برنامهات بیشتر توضیح بده؟
رویدادی رو شروع کردیم به اسم «کافه کمدی» با همراهی نویسندهها و طنزپردازهای خلاقی مثل آقای حسین کلهر که سعی داریم هر چند وقت یکبار در کافهها به اجرای استندآپ کمدی (طبیعتا غیرمرتبط با دندانپزشکی) بپردازیم. البته این رویداد از پارسال شروع شده بود و من در سری جدید به این تیم پیوستم. تا الان یک جلسه برگزار کردیم و استقبال خوبی هم شد. هدفمان از برگزاری این رویداد این هست که سعی داریم فضای کنونی طنز که کمی رو به ابتذال رفته را درست کنیم.
– آیت در نهایت میخواهی به کجا برسی؟ این فعالیتهای جنبی مختص ایام دانشکده و دانشجویی است یا بناست در آینده ادامه داشته باشند و حتی پررنگتر شوند؟ تو بناست یک هنرمند باشی یا یک دندانپزشک؟
احتمالا اگر فارغالتحصیل شوم دیگر در زمینه تولید آثار طنز دندانپزشکی فعالیت چندانی نکنم. باید تئاتر را به شکل حرفهایتر ادامه دهم و صد البته از نظر مباحث تئوری و نظری هنری هم دچار فقر اطلاعاتی هستم که باید مطالعاتم را بیشتر کنم.
[ad id='39844']