فیلم Johnny English Strikes Again با یک حمله سایبری به مقر جاسوسی انگلستان آغاز میشود، حملهای که باعث افشا و برملایی هویت تمامی ماموران مخفی سازمان جاسوسی انگلستان شده و این سازمان تصمیم میگیرد تا از چند مامور بازنشسته و زبده خود که پروندهشان در این عملیات هک و نفوذ سایبری مصون مانده کمک بگیرد. جانی انگلیش که حالا در دوران بازنشستگی دبیری یک کلاس درس دبستانی را بر عهده دارد، بعد از دریافت نامه سازمان جاسوسی انگلستان مدرسه را ترک گفته و بار دیگر کت و شلوار جاسوسی خود را تن کرده و به همراه دوست و معاون همیشگیاش جرمی (با بازی بن میلر، دیگر کمدین انگلیسی) سعی در پیدا کردن عوامل پشت پرده این حملات کامیپوتری را دارد.
در این بین یک مدیر آی تی مشهور و برنامه نویس مشهور به نام جیسون ولتا (با بازی جیک لیسی) نیز با سازمان جاسوسی انگلستان همکاری میکند و جانی انگلیش بیش از همه به او مظنون است اما رییس و مافوق او، نخست وزیر انگلستان (با بازی اما تامپسون) ب او میگوید که عقلش پاره سنگ برداشته و جیسون از نوابغ و افتخارات این روزهای دنیای تکنولوژی در جهان است…
حضور کاراکترهایی همچون شخصیت جیسون ولتا در بسیاری از روایتهای سینمایی، سریالی و حتی در داخل رمانهای این روزهای جهان نشان از اهمیت روز افزون چنین کاراکترهایی میدهد. امثال جیسون ولتا در دنیای واقعی این روزهای ما، افرادی همچون ایلان ماسک، مارک زاکربرگ و مرحوم استیو جابز هستند که با سلطه در دنیای فناوری و مغز نابغهشان، خبرآفرین شدهاند. این افراد برخلاف ادوار گذشته در بین مردم محبوبیت فوقالعادهای دارند و با دمخور شدن با سلبریتیها و افراد مشهور، توانستهاند نام خود را در کنار دیگر سلبریتیها بدرخشانند. ثروت عظیم و قدرت فراتر از حد تصور این مدیران تکنولوژی و زندگی مرموز آنها، باعث شده که سومین فیلم جانی انگلیش نیز به سراغ چنین شخصیتهایی برود و جیسون ولتا را در آن به تصویر بکشد، مردی نابغه در عالم فناوری و ثروتمند که در بین مردم محبوبیت فراوانی دارد و البته سودای قدرت بیشتری را نیز در سر خود می پروراند.
هرچند بنا به اقتضای ژانر فیلم Johnny English Strikes Again، شخصیت جیسون ولتا آنچنان پرداخته نشده است اما میتوان او را نسخهای کمیک و کمدی از همتایان خود در دنیای واقعی خواند، همانطور که خود جانی انگلیش را نسخهای کمدی از جیمز باند تصور میکنیم.
روآن آتینکسون روی دیگری قدرت بازیگری خود را در سالهای اخیر با بازی در نقش بازرس مگره (کارآگاهی مشهور در عالم ادبیات که ژرژ سیمون فرانسوی او را خلق کرده و تاکنون در بیشاز دهها کتاب و داستان حضور داشته است) در سریال ساخته شده بر اساس داستانهای مگره اثبات کرده و به همگان فهمانده که میتواند در نقشهای جدی هم فرو برود. او جانی انگلیش را مانند همیشه بامزه خلق کرده و از قدرت بازیگریاش در تزریق کردن روح کمدی این شخصیت و داستانی که برایش رخ میدهد هم نهایت استفاده را کرده است.
سکانسهای بامزهای که در طول فیلم جریان دارد، شبیه به آیتمهایی کوتاه کوتاه هستند که به هم چسبانیده شده (درست مثل آیتمهای کوتاه مستربین اما این بار با تم جاسوسی) ولی تدوین خوب کار و داستان سرراست فیلم، باعث شده که ریتم فیلم به هم نریزد و به اصطلاح با اثری لجام گسیخته روبرو نشویم.
بازیگران جدیدی که در فیلم حضور پیدا کردهاند، از جمله جیک لیسی و یا مدل و بازیگر مشهور فرانسوی، الگا کوریلنکو، همگی یک سر و گردن پایینتر از روان آتینکسون قرار دارند و بازی ضعیفی از خود ارائه میدهند. در بین تیم بازیگری فقط اما تامپسون را داریم که همانند همیشه (به یاد ندارم این بازیگر تا کنون در فیلمی بازی ضعیفی از خود نشان داده باشد) میدرخشد و گریم شبیه به ترزا می او هم در خلق کاراکترش و باور پذیر بودنش کمک مضاعفی میکند.
المانهای انگلیسی و عناصر بریتانیایی در طول فیلم خودشان را نشان میدهند و شوخیهای انگلیسی نیز در دیالوگها جاریست. تمام این موارد باعث میشود که با یک کمدی موقعیت از نوع بریتانیایی روبرو باشیم که جنسش با سایر کمدیهای هالیوودی فرق دارد، ولی جنس خوب و دلچسبی هم محسوب میشود که میتواند سرپوشی بر تمام مشکلات فنی فیلم و ایرادات محتوایی فیلمنامه باشد.
با ساخته شدن قسمت سوم جانی انگلیش، آتینکسون برای اولین بار است که در یک مجموعه سه گانه سینمایی بازیگری میکند (متاسفانه تاکنون از مستربین صرفا دو اثر سینمایی ساخته شده) و اعلام هم کرده که حضورش در فیلم Johnny English Strikes Again آخرین حضور او در نقش این جاسوس دست و پاچلفتی انگلیسی خواهد بود. خبری که به مذاق طرفداران چندان خوش نمیآید و خبر از خداحافظی جانی انگلیش با عالم سینما میدهد.
البته صحبتهای آتینکسون زمانی صحت صد در صدی پیدا میکند که فیلم با افت فروش قابل توجهی روبرو باشد و هنوز تا زمان نگارش این مطلب، فیلم Johnny English Strikes Again به اکران جهانی در نیامده اما فروش داخل خاک انگلستانش چندان امیدوار کننده نبوده (۲۵ میلیون دلار) و احتمال اینکه این اثر، آخرین برگ از داستانهای جانی انگلیش باشد کم نیست، به هر حال فیلم سوم علی رغم نکات مثبتی که دارد (که پیشتر هم بدانها اشاره شد) از نظر محتوایی و فنی، ضعیفترین اثر در سه گانه جانی انگلیش محسوب میشود.
فیلم Johnny English Strikes Again با وجود تمام مشکلاتش، کمدی سالم و خانوادگی است که توانسته پایان آبرومندانهای را برای این جاسوس کمدی انگلیسی رقم بزند و روآن آتینکسون کمدین را بار دیگر به پرده سینماها بازگرداند (از آخرین حضور او در یک فیلم سینمایی سالهای زیادی میگذرد) گلولههای جانی انگلیش این بار اثر مهلکی بر گیشه ندارند، اما صدایشان همچنان با ارفاق، شنیدنیست.