نقد بررسی بازی موبایل Kingdom Rush: Vengeance

[ad id='39844']

[quote] با بررسی بازی Kingdom Rush: Vengeance خدمت شما عزیزان هستیم با ما همراه باشید[/quote]

 

اگر علاقه عجیبی به بازی‌های دفاع از قلعه یا Tower Defense روی موبایل دارید، شاید نام Ironhide Game برای‌تان آشنا باشد، استودیویی که دیگر کارش ساخت چنین بازی‌هایی در این سبک‌ است. اولین قسمت از مجموعه Kingdom Rush در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و در آن بازی به عنوان انسان‌ها، در برابر شخصیت شروری به نام Vez’Nan قرار گرفتیم. پس از ۷ سال و انتشار دو نسخه و نابود شدن این پادشاه پلید، این استودیو بازی Kingdom Rush: Vengeance را منتشر کرد. اما حالا داستان فرق کرده است. طی یک اتفاق ناخواسته، Vez’Nan از خواب ابدی خود بیدار می‌شود و سرزمین نازنینش را اسیر شده در چنگال مردمانی از سرزمین دورف‌ها، وایکینگ‌ها و دیگران می‌بیند. حالا وقت انتقام است، او باید نشان دهد که قدرت دست کیست؛ اولین قدم؟ باز پس گیری قلعه مخوف این پادشاه!

بازی یک داستان فرمالیته دارد که در طول چندن استیج، به صورت کمیک برای بازیکنان تعریف می‌شود و طنز گونه است. اما یکی از نکات عجیب و غریب ماجرای بازی این است: بازیکن بر اساس داستان باید به سرزمین‌های مختلف حمله کند و هر آن چه از دست رفته است برای این پادشاه بازگرداند، اما در تمامی مقاطع بازی، حتی وقتی که می‌خواهیم به قلعه حمله کنیم و آن را پس بگیریم، باید نیروهای خودمان را بچینیم و منتظر دفاع کردن در برابر حمله‌های دشمن باشیم! داستان بازی و هدفی که دنبال می‌کند، سنخیتی با هدف سبک بازی ندارد. اما خب این یک بازی دفاع از قلعه است و باید همین باشد! اما اینکه چرا همه چیز برعکس است، تا آخرین لحظه جوابی برایش نگرفتم. زمانی رسید که باید به شهر وایکینگ‌ها حمله می‌کردم و آن را به دست می‌آوردم. اما دقیقا جلوی شهر وایکینگ‌ها، برج‌های دفاعی خودم را ساختم تا این وایکینگ‌ها باشند که به من حمله می‌کنند و باید از رسیدن‌شان به هدف ایستادگی می‌کردم. تصرف شهر وایکینگ‌ها؛ حمله از آن‌ها دفاع از من. برای من با عقل جور در نمی‌آمد.

مثل بسیاری بازی‌های دفاع از قلعه، این بازی هم از چهار دسته نیرو با کارایی و امکانات مختلف تشکیل شده که شامل نیروهایی با قدرت پرتاب تیر «Ranged»، نیروهایی با قدرت‌های سحر و جادو «Magic»، نیروهای زمینی «Troops» و توپخانه «Artillery» می‌شوند. در شروع هر مرحله، بازی جایگاه‌‌های خاصی را در طول مسیری که دشمنان قرار از آن را طی کنند مشخص کرده که باید از بین چهار برج مختلفی که در اختیار دارید، به انتخاب و استراتژی خود آن‌ها را جاگذاری کنید. البته این چهار برج مختلف پس از چنیدن مرحله به پنج برج می‌رسند. اما یکی از نکات خوب بازی، تنوع بالای برج‌ها است. ۱۷ برج متنوع در چهار دسته مذکور در اختیار شما قرار دارد که برخی از آن‌ها پس از گذراندن مراحل بازی آزاد می‌شوند و البته برخی از آن‌ها هم پشت خرید‌های درون برنامه‌ای قفل شده‌اند. می‌توانید برج‌های موجود را به انتخاب خود از منوی بازی در خشاب پنج‌تایی قرار دهید تا درون بازی از آن‌ها استفاده کنید. هر کدام یک از برج‌ها، توانایی‌ها، قدرت و سلامتی منحصر به فردی دارند. مثلا برجی کاربردی به نام Shadow Archers که بالای آن یک تیرانداز قرار دارد، می‌تواند از فاصله دور با تیر و کمانش دشمنان را هدف قرار دهد. میزان صدمه‌ای که به دشمن وارد می‌کند کم است، اما نشانه‌گیری او دقیق است و هرچه تعداد این برج‌ها بالاتر باشد، دشمنان کمتر می‌توانند از دست آن‌ها جان سالم به در ببرند. یا از طرفی دیگر برج‌های Goblin Rocket Riders هستند که جان می‌دهند برای ترکاندن دشمنان. چطوری؟ خب در این برج گابلین‌های کوچک سبز رنگ شیطون، یک موشک خطرناک را همانند کوله پشتی با خود حمل می‌کنند، به هوا پرواز می‌کنند و روی سر دشمن خراب می‌شوند.

اما تنوع فقط به همین موارد ختم نمی‌شود. یکی دیگر از انواع برج‌ها، آن‌هایی هستند که سربازان مختلفی را سر راه نیروهای دشمن قرار می‌دهند، آن‌ها را متوقف می‌کنند و تا جان دارند به نبرد می‌پردازند. یکی از آن‌ها اورک‌های جنگجو را تربیت می‌کند، یکی دیگر شبح‌های مبارز یا دیگری می‌تواند شوالیه‌های تاریکی را سر راه دشمن قرار دهد. هر یک از این برج‌ها، قادر هستند دو سرباز تولید کنند که با مرگ هر یک، پس از چند ثانیه یکی دیگر جایگزین می‌شود. برج‌‌های دیگری هم هستند، مثلا برجی مانند Rotten Forest، توانایی چندانی در ضربه زدن به دشمن ندارد، اما سرعت آن‌ها در حرکت را کند می‌کند. یا گابلین‌هایی به نام War Zeppelin وجود دارند که با زپلین‌های خود به هوا پرواز می‌کنند و از آسمان روی سر دشمن بمب می‌ریزند. تنوع بازی در این زمینه خوب است و می‌تواند برای بخش زیادی از بازی کافی باشد. البته همین نیست و سازنده دقت و حوصله بیشتری را هم به خرج داده است. تک تک این برج‌ها در طول بازی قابل آپگرید هستند. هر کدام از آن‌ها را می‌توان تا چهار سطح آپگرید کرد و پس از آن، باز هم هر کدام از آن‌ها سه قابلیت در اختیارتان می‌گذارند. هر بار هم که برج‌ها را آپگرید می‌کنید، ظاهر جدیدی به خود می‌گیرند.

به میدان مبارزه بازگردیم. زمانی که برج‌های متنوع را چیدم، نوبت حمله دشمنان رسید. بازی مرحله به مرحله پیچیده‌تر می‌شود، به این صورت که مسیر‌های مختلفی برای دشمنان تدارک می‌بیند تا قادر نباشید فقط از یک مسیر دفاع کنید و به نوعی کارتان راحت شود. همان‌قدر که برج‌ها متنوع هستند، دشمنان نیز چندین برابر برج‌های دفاعی‌تان تنوع دارند. بازی استیج‌های مختلفی دارد. از دنیای دورف‌ها گرفته تا سرزمین پوشده از برف و یخ وایکینگ‌ها و حتی شهرهای رنگارنگ و قلعه بزرگ انسان‌ها. براساس همین استیج‌ها، دشمنان نیز متغییر هستند. سربازان دورف‌ها یا وایکینگ‌ها، موجودات مختلف مانند خرس‌های قطبی یا حتی جادوگران خوش قلبی که قرار است توسط سربازان اورک‌های شما سلاخی شوند. نه فقط برج‌ها، بلکه دشمنان بازی هم باعث شده‌‌اند تا باز هم تنوع در بازی حرف اول را بزند.

راستی، شما صاحب قهرمان‌هایی هستید که در نقشه‌‌ها حضور دارند تا در دفاع از آن‌ها کمک بگیرید. مثلا یک اورک درشت هیکل، یک شیطان ریشوی قرمز، خون‌آشام مونثی به نام مارگوسا یا حتی اژدهای نیرومند، از جمله این قهرمان‌ها هستند که می‌توانید بین آن‌ها یکی را انتخاب کنید. هرچند نکته عجیب ماجرا این است که برخی از این هیروها پولی هستند! یعنی شاهد پرداخت‌های درون برنامه‌ای برای یک بازی پولی هستیم که از نظر من نکته چندان جالبی به شمار نمی‌رود. حتی بازی شامل یک فروشگاه است که می‌توان قدرت‌های مختلفی را برای استفاده در محیط بازی خرید. این خرید‌ها با الماس انجام می‌شوند و این الماس‌ها هرچند که در طول بازی ذره ذره به دست می‌آیند، اما آن‌ها نیز با قیمت‌های گزاف قابل خریداری هستند چرا که برخی از آیتم‌ها به قدری گران هستند که به راحتی نمی‌توان الماس مورد نیاز آن‌ها را به دست آورد و خب این مضحک است! هرچند هیچ اجباری برای پرداخت‌های درون برنامه‌ای وجود ندارد و می‌توانید بازی را با همان ابزاری که وجود دارد پیش ببرید. اما از نظر من، وجود خرید‌های درون برنامه‌ای برای یک بازی پولی، اصلا نکته مثبتی نیست، حال چه بخواهد یک بازی ۶۰ دلاری کنسولی باشد، یا یک بازی کوچک موبایل.

اما روند خود بازی چگونه است؟ به همان اندازه متنوع که در نیروهای خودی و دشمن می‌بینیم؟ خیر! هر کدام از برج‌هایی که قصد اضافه کردن‌شان به نقشه بازی دارید، قیمت خاص خود را دارند. مثلا برجی که روی آن یک تیرانداز قرار دارد، ۸۰ سکه است، برجی که یک جادوگر روی آن قرار دارد و آتش پرتاب می‌کند ۱۰۰ سکه است. این برج‌ها قیمت سنگینی ندارند که در طول بازی را شما را به چالش بیاندازند؛ چالشی که شما را به فکر خرید درست و جاگذاری برج‌ها فرو ببرد. برای شروع بازی، پولی از ابتدا در اختیارتان است تا با همان‌ سکه‌ها برج‌های‌تان را راه بندازید. ۱۵ موج از دشمنان در هر مرحله حمله می‌کنند که رفته رفته به تعداد، حجم و سختی آن‌ها اضافه می‌شود. هر یک دشمن را که نیروهای‌تان از بین ببرند، سکه می‌گیرید. هر چه برج‌ها قوی‌تر، کشتن دشمنان سریع‌تر، دریافت سکه‌های بیشتر و در نتیجه کارگذاری برج‌های بیشتر در مقابل موج دشمنان. مسئله همین است، به جای اینکه بازی رفته رفته سخت‌تر شود، اما نهایت چالش بازی همان موج‌های ابتدایی هستند که برج‌های کمتری کار گذاشته‌اید. زمانی که برج‌ها بیشتر شوند، زمانی که آن‌ها را آپگرید کنید، دیگر هیچ سختی خاصی وجود ندارد. می‌توانید بروید به کارهای روزمره دیگر برسید تا ۱۵ موج بیایند و بروند! البته این امر در صورتی درست کار می‌کند که استراتژی درستی هم بچینید که کار سختی هم نیست. این وسط حتی اگر برج‌های‌تان توانایی مقابله با برخی از دشمنان را نداشتند، قهرمان‌تان هنوز در میدان است که می‌توانید آن را در مقابل مسیر دشمنان قرار دهید. حتی در هر مرحله، سه آیتم ویژه دارید که آن‌ها هم به راحتی به شما کمک خواهند کرد. آیتمی مثل بمب، یخ بستن دشمنان یا حتی مومیایی‌هایی که آن‌ها را سر راه دشمن قرار می‌دهید تا با آن‌ها درگیر شوند. همچنین یکی از آیتم‌ها Vez\nan Wrath نام دارد که می‌توانید با یک بار استفاده، تمامی دشمنان را از بین ببرید، هر چند قیمت هر یک بار استفاده آن ۹۹۹ الماس آب می‌خورد! در کل بازی حتی در آخرین مراحل هم آن‌طور که باید، چالش نفس‌گیری ارایه نداد و استراتژی درست مساوی است با سر رفتن حوصله شما از موج‌های ۶ ۷ به بعد!

بازی یک سیستم آپگرید دیگر هم در منوی خود قرار داده است. آپگریدها به چهار بخش تقسیم می‌شوند. برخی از آن‌ها باعث افزایش قدرت جادو می‌شوند، برخی دیگر قدرت نبرد سربازان در برابر دشمنان را افزایش می‌دهند، برخی دیگر بازیابی سلامتی سربازان را سرعت می‌بخشند و برخی دیگر باعث می‌شوند پول بیشتری به دست آورید. وجود چنین سیستمی در بازی جذاب به نظر می‌رسد، اما از طرفی حتی باعث شده آن چالش‌های درگیر کننده جزئی هم دیگر عطر و بویی نداشته باشند و شرایط دفاع در برابر دشمنان حتی ساده‌تر از قبل شود.

بازی چه از نظر گرافیکی و چه از نظر فنی، بهترین شرایط ممکن را برای یک بازی موبایل دارد. بازی از نگاه بصری با تم فانتزی خود به راحتی شما را جذب می‌کند، چرا که تنوع خوب تک تک المان‌های بازی از ناکجا آباد نیامده‌اند و فقط مربوط به عملکردشان نمی‌شوند، بلکه این انیمیشن‌ها، ظاهر و رنگ و روی آن‌ها هستند که تنوع بازی را به خوبی برجسته کرده‌اند. طراحی مراحل بازی هرچند از نظر چالش به آن صورت شما را درگیر نخواهد کرد، اما از نظر پویایی و ظاهری عالی هستند. هر محیط نسبت به پادشاه و نژادهای آن منطقه به خوبی حس و حال‌شان را به شما منتقل می‌کنند. دورف‌ها با سازه‌های بزرگ و معابد پر از سکه طلای خود، وایکینگ‌ها با کشتی‌ها و محیط‌های پوشیده از یخ که لاشه و استخوان‌های اژدهایان بزرگ در آنجا دیده می‌شوند و قلعه انسان‌ها، همگی ظاهری عالی دارند.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *