نقد بررسی فیلم قانون مورفی رامبدجوان

[ad id='39844']

[quote]با بررسی فیلم قانون مورفی اثر جدید کمدی رامبد جوان خدمت شما عزیزان هستیم با ما همراه باشید[/quote]

 

 

رامبد جوان با برنامه «خندوانه» و حالا با فیلم قانون مورفی ثابت می‌کند که در زمینه کمدی آدم به روزی است. یکی از بهترین کارگردانان کمدی این روزهای سینمای ایران است که جدا از اینکه می‌داند چطور تماشاگرش را بخنداند، به او باج هم نمی‌دهد و سلایق و علایق شخصی‌اش را هم در فیلم‌هایش رعایت می‌کند.

راستش با گارد بسته به دیدن «قانون مورفی» رفتم. تیزرهای منتشر شده از فیلم بیشتر از اینکه حس یک کمدی فانتزی را القا کند نگران‌تان می‌کرد که از آن کمدی‌هایی است که سعی داشته اسلپ استیک (کمدی بزن بکوب) از کار دربیاید ولی به جایش به دام سخیف بودن و بزن و برقص درآمده است.

اعتراف می‌کنم که از همان سکانس افتتاحیه و تعقیب و گریز دو ماشین، رامبد جوان خلع سلاحم کرد. تماشاگر کمدی ایرانی هرچند باعث شده تمام کمدی‌های بامزه و بیمزه این سال‌ها پرفروش شوند اما اتفاقا خنداندن‌اش کار ساده‌ای نیست. زمانی بیلی وایلدر درباره تماشاگران آمریکایی و تفاوت‌شان با تماشاگران اروپایی در کمدی دیدن جمله‌ای گفته بود که می‌تواند توصیف تماشاگران ایرانی هم باشد: «آمریکایی‌ها به شدت بی‌صبر هستند. در شرایطی که خیلی سریع شوخی‌تان را می‌گیرند، به همان سرعت هم زود خسته و دلزده می‌شوند. در اروپا یک تهیه‌کننده فیلم می‌تواند زمان زیادی را صرف کند تا حال و هوا برای فیلمش ایجاد کند.»

رامبد جوان همان اول یقه مخاطبش را با تلفیقی از شوخی‌های جنسی، شوخی‌ موقعیت، شوخی اجرایی و انواع و اقسام جنس‌های کمدی می‌گیرد. نباید صبر کنید تا قصه پیش برود و موقعیت کمدی دربیاید. با یک کمدی فانتزی طرف هستید که اصلا بر پایه یک موقعیت جفنگ بنا شده و نویسندگان و کارگردان فیلم موفق می‌شوند تا انتها همین ضرباهنگ را در اجرا و قصه حفظ کنند.

یک افتتاحیه خوش ریتم با اجرای خیلی خوب. دو پلیس که یکی‌شان قهرمان فیلم است و بیشتر از اینکه بدشانس باشد (آن‌طور که خودش دوست دارد ببیند که طبق قوانین مورفی بدشانسی می‌آورد)، بی‌عرضه است دنبال ماشینی می‌کنند که سرنشین‌اش یک دلقک است. دیوانه‌بازی‌های رامبد جوان به عنوان کارگردان فیلم از همین جا شروع می‌شود.

آنهایی که به فیلم ایراد می‌گیرند و آن را بی‌معنا می‌خوانند باید جنس کمدی فانتزی فیلم را در نظر بگیرند. این یک کمدی به شیوه وایلدر یا لوبیچ نیست که قرار باشد پشت داستان‌ و موقعیت‌های خنده‌دارش درس زندگی یا حرفی عمیق پنهان شده باشد. این یک کمدی است که هدفش فقط خنداندن تماشاگر است. همان کاری که رامبد جوان در برنامه «خندوانه» انجام می‌دهد اینجا اما به شکل یک فیلم سینمایی خوش‌ساخت اتفاق رخ می‌دهد.

کمدی فانتزی به شدت در معرض این خطر است که در اجرا مضحک و عقب‌افتاده از جریان سینمای روز جلوه کند. تصویربرداری و کارگردانی خوب رامبد جوان به اضافه بازی‌های عالی امیر جدیدی، امیر جعفری و حتی همه کسانی که حضور کوتاه دارند از هادی کاظمی گرفته تا سروش صحت و خود رامبد جوان باعث شده «قانون مورفی» تبدیل به یک کمدی فانتزی بامزه شود که کاملا رسالتش یعنی خنداندن تماشاگر را تمیز و بدون افتادن به دام جلف و سخیف بودن انجام می‌دهد.

اینجا هم بخشی از خنده‌ها از شوخی‌های جنسی گرفته می‌شود. نکته‌اش فقط اینجاست که برعکس کمدی‌هایی مثل «مصادره» یا «هزارپا» بعد از شوخی کلامی جنسی مکث نمی‌شود تا روی شوخی تاکید کنند و زمانی بگذارند تا شوخی در ذهن تماشاگر جا بیفتد. ریتم تند فیلم باعث می‌شود پشت هم شاهد موقعیت‌های کمیکی باشیم که شوخی‌های جنسی وسط آن گم می‌شوند. شوخی‌های جنسی که بازیگران هم بدون تاکید و وسط دیالوگ‌هایشان آن را وسط می‌اندازند و هر کسی نکته‌اش را گرفت می‌خندد. این مرزی است که باعث می‌شود شوخی‌های جنسی «قانون مورفی» مثل خیلی از کمدی‌های دیگر به دامن ابتذال نیفتند.

نمی‌شود از دلایل موفقیت «قانون مورفی» در ارتباط با تماشاگرانش گفت و به بازی خوب بازیگران و در حقیقت هوش رامبد جوان در انتخاب بازیگر اشاره نکرد. در این زمینه رامبد جوان همیشه شامه تیزی داشته است.

یکی از پسندیده‌ترین خصوصیاتش این است که خودش را ملزم نمی‌کند نقش اول فیلمش باشد یا حتی فیلمنامه‌اش را بنویسد. فیلمنامه موفق‌ترین کمدی‌هایش از «پسر آدم، دختر حوا» که یکی از بهترین کمدی-رمانتیک‌های سینمای ایران است تا «ورود آقایان ممنوع» و همین «قانون مورفی» را اشخاص دیگری نوشته‌اند. در هیچ‌کدام از فیلم‌ها هم خودش نقش قهرمان فیلم را بازی نکرده است. اگر انتخاب حامد کمیلی برای بازی در یک نقش کمدی-رمانتیک زمان ساخته شدن فیلم «پسر آدم، دختر حوا» ریسک بود ولی جواب گرفت اینجا هم انتخاب امیر جدیدی برای نقش اول یک کمدی-فانتزی دور از ذهن بوده ولی آنقدر در فیلم نشسته که انگار نقش را از اول برای او نوشته‌اند.

امیر جدیدی از آن بازیگرانی است که حتی در شیوه دیالوگ گفتن‌اش در جدی‌ترین فیلم‌ها هم رگه‌هایی از شوخ‌طبعی دیده می‌شود اما اینجا به جای نقش جوان اول زرنگ همیشگی باید نقش یک جوان پخمه را بازی کند که خیلی خوب از پس این کار برمی‌آید.

از طرف دیگر امیر جعفری که چند بار پیش‌تر نشان داده بود در فیلم‌های کمدی هم می‌تواند بازی خوبی داشته باشد اینجا دوئت درخشانی با امیر جعفری دارد. جفت‌شان یک‌جورهایی شبیه جف دنیلز و جیم کری مجموعه فیلم‌های «احمق و احمق‌تر» است. ری‌اکشن‌هایشان نسبت به هم کافی است تا تماشاگر از خنده روده‌بر شود.

این بازی‌های دو نفره میان بازیگران از همان سکانس ابتدایی بین امیر جدیدی و هادی کاظمی جواب می‌گیرد تا سکانس درخشان رقص دو نفره امیر جدیدی و سیروس گرجستانی.

بیلی وایلدر به عنوان استاد کمدی همیشه به زمان‌بندی در کمدی اشاره می‌کند. اینکه چقدر مهم است که شوخی‌هایتان را به موقع در فیلم خرج کنید. رامبد جوان در این مورد هم امتیاز قابل قبولی در «قانون مورفی» می‌گیرد. سه موقعیت شوخی خنده‌بگیر عالی را در فیلمش پخش کرده: یکی افتتاحیه فیلم، بعد سکانس سیروس گرجستانی و امیر جدیدی و دست آخر سکانس توهم رقص امیر جدیدی.

پوریا شجاعی، محمدعلی حسینی و پویا مهدوی‌زاده به عنوان فیلمنامه‌نویسان کار سهل و ممتنعی داشته‌اند. ممکن است در وهله اول فیلمنامه به چشم نیاید اما واقعیت این است که به جز اجرای تمیز و حرفه‌ای رامبد جوان، خلق موقعیت‌ها در فیلمنامه‌ هم استاندارد و خوب بوده است.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *