دیده شدن، ارتباط نزدیک با سلبریتی دور از دسترسی که گذشتن از سد محافظانش کار راحتی نیست و احتمالِ برنده شدن مقدار قابل توجهی پول، دلایلی است که میتوانیم به کمک آنها شرکت مردم در مسابقه «برنده باش» را توضیح بدهیم. اما سازوکار ورود به این برنامه به شکلی است که دلایل بالا را ناقص و نارسا میکند؛ قرعهکشی و سنجش اطلاعات عمومی، مسیرهای معمول شرکت در مسابقههای تلویزیونی است اما برندهباش مسیر متفاوتی را برای خودش انتخاب کرده؛ روشی که ظاهرا اطلاعات عمومی داوطلبها را میسنجد ولی درواقع تکیهاش روی زمان و پول است.
آزمون ورودی بیشتر از آنکه دانستههای افراد را بسنجد، آنها را وارد مبارزه میکند؛ «بجنگ! سوال بخر! سریع باش! برای بردن چیزی که احتمال بهدست آوردنش زیاد نیست، ریسک کن». سازوکاری که معلومات عمومی و هوش در آن به هیچ وجه به اندازه صرف پول و وقت گذاشتن دخیل نیست. شرکتکنندههایی که دوباره و چندباره در مسابقه حاضر میشوند و کسانی که به گفته خودشان در روزهای منتهی به حضور در برنامه ساعتهای زیادی مشغول جواب دادن به سوالات بوده و پول زیادی هم خرج کردهاند، ذهن خود را به جای تلاش برای شرکت در یک مسابقه جذاب اطلاعات عمومی به سمتِ تلاشی عجیب برای یک شبه پولدارشدن می برند. تلاشی که تقریباً برای بیشتر کسانی که حتی موفق به حضور در برنامه شده و جوایز حدود پنج تا ۴۰ میلیونی را هم برده اند نتیجه درخشانی محسوب نمی شود. حساب هزاران نفر که هنوز به برنامه راه پیدا نکرده اند نیز جای خود دارد.
هر چند سازوکار اصلی این برنامه شباهتی به قمار ندارد اما استدلالهایی که روانشناسی در توضیح اعتیاد به قمار در اختیارمان قرار میدهد، به ما کمک میکند بفهمیم چرا افراد به میل خود زمان زیاد و پولشان را روی شرکت در یک برنامه تلویزیونی سرمایهگذاری میکنند. درباره دلایل وابستگی به قمار، از چهار پاداش نام میبرند؛ «پاداش مالی»: بردهایی که شخص هرازگاهی به دست میآورد (امتیازهای بالاتر و امکان مقایسه خود با دیگران در اپلیکیشن و جایزهای که مسابقه به فرد میدهد.) «پاداش روانشناختی»: احساس لذتی که در اثر بالا رفتن آدرنالین بهدست میآید.«پاداش اجتماعی»: تحسینی که بهخاطر برد، از طرف دیگران نصیب شخص میشودو «باخت میلیمتری»: از قویترین پاداشهایی که علم روانشناسی شناسایی کردهاست. باخت میلی متری یعنی شخص در شرایطی ببازد که به برد بسیار نزدیک بودهاست.
باخت میلیمتری به فرد این بازخورد را میدهد که اگر بارِ دیگر بیشتر تلاش کند، برنده خواهدشد؛ این اثر به قدری قوی است که گاهی پاداش حاصل از باخت میلیمتری از پاداش برندهشدن هم بیشتر است. چیزی که از بیرون، شکست بهنظر میرسد؛ یعنی صرف هزینه و زمان بدون رسیدن به موفقیت، برای کسی که از لحاظ روانی و فیزیولوژیک درگیر بازی شدهاست، باخت میلیمتری بهشمار میرود و امید به برنده شدن را تقویت میکند.
نکته دیگری که استقبال از برنده باش و به خصوص شرکت چند باره برخی شرکت کنندگان را توجیه میکند، علاقه اجتماعی ما به پول بادآورده است؛ گواه آن هم قرعهکشیهای بینهایت و وعدههای عجیب و غریبی است که مردم را به سرمایهگذاری در بانکها و خریدن محصولاتی خاص و پیامک زدن به برنامههای تلویزیونی ترغیب میکند. رویای راحت بهدست آوردن چیزی که رسیدن به آن از مسیر طبیعی و معمول سخت یا غیرممکن است، انگیزه و محرک فوقالعادهای به افراد تزریق میکند؛ جز تعدادی اندک و قشری خاص، بقیه مردم چندسال و چقدر باید تلاش کنند که ۲۰۰میلیون تومان پول توی حسابشان داشتهباشند؟
[ad id='39844']
سلام
مسابقه ی برنده باش خیلی جالب بود و ما شبها همیشه میدیدیمش و خیلی خوشمون میومد.
ممنون از آقای گلزار🥰🙏❤
اما واقعا نمیدونم چرا دیگه نگذاشتن پخش بشود.؟؟
🤔😡