نقد بررسی فیلم غلامرضا تختی با کارگردانی بهرام توکلی

[ad id='39844']

[quote]با بررسی فیلم غلامرضا تختی با کارگردانی بهرام توکلی همراه شما عزیزان هستیم با ما همراه باشید[/quote]

یک سوم اول فیلم و تا مسابقه‌ی پهلوان در فینال المپیک، نشان از توانایی فنی دارد و داستان با میزانسن‌های کم‌وبیش موثرش؛ سریع‌تر از روند معمول در سینمای ایران پیش می‌رود و ربط صحنه‌ها به همدیگر خوب است. اما ماموریت ایدئولوژیک سازندگان‌اش در ادامه‌، از مرحوم تختی، کاریکاتوری می‌سازد که بلاهت و بی‌دست‌وپایی از سرورویش می‌بارد. پر از تناقض‌هایی که در سینمای سفارشی، زیاد دیده می‌شود. مثل کارگردان فیلم که گفته می‌شود همراه خانواده‌اش به‌آمریکا رفته است، و از زبان تختی دیالوگ می‌شنویم که آدم نمی‌تواند وطن‌اش را رها کند و برود! فیلم البته خودکشی تختی را در برابر فرض کشته‌شدن‌اش، قطعی فرض می‌کند، اما در مسیر نمایش دادن فضایی که تختی را به‌این نقطه رسانده، کمی خجالتی است. به‌همین خاطر در نیمه‌ی دوم، حتی تاثیر سریال‌های کمدی ابتدای انقلاب صداوسیما را هم ندارد. تختی این فیلم، آدم شل و ول گیج بی‌مسئولیتی است که تمام فرصت‌های تولید سرمایه را از دست می‌دهد؛ و عقل‌اش برای کمک به‌مردم در این حد است که برود سر چهارراه پول پخش کند، در حالی‌که خانواده و شریک و همبازیان‌اش را به‌خاک سیاه نشانده است! شخصیتی که در محافل سیاسی شرکت می‌کند، بدون آن که تحلیلی از آن داشته باشد و ارتباط‌اش با مصدق، در این حد است که عکس‌اش را می‌بوسد و چهارزانو جلوی طالقانی می‌نشیند. بعد تازه فیلم، چنین شخصیتی را که ساخته، به‌عنوان یک وجود بدون عیب، ستایش هم می‌کند! سعید ملکان گریمور خوبی است، و در این فیلم که خودش تهیه‌ کرده، گریمی اجرا کرده که می‌تواند سوژه‌ی طنز کانال‌های تلگرام شود. هنر ایدئولوژیک سفارشی، این چنین موضوعی را که ستایش می‌کند، به‌یک طرح مضحک تبدیل می‌کند.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *