نقد بررسی فیلم قصر شیرین رضا میر کریمی

[ad id='39844']

[quote]با بررسی فیلم قصر شیرین جدیدترین اثر رضا میر کریمی فیلمساز برجسته سینمای ایران خدمت شما عزیزان هستیم با ما همراه باشید[/quote]

 

 

محسن شرف الدین:

بالاخره بعد از دو فیلم بد امروز و دختر از رضا میرکریمی نشانه هایی از همان فیلمساز کاربلد دهه ۸۰ را در فیلم قصر شیرین دیدیم. فیلمی که تا بیست دقیقه پایانی اکثر مخاطبانش را ناامید کرده بود ولی با ایده های روایتی درخشان و با شیوه زیرکانه تزریق اطلاعات به رگ های مخاطب جان تازه ای می گیرد و بعد از این کل دقایق در ظاهر تلف شده ابتدایی هم در ذهن ما معنا می یابد. مثل قطعات پازل به هم ریخته ای که ناگهان شکل و رسم مشخصش پیدا می شود. به طوری که هیچ کس از آن تصاویر به هم ریخته و نامزون شکل گیری تابلویی به این زیبایی را توقع نداشته است. قصر شیرین تا اینجا از بهترین فیلم های سال است ولی هنوز با بهترین فیلم های کارنامه فیلمساز فاصله دارد.

 

مصطفی رضایی:

با پوستری که قرار است یادآور “باد ما را خواهد برد” کیارستمی‌ باشد و روایت جاده‌ای اثر که بر آن تاکید دارد. فیلمی با تکیه بر کهن الگوی سفر و تحول قهرمان که پایانی بیش از حد دم‌دستی و پیش پا افتاده دارد. مشکل اصلی فیلم اما جایی‌ست که قصرشیرین تازه از دو سوم پایانی‌اش شروع می‌شود و اطلاعاتی که تا بدین‌جا با خست به خورد مخاطب داده را یکجا رو می‌کند. نکته مثبت فیلم مثل اغلب کارهای میرکریمی، بازی‌های خوب فیلم است. یک حامد بهداد کنترل شده و کمتر دیده شده و پسربچه‌ای درخشان.

 

احسان دبیروزیری:

فیلمی بیست دقیقه‌ای که با ضرب و زورِ حشو و زواید، به نود دقیقه رسیده. اگر بازی حساب شده حامد بهداد در کنار نقش‌آفرینی چشم‌گیر دختربچه نبود شاید تحمل فیلم تا انتها دشوار بود. کارگردانی یکدست فیلمساز در فیلمی جاده‌ای از دیگر نقاط قوت اثر است.

 

آریان گلصورت:

بازی بسیار خوب بازیگران اصلی (حامد بهداد و دو کودک) فیلم را سر پا نگه می‌دارد. استراتژی فیلم‌نامه‌نویس‌های قصر شیرین این است که با پنهان کردن اتفاقات، انگیزه‌ها و عدم انتقال اطلاعات مشخص، مخاطب را کنجکاو نگه دارند. درحالی که این شیوه نشان دهنده دست خالی آن‌ها است و الگوی دم‌دستی‌ای برای پیش‌برد روایت به حساب می‌آید. تقریبا تا یک سوم پایانی فیلم، خبری از شروع داستان نیست و بعد از راه‌ افتادن قصه، همه چیز خیلی سریع و بی‌مقدمه اتفاق افتاده و درنهایت نیز به جمع‌بندی اقناع‌کننده‌ای نمی‌رسد. درکی که انگار شخصیت اصلی در طول سفر جاده‌ای و یک روزه با فرزندان‌اش به آن می‌رسد، چندان برای ما موثر جلوه نمی‌کند. چون نه شناختی از او پیدا کرده‌ایم و نه جلوه‌های برجسته‌ای از تغییرات درونی‌اش دیده‌ایم. با این وجود، این بهترین فیلم میرکریمی بعد از یه حبه قند است و یکی از مهم ترین نقاط قوت‌اش، مدت زمان زیر ۹۰ دقیقه آن!

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *