[quote]با معرفی شخصیت استارلرد رهبر گروه نگهبانان کهکشان در کمیک بوک های مارول خدمت شما عزیزان هستیم با ما همراه باشید[/quote]
زمانی که کشتی جی سون در سیارهی زمین به زمین برخورد کرد، با مردیث کوییل آشنا شد. در طی زمانی که جی سون مجبور بود کشتی خود را تعمیر کند، ارتباطی را هم با مردیث شکل داد. در نهایت جی سون مجبور بود زمین را ترک کند و به خانهی خود بازگردد تا در یک مبارزه شرکت کند. او زمین را ترک کرد و نمیدانست که مردیث باردار است. پیتر کوییل فرزند جی سون از اسپارتاکس و یک زن زمینی به نام مردیث کوییل محسوب میشود. او به مدت ۱۰ سال روی زمین زندگی کرد تا اینکه مادر او توسط دو تن از سربازان نژادی به نام «Badoon» مورد حمله قرار گرفت و در نهایت کشته شد زیرا آنها فکر میکردند تا با این کار میتوانند نسل جی سون را از بین ببرند. پیتر در طی این جریانات، با پیدا کردن اسلحهی پدرش توانست این سربازان را بکشد و نجات پیدا کند. افراد بسیار زیادی تصور میکردند که این اسلحه، یک اسباب بازی ساده است. او خانهی خود را ترک کرد تا زمانی که توسط کشتی این سربازان خراب میشود، در آنجا حضور نداشته باشد. این سربازان تصور میکردند تا حتما با انجام این کارها، پیتر هم به قتل رسیده است به همین دلیل، آنجا را ترک کردند. زمانی که او این اسلحه را پیدا کرد، بهشدت در تلاش بود تا این اسلحه را درون یتیم خانهها و خانههای جدیدی که به آنجا میرود، سالم نگه دارد. حال هدف جدید او برای سفر فضایی این بود که از زمین در برابر نژاد Badoon محافظت کند.
با توجه به شغلی که دوست مادر پیتر به نام «لیزا چانگ» داشت، پیتر توانست تا حد بسیار زیادی به سازمان ناسا نزدیک شود. او در نهایت توانست یک کشتی متعلق به نژاد «کری» را بدزدد. بعد از این کار، او به سرعت نحوهی کار کردن با آن را یاد گرفت و زمین را برای رسیدن به فضا، ترک کرد. بعد از مدتی در نهایت اینگونه توضیح داده شد که پیتر، توسط بهترین دوست مادرش یعنی همان لیزا چانگ بزرگ شده بود؛ لیزا چانگ، یکی از فرماندهان سازمان ناسا محسوب میشد. بعد از گذشت مدت کوتاهی، کشتی پیتر خراب شد و در فضا تنها ماند. او برای مدتی زندگی خود را به تنهایی گذراند و در نهایت با فردی به نام «یاندو» و همچنین تیم او یعنی «غارتگران» روبهرو شد.
بعد از اینکه غارتگران، پیتر را نجات دادند، او تلاش کرد تا کشتی این دزدان را بدزدد. پیتر توانست تمام اعضای این تیم را فریب دهد و حتی یاندو را هم شکست داد. بعد از اینکه یاندو به هوش آمد، توانست خود را از غل و زنجیرهایی که پیتر به او بسته بود، آزاد کند. یاندو بعد از آزاد کردن خودش، به پیتر حمله کرد و گزینههایی را مقابل او گذاشت؛ یا یاندو، پیتر را در فضا رها میکرد تا دردسر بیشتری درست نکند، یا همانجا او را به قتل میرساند. در عوض، پیتر از او پرسید که آیا میتواند به تیم آنها بپیوندد یا خیر. یاندو در ابتدا اصلا از این ایده استقبال نکرد اما زمانی که متوجه شد پیتر هم درست مثل خودش بود و هر دو در کودکی «بی خانه و خانواده» بودند، نظرش تغییر کرد. پیتر آنها را متقاعد کرد که به اجازه دهند تا بتواند به تیم دزدان دریایی آنها بپیوندد. یاندو به پیتر اجازه داد که درکنار اعضای غارتگران در کشتی بماند و نقش خدمتکار را داشته باشد. پیتر هم تصمیم گرفت که در آنجا بماند. او در تلاش بود تا زمانی که جزو اعضای غارتگران محسوب میشود، هر چیزی را که میتواند، از فضا یاد بگیرد.
القاب و اسامی مستعار: پیتر جیسون کوییل، استار لرد، ارباب ستارهها، پسر فضا، بویو، بیبی بو، استیو راجرز پرنده، کینگ کوییل و نووا.
اعضای خانواده: جی سون اسپارتاکس (پدر)، مردیث کوییل (مادر، مرحوم) و ویکتوریا (خواهر ناتنی).
تیمها: نگهبانان کهکشان، Imperial Guard، اینفینیتی واچ، کری، ارتش نووا، هستهی امگا، غارتگران، اسپارتوی، لایت بریگید، عالم مارول، گروه Swingin’ Stevie Rogers، جبههی متحد و اداره کل ملی هوانوردی و فضا یا همان ناسا.
متحدان: ابیگیل برند، ادم وارلاک، آنجلا، استرا، باگ، کاپیتان یونیورس، چان-دار، چارلی ۲۷، کلاوس کارمودی، کازمو، داون گرین وود، دث کرای، درکس نابودگر، ادموند الن، فلش تامپسون، گامورا، گلادیاتور، گروت، جی سون اسپارتاکس، جک فلگ، کانگ و غیره.
دشمنان: آنجلا، Annihilus، بیاندر، بلستار، کول، دی استار، فالن وان، گارث، گری لایت، هالا، کیکا، کازموس، میگس، اسکلتون کی، اسکریت، سواد، تانوس، بیبی گاد، اولتران، ولکان و غیره.