بیوگرافی و سوابق سجاد دل افروز بازیگر ایرانی بالیوود

[ad id='39844']

[quote]سجاد دل افروز بازیگر ایرانی سینمای هند به تازگی در فیلم تایگر زنده است همبازی سلمان خان شده است . با سیمرغ پلاس همراه باشید[/quote]

 

مصاحبه جدید سجاد دل افروز بازیگر ایرانی بالیوود

.به عنوان سوال اول ،لطفا از خودتان برایمان بگویید:

سجاد دل افروز هستم، متولد ایران ،شهرستان لامرد واقع در استان فارس،متولد یکم آذر ۱۳۶۲،از دو سالگی تا ۱۸ سالگی همراه خانواده در امارات زندگی کرده ایم و در ترکیه ادامه تحصیل داده ام .بعد از گرفتن مدرک DBA(بازرگانی) به امارات بازگشتم .وارد بازار کار شدم و کار کردن را از فروشندگی شروع کردم ،همزمان برای مقطع فوق لیسانس نیز درس میخواندم .در آن دوران بیشترین تمرکزم بر روی کار و موفقیتم در آن حیطه بود .

بنده بعد از ۳ سال مدیر یک شرکت در امارات شدم و فکر میکنم این مسئله برای یک جوان که در سن ۲۶ سالگی مدیر یک شرکت در کشور خارجی شود خیلی مهم است.در همان سال که به پست مدیریت رسیدم ،دانشگاه را نیز تمام کردم و از نظر خودم تمام کارهایی که میتوانستم در آن حیطه انجام دهم ،انجام شده بود و من دیگر حس میکردم که خسته شده ام و دیگر سر کار نمیرفتم و اگر هم میرفتم دیر میرفتم.

یک روز تصمیم گرفتم باید کاری کنم که حوصله ام سر نرود و بازیگری را شروع کردم .در امارات تبلیغات را شروع کردم ،از طریق فیلم های کوتاه و … و اینکه بنده به ۵ زبان دنیا(ترکی،هندی،انگلیسی،فارسی،عربی) تسلط کامل دارم این فرصت را به من داد که بتوانم در کشور های مختلف فیلم بازی کنم.

بیشتر فیلم هایی که تا قبل از tiger zinda hai انجام دادم ،به اندازه کافی برایم خوب نبود ،ولی همیشه موفقیت از یک فیلم شروع میشود.

عضو کوچک یک خانواده ۶ نفره و مجرد هستم و اصلا خانواده ای هنری نیستیم.

۲.در حال حاضر مشغول پروژه ای جدید هستید و یا پیشنهاد جدیدی دارید؟

در حال حاضر دو پیشنهاد دارم و درحال بررسی هستم .بعد از فیلم tiger zinda hai -که پر فروش ترین فیلم ۲۰۱۷ هند بود و در تاریخ سینمای هند دومین رتبه را از نظر فروش داشته است – انتخاب بعدی برایم خیلی سخت است و باید نقش و فیلم نامه را بیشتر بررسی کنم .

۳.بیشتر دوست دارید نقش منفی بازی کنید یا مثبت؟و فکر میکنید کدام یک از این نقش ها بیشتر روی شما تاثیر میگذارد؟

برای بسیاری بازیگران اتفاق افتاده است که تماشاگر، با یک نقش بخصوصی بازیگر را می شناسد ولی برای من این مورد اتفاق نیافتاده است و استرس این را ندارم که چه نوع نقشی انتخاب کنم.اگر نقشی برایم تاثیر گذار باشد و اینکه از شخصیت واقعی من خیلی دورتر باشد، چه مثبت باشد چه منفی فرقی برایم نمیکند ،انتخابش میکنم .مثل فیلم tiger zinda hai که خیلی با شخصیت واقعی من فرق داشت. معتقدم نقش های متفاوت باعث می شود که خودمان را در چالش های مختلف بیشتر بشناسیم و این برایم خیلی مهم است.

۴. شما فرمودید که چون از یک جایی به بعد از کارتان خسته شده بودید به سمت بازیگری رفتید،پس بازیگری برای شما بیشتر به عنوان تفریح است نه شغل.آیا شده است که پشیمان شده باشید؟

بازیگری اوایل فقط برایم تفریح بود! ولی بعد از شروع  متوجه شدم که عاشق بازیگری هستم .من به مدت ۶ سال تلاش کردم و فیلم های متعددی بازی کردم ولی هیچ نتیجه مطلوبی نمی گرفتم و این باعث شد من نتیجه بگیرم که هدفم در زندگی سینما است. نقطه شروع بازیگری برایم صرفا تفریح بود ولی بعد از یک ماه متوجه شدم که نه ،کاری که من دوست دارم همین است.

شاید خیلی ها ندانند ولی بنده هم نویسنده هستم ،هم تهیه کننده و هم کارگردان.من با نویسندگی شروع کردم ولی فقط برای خودم می نوشتم ولی بعد از شروع بازیگری ،کارگردانی و نویسندگی را جدی تر دنبال کردم . حالا جز فیلم و سینما هدف دیگری ندارم و تمرکز کاملم روی فیلم و سینما است.

۵.از سختی ها و شیرینی های بازی در فیلم “ببر هنوز زنده است” برایمان بگویید:

من بعضی وقت ها کلمه سختی را به کار میبرم ولی اعتقاد زیادی به این کلمه ندارم . معنی سختی بیشتر یاد گرفتن هست و سختی ها به ما در زندگی فرصت یادگیری می دهند.

زمانی که تست باریگری فیلم tiger zinda hai شروع شد ،بنده باید کارگردان را راضی می کردم که شخصیت عثمان  که خیلی با شخصیت خود من تفاوت داشت را در من ببیند. تست بازیگری ما ۳ ماه طول کشید.

شخصیت عثمان یک شخصیت کاملا آرامی بود و من برای تمرین این شخصیت یک ماه و نیم در خانه تنها می ماندم و با کسی صحبت نمی کردم .دومین مورد هم این که سه ماه و نیم من برای داشتن فیزیک بدنی اون شخصیت خودم را آماده کردم .برای کسی که عاشق غذا و آشپزی است خیلی سخت بود که غذا های خوشمزه نخورد که چالش بزرگی برای من بود .

در کل کار کردن در سینما برای من خیلی شیرین است و وقتی کار نمی کنم حس میکنم زندگی خیلی خسته کننده ای دارم ؛ البته علاوه بر آن کار کردن در کنار سلمان خان که تجربه جدیدی برایم بود نیز از شیرینی های کار کردن در این فیلم برایم بود .

۶.بهترین،قشنگ ترین و تاثیرگذارترین سکانس و دیالوگی که در کار هایتان بازی کرده اید چیست و مربوط به کدام کار است؟

سوال جالبیه ، تا حالا ازم نپرسیده شده بود.

بهترین سکانس قسمت سخنرانی ابوعثمان بود .تاثیر گذارترین سکانسی هم که بازی کرده ام بنظرم مربوط به فیلم سوریه ای “نامه” هست و اون قسمتی که مرد سوری در آخرین لحظات زندگی اش روی دیوار خانه اش برای همسر خود نامه می نویسد.

صحنه ای در فیلم “سفر” هست که نیما و خواهرش باهم صحبت می کنند و هردو در اوج ناامیدی تلاش می کنند به هم دیگر دلداری بدهند.این صحنه یکی از قشنگترین صحنه هایی بود که بازی کردم .

دیالوگی که در مجموعه کار هایم دوست دارم مربوط به فیلم “یونس تولدت مبارک”(happy birthday younes) بود که یک فیلم کمدی بود .دیالوگی بود که فی البداهه گفتم و در نقش مردی ایرانی که با لهجه عربی صحبت می کند گفتم:” کار و مار نیست” .این کلمه در سخنان عامیانه عربی هم وجود ندارد و این کلمه را عامیانه وارد زبان عربی کردم که خیلی برایم جالب بود .

۷.از چند سالگی شروع به یادگیری زبان های مختلف کردید ؟آیا علت خاصی داشت یا فقط از روی علاقه بود؟

من خیلی آدم اجتماعی هستم و خیلی راحت با آدم ها حتی اگر زبان شان را ندانم ارتباط برقرار میکنم .و بعدا متوجه شدم که من عاشق یادگیری فرهنگ های مختلف هستم و از این راه شروع به یادگیری زبان ها کردم .

در کودکی نیز با بچه هایی از هند و پاکستان بزرگ شده ام و این باعث شد هندی یادبگیرم ولی نه به صورت کامل . بعد از فیلم tiger zinda hai بود که شروع به درست صحبت کردن زبان هندی کردم.عربی را چون در امارات بزرگ شده ام، یاد گرفتم و ترکی را نیز وقتی در ترکیه بودم یادگرفتم .بنظرم بیشتر کنجکاوی راجب دانستن فرهنگ ها باعث شد که زبان های مختلف را یادبگیرم.

۸.علاوه بر بازیگری تجربه در نویسندگی،کارگردانی و تهیه کنندگی دارید.اگر روزی مجبورم شوید فقط یکی از این هارا به عنوان حرفه انتخاب کنید ،کدام را انتخاب می کنید؟

سوال سختی است چون هر سه نویسندگی،بازیگری و کارگردانی در زندگی به من اکسیژن میدهند و من هر سه را انتخاب می کنم ؛ ولی به تهیه کنندگی علاقه زیادی ندارم .

۹.درTiger zinda hai”, “Kungfu yuga”, “Choice”, “Baby” با کشور های مختلف کار کرده اید.کار با کدام کشور برایتان دلچسب تر و راحت تر بود؟

من معتقد هستم که هر جای دنیا سینما ،سینماست و فرقی ندارد .فقط تفاوت فرهنگ ها وجود دارد و چون من علاقه زیادی به یادگیری فرهنگ ها داشتم همیشه سعی کرده ام که خودم را با فرهنگ ها وفق بدهم .پس در این مورد برایم چیزی به عنوان راحتی وجود ندارد و همین فرصت برای بیشتر دانستن برایم دلچسبی محسوب می شود و به من در زمینه نویسندگی و بازیگری خیلی کمک می کند.

۱۰.از عثمان در فیلم “ببر هنوز زنده است” برایمان بگویید ؛ با اینکه یک نقش منفی بود ولی باعث تنفر نبود همه دوستتان داشتند .بیشتر برایمان توضیح دهید.

این شخصیت یک شخصیت منفوری در جامعه است،ولی ما باید بدانیم که علت به وجود آمدن این شخصیت چیست .عثمان به آمریکا می رود و به خاطر مشکلات نژاد پرسی ۳ سال زندانی می شود و این تنفر باعث می شود که گروه تروریستی به وجود آید.من خیلی دلم میخواست که این نژاد پرسی قبل از شکل گیری شخصیت عثمان و تاثیر آن را در شکل گیری چنین شخصیتی را به مردم به خوبی نشان دهم.چون مخالف شدید نژاد پرستی هستم و امیدوارم روزی برسد که هیچ کس این کلمه را به کار نبرد.خوشبختانه مخاطب به خوبی این را درک کرد که بالاخره او نیز یک انسان است و اتفاقاتی که در زندگی اش افتاده است باعث به وجود آمدن این شخصیت بوده است.به همین دلیل نیز مردم این شخصیت را دوست داشتند.

من خیلی خوشحالم که از بازی بنده در این فیلم قدردانی زیادی شد،همانطور که می دانید سلیم خان، نویسنده فیلم” شعله ” گفت :سجاد اولین بازیگری است که بعد از جبارسینگ در فیلم شعله توانست این تاثیر را در سینما داشته باشد.باعث افتخار من است که یک اسطوره سینما این صحبت را راجع به من می کند.همانطور که می دانیم سلیم خان پدر سلمان خان و نویسنده بزرگترین فیلم های هند مثل” mr india” ، “دیوار” یا شعله …هستند.

۱۱.آیا تصمیم دارید که روزی به ایران بازگردید و در ایران کار کنید؟

من آرزویم است که در ایران کار کنم .من عاشق ایران هستم و حتی یک گردن بند نقره به اسم ایران همیشه در گردنم است .یکی از دلایل نویسندگی ام را مدیون ایران و مردم ایران می دانم .خیلی دوست دارم در ایران بازی کنم ولی متاسفانه هیچ پیشنهاد کاری از ایران ندارم .

۱۲.از ابتدای حضورتان تا الان نقطه افتخار کارنامه هنری تان را بازی در کدام فیلم می دانید؟

همیشه گفته ام که آدم با یک فیلم شناخته می شود ،ولی دلیل نمی شود که افتخار من بازی در آن نقش بوده است.فکر می کنم همین که بتوانم نماینده خوبی برای ایران در خارج از کشور باشم برایم یک افتخار است ؛ با اینکه هنوز خودم را در آن جایگاه نمیبینم ولی اگر این اتفاق بیافتد این مهمترین افتخار برای من خواهد بود .

۱۳.در ذهنتان چه نقش هایی هست که دوست دارید بازی کنید؟

همیشه دوست دارم با کارهایی که به من پیشنهاد می شود سورپرایز شوم با این حال ؛ من عاشق سینمای ایران هستم .نقش هایی که در سینمای ایران با وجود سادگی ، تاثیر گذار هستند را خیلی دوست دارم.فیلم هایی مثل “جدایی نادر از سیمین” ، “ابد و یک روز” ،”فروشنده” و “زیر پوست شهر”… دارای نقش هایی تاثیر گذار و ماندگار در ذهن مخاطب هستند و من چنین نقش هایی را خیلی دوست دارم که بازی کنم.

۱۴.شما که تجربه کار در سینمای کشور های موفق را داشته اید ،به نظرتان تفاوت سینمای ایران نسبت به کشور های دیگر چیست؟چه معایب و مزایایی دارد؟

در تمام دنیا دو نوع سینما وجود دارد: سینمای هنری و سینمای تبلیغاتی.

سینمای تبلیغاتی ما هنوز به آن حد مطلوب نرسیده است و دلیل اش برنامه ریزی است.سینمای تبلیغاتی قسمت مهم اش بازاریابی سینما است.چند سالی است که در ایران بازاریابی سینما شروع شده است ولی هنوز به آن حد نرسیده است و باید برای فیلم های تبلیغاتی بیشتر برنامه ریزی شود که سینما تبدیل به پایه اقتصادی شود ؛مثل آمریکا،هند و حتی مصر .

سینمای هنری ایران در جهان ، یکی از بهترین هاست .کارگردان ها،بازیگران نویسندگان و تمام عوامل خوبی که ما داریم باعث شده است که سینمای هنری ایران خیلی تاثیر گذار شود.من هیچ نقطه ای نمیبینم که به سینمای هنری ایران اضافه کنم ،چون در تمام دنیا جایگاه خیلی خوبی دارد.

۱۵.از تجربه هایتان در این سال ها ،یک خاطره شیرین و یک خاطره تلخ از پشت صحنه یا حین فیلم برداری برایمان بگویید.

تجربه ای که در این سال ها کسب کرده ام این بوده است که فهمیده ام آشنایی با انسان های مختلف،با فرهنگ های مختلف،با طرز تفکر های مختلف چقدر زیباست.گاهی این حس را به من داده است که من چقدر کوچک هستم و چقدر نمی دانم .این موضوع باعث شد که من شنونده بهتری شوم تا فرصت بیشتر دانستن را به من بدهد.

پروژه ی “ببر هنوز زنده است”  تجربه خیلی شیرینی برایم بود چون بودن در کشور های مختلف  و آدم های مختلف که تقریبا از ۱۷ کشور دنیا بازیگر و عوامل برای تولید فیلم حضور داشتند، برایم تجربه بسیار جالبی بود.روابط دوستانه ای که که در فیلم داشتیم تجربه شیرینی بود و تلخی اش تمام شدن این پروژه بود .

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *