[quote]نگاهی دقیق به فیلم روسی جدیدترین ساخته امیر حسین ثقفی در سینمای ایران[/quote]
نگاهی به لیست بازیگران مطرحی، چون امیر آقایی، میلاد کیمرام و طناز طباطبایی، هر بیننده علاقمند به فیلم و سینما را برای دیدن «روسی» مشتاق میکند. اما اگر از آن دسته تماشاگرانی هستید که خیلی زود از ریتم کند یک فیلم خسته شده و در لحظه به لحظه آن به دنبال کشمکش و درگیری میان شخصیتها و یا تعلیق در داستان میگردید، تماشای این فیلم تنها میتواند کسالت و نا امیدی را برای شما به دنبال داشته باشد. فیلمنامه گنگی که اطلاعات چندانی از انگیزه و شرایط زیستی شخصیتهایش به مخاطب ارائه نمیدهد، انتخاب چندان مناسبی برای یک تفریح آخر هفته نمیتواند باشد.
علاقمندی فیلمساز به قاب بندیهای مرسوم در سینمای روسیه و اروپای شرقی که معمولاً با نماهای واید و قرار گرفتن سوژه در نقطه طلایی تصویر شکل میگیرد، در کنار فرمی از کارگردانی که با اتکا به حرکت دوربین، ورود و خروج کاراکترها به کادر مورد نظر فیلمساز را برنامهریزی شده جلوه میدهد، از آن دست نکاتی است که میتواند علاقمندان مباحث عکاسی و کارگردانی در سینما را با خود همراه سازد. تلاش امیر حسین ثقفی برای یافتن لوکیشنهای غریبی که کمتر در قاب سینمای ایران دیده شده و شخصیتها و حوادث فیلم را در یک ناکجاآباد هولناک به تصویر میکشد، از جمله ویژگیهایی است که میتواند ارزشهای کارگردانی اثر را بیش از پیش برجسته سازد.
آخرین ساخته امیر حسین ثقفی به یک کادوی شیک با بسته بندی جذاب شبیه است که با بازکردن زرق و برق بسته بندی آن تنها چیزی که پیش چشمان ما خودنمایی میکند، نا امیدی و حسرتی است که با دیدن پوچی درون آن به ما دست میدهد. وقتی قاب عکسها و چشم اندازهای زیبای اثر در کنار بازیهای اغراق شده بازیگران، نتیجه مطلوبی برای دستیابی به یک فرم روایی پیدا نمیکند، طبیعی است که تمام آن تلاشهای جان فرسا برای پیدا کردن لوکیشنهای نا آشنا و غریب بیش از آنکه به جوششی از درون اثر تعبیر شود، به کوششی ناشیانه برای کپی برداری دست چندم از آثار مهم تاریخ سینما میماند که تنها به قصد خودنمایی به تصویر درآمدهاند.
وقتی فیلمنامه چند خطی کارگردان قدرت و توان سامان دادن به شخصیتها و دغدغهها و روابط آنها را ندارد، صحبت از بازی درخشان بازیگرانی، چون صابر ابر و طناز طباطبایی به شوخی بامزهای میماند که فقط میتواند هواداران تئوری «هر کسی بیشتر و بهتر داد بزنه حتما داره خوب بازی میکنه» را راضی نگه دارد. واقعیت این است که سنجش بازی یک بازیگر نه در میزان توانایی او در فریاد کشیدن و اشک ریختن، بلکه در نسبتی است که با زوایای مختلف کاراکتر ترسیم شده در فیلمنامه پیدا میکند. در جایی که فیلمنامه فیلم «روسی» در نمایان ساختن ابعاد مختلف شخصیتهای داستانیاش و بیان انگیزههای آنان دچار ضعفهای عمدهای شده است، به میان کشیدن بازی خوب بازیگران برای ترسیم کاراکتری که به شکل ناقص در فیلمنامه پرورش یافته است، به دنیایی بیرون از فیلم «روسی» ارتباط پیدا میکند.
[ad id='39844']