نقد بررسی فیلم Terminator: Dark Fate

[ad id='39844']

جیمز کامرون پس از تبدیل یک فیلم علمی تخیلی درجه‌ی ب به یک افسانه‌ی گیشه‌ای و سپس تماشای فرسودن تدریجی این مجموعه توسط سایر فیلم‌سازان، حالا می‌خواهد اوضاع را با «ترمیناتور: سرنوشت سیاه» درست کند. او با بازگشت به این مجموعه به عنوان تهیه‌کننده و یکی از پنج مردی که این داستان با مرکزیت زنان را نوشته، این فیلم را، که کارگردانی‌اش را تیم میلر بر عهده داشته، تنها دنباله‌ی حقیقی «ترمیناتور ۲: روز داوری» محصول ۱۹۹۱ می‌داند. به گفته‌ی میلر، سایر اتفاقات در واقعیتی موازی رخ می‌دهد. شاید همان جهانی که در آن میلیون‌ها نفر مصرانه دنباله‌ای برای «آواتار» می‌خواهند.

«سرنوشت سیاه» برای کسانی که بازگویی قرن بیست‌ویکمی از «ترمیناتور ۲» می‌خواهند به اندازه‌ی کافی لذت‌بخش است اما به شدت از بابت پیروی کردن قاعده‌ای که دنباله‌ی اول بنا کرد رنج می‌برد: سعی در متحیر کردن تماشاچیان و بالا بردن انتظارات درست به همان روشی که آن فیلم ماجراجویی و پیشگام در جلوه‌ها‌ی ویژه انجام داده بود. حتا اضافه شدن متن‌هایی به فیلم‌نامه با موضوع افسانه‌شناسی ترس از آینده ضعیف عمل می‌کنند، ‌این فیلم صحنه‌هایی اکشن را نشان می‌دهد که ابتدا بزرگ‌اند و سپس غول‌آسا و در نهایت تجملاتی می‌شوند. به غیر از جلوه‌های ویژه‌ی به طور قابل پیش‌بینی‌ای عالی، مکنزی دیویس بهترین کسی است که به فیلم اضافه شده است اما از او بهره‌ی کمی برده‌اند. گابریل لونا نیز قوی است و وارث تواناتری برای تی-۱۰۰۰ رابرت پاتریک است و همان شیطنت دقیق را همراه با مهارت انسانی ارائه می‌دهد.

فیلم با برخی کلیپ‌های وی‌اچ‌اس از آن بخشی از «ترمیناتور ۲» که سارا کانر (لیندا همیلتون) به خاطر توهماتش بستری شده بود و در حالی که روانشناسان به او می‌خندیدند، درباره‌ی آینده‌ی فاجعه‌آمیز و اندوهبار تسخیر شده توسط هوش مصنوعی حرف می‌زد شروع می‌شود. احتمالاً فیلم‌سازان این کلیپ‌های خاص را برای ساختن تم‌های این داستان انتخاب کرده‌اند ولی نمی‌توانم به شما بگویم سارا چه برای گفتن دارد: صدا در ابتدای فیلم در نشست مطبوعاتی نیویورک قطع بود و کسی اهمیتی نداد تا بعد از وصل شدن صدا، فیلم را از اول پخش کند.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *