[quote]دقایقی پیش، نامزدهای گلدن گلوب ۲۰۱۹ اعلام شد. این مهمترین نکتههایی است که میخواهم پس از اعلام نامزدهای یکی از مهمترین مراسم فصل جوایز، باشما درمیان بگذارم:[/quote]
سینما همهی سینماست. بالانشینی “روزی روزگاری… در هالیوود” و “آیریشمن”، قابل پیشبینی بود، اما این که یک داستان عاشقانهی کوچک دربارهی طلاق، یعنی “داستان یک ازدواج” نوآ بومباک، شانهبهشانهی این دو غول-فیلم امسال و حتا با یک نامزدی بالاتر از آنها قرار بگیرد، دلپذیر است. سالها پیش با انتشار یک پرونده برای نخستین فیلم مهم بومباک، یعنی “ماهی مرکب و وال”، برای نخستین بار دربارهی این فیلمساز نوشته بودم.
دوم- حالا بهنظر میرسد یک دهه تاکید مضمونی نهادهای سینمایی دنیا و ارجحیت دادن مضامین به قابلیتهای سینمایی، بهپایان رسیده است. بار دیگر اهمیت دادن به فیلمها، بهخاطر خود فیلمهاست. مبارک است.
سوم- کمپانی نتفلیکس، در فصل جوایز، دیگر تنها با سریالهایش حصور ندارد. بخش اعظمی از مهمترین نامزدیهای بخش فیلم بلند، متعلق بهنتفلیکس است: “داستان یک ازدواج”، “آیریشمن” و “نام من دولمایت است”. سال، سال استریمهاست.
چهارم- اقبال جهانی بهپاراسایت بونگ جون-هو ادامه دارد. بهعنوان یک فیلم خارجی زبان، در بخشهای مهمی، از جمله بهترین کارگردانی انتخاب شده است. فیلمی با مضمون تفاوت طبقاتی و قبیلهای، که دیگر فیلم مهم گیشه و فصل جوایز امسال را شامل میشود: جوکر. یک فیلم جمعوجور و تیرهوتار برمبنای کمیکبوکها با درجهی سنی محدود کننده، حالا بهیک پدیدهی مهم سیاسی-اجتماعی در جهان تبدیل شده است. پیش از این در کافه سینما نوشته بودیم که میزان استقبال از فیلم تاد فیلیپس، مهمترین وجه این پدیده بهنظر میرسد. سینما مطابق معمول، پیش از آغاز تاریخ، هشدارش را داده است.
پنجم- بعد از انتقادها بهفصل آخر “بازی تاج و تخت”، حالا تقریبن خبری از این مجموعه در میان نامزدها نیست، باوجود این که در امی موفق بود. نظر علاقهمندان سینما و تریبونهایشان در فضای مجازی، از همیشه مهمتر شده است.
ششم- سریالها قدرت و میزان نفوذشان را حفظ کردهاند. با قصهها و مضامینی که امکان مطرح شدن بهاین گستردگی را در فیلمهای بلند ندارند. از داستان بخشی از زندگی باب فاسی بزرگ، در “فاسی/وردون”، تا سریال مهم اچبیاو، یعنی “چرنوبیل”. (جالب است که سازندگان دو فیلم-متن-پدیدهی مهم امسال، یعنی چرنوبیل و جوکر، از دل یک کمدی بزن بکوب یک دهه قبل بیرون آمدهاند: خماری!) قصههای زنانه هم با خانم میزل شگفتانگیز و فلیبگ، پلتفرم جذابی برای مطرح شدن یافتهاند؛ آن هم در دورانی که با اضافه شدن سرویسهای استریم آمازونپرایم و اپل، تولید محصول در این بخش بهشکل قابلتوجهی افزایش یافته. اپل نیامده، با مورنینگ شو، خودش را بهفصل جوایز تحمیل کرده است.
هفتم- منتظر فیلم “فورد در برابر فراری” هستم، هر چند در نامزدهای گلدن گلوب امسال، ظاهرن “۱۹۱۷” سام مندس بهآن ترجیح داده شده است. بیاید که ببینیم.
هشتم- و بالاخره میرسیم بهیکی از جذابترین رقابتهای تاریخ سینما در یک رشته. بخش بهترین بازیگر نقش مکمل امسال را دریابید. جایی که نقشآفرینی دلپذیر، راحت و بهاندازهی براد پیت (نقش آقای تارانتینو در انتخاب و درست از آب درآمدن حضور بازیگر در این نقش، انکار ناپذیر است)، با اجرای آل پاچینو بهنقش جیمی هافا در آیریشمن رقابت میکند، وآنوقت تازه میرسیم به جو پشی در “آیریشمن”، چنین دقیق و نکتهسنج و درست، آن هم در نقشی که شبیه هیچ کدام از اجراهای برونگرایانهی اخیرش نیست.
گفتم که، حدود یک دهه تحمل کردیم، موجهای جدایی و مکزیکی را از سر گذراندیم، و حالا سینما بار دیگر بهما بازگشته است. تازه، برادر کوچکترش را هم با خودش آورده: سریالهای تلویزیونی و استریم.