۱۰- الکترا (Elektra)
الکترا بی شک یکی از خشنترینهای دنیای مارول است. شاید او در این لیست در این رتبه قرار بگیرد ولی باید توجه داشت که او کنار چه نفراتی قرار گرفته، و یا اینکه چه کسانی میتوانستند جای او را بگیرد، اما درباره الکترا او در درجه اول با خود مفهوم خشونت عجین شده و این باعث شده تا همه او را یک حرفهای قلمداد بکنند، حرفهای که احساسات روی او اثر نخواهد گذاشت. اگر یادتان باشد در سریال دردویل هم یک چنین شمّهای را از او شاهد بودیم. ما باید بدونیم که ریشه این خشم و خشونت درون او از کجا نشئت گرفته؛ به نظر میاد از دیدگاه روانشناختی و رفتارشناسی موضع خنثی او در قبال مفهوم قتل و کشتن، سبب شده تا او ابایی از کشتار دشمنانش نداشته باشد.
۹- موننایت (Moon Knight)
موننایت یقینا نمایانگر تغییر چشمگیر مفهوم خشونت نسبت به سایر قهرمانانی است که به آنها اشاره کردیم. این از ویژگی جهان مارول است که بین قهرمانان خشن و بیرحم و قهرمانان عادی خط تمایز وجود دارد. اما موننایت به معنای واقعی کلمه یک ماشین کشتار در لباسی از جنس تاریکی است. برخلاف برخی شخصیتها، موننایت با گذر زمان خشنتر شده. در طی سالیان، نویسندگانی آمدند و از اختلال شخصیتی و اسکیزوفرنی موننایت و تعلق او به خدای باستانی مصریان استفاده کردند و در او تعمیق نموده و خشونتهای شدیدی را از دل این شخصیتشناسی بیرون کشیدند. این مسائل باعث شده تا مارک اسپکتور به طور فزایندهای به ناپایداریِ رفتاری دچار شود؛ او ممکن است یک لحظه به فکر ثبات بشریت باشد و لحظهای دیگر ممکنه صورت طرفش رو آشولاش کنه! گویی موننایت یک کارتِ آسِ همیشگی را همراه با خود دارد که در مواقعی خواسته یا ناخواسته آن را رو میکند و آن چیزی نیست جز خشونت بی حد و حصر.
۸- ونوم (Venom)
قطعا غافلگیرکنندهترین عضو این لیست ونوم خواهد بود؛ چرا که شخصیتهایی چون ونوم معمولا مشغول کارهای خیاثتآمیز هستند و هر از گاهی بهعنوان یک تفریح مختصر کارهای قهرمانانه ازشون سر میزنه. رو این حساب سوال اصلی اینه که آیا اساسا میشه اون رو یک قهرمان حساب به حساب آورد؟ ما او را بر اساس پاسخ اغماضآمیزِ “بله” در این لیست جای میدهیم و به این ترتیب او را یکی از بیرحمترینِ نیکیهای جهان مارول قلمداد میکنیم. در مجموع ونوم بیشتر بهعنوان یک ضد قهرمان شناخته میشود، ضد قهرمانی که پایهی همه اعمال قهرمانانه (بهتر است بخوانید مثلا قهرمانانه) او بر پایه خشونت مطلق است طوری که مثلا اگر بخواهد فردی رو از ظلمی یا شرارتی نجات بده، بلایی سر اون فرد شرور میاره که خود شخص مورد ظلم قرار گرفته هم با خودش میگه:” آخِی…اینجوری هم حقش نبود“!
۷- هالک شگفتانگیز (The Incredible Hulk)
خب همون طور که در جریان هستین، هالک و بروس بنر در واقع مثل دو روی یک سکه میمونند که همواره با هم هستند و ما چه در سینما و چه در صفحات رنگارنگ کامیکبوک بارها شاهد نزاع درونی بروس و غول سبز رنگ بودهایم و همین مسئله است که میزان خشونت وارده از طرف هالک را تحت تاثیر قرار میدهد؛ یعنی اگر بروس بنر و این کشمکشهای درونی و امتناعهای بروس از خشونت نبود و در واقع قرار بود ما فقط و فقط با هالک طرف باشیم، شک نکنید که در آن صورت هالک خشونتآمیزترین موجود دنیای مارول قلمداد میشد. در کل شما باید این رو در نظر بگیرید که در شرایط فعلی امتناع بروس بنر از خشونت تاثیر بهسزایی در کاهش حوزه خشونت هالک نیز داشته است. لحظاتی در طول کمیکهای معروف سیاره هالک و جنگ جهانی هالک وجود داشت که به ما نشون داد اگر هالک با هیچ فیلتر اخلاقی(اشاره به تاثیر بروس بنر) مواجه نشود میتواند به چه هیولای وحشتناکی تبدیل شود. فینفسه هالک میتواند همه چیز را تخریب کند و از بین ببرد و اتفاقا لذت هم میبرد، او حتی طی نبردش با ولورین او را از وسط دو شقّه کرد و پاهایش را به بالای کوه پرتاب کرد!😥
در مجموع او غولی سبز رنگ است که با سر و صدا کردن و تخریب شناخته میشود و به همه توصیه میشه که هرگز اون رو عصبانی نکنند چون اون وقته که سرانجام بدی براشون رقم میخوره.
۶- فولکیلر (Foolkiller)
فولکیلر ( برای آشنایی بیشتر با او این مقاله و این مقاله را بخوانید) شخصیتی است که طی این سالها بارها دچار دگردیسی شخصیتی شده و بین قهرمانی و شرارت در گذر بوده است اما او در حال حاظر یکی از کاردرستترین قاتلها در دنیای مارول است که عادت به کشتن احمقها دارد! خب چالش دقیقا همینه، این که دقیقا فولکیلر چه تعریفی از مفهوم حماقت دارد و چه کسانی را احمق میداند؟ خب پاسخ کاملا مبهمه و پاسخ دقیقی براش وجود نداره. از اربابان گرفته تا برخی از آشوبگران در زمره کسانی قرار میگیرند او برچسب احمق بودن رو به اونا اطلاق کرده و خب ترتیبشون رو هم داده. و خب جالب اینه که او دلایل بعضا بی ربطی رو هم برای اینکه چرا بعضی ها رو از دم تیغ رد میکنه بیان میکنه. مسئله قابل توجه اینه که فولکیلر لذت واقعی رو از نفس عمل قتل و کشتن میبره. حتی این هم نیست که خیلی کلیشهایگونه او کشتن را وسیلهای برای هدف خود بداند(برخلاف میدنایتر)، بلکه او کشتن را نوعی هنر تلقی میکند و آن را برای خودش دوست دارد! و سعی میکند در انجام هر چه بهتر این هنر(قتل)، امضای خاص خود را داشته باشد. اما فولکیلر همیشه از اصلاح و به قول معروف از سرِ عقل اوردن شرورها هم لذت میبره ولی خب خیلی حوصله هم نداره و اگر تلاشش برای سر عقل اوردن اون شرورِ به خصوص نتیجه نده، خب فولکیلر اون رو احمق تلقی میکنه و خب بعدش… مشخصا اون رو میکشه!
۵- بِلید (Blade)
به عنوان یک امر طبیعی اگر فردی یک شمشیر کتوکلفت را با خود حمل کند، در واقع میخواهد که به همه نشون بدهد که احتمال بروز خشونت خیلی بالاست. در کمیکها نیز وقتی شخصیتی از شمشیر استفاده کند یعنی خود را وارد یک مسیر بسیار مخرب کرده است. بلید به عنوان یک نیمه انسان_نیمه خونآشام درسته که عمدتا خونآشامها را از دم تیغش میگذراند اما این کار را با چنان خشونتی انجام میدهد که حتی گاها ممکنه دلتون برای خونآشامها هم بسوزه!
به هر حال بلید در دنیای مارول بینظیر است چرا که نویسندگان برای استفاده و به تصویر کشیدن خشونت او دست بازی دارند چون که میدانند کسی نیست که دلش برای یک مشت خونآشام بسوزه. بلید اعتقاد داره که در کشتن و از بین بردن خونآشامها نباید هیچگونه رحم و مروتی پیشه کرد. این شدت و خشونت او در قبال محافظت از انسانها در برابر خونآشامها او را به یک محافظ خیلی ویژه برای انسانها در دنیای مارول بدل کرده. حال باید دید ماهرشالا علیِ اسکار گرفته چگونه نقش این شخصیت محبوب را ایفا خواهد کرد.
۴- گوست رایدر (Ghost Rider)
ببینید حتی با وجود گندی که جناب نیکلاس کیج بر شکلگیری حافظه سینمایی شخصیت گوست رایدر بر اذهان مخاطبین گذاشت، اما هنوز هم او شخصیتی است که به واسطه گذشته تیره و خشن خود جایگاه منحصر به فردی در بین هواداران دارد. حتی هنگامی که شایعه شد تا او در سریال مامورین شیلد حضور خواهد داشت، به تماشاچیان اطمینان داده شد که او شخصیتی بیرحم و خشن، مطابق با منابع اقتباسش، خواهد بود که این به اهمیت شاخصه خشونت نزد هواداران اشاره دارد.
قبل از این ما ونوم رو با روحیه انتقامجو و خشنش توصیف کردیم ولی الآن باید گفت که این ویژگیها دقیقا شامل حال گوست رایدر هم میشه. در طول سالیان، شخصیتهای مختلفی در قالب گوست رایدر قرار گرفتند که هر کسی که بودهاند از آتشزدن روح دشمنانشون و یا ضرب و شتم شدید آنها با قل و زنجیرشون ابایی نداشتند. در هر حال گوست رایدر یکی از قویترین و بیرحمترین و خشنترین شخصیتهای دنیای مارول است.
۳- وُلورین (Wolverine)
ولورین شخصیتی است که از همان بدو خلقتش با خشونت و رنج عجین شده. او همواره بین دو جبهه مثبت و منفی و روشن و تاریک وجودش در تکاپو بوده ولی اصل خشونت، چیزیه که او بلا استثنا همراه خودش داره و داشته. از طرز بیرون اومدن چنگالهای آدامانتیومیاش گرفته تا ظاهر و خلق گرگوارش، همه و همه مبیّن ذات خشن او هستند. با اینکه او در گروه مردان ایکس به آرامشی نسبی در مقاطعی دست یافت ولی خب او در شرایطی حتی در طول عملیاتها و تجربیاتی که در کنار تیم ایکسمن داشته هم همواره فرصتهایش را برای بروز تمام عیار خشونتش غنیمت میشمرده.
۲- ددپول (Deadpool)
ددپول و ولورین تقریبا تواناییها و برخورد مشابهی را در قبال دشمنانشون اتخاذ میکنن. اما چیزی که این دو را از هم جدا میکند این است که ددپول اساسا شیفتهی خشونت است. زندگی با ددپول مهربون نبوده و اون رو به اینجا رسونده که به این نتیجه برسه که تنها راه برخورد با مسائل خشونت مطلق و تبدیل شدن به یک قاتل تمام عیار است. او از اعمال خود لذت میبرد و همچنین او بیشتر به عنوان یک ضد قهرمان شناخته میشود تا قهرمان ولی خب در مجموع این قاتل وراج، هم روی مخ دشمنانش میره و هم به وقتش اونها رو سلاخی میکنه و با این تفاسیر اون در جایگاهی بالاتر از ولورین تو لیست ما قرار میگیره.
۱- پانیشر (Punisher)
پانیشر شخصیتی است که ابهتش با تعداد گلولههایش تعریف میشه. بالاخره داریم در مورد فردی حرف میزنیم که سابقه کشتن عالم مارول رو در کارنامه خود داره. او در ابتدا بهعنوان یک ضد قهرمان به تصویر کشیده شد ولی رفته رفته به قدری خشونتش افزایش یافت که حضورش در فیلمهای درجه بزرگسال نیز شوخی به نظر میرسید. با تکامل شخصیتیاش، فرانک به سطح جدیدی از خشونت روی آورد و دیگه تلاش نمیکرد تا اقدامات و خشونتهاش رو توجیه کنه بلکه تنها حضور جبهی شر و افراد شرور برای او کافی بود. او به نام از بین بردن شر دست به خشونتهای غیرقابل وصفی زده، از در آوردن چشم دشمنانش با دست گرفته تا کشتن بیش از ۴۸۰۰۰ نفر باعث شده تا بشود با اغماض به او لقب یک ابرقهرمان خشن و بیرحم را داد و تقریبا غیر ممکن است که بشود خشونتی بیشتر را برایش متصور شد
[ad id='39844']