نقد بررسی کامل فیلم عامه پسند سهیل بیرقی

[ad id='39844']

[quote]بیرقی سعی می‌کند با استفاده از خرده داستان‌ها و کاراکترهای فرعی مانند میلاد با بازی هوتن شکیبا هم داستانش را غنی‌تر کند و دغدغه‌های به‌روزتری مانند هم‌جنس‌گرایی را به فیلم الحاق کند، هم اینکه یک همراه برای فهیمه جور کند تا تنهایی‌اش بیشتر عیان شده و شکننده‌تر شود. [/quote]

فیلم آخر سهیل بیرقی، عامه پسند ، در ادامه فیلم‌های قبلی‌اش است و حکم سومین بخش از یک سه‌گانه زنانه را دارد که با «من» شروع شد. فیلمی با بازی لیلا حاتمی که خیلی‌ها از آن تحت عنوان فیلمی خاص یاد می‌کردند. چراکه کاراکتر اصلی‌اش یک زن خاص بود. زنی که در بازار سرمایه، از کارهای خلاف کوچک تا خلاف‌های جدی‌تر انجام می‌داد و یک “بیزینس وومن” بود. خود این کاراکتر انقدر خاص بود که فیلمی ویژه را نتیجه بخشید، فیلمی که نوید ظهور یک کارگردان جوان، تازه‌نفس و خلاق را می‌داد.
فیلم دوم عرق سرد باز هم یک قهرمان زن جالب داشت که براساس زندگی واقعی کاپیتان تیم فوتسال بانوان طراحی شده بود. هرچند «عرق سرد» نسبت به «من» فیلم معمولی‌تری بود، اما باز قهرمان زن‌ منحصر به‌فرد و لحظات جالب توجهی داشت. موضوع آن نه‌تنها هیجان‌انگیز بود که همزمان با جوهای عمومی برای به استادیوم رفتن بانوان و باقی آزادی‌خواهی‌های اجتماعی زنان، سویه‌ای اجتماعی پیدا کرد که خصوصا مورد توجه زنان طبقه متوسط قرار گرفت. حضور باران کوثری هم رنگ و بویی سیاسی به فیلم اضافه کرد.

حالا بعد از پشت سرگذاشتن داستان زنی مجرد و آچار فرانسه در هرکاری، زنی مستعد که توسط همسرش استعمار شده و در آستانه طلاق است، این‌بار بیرقی در عامه پسند داستان زن میانسالی را تعریف می‌کند که بعد از جدایی ناجوانمردانه از همسرش، تصمیم گرفته برای اولین بار در زندگی خود مستقل باشد، روی پای خودش بیاستد و کار کند و از آن مدل مرسوم زن خانه‌دار ایرانی که زیست و ارتزاقش در گرو مردان زندگی اوست (خواه همسرش باشد، خواه پسر یا پدرش) بیرون بزند و مدل خودش را بسازد. این‌بار زنی عامه‌پسند که قرار است در سیر پیشروی فیلم بدل به مدل خاص خودش شود.
موضوعی که در نظر اول بسیار جالب به‌نظر می‌رسد. البته باید این را در نظر داشت که چنین موضوعاتی در سینمای ایران پیشتر زیاد مورد استفاده قرار گرفته‌اند، عموما توسط کارگردانان زن، اما هیچ‌کدام تبدیل به اثری خلاقانه و یا ماندگار نشده‌اند. چنین فیلم‌هایی اسیر نگاه متعصابه یا یک‌سویه‌ای شده‌اند که به‌اشتباه فمنیستی خوانده می‌شوند (نمونه دم دستی‌اش آثار تهمینه میلانی) یا بدل به فیلم‌هایی سیاه گشته‌اند که تنها سعی داشته احساسات مخاطب را برانگیزاند و با کشتن منطقش، ترحم او را برانگیزاند.

خب امیدوار بودیم که این اتفاق برای عامه پسند بیرقی نیفتد. او در دو فیلم گذشته‌اش نشان داد که جهان ذهنی زنان را خوب می‌شناسد، راه به تحلیل ذهن زنانه می‌دهد و در نهایت شخصیت‌هایی واقعگرا و همدلی‌برانگیز خلق کند که در نهایت به تماشاگر فهمی از زندگی و حقوق زنان می‌دهد، حتی به متعصب‌ترین و مردسالارترین تماشاگران.
عامه پسند با همین رویه شروع می‌شود و یک‌سوم ابتدایی روایت خود را پیش می‌برد. بازی خوب معتمدآریا کمک می‌‌کند تا با کاراکتر فهیمه خو بگیریم. هرچند در ابتدا دلیل مهاجرت او مشخص نیست، اما تماشاگر حدس و گمان‌هایی می‌برد. با ورود به شهر کوچک و مختصات فرهنگی خاص خودش، داستان شروع می‌شود. داستان نزاع زنی میانسال با همه مردم و شهر حتی نزدیک‌ترین دوستانش برای اینکه تنها بتواند زندگی کند و مستقل باشد. در همان صحنه‌های اولیه فیلم، در اجاره کردن خانه یا رفتن به بانک از لابلای دیالوگ‌ها متوجه جو عمومی علیه او می‌شویم. کارگردان همه را بر علیه قهرمانش می‌شوراند تا جلو استقلال یافتن او را بگیرند.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *