[quote]همچنین درجه سنی بزرگسالانهی «پرندگان شکاری» علاوهبر محدود کردنِ تماشاگرانش، جلوی آن را از تبدیل شدن به یک گزینهی منحصربهفرد در بازار گرفت.[/quote]
برادران وارنر باید عنوانِ این فیلم را به «هارلی کویین و پرندگان شکاری» تغییر میداد. گرچه «پرندگانِ شکاری» عنوانِ ارزشمند و شناختهشدهای برای کامیکبوکخوانها است، اما این نام به همان اندازه قادر به جلب نظرِ عمومِ سینماروها نیست؛ مخصوصا باتوجهبه اینکه «پرندگان شکاری» با هدفِ ساختِ اسپینآفی برای هارلی کویین چراغ سبز گرفت؛ حتی عدهای از منتقدان از اینکه «پرندگان شکاری» در حالی بهعنوان یک فیلمِ تیمی تبلیغات شده که در واقعیت، فیلمِ مستقلِ هارلی کویین را دارد به آن ایراد گرفتهاند. از یک طرف ماهیتِ هارلی کویین بهعنوانِ یک کاراکتر محبوب، زیرعنوانِ مسخرهی فیلم («و رهایی فانتزی یک هارلی کویین») را توجیه میکند، اما از طرف دیگر تاکید روی عنوانِ «پرندگان شکاری»، کار خاصی در جلب نظرِ عمومِ سینماروها انجام نداد. اما یکی دیگر از دلایلِ شکستِ «پرندگان شکاری» این بود که این فیلم بهعنوانِ دنبالهی نه چندان نزدیک به «جوخهی انتحار»، از هیچکدام از ستارههای اصلیاش یعنی بتمن، جوکر یا ویل اِسمیت بهره نمیبرد. اینکه عمومِ سینماروها چقدر «جوخهی انتحار» را بیشتر از منتقدان و طرفدارانِ هاردکور دوست داشتند معلوم نیست، اما این فیلم با وجود افت فروشِ ۶۷ درصدیاش در هفتهی دوم نمایشش، به ۳۲۵ میلیون دلار فروشِ خانگی و ۷۴۵ میلیون دلار فروشِ جهانی از ۱۳۳ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت. از یک طرف ممکن از «پرندگان شکاری» در حال مجازات شدن به خاطرِ گناهانِ پدرش است. بعد از تجربهی بدی که مردم در هنگامِ تماشای «جوخهی انتحار» داشتند، آنها ممکن است «پرندگانِ شکاری» را با وجودِ کیفیتِ بهترش نسبت به فیلمِ قبلی، نادیده گرفته باشند. اما از طرف دیگر هم ممکن است شکستِ «پرندگان شکاری» به خاطر عدم بهره بُردن از عناصرِ تجاری «جوخهی انتحار» باشد. یکی از مهمترین دلایلی که برخلافِ نقدهای اسفناکش، به شکوفایی «جوخهی انتحار» در گیشه منجر شد، ماهیتِ آن بهعنوانِ اولین فیلمِ لایواکشنِ هارلی کویین که شاملِ حضورِ کوتاه بتمن و جوکر میشد و از ستارهای همچون ویل اسمیت در نقش ددشات بهره میبرد بود. «پرندگان شکاری» اما هیچکدام از این عناصر را نداشت و تنها شباهتش به «جوخهی انتحار» به آرت استایلِ آن و درجهبندی سنی بزرگسالانهاش خلاصه شده بود. «جوخهی انتحار» در حالی از ستارههای سینمایی در قالب ویل اسمیت و بن افلک و کاراکترهای شناختهشده در قالب هارلی کویین، بتمن و جوکر بهره میبرد که تنها سوپراستارِ «پرندگان شکاری» به هارلی کویین خلاصه شده است که تازه احتمالا شهرتِ این یکی هم در بینِ عموم مردم زیادی دست بالا گرفته شده است.
«پرندگان شکاری» در حالی از بازیگرانِ بااستعدادی همچون مارگو رابی و ایوان مکگرگور بهره میبرد که آنها بازیگرانی که قادر به کشیدنِ مردم به سینماها باشند نیستند؛ این موضوع دربارهی دیگر اعضای گروه بازیگرانش هم صدق میکند. همچنین کاراکترهای کامیکبوکی حاضر در این فیلم مثل هانترس، قناری سیاه، کاساندرا کِین و غیره هم کاراکترهای ستارهای در مایههای ونوم، ددپول یا جوکر نیستند. عملکردِ ضعیفِ «پرندگان شکاری» دوباره ثابت میکند که هیجانزدگی آنلاین نباید بهعنوان علاقهی عموم مردم ترجمه شود. اما شاید یکی از کلیدیترین دلایلِ شکستِ «پرندگان شکاری»، «پسران بد تا ابد» باشد؛ «پسران بد ۳» با زودتر فراهم کردنِ همان چیزی که «پرندگان شکاری» میخواست بهعنوان یک اکشن/کمدی بزرگسالانه ارائه کند، آن را از یک تجربهی منحصربهفرد به یک تجربهی تکراری تنزل داد. نکتهی کنایهآمیزِ ماجرا این است که دنبالهی یک فیلمِ موفق با حضور ویل اسمیت که از ویل اسمیت بهره نمیبرد توسط دنبالهی مجموعهی دیگری با حضور ویل اسمیت از ویل اسمیت بهره میبرد شکست خورده است. «پسران بد ۳» به این دلیل فراتر از خوشبینانهترین پیشبینیها ظاهر شد، چون از لحاظِ کیفی خیلی بهتر از چیزی که انتظار میرفت بود. در مقابل، «پرندگان شکاری» بهجای اینکه خیلی بهتر از «جوخهی انتحار» ظاهر شود و از این طریق کسانی را که خاطرهی بدی از «جوخهی انتحار» دارند متقاعد کنند که این بار با دفعهی قبلی فرق میکند، در بهترین حالت فقط کمی بهتر از «جوخهی انتحار» است و در بدترین حالت فرقی با «جوخهی انتحار» نمیکند. به این ترتیب، «پسران بد ۳» جایگاهِ «پرندگان شکاری» را بهعنوان یک بلاکباسترِ بزرگسالانه، بهعنوان رویدادِ سینمایی پسا-کریسمس و بهعنوانِ اولین بلاکباسترِ سال دزدید. حالا که حرف از درجهسنی بزرگسالانهی این فیلم شد باید گفت که درجهسنی «پرندگان شکاری» یکی دیگر از متهمانِ ردیفِ اول پروندهی شکستِ این فیلم است. گرچه این حقیقت که برادران وارنر به سازندگانِ فیلم اجازه داد تا همان چیزی که دوست داشتند را بسازند عالی است، اما این حرکت به همان اندازه که دستِ فیلم را از لحاظِ آزادی هنری باز گذاشته است، به همان اندازه هم از لحاظ تجاری محدودش کرده است؛ درجهسنی بزرگسالانهی این فیلم یعنی بخشِ قابلتوجهای از تماشاگرانِ احتمالیاش بچههایی بودند که اجازه دیدنِ آن را نداشتند یا والدینی بودند که حاضر نشدند برای دیدنِ این فیلم، پرستارِ بچه استخدام کنند.
همچنین درجه سنی بزرگسالانهی «پرندگان شکاری» علاوهبر محدود کردنِ تماشاگرانش، جلوی آن را از تبدیل شدن به یک گزینهی منحصربهفرد در بازار گرفت. این فیلم در محاصرهی فیلمهای بزرگسالانهی متعددی مثل «پسران بد ۳»، «۱۹۱۷»، «جنتلمنها» و از هفتهی آینده «مرد نامرئی» قرار دارد. اگر «پرندگان شکاری» با درجه سنی کودکپسندانهای اکران میشد، آن وقت نهتنها در در مقایسه با فیلمهای دور و اطرافش، بلکه در مقایسه با اکشنهای زنمحوری مثل «دنیای زیرین» (Underworld)، «رزیدنت ایول» (Resident Evil) و «لوسی» (Lucy) که بچهها قادر به دیدنشان هستند نیز در موقعیتِ یگانهای قرار میگرفت. یکی از دلایلی که «واندر وومن» را در سالِ ۲۰۱۷ به چنین موفقیتِ غولآسایی تبدیل کرد، به خاطر این بود که برخی از اکشنهای زنمحورِ سالهای قبل مثل «سالت» یا «هانگر گیمز»ها بیش از اندازه خشن بودند. وضعیتِ فعلی «پرندگان شکاری» درست برعکسِ اتفاقِ مشابهای در سال ۲۰۱۷ است. اگر یادتان باشد «ونوم» بهدلیلِ ماهیتش بهعنوانِ یک فیلمِ کودکپسندانه توانست به فیلمِ منحصربهفردی در مقایسه با فیلمهای بزرگسالانهی پیرامونش مثل «ستارهای متولد میشود»، «نخستین انسان» و «هالووین» تبدیل شود. «پرندگان شکاری» باید از «ونوم» درس میگرفت. درنهایت، «پرندگان شکاری» حتی اگر در بهترین حالت عملکردی شبیه به «لگو مووی ۲» (۳/۱ برابر افتتاحیهی ۳۴/۱ میلیونیاش) یا «جان ویک ۲» (۲/۹۹ برابر افتتاحیهی ۳۰/۴ میلیونیاش) داشته باشد، به ۱۰۰ تا ۱۰۴ میلیون دلار فروشِ خانگی دست خواهد یافت و اگر دوامی شبیه به دنبالههای «پنجاه طیف» (Fifty Shades) داشته باشد (۲/۵ برابر افتتاحیه)، فروشِ نهایی ۸۵ تا ۹۰ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود. این فیلم با ۸۱ میلیون دلاری که تاکنون در دنیا فروخته است (که شامل درآمدِ ناامیدکنندهی ۴۸ میلیون دلار از کشورهای خارجی میشود) امید میرود که این فیلم بهجای «جان ویک ۲» (۵۰ درصد خانگی / ۵۰ درصد خارجی)، عملکردی شبیه به «شزم» (۳۵ درصد خانگی / ۶۵ درصد خارجی) داشته باشد. این فیلم در خوشبینامهترین حالت ممکن با عملکردی شبیه به «لگو بتمن» (۳/۳ برابر افتتاحیه ۵۳ میلیونیاش) به ۱۱۱ میلیون دلار فروشِ خانگی میرسد که در صورتِ کسب ۶۵ درصد از درآمدش از کشورهای خارجی، به ۳۱۷ میلیون دلار درآمدِ جهانی خواهد رسید. اما در بدبینامهترین حالت ممکن با دوامی شبیه به دنبالههای «پنجاه طیف» و کسب ۵۰ درصد از درآمدش از کشورهای خارجی، به ۹۰ میلیون دلار فروشِ خانگی و ۱۶۸ میلیون دلار فروشِ جهانی دست خواهد یافت که برابر با ریبوتِ «فنتستیک فور» از چهار سال پیش است. برادران وارنر باید امیدوار باشد که این فیلم در بدترین حالت از درآمد ۲۵۰ تا ۲۶۰ میلیون دلاری «مردان سیاهپوش: بینالمللی»، «دارک فینیکس» و «ترمیناتور: سرنوشتِ تاریک» عبور کند.
[ad id='39844']