سم ریمی به دنیای سینمایی مارول پیوست

[ad id='39844']

[quote]سم ریمی کارگردان سه گانه اولیه اسپایدرمن احتمالا کارگردان فیلم Doctor Strange and the Multiverse Of Madness در دنیای سینمایی مارول می شود[/quote]

مهم‌ترین خبرِ باکس آفیسی هفته‌ی گذشته از درهای این شرکت بیرون آمد؛ چند روز پیش خبر رسید که دیزنی و مارول احتمالا قصدِ استخدام کردنِ سم ریمی و جایگزین کردن او با اسکات دریکسون برای ساختِ «دکتر استرنج و دنیاهای موازی جنون» (Doctor Strange and the Multiverse Of Madness) را دارند. دریکسون صندلی کارگردانی این فیلم را یک ماه پیش ترک کرد؛ اتفاقی که باتوجه‌به عملکردِ نسبتا خوبِ «دکتر استرنج» نزدِ منتقدان و درآمدِ ۶۷۷ میلیون دلاری‌اش در اواخر ۲۰۱۶، غافلگیرکننده بود. معلوم نیست عدم توافقِ دریکسون و کوین فایگی از مقدار عناصرِ ترسناکِ این فیلم سرچشمه می‌گیرد یا اینکه چقدر این فیلم به سریالِ «وانداویژن» ارتباط خواهد داشت، اما دریکسون به جدیدترین کارگردانی که راهش را از دنیای سینمایی مارول جدا کرده تبدیل شده است. ولی چیزی که حتی بیشتر از جدایی دریکسون سروصدا کرد، احتمالِ جایگزین شدنِ او با کسی است که فیلم‌های «مرد عنکبوتی»‌اش حکم «اونجرز»های زمانه‌ی خودشان را داشتند. همان‌طور که احتمالا می‌دانید، سم ریمی یکی از آن فیلمسازانِ پیشگامی است که فیلم‌های «مردگان شرور»‌اش به هزاران کُپی از روی آن منجر شد؛ آن فیلم‌ها درواقع مسئولِ خلق یک زیرژانر هستند و بروس کمپل در نقش اشلی ویلیامز را برای بچه‌هایی که با این فیلم‌ها بزرگ شدند («مردگان شریر ۲» در سال ۱۹۸۷ و «ارتش تاریکی» در سال ۱۹۹۳)، به یکی از نمادهای فرهنگِ عامه تبدیل کرد. همچنین گرچه ریمی هدایتِ فیلم‌های استودیویی مختلفی مثل «هدیه» (The Gift)، «یک نقشه ساده» (A Simple Plan)، «دارک‌من» (Darkman) و غیره را در کارنامه دارد، ولی او بیش از هر چیز دیگری با سه‌گانه‌ی اورجینالِ «مرد عنکبوتی» شناخته می‌شود؛ قسمت اول «مرد عنکبوتی» از زمانِ «بتمن»، ساخته‌ی تیم برتون اولین باری بود که یک فیلمِ کامیک‌بوکی به یک بلاک‌باسترِ درجه‌یکِ جهانی تبدیل می‌شد. قسمتِ اول «مرد عنکبوتی» سوار بر امواجِ بلندِ وطن‌پرستی پسا-حادثه‌ی یازده سپتامر، نقدهای عالی و لحظه‌شماری طرفداران برای دیدنِ اولین فیلم بزرگِ اسپایدرمن به مدت یک دهه، به اولین فیلم با افتتاحیه‌ی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در تابستانِ ۲۰۰۲ تبدیل شد و رفت تا به ۸۲۱ میلیون دلار فروشِ جهانی دست پیدا کند. «مرد عنکبوتی ۲»  در حالی با نقدهای فوق‌العاده مثبتی که دریافت کرد ۷۸۳ میلیون دلار در دنیا فروخت که «مرد عنکبوتی ۳» با وجود نقدهای ضد و نقیضش، حتی بدون بهره بُردن از نسخه‌ی سه‌بعدی، آیمکس و گسترشِ بازار چین، ۸۹۰ میلیون دلار از ۲۶۰ میلیون دلار بودجه در دنیا فروخت. بااین‌حال، مخالفت‌های ریمی و استودیو (استودیو، ریمی را برای افزودن ونوم به فیلم سوم تحت‌فشار قرار داده بود) و نگرانی‌ها سر افزایشِ بیش از اندازه‌ی بودجه‌ی فیلم چهارم باعث شد تا سونی و ریمی از هم جدا شوند. حدود ۱۰ سال پیش بود که سونی اعلام کرد این مجموعه را با «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» ریبوت خواهد کرد.

تمامِ اینها ریمی را به انتخابِ جالب‌توجه‌ای برای «دکتر استرنج ۲» تبدیل می‌کند. چرا که این اولین باری است که فیلمسازی با رزومه‌ای که شاملِ بلاک‌باسترهایی به بزرگی فیلم‌های دنیای سینمایی مارول می‌شود، به این مجموعه پیوسته است. «مرد عنکبوتی» با احتساب نرخ تورم (۴۰۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۲ / ۶۳۸ میلیون به نرخ امروز)، منهای «بلک پنتر» (۷۰۰ میلیون دلار) و «شوالیه‌ی تاریکی» (۵۳۴ میلیون در سال ۲۰۰۸ / ۶۷۵ میلیون به نرخ امروز) بیشتر از تمام فیلم‌های ابرقهرمانی سولو در آمریکای شمالی فروخته است. درآمدِ ۸۹۰ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی ۳» به نرخ امروز چیزی حدود یک میلیارد و ۱۸۱ میلیون دلار و درآمد ۸۲۱ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی» حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بخ نرخ امروز حساب می‌شود. این اولین باری است که مارول سراغِ کارگردانی رفته است که حداقل در دورانِ اوجش، «بزرگ‌تر از مارول» بوده است. تاکنون در حالی مارول، فیلمسازانش را در کانون توجه قرار می‌داد که این بار سم ریمی به مارول اعتبار خواهد بخشید. «مرد عنکبوتی ۳» ۱۳ سال پیش عرضه شد، «مرا به جهنم ببر» (Drag Me to Hell) در سال ۲۰۰۹ اکران شد و حتی «اُز: بزرگ و قدرتمند» به ۴۹۴ میلیون دلار فروشِ جهانی از ۲۱۵ میلیون دلار بودجه در سال ۲۰۱۳ دست یافت. این حرف‌ها به این معنی نیست که سم ریمی سقوط کرده است، بلکه به این معنا است که دیگر سینمای امروز به اندازه‌ی گذشته جایی برای فیلم‌هایی مثل «به خاطر عشق به بازی» (For the Love of the Game) یا «سریع و مُرده» (The Quick and the Dead) ندارد. کاری که مارول با استخدامِ احتمالی سم ریمی انجام می‌دهد شبیه به نزدیک شدنِ برادران وارنر به استخدام رابرت زمه‌کیس (که با کمدی‌های سفر در زمانش معروف است) برای «فلش» است. چیزی که درباره انتخاب ریمی جالب است این است که رزومه‌ی ریمی استراتژی مارول در فازِ اول مجموعه‌اش در زمینه‌ی انتخابِ فیلمسازانی که فیلم‌های قبلی‌شان شبیه به فیلم‌های مارول است یادآوری می‌کند. آن‌ها کنت برانا که به فیلم‌های شکسپیری‌اش معروف است را برای کارگردانی قسمت اول «ثور» انتخاب کردند. جو جانسون، سازنده‌ی «راکت‌یر» (The Rocketeer) و «پارک ژوراسیک ۳» را برای کارگردانی «کاپیتان آمریکا: اولین انتقام‌جو» استخدام کردند. «اونجرز» شبیه به فینالِ سریال‌های جانس ویدن مثل «فایرفلای» از آب در آمد و «مرد آهنی ۳» هم شاملِ تمام خصوصیاتِ اکشن/کمدی‌های کریسمسی شین بلک می‌شود. حتی دو فیلم «انت‌من» هم یادآورِ جنسِ فیلم‌های قبلی پیتون رید هستند.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *