نقد بررسی کتاب سرزمین موعود باراک اوباما

[ad id='39844']

[quote]سرزمین موعود نخستین جلد خاطرات ریاست‌جمهوری اوباما است که به سال‌های پیش از شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری و چهار سال نخست حضورش در کاخ سفید می‌پردازد.[/quote]

«باراک اوباما» پس از ترک کاخ سفید زمان زیادی را صرف نگارش خاطرات حضور خود به عنوان چهل و چهارمین رئیس‌جمهور آمریکا کرد و سرانجام کتابش را با عنوان «سرزمین موعود» در ۷۰۱ صفحه و توسط انتشارات «Crown» به چاپ رساند که بخش نخست از خاطرات ریاست‌جمهوری اوست.

این کتاب در ابتدا به جزئیات تاریخ سیاسی «اوباما» در دوران جوانی و پیش از ورود به عرصه سیاست می‌پردازد و پس از آن بخش عمده‌ای از آن مربوط به دوران حضور او به عنوان سناتور ایالتی مرتبط است، جایی که «میشل اوباما» همسرش نیز در کنار اوست. «اوباما» بعدها درمی‌یابد سیاست در سطح ملی راه بهتری برای ایجاد تغییر در آمریکاست.

رئیس‌جمهور سابق آمریکا در کتاب خاطراتش روایتی صادقانه از مشکلات و دشواری‌های بر سر راه ازدواجش نیز داشته است. همسرش در ابتدا مخالف حضور او به عنوان سناتور و نامزد ریاست‌جمهوری بوده است اما با افزایش اشتیاق ملی به حضور «اوباما» در عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری، «میشل اوباما» نیز برای انتخابات سال ۲۰۰۸ و در رقابت با «جان مک کین» نامزد حزب جمهوری‌خواه همراه او می‌شود.

[quote]«ترجمه» کتاب در توییتر فارسی[/quote]

یکی از اصلی‌ترین فعالیت‌ها در توییتر از سوی کاربری با نام کاربری دکتر ماریا است. توییت‌های او که با عنوان «ترجمه بخش‌هایی از کتاب اوباما» منتشر می‌شود، مجموعه‌ای از ادعاها است که ما نتوانستیم اصل آن را در کتاب پیدا کنیم. نکته قابل توجه درباره این توییت‌ها، تعداد زیاد لایک و ریتوییت آنهاست. به عنوان نمونه این چند جمله را از مجموعه توییت‌های او بخوانید:

“اوباما در کتابش نوشته اکثر مردم ایران به جمهوری اسلامی علاقه دارند”.

توییت حساب کاربری دکتر ماریا می‌گوید: «اوبا در کتاب سرزمین موعود گفته اکثریت مردم ایران به حکومتشان علاقه دارند و با نظرات ترامپ کاملا مخالفم»

چنین عبارتی در کل کتاب وجود ندارد و اوباما چنین چیزی را در کتاب «یک سرزمین موعود» نگفته است. نویسنده این توییت در ادامه می‌نویسد: «قسمت‌هایی از کتاب اوباما که تازه چاپ شده را برایتان ترجمه می‌کنم تا با خیانت‌های دموکرات‌ها بیشتر آشنا بشوید و علت طرفداری مردم ایران از ترامپ را بدانید»

“اوباما در کتابش به سیاست‌های فشار حداکثری ترامپ تاخته است”.

حساب کاربری دکتر ماریا در توییتر می‌نویسد: «اوباما در این کتاب به شدت به سیاست‌های فشار حداکثری ترامپ تاخته و تنها راه را زندگی مسالمت آمیز با حکومت فعلی ایران می‌داند.»

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که کتاب اساسا مربوط به کودکی اوباماست و وقایع زندگی او را تا سال ۲۰۱۱ روایت می‌کند. جدای از اینکه اوباما چه نظری درباره سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ به جمهوری اسلامی ایران دارد، به طور کلی در کتاب اشاره‌ای به این موضوع نشده است. در هیچ جای کتاب نمی‌بینیم اوباما تنها راه را «زندگی مسالمت‌آمیز با حکومت فعلی ایران» دانسته باشد.

“اوباما می‌نویسد باید زور بالای سر مردم خاورمیانه باشد”.

در بخش دیگری از این رشته‌توییت‌ها می‌خوانیم: «اوباما در این کتاب گفته که بایدن هم در صورت انتخاب قطعا راه او را خواهد رفت زیرا در زمان ریاست جمهوری خودش بسیاری از کارها در امور خاورمیانه و ایران را با مشورت بایدن انجام داده و اصولا به نظر حزب دمکرات خاورمیانه با دمکراسی سازگاری ندارد و فقط باید زور بالای سر مردم باشد.»

ما چنین جملاتی را هم در کتاب جدید اوباما پیدا نکردیم. اوباما در کتاب جدید خود اشاره‌ای به ریاست‌جمهوری بایدن و سیاست‌های او در قبال خاورمیانه نکرده است.

“اوباما می‌نویسد در سال ۸۸ از ایران باج‌خواهی کرده است”.

حساب کاربری دکتر ماریا در ادامه توییت‌های خود می‌نویسد: «در این کتاب اوباما توضیح داده که چگونه در سال ۸۸ به جای طرفداری از مردم ایران سیاست منافع حزبی را در نظر گرفته و در قبال سکوت در مورد جنایات ۸۸ توانسته از حکومت ایران باج خواهی بکند. اوباما در این کتاب توضیح میدهد که سیاست حزب دمکرات مماشات با حکومت اسلامی است.»

آنچه درباره وقایع سال ۸۸ در کتاب اوباما آمده، توضیح درباره کشته شدن ندا آقا سلطان و همچنین واکنش او به اتفاقات آن سال‌ها است. اوباما در کتاب خود اشاره می‌کند ابتدا می‌خواسته موضعی صریح در حمایت از معترضان منتشر کند اما به توصیه‌ مشاورانش، تنها به یک واکنش رسمی اداری اکتفا می‌کند. استدلال مشاوران اوباما این بوده که هر گونه حمایت رئیس‌جمهور آمریکا از معترضان در ایران، می‌تواند شرایط آنها را دشوارتر کند.

بنابراین این می‌بینیم برخلاف ادعای حساب کاربری دکتر ماریا، نشانه‌ای از اقرار به باج‌خواهی در سال ۸۸ در کتاب «یک سرزمین موعود» وجود ندارد.

“اوباما می‌نویسد باید حکومت فعلی حفظ شود”.

حساب کاربری دکتر ماریا در توییت دیگری می‌نویسد: «کشور ایران در صورت داشتن یک حکومت دموکراتیک بسیار قدرتمند شده و طبق دکترین حزب دمکرات، ایران قدرتمند همیشه به سمت حزب جمهوریخواه گرایش پیدا می‌کند. پس حکومت فعلی باید حفظ شود.»

چنین جملاتی هم در کتاب جدید اوباما وجود ندارد. باراک اوباما در این کتاب اشاره‌ای به این موضوع نکرده که حکومت فعلی ایران باید حفظ شود و این ادعا نیز نادرست است و مشخص نیست چرا چنین جملاتی که به سادگی می‌توان آنها را در یک کتاب پیدا کرد، منتشر می‌شود.

“اوباما می‌نویسد نایاک مسئول ایجاد دوگانه تندرو/میانه‌رو در ایران است”.

حساب کاربری دکتر ماریا می‌نویسد: «در کتاب A Promised Land اوباما می‌نویسد ایجاد دوگانه تندرو و میانه رو احتمال هرگونه تغییر حکومت را در ایران غیر ممکن می‌سازد و این وظیفه مهم بر عهده اعضای لابی جمهوری اسلامی در آمریکاست که به نایاک مشهور است.»

به طور کلی در هیچ بخشی از کتاب، اشاره‌ای به نایاک (شورای ملی ایرانیان آمریکا) نشده است. اوباما نیز در هیچ کدام از بخش‌های کتاب درباره دوگانه تندرو/میانه‌رو در ایران و وجود لابی‌هایی برای ایجاد چنین فضایی اشاره نکرده است.

“اوباما می‌نویسد رهبر ایران به دموکرات‌ها علاقه دارد”.

این حساب کاربری می‌نویسد: «فکر می‌کنی رهبر انقلاب اسلامی عاشق کیه؟ بازم قسمتی از کتاب A Promised Land  نوشته اوباما را برایتان ترجمه می‌کنم. رهبری جمهوری اسلامی علاقه ویژه ای به دمکرات‌ها دارد چون پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون دمکرات‌ها می‌داند. او از جمهوری‌خواهان متنفر است و بارها به من (اوباما) نامه نوشت.»

این جملات و شبیه آن نیز در کتاب جدید اوباما وجود ندارد. بررسی ما نشان می‌دهد باراک اوباما در کتاب جدید خود به نامه‌ای اشاره می‌کند که رهبر جمهوری اسلامی ایران به او نوشته است. او در این نامه به اوباما می‌گوید ایران تمایلی به مذاکره مستقیم با آمریکا ندارد. بنابراین این ادعا که اوباما در کتاب خود به علاقه رهبر ایران به دموکرات‌ها اشاره کرده، نادرست است.

باید به این نکته اشاره کنیم که حساب کاربری دکتر ماریا پس از اینکه با درخواست‌های انتشار متن اصلی کتاب مواجه شد توییت می‌کند: «دوستان ترجمه کتاب A Promised Land  اوباما چون شامل قانون کپی رایت می‌شود و به تازگی چاپ شده را نمی‌توانم همراه متن انگلیسی توییت کنم چون ممکن است توییتر اکانتم مسدود کند. ولی به فارسی برایتان ترجمه می‌کنم تا بفهمید دمکرات‌ها چه خیانتی به ایران می‌کنند.» ما هیچ کدام از این ادعاها را در کتاب پیدا نکردیم و این حساب کاربری نیز تا این لحظه، سندی ارائه نکرده که نشان دهد چنین جملاتی در کتاب اوباما وجود داشته باشد.

اما به غیر از توییتر فارسی، دیگر رسانه‌های فارسی‌زبان نیز به بخش‌هایی از کتاب «یک سرزمین موعود» اوباما اشاره کرده‌اند. به عنوان مثال سایت رادیو زمانه در گزارشی، به اصلی‌ترین بخش‌های کتاب که به ایران پرداخته، اشاره کرده است. اعتماد نیز بخش‌هایی از این کتاب را بازگو کرده است. سایت انتخاب نیز در گزارشی، خاطرات اوباما در مورد خاورمیانه را بررسی کرده است که در بخشی از آن، به گفت‌وگوی اوباما با پادشاه عربستان اشاره شده است. هر چند عبارت «بوالهوسی» که در تیتر گزارش به کار رفته، در کتاب اوباما وجود ندارد اما این گفت‌وگو در کتاب وجود دارد و اوباما می‌نویسد: «گفتم: “امیدوارم از پرسش من ناراحت نشوید اعلیحضرت، اما چگونه می‌توانید با دوازده زن کنار بیایید؟” سرش را با خستگی تکان داد و گفت: “خیلی بد. یکی از آنها همیشه به دیگران حسادت می‌کند. این پیچیده‌تر از سیاست در خاورمیانه است.”»

در کتاب «سرزمین موعود» چنین آمده است: «در سخنرانی مراسم تحلیف گفته بودم مایلیم دستمان را سوی کسانی دراز کنیم که علاقه دارند مشت‌هایشان را باز کنند… پاسخ [آیت‌الله] خامنه‌ای در یک نامه محرمانه بی‌پرده بود: ایران هیچ علاقه‌ای به گفتگو و مذاکره مستقیم ندارد. رام امانوئل (رئیس وقت کارکنان کاخ سفید) وقتی متن نامه را دید، گفت «به گمانم نمی‌خواهد به این زودی‌ها مشتش را باز کند.» پاسخ دادم آنقدر باز می‌کند که به من انگشت […] نشان بدهد.»

اوباما در ادامه به ماجرای تحریم‌های دولت جورج دبلیو بوش علیه تهران اشاره می‌کند؛ اینکه به لطف بالا رفتن قیمت نفت در بازار عملا تحریم‌های آمریکا کارکرد خود را از دست داده و اقتصاد ایران در حال رشد و شکوفا شدن بود. از این رو، تهران مذاکره را صرفا فرصت و تعهدی برای ادامه گفتگو می‌دانست و دولت وقت آمریکا کوشید متحدان خود را به گرفتن مواضع سخت‌تر در قبال تهران ترغیب و تشویق کند.

[quote]دیوید اولوسوگا، تاریخ‌دان در مصاحبه‌ای ویژه با باراک اوباما درباره ریاست‌جمهوری، و کتاب خاطرات جدیدش که تحت عنوان “سرزمین موعود” منتشر شده است صحبت کرد.[/quote]

۱. سرزمین موعود درباره ممارست و امید است

ایده‌ای که به اوباما انگیزه می‌دهد این است که “اگر ما مصر و امیدوار باشیم، می‌توانیم وضع را بهتر کنیم. شاید خودمان نتیجه آن را نبینیم، اما آیندگان قطعا خواهند دید.”

او توضیح می‌دهد که عنوان کتاب اشاره به موسی است که بنی‌اسرائیل را از مصر خارج کرد. بعد از ۴۰ سال سرگردانی در صحرا، موسی در دیدرس سرزمین موعود درگذشت، ولی به آن نرسید.

۲. او می‌گوید که نژاد، گسل اصلی در تاریخ آمریکا است

اوباما کارهای نهایی کتابش را تابستان امسال به پایان رساند، وقتی که اعتراضاتی فراگیر در جریان بود و درخواست عدالت و برابری نژادی بار دیگر مطرح شد.

“مساله نژاد مانند تاری نه تنها سراسر این کتاب، بلکه دوره ریاست‌جمهوری من را نیز، به یکدیگر وصل کرد.”

حسی که تماشای وقایع تابستان – کشته شدن جورج فلوید و واکنش به آن – در اوباما ایجاد کرد “ترکیبی بود از یاس و خوش‌بینی: یاس از این بابت که نقش مزمن و طولانی نژاد و تبعیض در دستگاه عدالت قضایی ما چنین بی‌پرده ادامه دارد؛ امید فراوان به خاطر سیلی از علاقه و فعالیت‌های اعتراضی که از همه تجربیات گذشته ما فراگیرتر بود و البته صلح‌آمیز، اندیشناک، سازمان‌دهی‌شده و چندنژادی.”

۳. او عقیده دارد آمریکا خانه‌ای چند پاره است

“الان فاصله بین ما خیلی زیاد شده است و قطعا از سال ۲۰۰۷ که تصمیم گرفتم در انتخابات شرکت کنم و از سال ۲۰۰۸ که پیروز شدم بیشتر است.”

او در عین حال می‌گوید که فاکتورهای اجتماعی و اقتصادی، مانند افزایش نابرابری و اختلاف میان جوامع شهری و روستایی آمریکا، و واکنش به جهانی‌شدن هم در این شکاف نقش دارند. به نظر او این مشکل در سراسر دنیا دیده می‌شود: “مردم احساس می‌کنند که نردبان پیشرفت اقتصادی دارد از زیر پایشان در می‌رود و به همین خاطر واکنش نشان می‌دهند و می‌توان آن‌ها را ترغیب کرد که این وضع تقصیر این گروه یا آن گروه است.”

او می‌گوید آقای ترامپ به منظور کمک به سیاست‌هایش در آتش این اختلافات دمیده است.

۴. باراک اوباما می‌گوید “زوال حقیقت” و تئوری‌های توطئه وضع را بدتر کرده‌اند

اوباما می‌گوید “تئوری‌های توطئه و چیزی که بعضی‌ها ‘زوال حقیقت ‘ نامیده‌اند نقش بزرگی در افزایش شکاف‌ها ایفا کرده‌اند” و نسبت به خطرات بی اعتنایی به حقیقت هشدار می‌دهد.

“همه‌گیری فعلی مثال خیلی خوبی برای بی‌اهمیتی حقایق به اعتقادات شماست.” او اضافه می‌کند که نادیده گرفتن حقایق تغییرات اقلیمی شاید پیامدهای “آهسته” ولی “حتی مخرب‌تری” داشته باشد.

اوباما می‌گوید “معکوس کردن این رویه بیش از یک دولت زمان خواهد برد.” در کنار استانداردها و قوانین نظارتی، مقابله با اطلاعات غلط به وادار کردن مردم به گوش کردن به حرف یکدیگر و تفکر انتقادی نیاز دارد.

به گفته او “ما حداقل باید بر سر حقایق مشترک به تفاهم برسیم و سپس بر سر بخورد درست با آن‌ حقایق با یکدیگر گفت‌وگو کنیم.”

۵. پیشرفت با واکنش همراه است

بعضی‌ها می‌گویند که ریاست‌جمهوری اوباما روابط نژادی در آمریکا را بدتر کرد، اما او مخالف است و می‌گوید “من هرگز اعتقاد نداشتم که انتخاب من به معنی گذار آمریکا به مرحله بی‌اهمیتی نژاد است.” در عوض، انتخابش حاکی از “تغییر گرایش” اکثر آمریکایی‌ها بود. واکنش، به گفته او، “در ذات پیشرفت نهفته است”.

“حقیقت این است که در هشت سالی که من زمام امور را در دست داشتم کشور بهتر از قبل شد. در آن هشت سال بچه‌ها – سیاه، سفید، لاتین، بومی – در کشوری بزرگ شدند که حضور یک شخص سیاه‌پوست در بالاترین منصب کشور امری عادی بود.”

۶. او فکر می‌کند که جوان‌ها مشکل کمتری با تفاوت دارند

اوباما امید زیادی به طرز فکر جوانترها درباره تفاوت و برابری دارد: “آن‌ها به چیزهایی که ما یادشان دادیم ولی شاید خودمان به آن‌ها اعتقاد نداشتیم، چیزهایی که معلمانشان یادشان دادند، اعتقاد دارند.”

او می‌گوید “مهم نیست که من در ژوهانسبورگ زندگی کنم، یا بوئنوس آیرس، یا هوشی‌مین. اگر با جوان‌ها صحبت کنید، همگی چنین برخوردی دارند. آن‌ها هیچ مشکلی با برخورد فرهنگ‌های مختلف ندارند. موسیقی، غذا، فیلم، کتاب و حرکات رقص جاهای دیگر برایشان عادی است.”

“به نظرم سوال این است که ما چطور می‌توانیم نهادهایی ایجاد کنیم که این روحیه جدید را منعکس کنند.” به عقیده او نهادهای فعلی ما در مردم احساس تردید و بی‌تعلقی ایجاد کرده‌اند. برای همین باید “نهادهای جدیدی ایجاد کنیم که نه تنها شامل همه این تفاوت‌ها باشند، بلکه پاسخ زندگی روزمره مردم را نیز بدهند.”

۷. او خوش‌بینی محتاطانه‌ای نسبت به آینده دارد

با این که آمریکا “پر از ایراد و تضاد” است، ایده آمریکا کاملا برای اوباما محتمل است. “تاریخ در امتداد یک خط مستقیم حرکت نمی‌کند – چپ و راست می‌رود و بلکه هم به عقب برمی‌گردد. شما اگر یک سیاه‌پوست آمریکایی بودید که درست بعد از جنگ داخلی زندگی می‌کرد، احتمالا خیلی خوش‌بین بودید. اما پانزده سال بعد بد‌بینی جایش را گرفته بود، چرا که جامعه واکنش مهیبی به پایان برده‌داری نشان داد.”

اما کارهای مخالفان برده‌داری، حامیان حق رای زنان، جنبش کارگری و، در این اواخر، جنبش دگرباشان نشان می‌دهد که “دموکراسی در آمریکا در یک سیر حرکتی مشخص و مداوم گروه‌های بیشتری را در خود جا می‌دهد.”

او می‌گوید “این یکی از موضوعات سرزمین موعود است. درخواست از جوانان برای استفاده از این خوش‌بینی محتاطانه که می‌شود دنیا را تغییر داد، اما شما هم باید بخشی از این تغییر باشید.”

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *