نقش علی باقری در تیم پرسپولیس

[ad id='39844']

[quote]شکل رفتار کریم باقری در سال‌های اخیر با برخی ستاره‌های پرسپولیس، از حیث روانی موجب نظم خاصی در این تیم شده، اما آیا ادامه‌ی این نوع رفتار‌ها به نفع او است، برخی مثل فرشاد کاس‌نژاد مخالفند و برخی مثل احسان محمدی موافقند. این مطلب سویه‌های روانی «تنبیه» در این ابعاد را بررسی کرده است.[/quote]

 

نگاه مخالف

فرشاد کاس‌نژاد در ایران ورزشی نوشت: تمجید از کریم باقری بابت سالی چند سیلی و لگد روی نیمکت و راه‌اندازی بساط زننده و دور از شأن فالوور فروشی در اینستاگرام با اعتبار پرسپولیس، یکی از نشانه‌های سهل‌انگاری در خبرنگاری ورزشی و ساختن توصیف‌های بیهوده درباره چهره‌های شناخته‌شده است.

کریم باقری به دلیل کیفیت فوتبالش در تیم ملی، اعتباری که با بیش از ۵۰ بازی در بوندس‌لیگای یک و دو به فوتبالش اضافه شد، نمایش‌های به یاد ماندنی‌اش در پرسپولیس و سیاق بازی‌اش که قدرت‌نمایانه به نظر می‌رسید و البته رفتارش که با آقامنشی توأم بود، یکی از معتبرترین چهره‌های فوتبال ایران است.

اما درباره کریم باقری به دلیل همین اعتبار هرگز لازم نیست دچار توصیف‌های اغراق‌آمیز باشیم. او بارها خود را در مربیگری بی‌ادعا معرفی کرده و علاقه‌ای ندارد عملکردش در مربیگری با کیفیت کارش سنجیده شود. او در هر فصل با چند تشر و چند برخورد فیزیکی در صحنه‌هایی که بازیکنان پرسپولیس مشغول پرخاش به داور یا هر درگیری دیگری هستند، خود را در نقش یک ناظم جا می‌زند و از اعتبار دوران فوتبالش خرج می‌کند تا بازیکنان مقابل واکنش‌های او سر فرو بیاورند. مرسوم است که این نقش در رسانه‌ها همیشه مورد تمجید قرار بگیرد، او را آقاکریم صدا بزنند و حتی همواره به تیم‌های دیگر توصیه کنند که یک کریم باقری برای خود پیدا کنید.

شخصیت تأثیرگذار، یکی از ویژگی‌های مربیان است. آنها با شخصیتی که با وام از دوران فوتبال خود یا دوران مربیگری خود به دست می‌آورند، تیم را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند و این شخصیت در ایجاد نظم تیمی بی‌شک مؤثر است. اما این فقط یکی از چندین و چند ویژگی یک مربی است و هیچ‌کس نمی‌تواند فقط با شخصیت تیغ‌دار، مربی باشد و وقعی به چندین ویژگی دیگر در حرفه‌اش نگذارد و برای به دست آوردن هر ویژگی مؤثر دیگری قدمی برندارد و جایگاه مربی را با توصیف‌های بیهوده رایج مال خود کند. برای مربی شدن باید سخت کار کرد، باید به سختی هر روز به دانسته‌های خود افزود و با چند سیلی و لگد به بازیکنان در هر فصل، هیچ‌کس مربی نمی‌شود.

کریم باقری به اعتبار فوتبال، به اعتبار مربیگری و به اعتبار پرسپولیس در اینستاگرام مشغول تبلیغات فالوور فروشی است. بله، از او بعید بود اما انگار از کمتر کسانی بعید است. کریم باقری با هر توصیف و تمجید درباره آقایی و تأثیرگذاری و بزرگواری و سیلی و لگدی که به بازیکنان می‌زند، صاحب اعتبار بیشتری برای فالوور فروشی می‌شود و حتی اعتبار تبلیغات فروش فالوور را نه با مربیگری، بلکه با نقشی من‌درآوردی به عنوان مسئول دستور خفقان روی نیمکت به دست آورده است.

این نکته طنزآمیز به نظر می‌رسد اما واقعیت دارد که ‏کریم باقری با وایرال شدن بحث تبحرش در چک و لگد روی نیمکت، امروز موفق به فروش چندصد k فالوور بیشتر به سالن اپیلاسیون محل شد. این -با تأسف- اوج قدرت اقتصاد فوتبال ایران است.

مهم‌ترین چهره‌های فوتبال با وجه اشتهار و اعتبار ورزشی خود نه در درآمدزایی به شیوه‌ای که دور از شأن یک چهره شناخته‌شده نباشد، بلکه به همین روش‌های سخیف در اینستاگرام فارسی کسب درآمد می‌کنند. این مثال از این رو اهمیت دارد که نشان دهد تصویر شخصیت ثبت‌شده از چهره‌های معتبر فوتبال تا چه اندازه مخدوش شده است و با نقش ناظم روی نیمکت و با توصیف‌های دم‌دستی ژورنالیستی بازسازی نمی‌شود.

در این روزگاری که زندگی ما را می‌گذراند، چاره‌ای نداریم جز اینکه تا همین اندازه مته به خشخاش بگذاریم و سخت بگیریم به آنچه حوالی ما نفس کشیدن را سخت کرده است.

نگاه موافق

احسان محمدی در ایران ورزشی نوشت: اولین تصویر‌های بسیاری از ما، جوان لاغر اندام و قد‌بلندی بود که آستین پیراهن آستین کوتاه و زرد رنگ «کشاورز» را تا جایی که می‌شد تا می‌کرد، تمام مدت می‌دوید و انگار خیلی به جاذبه زمین اعتقاد نداشت. همیشه روی هوا بود. محکم سر می‌زد، تکل‌هایش جانانه بود، اما صدایش را کسی نمی‌شنید. صدای کریم. کریم باقری.

وقتی با ۲۲ میلیون تومان به پرسپولیس پیوست، انگار در تمام ارکان فوتبال ایران زلزله آمده بود. با آن پول الان نمی‌شود نصف یک پراید را خرید، اما امیر عابدینی «نه» نیاورد، می‌دانست چه الماسی به تورش افتاده. کریم شد ژنرال خط هافبک پرسپولیس و تیم‌ملی ایران.

سال‌هاست که هیچ فوتبالیستی مثل او اینطور به تنهایی نظم میانه زمین را حفظ نکرده. هر وقت هم لازم می‌شد گل می‌زد. از هر جای زمین. انگار کفش‌های یک غول پایش بود.

کافیست یادمان بیاید که او بعد از علی دایی با ۵۰ گل زده بهترین گلزن تاریخ فوتبال ایران است. آن هم فقط در ۸۷ بازی! یک هافبک بالاتر از همه مهاجمانی که در فوتبال ایران اسم‌شان را شنیده‌ایم. در ویترین افتخاراتش فقط جای یک تندیس «بهترین بازیکن آسیا» خالی است.

آقا کریم یکی از قاب‌های ماندگار بازی این هفته پرسپولیس و فولاد شد. عکس‌هایش در حال تذکر جدی به کنعانی‌زادگان برای دست کشیدن از اعتراض به داوری را حتماً دیده‌اید.

این اولین بار نیست که کریم باقری اینطور بازیکنان سرکش تیمش را رام می‌کند. در دربی‌های تهران هم هر وقت لازم بود وسط زمین می‌آمد و حتی یک بار تا مرز کتک‌زدن شیث رضایی و شجاع خلیل‌زاده پیش رفت. در دربی مهر ۹۸ هم وسط مشت و لگدپرانی بازیکنان دو تیم، به داد داور رسید، با دست جلوی دهان سیامک نعمتی را گرفت، احمد نوراللهی را هل داد و اجازه دخالت به شجاع نداد و با فریاد‌های کر کننده به همه نشان داد کت تن کیست.

کریم باقری حتی در دوران اوجش هیچ‌وقت اهل کری خواندن در رسانه‌ها نبود، با توپ حرفش را می‌زد، فوتبالش را چنان به تیم حریف دیکته می‌کرد که لازم نبود بیرون از آن برای کسی شاخ و شانه بکشد. خشمش را یک بار دیدیم. مقدماتی جام‌جهانی ۱۹۹۸. سبیل‌هایش را زده بود و رفت توی زمین. بازیکن تیم قطر عصبانی‌اش کرد.

خودش می‌گوید فحش داد و بدون توپ لگد زد. کریم هم با مُشت کوبید توی صورتش. کارت قرمز گرفت، سرش را انداخت پایین و یکراست رفت رختکن. همین!

یحیی خوشبخت است که کریم باقری را دارد. همانطور که برانکو از این بخت بزرگ برخوردار بود که او را کنار خودش داشت. مردی که از تمام بازیکنان پرسپولیس بزرگتر و افتخاراتش بیشتر است. آنقدر محترم که حتی بازیکنان حریف هم مقابلش متواضع هستند. او می‌تواند هم در تمرین و هم هنگام مسابقه هر بازیکن سرکشی را به فرمان‌پذیری وادار کند.

هر تیمی یک کریم باقری می‌خواهد. یک کاپیتان بیرون از زمین. یک لنگر تسکین وسط روز‌های متلاطم فوتبال. کسی که «تیم» را بیشتر از نمایش خودش دوست داشته باشد. هیچ جمله‌ای مثل این دیالوگ در فیلم «ابد و یک روز» نمی‌تواند این یادداشت را تکمیل کند: «خراب شه خونه‌ای که بزرگتر نداره!»

آقای باقری از «آقا کریم» محافظت کن

حامد جیرودی در روزنامه ایران نوشت: در بازی پرسپولیس- فولاد شاهد اتفاقاتی بودیم که مهم‌ترین آن دقیقه ۶۰ افتاد. جایی که محمدحسین زاهدی‌فر برخورد توپ به شانه محمدحسین کنعانی‌زادگان را به اشتباه خطای هند تشخیص داد و پنالتی گرفت. مدافع سرخپوشان هم هر چه قسم خورد و التماس کرد که توپ به دستش نخورده، داور قبول نکرد. اعتراض شدید کنعانی‌زادگان آنقدر ادامه داشت که باعث شد داور به او کارت زرد نشان دهد.

بازیکن شماره ۶ پرسپولیس باز هم به شکل ناباورانه‌ای فریاد می‌زد که پنالتی نبوده تا شاید داور را مجاب به صرفنظر از تصمیم خود کند و در این بین کریم باقری وارد ماجرا شد و با ضربه به دهان کنعانی‌زادگان (۲ بار تودهنی) تصمیم گرفت با روش خودش او را ساکت کند. اتقاقی که به «شوک» تعبیر شد، ولی این رفتار و واکنش پس از آن، موضوعی است که می‌توان آن را از جنبه‌های مختلفی مورد نقد قرار داد. در وهله نخست باید به خود کنعانی‌زادگان پرداخت.

بازیکنی که بتازگی بهترین مدافع لیگ قهرمانان آسیا شده، ولی هنوز ناپختگی‌هایی در رفتار او دیده می‌شود. این درست که پنالتی اشتباه بود و این شاید به ضرر پرسپولیس تمام می‌شد، ولی اصرار کنعانی‌زادگان ممکن بود منجر به اخراج او شود و هزینه سنگین‌تری روی دست کادر فنی تیم بگذارد. از سویی باقری با اقدام خود سعی کرد از ۱۰ نفره شدن پرسپولیس جلوگیری کند، اما برخورد فیزیکی با بازیکن ممکن است زمانی تبعات بدی با خود به همراه داشته باشد.

در اینکه باقری یک شخصیت ویژه و کاریزماتیک در فوتبال ایران به شمار می‌رود، شکی وجود ندارد. یک بازیکن بزرگ با سوابق درخشان که سال‌هاست به عنوان یک دستیار ویژه با مربیان مختلف کار کرده و همه هم از او راضی بوده‌اند. آقا کریم بیشتر از اینکه نقش فنی را ایفا کند، نقش نظم دهنده داشته و دارد. مربی‌ای که هم بازیکنان دوستش دارند و هم از او حساب می‌برند تا جایی که خیلی‌ها می‌گویند همه تیم‌ها باید یک کریم باقری داشته باشند، اما این موضوع زمانی حساس می‌شود که نوع برخورد باقری در حال تشدید است.

او در دربی ۶۹ که بین شیث رضایی و علیرضا حقیقی بازیکنان وقت پرسپولیس بحث شد، جلوی دهان شیث را به عنوان کاپیتان تیم گرفت. او در زمان مربیگری برانکو مقابل اعتراض پیام صادقیان در لیگ چهاردهم ایستاد که طبیعی بود و در دربی رفت فصل گذشته هم در زمان درگیری بازیکنان، پیراهن شجاع خلیل‌زاده را کشید. اینکه باقری می‌خواهد از بروز درگیری‌های بیشتر جلوگیری کند، خوب است، ولی برخورد فیزیکی ولو با هدف شوک دادن توسط مربی اتفاقی کم نظیر در فوتبال جهان است.

کنعانی گفته اگر باقری دو بار دیگر هم او را می‌زد، ناراحت نمی‌شد که این احترام او به مربی‌اش را می‌رساند، اما شاید بتوان این طور درنظر گرفت که یکبار «چوب معلم گل نباشد» و بازیکنی پیدا شود که در اوج تنش و عصبانیت عنان کار از دست داده و واکنشی به اقدامات اینچنینی باقری داشته باشد. آن وقت است که هیبت و جایگاه باقری زیر سؤال می‌رود؛ اتفاقی که هیچ فوتبالدوستی خواهان آن نیست و بهتر است خودِ آقا کریم از خودش محافظت کند. برخی معتقدند باقری با این به اصطلاح شوک‌ها ریسک می‌کند و چه بسا یکبار بازیکنی که هیچ گاه در حد و اندازه‌های او نیست، صحنه‌ای باورنکردنی رقم بزند؛ بنابراین آقای باقری «آقا کریم» فوتبال ایران را حفظ کن.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *