[quote]این سریال ممکن است باب میل همه نباشد، اما The Midnight Gospel به شکل شگفتانگیزی عجیب است، و اگر به آنچه که شخصیتهای آن دربارهاش صحبت میکنند خوب گوش دهید، ممکن است پس از تماشای آن بینش تازهتر و عمیقتری نسبت به وضعیت و جایگاه انسان در دنیا به دست آورده باشید.[/quote]
انیمیشن سریالی The Midnight Gospel در مورد شخصیتی بهنام کلانسی است که فضاپیمای شبیه سازی شدهای را در اختیار دارد. این فضاپیما در زمینی ویران شده توسط زامبیها فرود میآید. او در چنین مکانی با آقای رئیس جمهور ملاقات که طرفدار مواد مخدر و مراقبه است، ملاقات میکند. این ملاقات ماجرای زیادی را برای کلانسی ایجاد میکند و قرار است که این ماجراها را در یک سری متفاوت و هیجان انگیز از نتفلیکس مشاهده کنیم. طراحی گرافیکی و موسیقی انیمیشن در تمامی قسمتها خاص و حماسی دیده میشود و قرار است که با المانها و شخصیتهای عجیب و غریبی روبرو شویم.
داستان این سری هم کاملا متفاوت از آنچیزی است که انتظارش را میکشید. این انیمیشن بزرگسالانه توسط سازنده Adventure Time ارائه شده است و دانکن تروسل، کمدین معروف هم بهعنوان صداپیشه شخصیت کلانسی در این سری ایفای نقش میکند. کلانسی در واقع صاحب یک فضاپیمای شبیه سازی شده است که از چندین لایه غیرمجاز تشکیل شده است. کلانسی بهدنیای مختلف سفر خواهد کرد و قرار است تا در این آخرالزمان، با برخی از ساکنین این منطقه صحبت کرده و راهی برای تعمیر کردن فضاپیمای خودش پیدا کند.
در انیمیشن The Midnight Gospel 2020 قرار است که مهمانان ویژهای را در قسمتهای آن داشته باشیم و از جملهی آنها میتوان به فیل هندری، استفان روت، درو پینسکی و غیره اشاره کرد. The Chromatic Ribbon نام بعدی است که کلانسی در آن حضور دارد و ویژگیهای مختلفی در این بعد دیده میشود. در این جا از بیو کامپیوترهای قدرتمند برای شبیهسازی جهان استفاده می شود و کشاورزان از چنین فناوری بزرگی برای کاشت و درو محصولات استفاده میکنند. کلانسی اطلاعات زیادی در این رابطه کسب خواهد کرد و ساکنین آنجا هم علاقه زیادی نسبت به مطالعه روی فضاپیمای کلانسی نشان میدهند
توصیف سریال The Midnight Gospel به هیچ عنوان کار سادهای نیست. این اثر را میتوان مجموعهای از پادکستهای تصویری فلسفی، پیچیده و پرمحتوا دانست که در هر قسمت آن مهمانی جدید حضور مییابد. سبک انیمیشنسازی خاص وارد در ترکیب با فیلمنامه عمیق و سناریوهای عجیب، تجربهای به یاد ماندنی و تاثیرگذار را برای مخاطبان رقم میزنند. در این میان شاید هنرنمایی تراسل در نقش کلنسی، شخصیت اصلی مجموعه، را بتوان بزرگترین نقطه قوت سریال و تنها وجه اشتراک بین قسمتهای مختلف دانست. در واقع این پایستگی و سادگی دوستداشتنی شخصیت کلنسی است که باعث میشود مخاطبان بتوانند به راحتی خود را به جای او گذاشته و کاملا درگیر مفاهیم مطرحشده در طول دیالوگها شوند.
شخصیت اصلی سریال The Midnight Gospel موجودی عجیب و صورتیرنگ به نام راسل است. او برای گذراندن روزگار خود، به حرفه ضبط اسپیسکست (پادکست از نوع فضایی آن!) مشغول میشود. در هر کدام از قسمتهای مجموعه شاهد مکالمه کلنسی با شخصیتی مهمان هستیم. این اسپیسکستها معمولا در محیطی آخرالزمانی جریان دارند؛ محیطهایی شلوغ و مملو از جزییات که معمولا در پایان هر قسمت نابود میشوند. نبوغ وارد و تراسل را میتوان در ترکیب این دو المان به ظاهر متضاد دانست؛ در مخلوق آنها سناریوهای پر هرج و مرج و مکالمات فلسفی و آرامشبخش به شکلی عالی با یکدیگر ترکیب میشوند.
سریال The Midnight Gospel را میتوان نقطه اوج ایدههای نامتعارف وارد دانست. ایده خلق این سریال، در هنگام گوش کردن یکی از پادکستهای دانکن تراسل (Duncan Trussell) به ذهن وارد رسید. تراسل کمدینی مستعد و نسبتا ناآشنا بوده و پیش از این در مجموعهای از برنامههای تلویزیونی مختلف چون La La Land، Pretend Time و Funny or Die Presents حضور داشته است. با این وجود، تخصص اصلی تراسل را باید در استندآپ کمدیها و پادکستهای جذاب او جستجو کرد. وارد پس از آشنایی با پادکست فلسفی تراسل، به یکی از بزرگترین طرفداران او تبدیل شد. در سالهای بعد، این دو به دوستان نزدیک یکدیگر تبدیل گشتند و در اینجا بود که نخستین جرقههای ساخت سریال The Midnight Gospel زده شد. نخستین ایده مطرح شده توسط وارد، به تصویر کشیدن یک مکالمه پیرامون مورد مصرف مواد مخدر در آخرالزمانی زامبیزده بود؛ ایدهای که در نهایت برای ساخت نخستین قسمت این مجموعه به کار گرفته شد.
وارد و تراسل ایده سریال The Midnight Gospel را در اواسط سال گذشته به مایک مون، مسئول بخش انیمیشنهای بزرگسالانه نتفلیکس، ارائه دادند. مون کاملا از ایده ساخت این مجموعه استقبال کرده و دستور ساخت نخستین فصل آن در قالب هشت قسمت را صادر کرد؛ هشت قسمتی که در تاریخ بیستم آوریل (یکم اردیبهشت) منتشر شدند. وارد و تراسل پس از دریافت چراغ سبز نتفلکیس، به جمعآوری گروهی از کمدینهای متفاوت و خاص چون جانی پمبرتون (Johnny Pemberton)، برندن والش (Brendon Walsh) و امو فیلیپس (Emo Philips) در کنار فیلسوفانی چون جیسون لو و مایا دآسوت پرداخته و از آنها به عنوان صداپیشگان شخصیتهای مهمان استفاده کردند. تیم ساخت این مجموعه به مرور تکمیل و در نهایت ۱۹۰ هنرمند را شامل شد.
مفهوم مورد نظر تراسل و وارد به مرور و با همکاری نویسندگان دیگر گسترش یافت. بزرگترین چالش آنها در میان گنجاندن پادکستها در میان خط داستانی هر قسمت و ایجاد تعادل بین آنها و سبک انیمیشنی خاص سریال بود. در نهایت تلاشهای آنها نتیجه داد به طوری که در محصول نهایی، شاهد خط داستانی منسجمی هستیم. وارد و تراسل در توسعه سبک انیمیشنی این سریال از آثاری چون Space Ghost Coast to Coast و Aqua Teen Hunger Force الگو گرفتند. علاوه بر این، در طول این مجموعه به وضوح شاهد اشاره به عناوینی چن Watership Down، The Last Unicorn، Æon Flux، Liquid Television و Twin Peaks خواهید بود.
اگر از طرفداران سریال Adventure Time باشید، از خداحافظی وارد از آن و تصمیم او مبنی بر بازنشستگی خبر دارید. وارد دلیل خود برای بازگشت به دنیای انیمیشنسازی را پادکستهای تراسل میداند. سریال The Midnight Gospel نخستین تلاش او در راستای ساخت اثری بزرگسالانه محسوب میشود؛ تلاشی که با موفقیت روبرو شده است. تراسل همچنین وظیفه ساخت موسیقیهای برخی از قسمتها را بر عهده گرفت. سازندگان این اثر، دلیل انتخاب نام آن را اثر آرامشبخش و مثبت لغت Gospel (انجیل) میدانند.
[ad id='39844']