[quote]هوشنگ گلمکانی پس از جدایی یا اخراج از مجله فیلم قصد دارد تا با اغضای قدیمی تحریریه مجله فیلم مجله جدیدی به نام مجله فیلم امروز را رله اندازی کند [/quote]
ماهنامهٔ سینمایی فیلم مشهور به مجلهٔ فیلم از قدیمیترین نشریات ایران با موضوع سینما است که سی و نه سال پیاپی منتشر می شود.هوشنگ گلمکانی، در یک پست اینستاگرامی، از انتشار مجله تازهای با نام «فیلم امروز» خبر داده است.
هوشنگ گلمکانی یکی از سه بنیانگذاران و دبیر شورای نویسندگان مجله فیلم با اشاره به پایان همکاری خود و عباس یاری با مجله فیلم گفت: نه ما توانستیم با صاحب امتیاز و مدیرمسئول جدید مجله کار کنیم و نه او توانست با ما کار کند. مجله جدیدی با همان نویسندگان راه اندازی و منتشر خواهیم کرد.
شب گذشته خبری که گوشه و کنار دربارهاش میشنیدیم، رسمن اعلام شد. عباس یاری نوشت که «بهاجبار» ماهنامهی فیلم را ترک کردهاند، و مجله بعد از چهل سال بدون حضور او و هوشنگ گلمکانی منتشر خواهد شد، و این که پویا مهرابی فرزند مسعود مهرابی فقید، آن را «بهارث» برده است.
از یک لحاظ فکر میکنم اتفاق مهمی افتاده است. ماهنامهی فیلم، که از خط و ربط “کافه سینما” معلوم است که موضع سالهای اخیرش را در برابر اوضاع یک دههی اخیر سینمای ایران نمیپسندم، (یادم هست همان ماههای اولی هم که آمده بودم ماهنامهی فیلم، در شمارهی ویژهی بیست سالگی، نوشته بودم آمدهام مسیرش را تغییر دهم!)؛ نه فقط از حامیان، که از بنیانگذاران و جهت دهندگان سینمای ایران در چند دههی اخیر است. طبعن نه فقط گلمکانی و یاری، که بهویژه ایدهها و مواضع مسعود مهرابی هم در این مسیر بسیار اهمیت داشت. و در کنار نسل مهمی از نویسندگان و منتقدان سینمای ایران (از جمله خود من)، اغلب سینماگران این چند دهه به گلمکانی و مهرابی و یاری مدیون هستند. خبر شب گذشته، خبری است که علاوه بر نویسندگان و سینماگران، مدیران سینمای مملکت در حد سازمان سینمایی و بنیاد فارابی، باید بهآن واکنش نشان میدادند. سینمای امروز ایران، آن هم در این شرایط بحرانی وابستگی و انحصار و ورشکستگی و قهر تماشاگر، یکی از مهمترین نقاط اتکای خود را از دست داده است. این که واکنش به چنین خبر مهمی در این سینما، در این حد است که میبینیم، مهمترین درسی است که از این اتفاق، در شرایط دشوار و پر از نفاقِ فعلی، میشود گرفت. امیدوارم بنیانگذاراناش هم گرفته باشند!
از جنبهی دیگر اما بهنظرم اتفاق مهمی نیفتاده است. مجلهی فیلم یک اسم بود که متولیاناش، با همراهی نویسندههای مختلف در دورههای گوناگون، آن را بههویت فعلی رسانده بودند. گلمکانی و یاری، جای دیگر هم که بروند، میتوانند این هویت را بازتولید کنند. و البته هر از ابتدا شروع کردنای، انرژی خودش را دارد. مثل یک جور خانه تکانی میماند. انگار مجله همان مجله باشد، تنها اسماش تغییر کرده باشد، و تغییرات تازه هم میتواند بهآن کمک کند. اگر مجلهای از هوشنگ گلمکانی و عباس یاری را دوست دارید، مگر چه تفاوتی ایجاد شده است؟
برای من آن چه اهمیت دارد، مقالهی سی سال پیش گلمکانی در شمارهی صد ماهنامهی فیلم است با تیتر: “یادت هست؟”، و نقلاش از سکانس آخر “این گروه خشن” سم پکینپا؛ وقتی رابرت رایان کنار دیوار کشتارگاهِ ویلیام هولدن و ارنست بورگناین و وارن اوتس و بن جانسن (بهترتیب مقامشان در گروه نوشتم)، نشسته بود. امیدوارم در مجلهی تازه، این عشق به سینما، از همیشه بیشتر باشد. اینها را نوشتم که بگویم با وجود همهی بحثها، اختلافنظرها و اختلاف مسیرها و حتا تقابلهای این سالها، خودم را نویسندهی این مجلهی جدید میدانم. بالاخره آدم وقتی بعد عمری قرار است یک مقاله بنویسد با تیتر: “یادت هست؟”، باید چیزی برای تعریف کردن داشته باشد. و تنها چیزی که ارزش تعریف کردن دارد، طی کردن مسیری است در کنار هم که در طول سالیان سال شکل میگیرد. و برای ما، قبل از هر چیز، اسم این مسیر: عشق به سینما بود.
پس از چند ماه که زمزمههایی درباره بروز اختلاف بین گردانندگان مجله باسابقه فیلم به گوش میرسید، دو بنیانگذار این نشریه تخصصی، بهطور رسمی اعلام کردند از این مجموعه جدا شدهاند.
هوشنگ گلمکانی و عباس یاری که در کنار زندهیاد مسعود مهرابی، سه بنیانگذار «فیلم» بودند، پس از درگذشت همکار خود، چند ماهی به همکاری با این نشریه سینمایی ادامه دادند و سرانجام با بروز اختلافات با پویا مهرابی (وارث امتیاز مجله)، به همکاری خود با این مجله پایان دادند.
این دو فعال مطبوعاتی که قصد دارند نشریه جدیدی با همان نویسندگان «فیلم» راهاندازی و منتشر کنند، در بیانیه زیر، دلایل جدایی خود از مجلهای را که ۴۰ سال در آن کار کردند، توضیح دادند:
«با سپاس از همکاران و همراهان همیشگی ماهنامه فیلم که با شنیدن شایعهها و خبرهای نصفهنیمه درباره رویدادهای مجله اظهار تاسف و همدلی کردهاند، انتظارشان را هم برای شنیدن توضیحی شفاف در این زمینه، کاملا درک میکنیم و حقشان میدانیم.
واقعیت این است که تا همین چند ماه پیش، فکر نمیکردیم امتیاز نشریه هم که یک مجوز فرهنگی است و دارندهاش باید شرایط لازم را برای دریافت آن داشته باشد، مثل اموال منقول و غیرمنقول به ارث برسد؛ بهخصوص امتیاز نشریهای با نزدیک به چهل سال قدمت که نقش و جایگاه سه بنیانگذارش بر کسی پوشیده نیست.
در واقع ما سه نفر بنیانگذار مجله، حتی پیش از شروع انتشار ماهنامه فیلم، همکاریمان را شروع کرده بودیم و هنگامی که تصمیم به انتشار مجله گرفتیم، در تقسیم کار بین خودمان، مسئولیت دریافت امتیاز به آقای مسعود مهرابی سپرده شد.
ماهنامه فیلم این طور شکل نگرفت که چند سال پیش از آن کسی رفته باشد تقاضای امتیاز داده باشد و بعد که امتیاز را گرفت، محلی و امکاناتی فراهم کند و کسانی را یک به یک فرابخواند و کمکم هسته مرکزی یک مجله را شکل بدهد. چنین شخصی میتواند ادعای مالکیت داشته باشد. اما «فیلم» این گونه شکل نگرفت و مسعود مهرابی هیچگاه در فکر انتشار مجله سینمایی نبود و البته چند سال پیش از آن درخواست انتشار یک نشریه طنز و کاریکاتور به نام «عبید» را کرده بود. حتی در سه شماره اول مجله فیلم که یک گاهنامه راهنمای فیلم بود، کمترین نقش را داشت و از شماره چهارم در تابستان سال ۶۲، مسئولیت قانونی را به عهده گرفت تا سال ۶۹ که سرانجام امتیاز مجله صادر شد. اما با مسامحه میپذیریم که انتشار «فیلم» همزمان توسط سه نفر آغاز شد که هر کدام وظیفهای را به عهده گرفتند.
پس از سالها انتشار مجله، به دلیل اختلافنظرهایی که در جمع وجود داشت، نیاز به تدوین مشارکتنامهای احساس شد که نقش و وظیفه هر یک از شرکا و شیوه اداره مجله و آینده آن را روشن کند. در بهار سال ۱۳۸۶ این مشارکتنامه زیر نظر همکار عزیز و دوست مشترکمان، آقای جهانبخش نورایی که منتقد فیلم و در ضمن وکیل دادگستری و مشاور حقوقی است، تنظیم شد و شخص ایشان به عنوان حَکَم و داور مرضیالطرفین در این مشارکتنامه تعیین شدند. در یکی از مواد این مشارکتنامه آمده که با مرگ یکی از سه نفر، مشارکت منحل میشود و در ماده دیگری تصریح شده که چنانچه آقای مهرابی به هر دلیلی قصد ادامه کار مطبوعاتی نداشته باشد و بخواهد امتیاز مجله را به شخص دیگری واگذار کند، اولویت با دو شریک دیگر – یاری و گلمکانی – است.
در مجموع، با توجه به شناختی که از سابقه پنجاهساله مطبوعاتی ما و پیشینه ماهنامه فیلم و روند انتشار آن و همچنین نقش و جایگاه هر یک از ما سه نفر در مطبوعات، سینما و کل جامعه فرهنگی وجود دارد، تصور نمیکردیم که با مرگ هر یک از ما تردیدی برای ادامه کار وجود داشته باشد، و حتی اگر قانون چیز دیگری بگوید میتوان از تبصرهای استفاده کرد که حقوق افراد در موردی چنین روشن، رعایت شود. اما بعد معلوم شد قانون به این چیزها توجه ندارد و پس از مرگ مسعود مهرابی، با شتابی که وارثان به خرج دادند، امتیاز مجله بهسرعت به فرزندش پویا مهرابی منتقل شد؛ هرچند که به نظر میرسد مقدمات این انتقال شاید پیش از مرگ مسعود مهرابی آغاز شده بود. با این حال، ما برخوردی منفی با این روند نکردیم و از این انتقال استقبال کردیم. اما از همان آغاز، وارث محترم که سنی کمتر از عمر مجله دارد، بدون تجربه و شناخت از دنیای سینما و مطبوعات و روال کار تقریبا چهلساله مجله فیلم، قصد دخالت در مدیریت مجله را کرد و به توصیههای ما برای چند سال تجربهاندوزی و سپس گرفتن نقش موثر در مدیریت اعتنا نکرد. هر روز که به دفتر مجله میرفتیم، میدیدیم کارکنان دفتر، حکایتها از برخورد نامتعارف او دارند. چند جلسهای هم که برای توضیح و توجیه و رفع مشکل داشتیم، بیفایده بود.
تیر خلاص در اواخر تدارک انتشار شماره ۵۸۱ زده شد. همچنان که همه میدانند سالهاست در پایان هر دوره جشنواره فجر، از نویسندگان و منتقدان مجله برای انتخاب برگزیدههایشان، نظرخواهی میکنیم. این نظرخواهی هم متکی به سابقه نویسندگان و شناخته بودن نام و نگاهشان برای خوانندگان است. آقای پویا مهرابی هم مایل به شرکت در این نظرخواهی بود. هر چه توضیح دادیم که این نظرخواهی همیشه از کسانی انجام میشود که سابقهای در نقد و ادبیات سینمایی دارند و کسی شما را در این عرصه به یاد نمیآورد، بیفایده بود. گفتیم علاوه بر سنت جهانی این گونه نظرخواهیها، در مجله فیلم هم نویسندگان پس از این که چند سال از نوشتنشان میگذشت مجاز به شرکت در این نظرخواهیها میشدند و پدرت بیش از همه اصرار بر این قاعده و روال داشت.
بیفایده بود و همچنان اصرار کرد، با این استدلال که: «من مدیر مسئولم.» و هر چه میگفتیم این نظرخواهی از منتقدان و نویسندگان است نه از مدیران مسئول، اصرار ادامه پیدا کرد. پس از سه روز کشمکش و تلاش نامبرده برای وارد کردن نظرهایش به فهرست برگزیدگان، و مقاومت ما، پویا مهرابی، در حضور تعدادی از همکاران در اتاق صفحهبندی فرمان به اخراج گلمکانی و یاری و شجریکهن داد!
از شرح جزییات بامزه ماجرا میگذریم. پس از دوسه روز، سرانجام با وساطت یکی از همکاران، او رضایت داد که مجله بدون ورود به نظرخواهی منتشر شود، اما به عنوان آخرین شماره. ما با توجه به شناختی که از نامبرده پیدا کردهایم، ادامه همکاری را مطلقا ناممکن میدانیم و او هم بر این تصور است که با در دست داشتن امتیاز انتشار ماهنامه فیلم، بدون توجه به حقوق معنوی دو شریک دیگر و سایر نویسندگان مجله، مالک مطلق آن است و میتواند شخصا دربارهاش تصمیم بگیرد. همان طوری که قانون، عنوان «فیلم» را متعلق به وارث مسعود مهرابی دانسته، منتظر میمانیم تا همان قانون درباره حقوق معنوی تاریخ فیلم برای دو شریک و بنیانگذار دیگرش تصمیم بگیرد.
بیهیچ تردیدی ما در میراث «فیلم» سهیم هستیم و در ادامه راه، «فیلم» هم جایی است که ما و نویسندگان آشنای مجله حضور داریم؛ حتی اگر قانون، این اسم را متعلق به دیگری بداند و ما با عنوان دیگری کارمان را ادامه بدهیم. فرصت برای تدارک شماره نوروز که از دست رفته، اما شماره بعدی مجله با نامی دیگر، اردیبهشت آینده با حضور فیلمیها منتشر میشود.. و – گفتیم و بارها تکرار کردیم که – کشتی به راهش ادامه میدهد.»
[ad id='39844']