ما در سریال فالکون و سرباز زمستان شاهد آن هستیم که شخیت جان واکر به جای شخصیت محبوب استیو راجرز به عنوان کاپیتان آمریکا جدید معرفی شد و این اقدام به مذاق طرفداران دنیای سینمایی مارول خوش نیامد و کار به جایی رسید که بازیگر نقش جان واکر بارها در شبکه های اجتماعی تهدید به قتل شد . اکنون به معرفی این شخیت در کمیک بوک های مارول می پردازیم با ما همراه باشید
«جان واکر» مردی بود که از بچه گی به کشور خودش عشق می ورزید و شیفته میهن پرستی بود. او زیر سایهی برادر بزرگتر خود مایک در شهری کوچک و خیالی در ایالت جورجیا بهنام «کاسترز گرُو» بزرگ شد. مایک یک قهرمان جنگ و خلبان هلیکوپتر بود که در هنگام خدمتش در ویتنام در سال ۱۹۷۴ میلادی درگذشت. از آنجا که والدین جان، مایک را بسیار تحسین می کردند و جان میخواست تا میراث برادرش را زنده نگهدارد، داوطلب خدمت در ارتش شد. ولیکن او در زمان صلح خدمت میکرد و بههمین علت هرگز به منطقهی جنگی نرفت تا همانطور که میخواست مانند برادرش قهرمان شود. طولی نکشید که او از ارتش ایالات متحده بهصورت محترمانه ترخیص شد و ناچار برای گرامی داشت یاد برادرش راهی متفاوت در پیش گرفت. بعدشم کلی هزینه کرد تا روش آزمایشاتی بشه و قدرت هاش افزایش پیدا کنه. اسم خودش را هم گذاشت «سوپر پاتریوت» اما بعدش تصمیم گرفت سخنران تظاهرات بشه! یعنی در راه پیمایی هایی که در آمریکا برگزار میشد بلندگو به دست میگرفت و درباره “آرمان های حقیقی” کشورش داد و فریاد میکرد! ضمنا به آرمان های کاپیتان آمریکا میتاخت و آنها را قدیمی و از مد افتاده مینامید. در نهایت اوضاع جوری رقم خورد که مقابل کاپیتان آمریکا قرار گرفت . سپس وقتی استیو راجرز در شماره ۳۳۲ از کمیک Captain America استعفا داد، جان واکر جانشین او شد. واکر یک کاپیتان آمریکای خشن بود و از کشتن دشمنان خود هیچ ابایی نداشت. این مساله باعث شد با استیو مشکل پیدا کنه. البته بعدها راجرز و واکر با هم صلح کردند. سپس وقتی استیو دوباره کاپیتان آمریکا شد، واکر هم هویت US Agent را برای خویش انتخاب کرد. تراژدی امان واکر را بریده است چون ابرشرورها پدر و مادرش را به قتل رساندند و دولت هم بارها ازش سو استفاده کرده. ولی با این این حال واکر هنوزم یک قهرمان میهن پرست یک دنده محسوب میشود!کلا همیشه اعتقاد داره که فقط خودش درست میگه. یک بار در کمیک های West Coast Avengers همچین بحث و دعوایی با «هاکای» کرد که دلمون برای هاکای سوخت!
۹- او قطب مخالف استیو راجرز است
جان واکر، توسط مارک گرونوالد خلق شد تا قطب مخالف استیو راجرز باشد. راجرز و واکر هردو نماد میهنپرستی آمریکایی هستند؛ اما جان واکر وجه تاریک شخصیت استیو راجرز است. راجرز یک ابرقهرمان میهنپرست است، در حالی که واکر بیشتر به یک ابرخبیث میهنپرست شبیه است. شخصیت راجرز تمام خوبیهای میهنپرستی را به نمایش میگذارد و شخصیت واکر تمام بدیهای آن را. استیو راجرز همیشه تلاش میکند تا کار درست را انجام دهد و فقط در مواقعی با دولت همکاری کند که خط فکری یکسانی داشته باشند؛ اما جان واکر هیچ مشکلی با تبعیت بیچونوچرا از دولت ندارد، حتی اگر مجبور باشد اخلاق را زیر پا بگذارد.
۸- او بازتابدهندهی سیاست های دوران ریاست جمهوری ریگان است
از آنجایی که جان واکر برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ و در اوج ریاست جمهوری «رونالد ریگان» در کمیک های مارول ظاهر شد ، شخصیت او سیاست آن دوران را منعکس میکند. پس از آنکه دولت نیکسون و جنگ ویتنام بیاعتمادی زیادی نسبت به دولت آمریکا ایجاد کردند، انتخاب ریگان نقطهی بازگشت ملیگرایی و میهنپرستی در آمریکا بود. شخصیت جان واکر محصول این دوران است و این فضای سیاسی را بازتاب میدهد . در یکی از داستانهای «چه میشد اگر…» که بین جان واکر و استیو راجرز درگیری شدیدی پیش آمده بود، این رونالد ریگان بود که با دخالت خود به این دعوا خاتمه داد.
۷- او قدرتهایش را از «کارگزار قدرت» گرفت
جان واکر، پس از ترخیص محترمانه از ارتش ایالات متحده، نمیدانست که باید با زندگی خود چه کند. سپس، یکی از دوستانش با او دربارهی شخصیتی مرموز در دنیای تبهکاران به نام کارگزار قدرت صحبت کرد که پیشازاین قدرتهای فوقالعادهای به افرادی که از او درخواست کرده بودند، داده بود. بنابراین، جان و دوستش برای دریافت تواناییهای فوقبشری با کارگزار قدرت ملاقات کردند. او توانایی، استقامت، سرعتعمل و مهارت جان را تا سطوح فوقبشری ارتقا داد و زمینه را برای تبدیل شدن جان واکر به ابرقهرمان معروفی بهنام «سوپر پاتریوت» فراهم کرد.
هرچند این امر جان را با بدهی سنگینی به کارگزار قدرت روبهرو ساخت که باز پرداختش بسیار دشوار بود. البته کارگزار قدرت را در حال حاضر یک شرکت خبیث در دنیای مارول به حساب می آورند.
۶- او خود را «آیندهی آمریکا» اعلام کرد
در شروع دورانی که جان واکر به هیبت ابرقهرمانی سوپر پاتریوت درآمده بود، او توانست حملهای تروریستی را در شهر واشنگتن دی. سی. خنثی کند. در این حمله، فردی بهنام «وارهد» قصد داشت بمبی هستهای را در بالای بنای یادبود واشنگتن منفجر کند؛ اما واکر خود را به آنجا رساند، وارهد را با ستارهای پرتاب شونده خلعسلاح کرد و حملهی او را متوقف ساخت. روزنامهی واشنگتن پست با انتشار گزارشی از این حادثه، واکر را یکشبه، به فردی مشهور تبدیل کرد. جان واکر درست در همین زمان که در مرکز توجه قرار گرفته بود، تصمیم گرفت تا خودش را بهعنوان «آیندهی آمریکا» اعلام کند. شانس زیادی وجود دارد که در سریال فالکون و سرباز زمستان به این داستان اشاره شود، زیرا در امسییو هنوز بنای یادبود واشنگتن بهصورت صحیح و سالم وجود دارد.
۵- شهرت او باعث جلب شدن توجه مشاور رئیس جمهور شد
اطلاعات مربوط به جان واکر در روزنامهی واشنگتن پست، گزارش تلویزیون ملّی از حملهی تروریستیای که او متوقف کرد و همچنین اظهارات او مبنی بر اینکه «آیندهی آمریکا» است، واکر را مورد توجه والری کوپر قرار داد. والری کوپر، در آن زمان، مشاور رئیس جمهور ایالات متحده بود؛ درنتیجه، این قدرت را داشت که از جان واکر قهرمانی سرسپردهی دولت بسازد. او در اولین فرصتی که بهدست آورد، دقیقاً همین کار را انجام داد. والری کوپر در کمیکها، بیشتر بهخاطر فعالیتش بهعنوان رابط بین دولت ایالات متحده و جامعهی جهش یافتههای آمریکا شناخته میشود؛ ولی همیشه بخش جداییناپذیری از داستانهای جان واکر بوده است.
۴- او بهعنوان کاپیتان آمریکای بعدی انتخاب شد
در کمیکها، وقتی به استیو راجرز دستور داده شد که باید مستقیماً به کمیسیون نظارت بر فعالیتهای فوقبشری پاسخگو باشد، او بهخاطر اینکه احساس میکرد با این کار هویت نمادین «کاپیتان آمریکا» کمرنگ خواهد شد، تصمیم گرفت این نامونشان را کنار بگذارد. بنابراین، انتخاب اینکه چه کسی کاپیتان آمریکای بعدی باشد، برعهدهی دولت ایالات متحده قرار گرفت. دولت فهرست کوتاهی داشت که به نیک فیوری و سم ویلسون خلاصه میشد؛ اما هیچ کدام انتخاب نشدند. نیک فیوری نمیخواست از نقش خود بهعنوان رئیس سازمان شیلد صرفنظر کند و سم ویلسون هم انتخاب نشد زیرا دولت فکر نمیکرد که مردم برای پذیرش یک کاپیتان آمریکای سیاه پوست آماده باشند. در همین زمان، جان واکر که در خبرها مورد توجه قرار گرفته بود، توجه دولت را به خود جلب کرد و بهعنوان کاپیتان آمریکای بعدی انتخاب شد.
۳- او دچار فروپاشی روانی شده بود
هنگامی که جان واکر کاپیتان آمریکا شد، اولین مأموریت او این بود که مسئولیت مقابله با گروهی شبهنظامی بهنام «دیدهبانان» را بهعهده بگیرد. سپس، بعد از اینکه گروه دیدهبانان والدین او را کشتند و با فشار کمیسیون نظارت بر فعالیتهای فوقبشری نتواست در مراسم خاکسپاری آنها شرکت کند، دچار فروپاشی روانی شد.
پس از این فروپاشی روانی، عنوان کاپیتان آمریکا به استیو راجرز بازگردانده شد و دولت بهدروغ ادعا کرد که جان واکر بهقتل رسیده است. پسازآن، واکر را هیپنوتیزم کردند تا فکر کند پدر و مادرش هنوز زنده هستند و نام «جک دانیلز» را به او دادند. او مرگ پدر و مادرش را تا سالها بعد که به حرفهی ابرقهرمانی بازگشت بهیاد نیاورد.
۲- تبدیل شدن به مامور آمریکا (U.S Agent)
جان واکر، اندکی پس از اینکه عنوان کاپیتان آمریکا از او گرفته شد و بهصورت جعلی گفته شد که کشته شده است، با نام مستعار جدیدِ «یو. اس. ایجنت» مجدداً به حرفهی ابرقهرمانی بازگشت. او بهعنوان یو. اس. ایجنت، دوباره با کمیسیون نظارت بر فعالیتهای فوقبشری شروع به همکاری کرد و مأمور شد تا از انتقامجویان ساحل غربی و ویژن مراقبت کند. همانطور که میدانیم ویژن در سریال وانداویژن زنده شده است و این احتمال وجود دارد که نقش وایات راسل به عنوان یو. اس. ایجنت در سریال فالکون و سرباز زمستان به سمت این داستان پیش برود. البته هیچچیزی از مارول بعید نیست و احتمال دارد که داستان جان واکر در این سریال اینقدر هم شبیه به منبع اصلی نباشد
.
۱- او یک دست و یک پای خود را از دست داد
جان واکر، در طی رویداد محاصره برای مقابله با نورمن آزبورن اعلام آمادگی کرد. او در شمارهی ۳۶ از کمیک «انتقامجویان قدرتمند» تلاش کرد تا نیزهی اودین را از دست گروه «تاندربولتس» نجات دهد؛ اما در این مبارزه شکست سختی خورد و شخصیت خبیثی بهنام نیوک با استفاده از این سلاح، یک دست و یک پای او را قطع کرد. پس از زندانی شدن نورمن آزبورن، جان واکر نیز بهخاطر تقدیر از خدماتش، سرپرست جدید زندان فوق امنیتی «رَفت» شد. او هیچگاه حاضر نشد تا به جای دست و پای از دست رفتهاش از اعضای مصنوعی استفاده کند و ثابت کرد که حتی روی ویلچر هم میتواند حریف قابلی برای دشمنانش باشد.او بعدها و پس از این که بهطور معجزهآسایی تمام زخمهایش التیام یافت، به فعالیتهای قبلی خود بازگشت.