[quote]اگر در این سالها با چراغ به دنبال یک فیلمتر و تمیز و با داستانی سرراست هستیم، آن سالها یعنی در دهه ۹۰ میلادی، سینما در اوج بود، انگار اصلا زندگی همان سالها به اوج رسیده و تمام شده، این مطلب را ببینید حاوی چند پیشنهاد درجه یک از آن سالهاست.[/quote]
فارست گامپ / Forrest Gump
«فارست گامپ» ساختهی رابرت زمکیس پیش از آن که یکی از برترین روایتهای تاریخ سینما نام بگیرد یا به سبب الگوهای ساده، اما قدرتمند داستانیاش ستایش شود، یکی از همان آثار جذابی است که یگانگی مدیوم سینما در برابر هر قالب داستانگویی هنری دیگری را به شکلی زیبا و تماما غیرقابل انکار یادآور میشود.
«فارست گامپ» روایتگر داستان یک شخصیت کندذهن با مهارت خارقالعاده ریاضی است که در کلیدیترین رویدادهای قرن بیستم از جنگ ویتنام گرفته تا ترور جان. اف. کندی رئیسجمهوری اسبق آمریکا حضور دارد. این اثر به دومین فیلم پرفروش سال ۱۹۹۴ تبدیل شد و ۶ اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردان و بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد.
سکوت برهها/ The Silence of the Lambs
«سکوت برهها» ساخته جاناتن دِمی فیلمنامه تد تالی بر اساس داستانی از توماس هاریس، در روز ولنتاین سال ۱۹۹۱ اکران شد؛ اثری که بدون شک یکی از فیلمهای نادر، خلاقانه و بسیار پیشروتر از استانداردهای زمانهاش بود. در این فیلم کلاریس دانشجوی جوانی است که در کادر سازمان اف. بی.ای به کار و تحصیل اشتغال دارد و در پی قاتل خطرناکی است که زنها را به طرز فجیعی میکشد.
«سکوت برهها» پنج جایزه اسکار، یک جایزه گلدن گلوب و دو جایزه بفتای انگلیس را به خود اختصاص داده و بارها در سینماهای جهان و شبکههای تلویزیونی کشورهای مختلف نمایش داده شده است. «سکوت برهها» بدون حضور در ژانر ترسناک کاری میکند که بعضی وقتها موقع تماشایش عرقی سرد را بر پیشانیتان احساس کنید.
مسیر سبز/ The Green Mile
«مسیر سبز» به کارگردانی فرانک دارابونت که براساس رمانی از استیون کینگ ساخته شده است. «پاول اجکام» سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» است که به اتهام قتل به اعدام محکوم شده است و توانایی حرف زدن را به خوبی ندارد، در خود فرو رفته، با اعتماد به نفس پایین و از نگاهی یک انزواطلب اجتماعی است، ولی قلب رئوفی دارد و انسان با محبت است.
این فیلم با زمانبندی طولانیاش و با تبدیل کردن مایکل کلارک دانکن در نقش «جان کافی» به یک ستاره شناخته میشود. «مسیر سبز» درست همانطور که خود کینگ در کتابش توصیف میکند ما را به جلوی دروازهی جهنم میبرد. «مسیر سبز» یکی از معدود اقتباسهای استیون کینگ است که خودش هم از تماشای فیلم لذت برد.
شجاع دل / Braveheart
«شجاع دل» به نویسندگی رندال والاس و کارگردانی مل گیبسون، داستان یک جنگجوی اسکاتلندی به نام ویلیام والاس را روایت میکند که رهبری اسکاتلندیها را در نخستین جنگهای استقلال طلبی علیه نیروهای انگلستان به رهبری ادوارد یکم، معروف به ادوارد پادراز بر عهده دارد. «شجاع دل» پس از نمایش موفقیت آمیز در سال ۱۹۹۵ و با وجود جنجالها و مخالفتهایی که در رابطه با این اثر درگرفت، در نهایت ۵ جایزه اسکار شامل جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، بهترین چهره پردازی و بهترین تدوین صدا را از آن خود کرد.
از جمله بازیگران فیلم میتوان به مل گیبسون، پاتریک مکگوئن، برندن گلیسون اشاره کرد. یکى از امتیازات بارز فیلم، شخصیت پردازى آن است، مل گیبسون به رغم شخصیت هاى متعددى که در فیلم خود دارد، موفق شده که هر یک از آنها را به خوبى پردازش نماید.
رفقای خوب/ Goodfellas
«رفقای خوب» به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و با نویسندگیِ خود او و نیکولاس پِلِجی که به ترتیب امتیازهای ۹۵ و ۸۹ را در وبسایتهای راتنتومیتوز و متاکریتیک دریافت کرده، توسط راجر ایبرت به عنوان مهمترین فیلم دههی نود میلادی و برترین اثر گانگستری تمام تاریخ سینما خطاب شده است. این فیلم برنده یک جایزه اسکار و شش جایزه دیگر شد همچنین نامزد دریافت پنج اسکار دیگر هم بوده. داستان فیلم «رفقای خوب»، به زندگی یک گانگستر خبرساز در دهه ۹۰ میلادی میپردازد؛ یعنی هنری هیل. فیلم از دوران نوجوانی هیل آغاز میشود و علاقه او را به این حرفه نشان میدهد.
در جایی از فیلم، هنری میگوید که تبدیل شدن به یک گانگستر برایش حتی از رئیس جمهور شدن هم خواستنیتر است! اسکورسیزی در «رفقای خوب» در کنار ستایشی که از دنیای ظاهری گنگسترها به عمل میآورد، با هجو آنان، وجه خبیث شخصیتشان را نمایش میدهد. از این وجه، او به لحنی کاملا شخصی و در بسیاری جاها انتزاعی در بیان گنگسترها دست مییابد.
ویل هانتینگ نابغه/ Good Will Hunting
«ویل هانتینگ نابغه» به کارگردانی گاس ون سنت بر اساس فیلمنامهای از دیمون و افلک با بازی درخشان رابین ویلیامز به یکی از آثار موفق سال ۱۹۹۷ تبدیل شد و ستارگان جوانش مت دیمون و بن افلک را به اوج افتخار و کسب اسکار رساند. «ویل هانتینگ» مستخدم بیست سالهی انستیتوی تکنولوژی ماساچوست، ذهنی فوق العاده خلاق دارد و «پروفسور لامبو» استاد ریاضیات کالج، به نبوغ او در ریاضی پی میبرد.
«ویل هانتینگ نابغه» اثری اجتماعی و روانشناسی ورای داستانی زیبا و پرتحرک است. فیلم درباره اراده آزاد انسان است. ارادهای که سیستم نتواند دستکاریاش کند یا فریبش دهد. بهطور حتم باید نابغه بود که در این سیستم طراحی شده گیر نیفتی و بتوانی خواست حقیقی خودت را برای حضور در این جهان کشف کنی.
رستگاری در شاوشنک/ The Shawshank Redemption
«رستگاری در شاوشنک» به کارگردانی فرانک دارابونت، از روی کتابی با نام «ریتا هیورس: رستگاری در شاوشنک» نوشتهی استفن کینگ، ساخته شد. فیلم «رستگاری در شاوشنک» داستان یک کارمند بانک ساده بهنام اندی دوفرین را بهتصویر میکشد که بهدلیل جرمی که مرتکب نشده به حبس محکوم میشود و در زندان با شخصیت رِد آشنا و یک رابطهی قوی میان آنها شکل میگیرد.
این فیلم در سال ۱۹۹۴ به سالنهای سینما راه پیدا کرد، اما در بلیتفروشی شکست خورد. بعدها استقبال از فیلم به حدی زیاد شد که همه رکوردهای فروش نسخههای فیزیکی فیلمها توسط «رستگاری در شاوشنک» شکسته شد.
پالپ فیکشن/ Pulp Fiction
«پالپ فیکشن» فیلمی به کارگردانی کوئنتین تارانتینو است که در سال ۱۹۹۴ پس از نخستین نمایش خود در جشنوارهی کن، ضمن جلب تحسین گستردهی منتقدان، جایزهی نخل طلا را از هیئت داوران به ریاست کلینت ایستوود دریافت کرد. این فیلم در ادامه پس از نمایش در آمریکا، با استقبال بسیار خوب تماشاگران همراه شده و در انتهای سال، نامزد دریافت ۷ جایزهی اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد که در نهایت، جایزهی اسکار بهترین فیلمنامهی اوریجینال را از آن خود کرد.
«پالپ فیکشن» تعریف کاملی از دهه ۱۹۹۰ است. حتی خیلیها معتقدند «پالپ فیکشن» بهترین فیلم این دهه است، حتی بهترین هم نباشد، قطعا جزء پنج فیلم اول هست. «پالپ فیکشن» شاهکاری است در عصر بیل کلینتون و گروه موسیقی نیروانا.
بیمار انگلیسی / The English Patient
«بیمار انگلیسی» محصول سال ۱۹۹۶ ساختهی آنتونی مینگلا یکی از پرافتخارترین فیلمهای تاریخ جوایز اسکار است. این فیلم که رالف فاینس، ژولیت بینوش و ویلم دفو به عنوان بازیگران اصلیاش هستند، نامزد ۱۲ جایزهی اسکار در شصت و نهمین مراسم جوایز آکادمی شد که سه چهارم این نامزدیها تبدیل به جایزه شدند، از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش مکمل زن. فیلم از روی رمانی به همین نام اقتباس شده که در سال انتشارش یعنی ۱۹۹۲ توانست جایزه بوکر را از آن خود کند.
«بیمار انگلیسی» در مورد خلبانی گمنام با بازی رالف فاینز است که دچار سانحه میشود و در شمال آفریقا سقوط میکند. این خلبان که حافظهی خود را از دست میدهد، با نام «بیمار انگلیسی» به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده میشود. «بیمار انگلیسی» یکی از جدیترین و قدرتمندترین روایتهای عاشقانه است که از اجراهایی بی عیب و نقص، دیالوگهای هوشمندانه، دوربینی روان و پرصلابت و ارتباطهای حسی بهره میبرد.
فهرست شیندلر/ Schindler’s List
«فهرست شیندلر» فیلمی آمریکایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است. این فیلم تلخ بر پایه داستان واقعی مقطعی از زندگی اسکار شیندلر، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب میکند تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیشتری بدست آورد. فیلم بر پایه کتاب «شیندلرز آرک»که برنده جایزه بوکر شده، ساخته شده است. «فهرست شیندلر» توانست جوایز بسیاری از جمله جایزه اسکار بهترین فیلم و جایزه اسکار بهترین کارگردانی را به دست بیاورد.
«فهرست شیندلر» تنها فیلم سیاه و سفیدی است که جایزه اسکار بهترین فیلم را بعد از سال ۱۹۶۰ بدست آورده است. در این فیلم لیام نیسون، بازیگر ایرلندی در نقش اسکار شیندلر، بن کینگزلی، بازیگر بریتانیایی در نقش اسحاق اشترن، حسابدار شیندلر و رالف فینس، بازیگر بریتانیایی در نقش آمون گوت بازی کردند. اثری کم نظیر از کارگردان شهیر سینما استیون اسپیلبرگ که البته به مانند سایر کارهای او از جنبه سیاسی عاری نیست، اما به هر حال آثار نبوغ و کاردانی او را میتوان در این اثر سیاه و سفید مشاهده کرد.
[ad id='39844']