نقد سریال زیر پای مادر و نفس
قصد داشتیم مصاحبه ای مفصل با این نویسنده داشته باشیم و نقدها را با خودش در میان بگذاریم اما به دلایلی امکانش فراهم نشد برای همین هم بدون حضور این نویسنده ابهامات، سوالات و نقدهایمان را مطرح کردیم.
تحلیل سریال زیر پای مادر سعید نعمت الله
چهار دلیل برای این که معتقدیم «زیر پای مادر» سریال خوبی نیست
بیش از اندازه تلخ: حتی در بدترین شرایط زندگی هم یک سری اتفاق خوب و مثبت وجود دارد که آدم ها را دلخوش کند. اما معلوم نیست چرا در «زیر پای مادر» همه چیز تا این حد سیاه و تیره است. مخاطب با یک سری شخصیت عصبی، شکست خورده، غمگین و خانه خراب رو به روست که انگار قرار نیست آرامشی در زندگی شان تجربه کنند. همه درگیر بحران هایی هستند که شاید در شرایط عادی چندان هم بحران به نظر نرسند یا خیلی راحت تر از چیزی که می بینیم قابل حل باشند. اما سریال ترجیح می دهد این بحران و تلخی را به طرز اغراق شده ای بزرگ جلوه دهد.
چرا داد می زنید؟ «زیر پای مادر» برای مناسبت رمضان در نظر گرفته شده و بعد از افطار و مناجات روی آنتن می رود. طبیعتا انتظار می رود یک مقدار به آرامش روحی روزه داران هم کمک کند اما نکته بارز این سریال، دعوا و جنجال و پرخاشگری است. شخصیت ها مدام برای هم شاخ و شانه می کشند، مدام سر هم داد می زنند، مدام دل شان می خواهد آن یکی را سر جایش بنشانند. نتیجه اش هم این می شود که ساعت های بعد از افطار در منزل مخاطبان به جای آرامش و حس خوب، صرف شنیدن یک سری داد و هوار می شود.تحلیل سریال زیر پای مادر سعید نعمت الله
دیالوگ های طولانی: درست است که استفاده از دیالوگ های طولانی و پیچیده، جزو ویژگی های بارز فیلمنامه های سعید نعمت الله است اما این طولانی بودن و پیچیدگی وقتی از حد بگذرد از یک جایی به بعد آزاردهنده می شود. اینکه بازیگران در یک لوکیشن ثابت کنار هم بنشینند و یک حرف معمولی را یک ربع طول بدهند که اسمش نمی شود سبک نویسندگی! پس اینجا کارگردانی به چه کاری می آید؟ در سریال زیر پای مادر، دیالوگ و تصویر در اختیار هم نیستند. همه چیز بر پایه دیالوگ می چرخد و شباهت زیادی به نمایش رادیویی پیدا کرده.تحلیل سریال زیر پای مادر سعید نعمت الله
تحلیل سریال زیر پای مادر سعید نعمت الله
شخصیت های اغراق شده: شخصیت های سریال «زیر پای مادر» رئال و قابل درک نیستند. انگار در دنیای دیگری زندگی می کنند و ما نه با شیوه زندگی شان ارتباط برقرار می کنیم و نه حرف زدن شان را می فهمیم. مثلا رخساره نمونه بارز یک فرشته است که حتی یک اشتباه هم در زندگی اش ندارد. کبابی و قاچاقچی فلسفی صحبت می کنند و حرفه ای شان از دل کتاب های ادبی بیرون می آید. برادرها هنوز یقه پاره می کنند و همه چیز طوری پیش می رود که مخاطب گمان می کند دارد کاراکترهای فیلمفارسی های قدیمی را در بستر ناملموس فلسفی تماشا می کند.
این شخصیت های تکراری
واکاوی تشابه میان کاراکترهای سریال زیر پای مادر با سایر سریال هایی که به قلم سعید نعمت الله نوشته شده اند.
اگر به دیالوگ های طولانی و داد و هوارها و فضای تلخ سریال «زیر پای مادر» کاری نداشته باشیم و هیچ نقدی هم به آن هاوارد نکنیم از یک مسئله نمی توانیم راحت بگذریم؛ اینکه تمام کاراکترهای سریال، یک جورهایی برایمان آشنا هستند. سعید نعمت الله از یک طرف تمایل زیادی به استفاده از بازیگرهای تکراری کارهای قبلی اش دارد و از طرف دیگر به یک سری کاراکتر ثابت در کارهایش وفادار است.تحلیل سریال زیر پای مادر سعید نعمت الله
اگر کاراکترهای سریال «زیر پای مادر» را کنار هم فهرست کنیم، متوجه می شویم که هرکدام از آنها به لحاظ ویژگی های درونی و رفتاری و جایگاهی که در خانواده و اجتماع دارند، برایمان آشنا هستند. چون بارها و بارها مشابه شان را در کارهای خود نعمت الله دیده ایم و با سرگذشت شان آشنایی داریم.تحلیل سریال زیر پای مادر سعید نعمت الله
وقتی رخساره را می بینیم بدون این که بخواهیم ذهنمان یکراست می رود سراغ مدینه. از خلیل یاد همان پدرهای متعهد و تنهای سریال های دیوار، پشت بام تهران و مادرانه می افتیم. اشکان را قبلا در سریال های دیوار و مدینه دیده ایم و اسماعیل نفر اصلا برایمان ناشناخته نیست. تشابه هرکدام از کاراکترهای سریال را با سایر سریال های این نویسنده بررسی می کنیم.نقد سریال زیر پای مادر و نفسرخساره؛ پریوش نظریه
آتنه/ بهناز جعفری
خلیل/ کامبیز دیربازنقد سریال زیر پای مادر و نفس
اسماعیل نفر؛ مهدی سلطانی
اشکان؛ مجید نوروزی
بابا بیژن؛ بهزاد فراهانینقد سریال زیر پای مادر و نفس
صدرا؛ علیرضا آرا
عمو بهرام؛ مجید واشقانی
نقد سریال زیر پای مادر و نفس
سحر عصرآزاد با اشاره به سریال «زیر پای مادر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی که در شب های ماه رمضان از شبکه یک پخش می شود، گفت: در کنار هم قرار گرفتن سعید نعمت الله و بهرنگ توفیقی منجر به یک اتفاق جدید از این دو فرد که ما از آنها سابقه ای ذهنی داریم نشده است و البته سبک نعمت الله روی این کار سنگینی می کند که به عنوان یک ویژگی محسوب می شود.
وی ادامه داد: این نویسنده سبک و سیاق خودش را در جهان بینی و کلیت کار قالب کرده و حتی هویت کارگردانی بهرنگ توفیقی را تحت تاثیر قرار داده است و آنچه که بیشتر ما را درگیر می کند و در سریال به چشم می آید شخصیت پردازی های خط کشی شده و دیالوگ های شاعرانه و روند داستانی تا حد زیادی پیش بینی شده نعمت الله است.
این منتقد سینما و تلویزیون اظهار کرد: نعمت الله نویسنده خوبی است و همیشه هم کارش بیشتر از دیگر کارهایی که همزمان با آثار وی روی آنتن میرود، به چشم آمده است. او لحن و بیان خودش را در نگارش دنبال می کند که این خیلی اتفاق خوبی است اما یک نکته وجود دارد که مخاطب امروز در معرض سریال های کشورهای مختلف است و دیگر یک سبک، یک لحن و… برایش راضی کننده نیست و حتی اگر ما نعمت الله را به خاطر سابقه اش، شخصیت پردازی و دیالوگ دوست داریم انتظار هم داریم که ویژگی جدیدی هم در آثارش ببینیم اما «زیر پای مادر» را نمی توان به عنوان یک کار منحصر به فرد در نظر گرفت.نقد سریال زیر پای مادر و نفس
وی با اشاره به جزییات بیشتری از شخصیت آتنه یادآور شد: آتنه فرزندش را ترک کرده و مادر بی مسئولیتی بوده که خودش هم واقف است اما آدم ها دائم این گذشته را به یاد می آورند و منفی بودن این زن خیلی گل درشت شده است.
عصرآزاد تصریح کرد: خاکستری بودن شخصیت ها فقط در تعریف اولیه در نظر گرفته شده و در روند کلی و پرداخت مجموعه اجرایی نشده است. خلیل به عنوان قطب مثبت و آتنه به عنوان قطب منفی دیده می شود که اگرچه تقابلی کلاسیک در درام است اما سطح سریال را پایین آورده است و نگاهی کهنه و نخ نما دارد.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره دیالوگ های سریال نیز اظهار کرد: این دیالوگ ها گاهی به شعر نزدیک است و گاهی به شعار که اگرچه قشنگ است ولی وقتی می بینید از جوان تا بزرگسال در این سریال همه با شعر حرف می زنند و از ضرب المثل و ایهام استفاده می کنند با منطق رئالیستی کار جور در نمی آید.
این منتقد سینما و تلویزیون در ادامه درباره سریال «نفس» که این شب ها به کارگردانی جلیل سامان در شبکه سه پخش می شود، اظهار کرد: اینکه کارگردانی تمی را در چند مجموعه دنبال کند اشکالی ندارد اما اگر تم مشترک قصه ها و موقعیت ها تکرار شوند و وجه جدیدی نداشته باشد مخاطب با اثر نو رو به رو نیست.
وی با اشاره به اینکه در چند سال اخیر سینما نیز به موضوع سازمان مجاهدین و منافقان پرداخته است، اظهار کرد: فیلم های مشابهی داریم در سینما که وقتی خواستند به سازمان مجاهدین بپردازند سراغ دوراهی های عاشقانه رفته اند. پرداختن به این بستر دراماتیک و نگاه به این گروهک براین اساس آنقدر محدود است که باعث می شود فیلمساز به تکرار بیفتد.
عصرآزاد اضافه کرد: هوشمندی محمدحسین مهدویان در «ماجرای نیمروز» این بود که همه توجهش را به یک عملیات واقعی اختصاص داد و قصه عاشقانه را کمرنگ کرد. فیلمسازان می خواهند یک قصه عاشقانه را در بستر سیاسی بگویند و انگار ناچار هستند که به همین ارتباط یک چریک با دختری از طبقه مرفه یا عام جامعه بپردازند.
وی عنوان کرد: البته شاید بخش اصلی این ماجرا به ممیزی ها برمی گردد که در پرداختن به سازمان مجاهدین و منافقان محدودیت وجود دارد. با این حال «نفس» جز اینکه یک سه گانه را کامل می کند چه ویژگی های دیگری دارد که در کنار سریال های «پروانگی» و «ارمغان تاریکی» قرار بگیرد؟
این منتقد سینما و تلویزیون با اشاره به ویژگی های سریال «نفس» گفت: متاسفانه ما از سریال ها وجه غافلگیری را گرفته ایم و مخاطب با قصه نو و جذابی مواجه نیست. ما در «نفس» بازسازی دهه ۵۰ را با منش و رفتار و نوع لباس و موسیقی این دهه می بینیم که البته همه اینها بزک کار است و اصل درام و قصه ای است که باید مخاطب را جلب کند.
عصرآزاد با اشاره به بعضی کلیشه ها در سریال «نفس» عنوان کرد: ناهید در این سریال کنش ها و واکنش های قابل پیش بینی دارد و یا ترس ها و نگرانی های پدر و واکنش او در برابر چریک برای مخاطب قابل پیش بینی بود که اینها تا حدی قصه را به سمت کلیشه ها برده است.نقد سریال زیر پای مادر و نفس
وی در پایان با اشاره به انتخاب بازیگرها اظهار کرد: با این حال بازیگران این سریال خوب انتخاب شده اند و دو نقش اصلی این کار سارا سعیدی و علیرضا کمالی بازی قابل قبولی از خود نشان دادند.