[quote]«درخونگاه»برای اکران دچار مشکلاتی شود، ای طور که حمله مشترک فراستی و کیهان به این فیلم و با این ادبیات آشنا انجام گرفت، شاید باید منتظر توقیف و یا حداقل تعدیل «درخونگاه» باشیم.[/quote]
مسعود فراستی درباره «درخونگاه» گفته بود:
«آدمهای فیلم عجیب و غریب و توهینآمیز هستند و یک تصویر چرک از آدمها نشان میدهد. یک تفکر کثیف پشت این فیلم است که دارد از جامعه انتقام میکشد و جایی برای دفاع نمیگذارد. من باورم نمیشود فیلمی این قدر بد، توهینآمیز و شرمآور ساخته شود.»
کیهان هم در شماره امروز نقدش را با «بنفشه آفریقایی» شروع می کند و بعد به «درخونگاه» می رسد:
فیلم «بنفشه آفریقایی» علاوه بر ضعف ساختاری، درباره رابطه عاطفی یک زن متأهل و سالخورده با شوهر سابقش است!
در فیلم «در خونگاه» در کنار نمایش چهره ای منفی و سیاه از بسیجی ها و متدینین، یک زن بدکاره به عنوان منجی و فردی مثبت جلوه یافته است. گفتنی است کارگردان فیلم یاد شده در حضور خبرنگاران صراحتا به هشت سال دفاع مقدس و خون شهدا اهانت کرد و دستاورد دفاع مقدس را هیچ معرفی نمود.
نقد فیلم درخونگاه
عنوان فیلم ربط زیادی به محله درخونگاه ندارد به خصوص جایی که امین حیایی در تعقیب داماد خانواده سر از گاوداری و ریل راهآهن در میآورد احتمالا اهالی درخونگاه را شگفتزده میکند. امکان دارد این اسم به مفهوم قربانگاه یا مسلخ به کار رفته باشد.
فیلم از سال ١٣٧٠ شمسی شروع میشود اما ارجاعها به دهه شصت بر میگردد. مانند سریال اوشین که سال هفتاد تمام شده بود یا سریال افسانه سلطان و شبان که متعلق به اوایل دهه شصت است یا تاکسی نارنجی که در سال هفتاد دیگر نارنجی نبود. اسعدی داماد آقای مهدی هاشمی است و احتمالا برای ادای دین به پدر زنش بخشی از حضور او در سریال سلطان و شبان را در فیلم گنجانده. فیلمنامه، داستان و ماجرایی چند خطی بیشتر ندارد، گره اول اواسط فیلم افشا شده و هیچ وقت هم گشوده نمیشود. بازیها سراسر خوب و عالی انجام شده و نقطه قوت فیلم فیلمبرداری عالی تورج اصلانی است. برخلاف دو فیلم قبلی و بسیاری از فیلمهای ایرانی فیلمبرداری دارای عمق میدان و نماهای لانگشات و کادرهایی عکاسی شده است. فیلم به مسعود کیمیایی پیشکش شده و سعی شده شبیه به آثار او باشد، شباهتهایی به کاراکترهای فیلم گوزنها دارد اما متاسفانه فاقد قهرمان و شخصیت اصلی عاجز از حل مشکلاتش و صرفا واکنشگر است. تنها شخصیت کنشگر و به دردبخور فیلم یک فاحشه است که در انتها شخصیت حرمانزده فیلم را به خانهاش پناه میدهد.
با توجه به تاکید بر سیگار بهمن و چراغانی همراه با پرچم در کوچه به مناسبت ٢٢ بهمن شاید بتوان برداشتهای سیاسی هم از فیلم داشت…