به نظر ما ترامپ سهامدار توییتر است که مدام مردم را به آنجا حواله میدهد. کاسب است دیگر؛ گفته هر کلیک یک پنی. به قول دکتر گوگل ترنسلیتور؛ One click, one penny.
یعنى حواستان باشد شما که میخواهید ترامپ با سر به زمین بخورد، با هر کلیک ترامپ را پُرترامپ میکنید. بعد هم ترامپ میگوید نگران مردم جهان است، درحالىکه علائمى که ترامپ دارد خانوادهاش را نگران کرده. شما فکر کنید یک بچه داشته باشید که صبح تا شب توى اینترنت به این و آن فحش بدهد و مردم را تهدید کند، بین خودش و دیگران دیوار بکشد، روى هر چیزى که دارد اسمش را با ماژیک بنویسد مثل برج ترامپ، خانه سفید ترامپ، دیوار ترامپ.
حالا شما چنین بچهاى داشته باشید نگرانش نمیشوید؟ بعد هم ترامپ را جدى نگیرید. ما تجربهاش را داریم. وقتى هى بگویید فلانى کارش را بلد نیست و پرزیدنت خوبى نیست، فلانى مدام تلاش میکند یک کارهاى عجیبى کند که نشان بدهد خیلى کاربلد است و مشکل دقیقا از اینجا شروع میشود. مثل اینکه چوب کبریت بلندتر افتاده باشد به کسى که فرق رنگ قرمز و آبى و سفید را نمیداند، بعد قرار باشد او بمب را خنثی کند! او میگوید سیم آبى را میخواهد قطع کند تا بمب خنثی شود و همه نجات پیدا کنیم، اما ما معتقدیم باید سیم قرمز را قطع کرد. طرف با اعتمادبهنفس میگوید شما نمیفهمید و من میفهمم، بعد با لبخند به دوربین دست میبرد و سیم مشکى را قطع میکند و همه منفجر میشویم! بعد از فاجعه ازش میپرسى چرا سیم مشکى را قطع کردى؟ تو که گفته بودى آبى را میخواهى قطع کنى. او کاملا حقبهجانب تقصیر را مىاندازد گردن رسانهها و میگوید من سیم آبى را قطع کردم، ولى رسانهها سیاهنمایى کردند. آه… مردم آمریکا… آقاى ترامپ را سر لج نندازید. ما آقاى احمدىنژاد را انداختیم، هنوز جاش درد میکند.
وصیت
سوفیا… عشق من… یک نفر سنگ را مىاندازد ته چاه و مردم گاهى به یک نفر رأى میدهند که صدها عاقل هم نمیدانند چه گلى به سر بگیرند. مثل من که عاشق تو شدم و با خودم دارم لج میکنم. قربان تو؛ عاشق لجوج تو؛ میدون دوم.