بیوگرافی و سوابق آتاتورک پدر ترکیه مدرن

[ad id='39844']

[quote]آتاتورک می دانست که اگر مردم ترکیه بتوانند با یکدیگر برای مخالفت با وی متحد شوند همه این اصلاحات بیهوده خواهدبود. خطر بزرگ تر از این دستور تاریخ ترک ها بود، تاریخی که از سال ۹۰۰ با اسلام درآمیخته شده بود. [/quote]

تصمیم امپراتوری عثمانی برای ورود به جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۱۴ تبدیل به اشتباه وحشتناکی شد. امپراتوری عثمانی که از سوی یک دیکتاتوری به رهبری سه پاشا رهبری می شد، تصمیم گرفت که به طور یک طرفه وارد جنگ جهانی دوم شود و در این جنگ در جبهه آلمان و مقابل انگلیس، فرانسه و روس ها قرار بگیرد.
امپراتوری عثمانی از جنوب مورد هجوم بریتانیا قرار گرفت و از شرق نیز مورد هجوم روس ها قرار گرفت و از سمت غرب نیز این یونانی ها بودند که به این امپراتوری حمله کردند. در سال ۱۹۱۸ زمانی که جنگ به پایان رسید، امپراتوری عثمانی ت۳قسیم شده بود و از سوی متحدان پیروز در جنگ مورد اشغال قرار گرفت و تنها مناطق مرکزی آناتولی بودند ه تحت کنترل ترک ها باقی ماندند.
این آناتولی مرکزی بود، جایی که مصطفی کمال به یک قهرمان ملی برای ترک ها تبدیل شد. یک افسر ارتش عثمانی توانست رهبری خوبی از خود در جنگ ها نشان دهد؛ به ویژه در جنگ قالی پولی، جنگی که عثمان های به دنبال آن بودند که با تهاجم بریتانیا به استانبول به عنوان پایتخت وقت ترکیه مقابله کنند.
با این حال پس از جنگ کمال اولویت هایش را اعلام کرد. اصلی ترین هدف او تاسیس ترکیه ملی گرا با هدف متحدکردن مردم ترکیه بود. برخلاف امپراتوری چندقومیتی و متفاوت عثمانی، هدف کمال تشکیل کشوری یکپارچه براساس هویت ترکی بود.
دیدگاه تکان دهنده مصطفی کمال درباره تاریخ اسلام موجب پیشبرد دستور کار ملی گرایانه وی در قبال ترکیه بود. وی با استفاده از هیات ترکی به عنوان یک نقطه عطف تلاش کرد تا افسران نظامی عثمانی را تحت فرماندهی خود در جنگ استقلال ترکیه در اوایل دهه ۱۹۲۰ و بیرون راندن نیروهای اشغالگر یونانی، انگلیسی و فرانسوی متحد کند.
در سال ۱۹۲۲ کمال به دنبال آزاد کردن کامل ترکیه از کنترل نیروهای خارجی و استفاده از این فرصت برای تاسیس جمهوری مدرن ترکیه به مدیریت مجلس ملی در آنکارا بود. در راس دولت جدید ترکیه یک رییس جمهور حضور داشت که از سوی این مجلس انتخاب می شد. انتخاب طبیعی این مجلس مصطفی کمال بود؛ کسی که قهرمان جنگ استقلال و اکنون دیگر عنوان «آتاتورک» پدر ترک ها را یدک می کشید.
لغو سلطنت عثمانی و خلافت
ابتدا به نظر می رسید که دولت جدید ترکیه نقش دولت عثمانی به عنوان نگهدارنده اسلام را به ارث برده بود. قانون اساسی جدید ترکیه که از سوی مجلس عالی ترکیه تدوین شده بود، اعلام می کرد که اسلام دین رسمی ترکیه است و همه قوانین به تایید کارشناسان قانون اسلام می رسید تا اطمینان حاصل شود که با قوانین شریعت تقابلی ندارد.
این سیستم جدید حکومت در ترکیه قابل اجرا نبود، با این حال به رویه خود ادامه داد تا رقیبی برای دولت حاضر در استانبول به رهبری سلطان عثمانی باشد. آنکارا و دولت استانبول هر دو ادعای حاکمیت بر سر ترکیه داشتند و صراحتا اهدافی در تقابل با یکدیگر داشتند. آتاتورک این مشکل را در اول نوامبر سال ۱۹۲۲ حل کرد.
زمانی که وی سلطنت عثمانی را حذف کرد؛ سلطنتی که از ابتدای سال ۱۲۹۹ سر قدرت بود و به صورت رسمی قدرت خود را به مجلس عالی ترکیه منتقل کرد. وی به سرعت خلیفه را حذف نکرد؛ با این حال وی به خلیفه عثمانی اجازه داد تا به زندگی خود بدون داشتن قدرت رسمی ادامه دهد؛ آن هم تنها به عنوان یک چهره نمادین.
از سال ۹۰۰ تا ۱۵۰۰ خلفای عباسی اغلب نالایق بودند و قدرت واقعی در دستان وزیران یا جنگ سالاران بود. آتاتورک از این مثال برای اجرای این طرح در حکومت خود استفاده کرد. خلیفه تنها چند روز پس از درگذشت پیامبر اسلام ایجاد شد، زمانی که ابوبکر به عنوان رهبر جهان اسلام انتخاب شد. برای مسلمانان خارج از ترکیه، اقدامات آتاتورک به وضوح جایگاه خلیفه را به خطر می انداخت.
به ویژه در هند بود که مسلمانان اعتراض خود را نسبت به اقدامات آتاتورک و جنبش خلافت به راه انداختند، جنبشی که از جایگاه خلیفه از خطر چه در قبال مداخله کنندگان خارجی و چه حکومت ترکیه محافظت می کرد. برای آتاتورک اعلام حمایت از خلیفه از سوی مسلمانان خارج از ترکیه به عنوان دخالت در امور داخلی ترکیه دیده می شد. در تاریخ سوم مارس سال ۱۹۲۴ با اشاره به این دخالت های خارجی آتاتورک و مجلس عالی ملی خلیفه را حذف کرد و تمامی بازماندگان خانواده عثمانی را به خارج از این کشور تبعید کرد.
 
 حمله به مذهب
با خارج کردن بازماندگان عثمانی از این کشور اکنون حکومت ترکیه آزادی بیشتری برای پیشبرد سیاست های خود در حمله به نهادها اسلامی داشت. براساس قاعده پاکسازی اسلام از دخالت در سیاست، سیستم آموزشی به طور کامل در این کشور بازسازی شد. آموزش اسلامی به نفع سکولاریسم ممنوع شد. دیگر جنبه های زیرساختی مذهب نیز در این دوران کنار گذاشته شد.
شورای شریعت که قوانین مربوط به شورای عالی مالی را تایید می کرد و تنها ۲ سال پیش از آن تاسیس شده بود حذف شد. کمک های مذهبی متوقف شدند و تحت نظارت و کنترل حکومت قرار گرفتند. همه قاضی های قوانین اسلامی در این کشور به سرعت از کشور اخراج شدند و تمامی دادگاه های شریعت بسته شدند. حملات آتاتورک به اسلام به حکومت محدود نمی شد. با این حال، زندگی روزانه برای ترک ها نیز از سوی ایده های سکولار آتاتورک تنظیم می شد:
– شکل لباس پوشیدن سنتی اسلامی مانند توران و فیز کنار رفته و کلاه های شکل غربی جای آنها را گرفتند.
– حجاب برای زنان مورد تمسخر قرار گرفته و در مکان های عمومی ممنوع شد.
– تقویم ترکی به طول کامل تغییر کرد و از تقویم سنتی اسلامی براساس تاریخ هجرت پیامبر اسلام به تقویم مسیحی براساس تاریخ تولد مسیح تغییر پیدا کرد.
– در سال ۱۹۳۲ اذان برای برگزاری نمازهای روزانه به زبان عربی غیرقانونی بود و به جای آن به زبان ترکی بازنویسی شد و همه مساجد ترکیه مجبور بودند این قانون را اجرا کنند.
– جمعه ها دیگر در ترکیه به عنوان آخرین روز هفته نبود و با الگوبرداری از سیستم اروپا روز شنبه و یکشنبه به عنوان آخرین روزهای هفته و تعطیلی اعلام شدند. پس از همه این تغییرات، شورای عالی ملی در سال ۱۹۲۸ بندی در قانون اساسی این کشور مبنی بر اینکه اسلام مذهب رسمی این کشور است را حذف کرد. بر این اساس ایدئولوژی سکولار آتاتورک جایگزین اسلام شد.
 
اصلاحات زبانی
آتاتورک می دانست که اگر مردم ترکیه بتوانند با یکدیگر برای مخالفت با وی متحد شوند همه این اصلاحات بیهوده خواهدبود. خطر بزرگ تر از این دستور تاریخ ترک ها بود، تاریخی که از سال ۹۰۰ با اسلام درآمیخته شده بود. با هدف دور کردن نسل جدید ترکیه از گذشته آنها آتاتورک باید گذشته را برای آنها غیرقابل خواندن می کرد.
برهمین اساس با هدف افزایش سواد ترک ها که در آن زمان بسیار پایین بود آتاتورک از تغییر حروف الفبای این کشور از عربی به لاتین حمایت کرد. همانند ایران مردم ترکیه نیز صدها سال از حروف عربی استفاده می کردند. به دلیل اینکه ترک ها به حروف عربی می نوشتند و می خواندند، قادر بودند قرآن و دیگر متون اسلامی را بخوانند و این مسئله آنها را به هویت اسلامی مرتبط می کرد؛ چیزی که آتاتورک آن را یک تهدید می دانست.
 
علاوه بر معرفی حروف لاتین، آتاتورک کمیسیونی برای جایگزینی کلمات کلیدی عربی و فارسی به ترکی تشکیل داد. آتاتورک با هدف حفظ ملی گرایی خود خواستار زبانی بود که کاملا ترکی باشد. از دیدگاه ترکیه اصلاحات زبانی به طور گسترده ای موفقیت آمیز بود.
پس از چند دهه ترکیه قدیم عثمانی منقرض شد. نسل های جدید ترک ها به طول کامل از نسل قدیم در این کشور جدا شدند و برقراری ارتباط میان دو نسل بسیار سخت شد. در شرایطی که مردم ترکیه با گذشته خود غریب بودند، حکومت ترکیه قادر بود نسخه ای از تاریخ و گذشته این کشور را به آنها ارائه دهد که برای حکومت قابل قبول باشد.
همه این اصلاحات با هدف حذف دین از زندگی روزمره مردم ترکیه بود. با وجود تلاش شهروندان ترک با تفکرات مذهبی برای برجای گذاشتن میراثی از خود مانند زبان و مذهب، فشار دولت برای توسعه ایده های سکولار بسیار زیاد بود.
طی ۸۰ سال گذشته حکومت ترکیه سکولار مانند. تلاش ها برای بازگرداندن ارزش های اسلامی به حکومت با مقاومت های بسیاری از سوی نظامیان مواجه بود، کسانی که خود را حافظ سکولاریسم آتاتورک می دانستند. در سال ۱۹۵۰ عدنان مندرس طی روندی دموکراتیک به عنوان نخست وزیر ترکیه و با هدف بازگشت به ارزش های عربی انتخاب شد.
وی موفق بود اما در سال ۱۹۶۰ و با کودتای نظامی برکنار شد و با حکم دادگاه اعدام شد. پس از آن در سال ۱۹۹۶ نجم الدین اربکان به عنوان نخست وزیر این کشور انتخاب شد و خود را یک اسلامگرا معرفی کرد.
بار دیگر وی نیز از سوی نظامیان متوقف شد و در حالی که تنها یک سال در قدرت حضور داشت از آن کنار گذاشته شد. روابط ترکیه مدرن با اسلام و تاریخ آن بسیار پیچیده بود. با این حال، نگران کننده ترین موضوع این است که هیچ نشانه ای از پایان درگیری های ایدئولوژیک بین دو طرف با عقاید متفاوت، دیده نمی شود.
[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *