بررسی اولیه بازی Resident Evil 2 Remake

[ad id='39844']

[quote]با بررسی اولیه بازی Resident Evil 2 Remake خدمت شما عزیزان هستیم با ما همراه باشید[/quote]

 

زومجی بازسازی یک اثر کلاسیک و مخصوصا اثری مثل رزیدنت ایول ۲ که خیلی‌ها خاطراتی فراموش‌نشدنی از تجربه آن روی کنسول اول پلی‌استیشن دارند، کار بسیار دشواری است؛ چرا که اگر بازی با همان حس و حال قدیمی و صرفا با یک سری بهبود‌های بصری (مثل نسخه‌های ریمستر) روانه بازار شود، شاید بتواند نظر برخی طرفداران اصیل را جذب کند اما بی‌شک دل خیلی از مخاطبین جدید را که بازی‌هایی با مکانیزم‌های بهتر و جذاب‌تر را تجربه کرده‌اند، خواهد زد. در طرف مقابل اعمال تغییرات زیاد روی بازی هم باعث فاصله گرفتن آن از اصالتش خواهد شد و خب دیگر واژه بازسازی را بی‌معنی خواهد کرد؛ چرا که اثر جدید، عملا هیچ یک از احساسات نسخه اصلی را به مخاطبش ارائه نمی‌دهد. این مورد از قضا برای کپکام هم اهمیت بسیار زیادی داشته است؛ به طوریکه تهیه‌کنندگان بازی چندی پیش در مصاحبه‌ای اعلام کردند که آزمایش و خطا‌های بسیاری برای به‌تعادل رساندن این موضوع انجام داده‌اند تا بازی هم اصالت کلاسیکش را حفظ کند و هم به‌عنوان یک اثر مدرن منتشر‌شده در نسل هشتم بازی‌های ویدیویی جذاب باشد. سازندگان البته اشاره کرده‌اند که از نظر آن‌ها، رزیدنت ایول ۲ یک اثر شاهکار بوده است و هدف‌شان در بازسازی این بازی، حفظ تمام ویژگی‌های معرف و مهم نسخه اصلی بوده و در کنار آن سعی کرده‌اند تغییراتی در راستای بهبود کلی بازی هم اعمال کنند. 

قطعا بارز‌ترین و شاید هم مهم‌ترین تغییر بازی در مقایسه با نسخه اصلی، تغییر زاویه دوربین آن است. زمانی که نسخه اصلی رزیدنت ایول ۲ منتشر شد، پیشرفت فناوری هنوز به حدی نرسیده بود که بتوان آثاری با گرافیک فوق‌العاده خلق کرد و به همین دلیل هم سازندگان از محیط‌های ثابت از پیش رندر‌شده و دوربین ثابت استفاده کرده بودند که طبیعتا اگر امروز نگاهی به آن‌ها داشته باشیم، عدم وجود پویایی خاص در این محیط‌ها تو ذوق‌مان می‌زند. با این حال در نسخه بازسازی، دیگر خبری از این محدودیت‌ها نیست و همین عاملی شده تا سازندگان دوربین قدیمی بازی را کنار بگذارند و به جای آن از دوربین روی شانه استفاده کنند که اولین بار با رزیدنت ایول ۴ وارد این مجموعه شد. این تغییر تاثیر خیلی زیادی روی کلیت بازی گذاشته و حتی می‌توان گفت که ماهیت جدیدی به رزیدنت ایول ۲ بخشیده است. 

چرا که در نسخه اصلی به دلیل ثابت بودن دوربین و نبود کنترل روی آن، نشانه‌گیری آنطور که باید و شاید معنی نداشت و شلیک به زامبی‌ها صرفا در نگه داشتن کلید نشانه‌گیری، تنظیم نسبی زاویه اسلحه به سمت زامبی و زدن کلید شلیک خلاصه می‌شد. با این حال در نسخه بازسازی‌شده، گیمر کنترل کاملی روی دوربین بازی دارد و همین هم به وی اجازه می‌دهد تا مثل یک بازی سوم‌شخص، قسمت‌های مختلفی از بدن زامبی‌ها را نشانه بگیرد. یکی از مواردی که سازندگان از اهمیت آن در جنبه اکشن بازی گفته‌اند این است که شلیک به قسمت‌های مختلف بدن زامبی‌ها می‌تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد؛ برای مثال اگر پای زامبی‌ها را هدف بگیرید تاثیر گلوله متفاوت از زمانی خواهد بود که تیر شما به سر یا بدن این موجودات برخورد می‌کند. البته راستش را بخواهید این تاثیر آنطور که باید در نسخه دمو به شکل پررنگی دیده نمی‌شد اما خب یک تجربه نهایتا نیم ساعته برای قضاوت در این مورد کافی نیست و باید نسخه نهایی را برای این منظور تجربه کنم. 

جدا از تاثیر روی اکشن‌های بازی، تغییر زاویه دوربین جنس تازه‌ای از ترس را در بازی پدید می‌آورد. نسخه اصلی رزیدنت ایول ۲ هم تجربه ترسناکی بود و چه کابوس‌هایی که این بازی برای ما که در سن پایین تجربه‌اش می‌کردیم خلق نکرد! با این حال این ترس در نسخه بازسازی‌شده، به شکل جدیدی ارائه شده و مخصوصا از المان سورپرایز کردن بازیکن استفاده پررنگی می‌کند. در دوربین ثابت نسخه اصلی و در خیلی از محیط‌ها، می‌شد دید نسبی حتی از فضای پشت سر شخصیت تحت کنترل داشت ولی خب در نسخه بازسازی‌شده، دیگر عملا اطلاعی از فضای پشت سر شخصیت‌مان نداریم و قطعا موجودات وحشتناکی از زامبی‌ها گرفته تا لیکر‌ها، از این طریق حسابی غافلگیرمان خواهند کرد؛ اتفاقی که حتی در نسخه دموی کوتاه بازی هم شاهدش بودیم و ظاهر شدن ناگهانی زامبی‌ها از محیط‌هایی که دیدی به آن‌ها نداریم، واقعا ترسناک و دلهره‌آور است. در مجموع تغییر زاویه دوربین، تغییری بزرگ در بازی پدید آورده و باعث شده محیط‌هایی را که قبلا از فاصله نسبتا دورتری می‌دیدیم، از نزدیک ببینیم یا از آن مهم‌تر حس واقعی‌تر روبه‌رو شدن با زامبی‌ها و سایر دشمنان بازی را از نزدیگ به‌نظاره بنشینیم؛ موردی که رزیدنت ایول ۲ را به تجربه دلهره‌آورتری در مقایسه با نسخه اصلی تبدیل می‌کند و اگر حس و حال کلی بازی در تمام طول مدت تجربه آن شبیه به همان تجربه‌مان از نسخه دمو باشد، می‌توان این بازی را یکی از ترسناک‌ترین آثار موجود در بازار دانست. 

اما با اینکه Resident Evil 2 Remake تغییرات زیادی در مقایسه با نسخه اصلی داشته و در ادامه هم بیش‌تر به این تغییرات خواهیم پرداخت، در عین حال تلاش زیادی هم برای حفط اصالت نسخه اصلی کرده است؛ یکی از مهم‌ترین اقدامات سازندگان در این زمینه، حفظ داستان بازی بوده است و با اینکه شاید شاهد یک سری سورپرایز‌های جزئی باشیم، اما کلیت داستان بازی دست‌نخورده باقی مانده است. وقایع بازی دو ماه بعد از پایان نسخه اول آغاز می‌شود؛ جایی که بسیاری از مردم منطقه راکون سیتی به ویروس T، ساخته کمپانی آمبرلا آلوده شده و تبدیل به زامبی شده‌اند. لیان اس کندی افسر پلیس جوانی است که بر حسب وظیفه برای ملحق شدن به نیروی پلیس راکون سیتی به این شهر می‌آید؛ البته لیان قرار بود زودتر به این شهر برسد اما بروز اتفاقاتی شخصی این کار را به‌تعویق انداخته است. همچنین پیش از حرکت لیان به سمت راکون سیتی، تماسی مرموز با وی گرفته می‌شود و او را از این کار منع می‌کند که خب لیان توجهی به آن ندارد و به راکون سیتی می‌رسد. در طرف دیگر، شخصیت کلیر ردفیلد را داریم که وی هم با هدف پیدا کردن کریس ردفیلد، برادرش که در نسخه اول داستان بازی با محوریت وی روایت می‌شد به راکون سیتی آمده است. درست مثل نسخه اصلی، در ابتدای بازی لیان و کلیر با یکدیگر ملاقات می‌کنند اما انفجار یک تانکر راه آن‌ها را از هم جدا می‌کند و هرکدام شخصا رهسپار اداره پلیس راکون سیتی می‌شوند تا در آنجا یکدیگر را ملاقات کنند. اگر خاطرتان باشد نسخه اصلی رزیدنت ایول ۲ روی دو دیسک عرضه شده بود و می‌شد داستانش را ابتدا با یکی از دو شخصیت لیان یا کلیر تجربه کرد و خب چنین ویژگی‌ای در نسخه بازسازی‌شده هم حفظ شده است و آزاد خواهید بود تا ابتدا ماجرا را از دید شخصیت دلخواه‌تان پیش ببرید و سپس به سراغ کاراکتر دیگر بروید. بسته به اینکه ابتدا کدام شخصیت را انتخاب می‌کنید، داستان شخصیت دیگر می‌تواند تغییراتی جزئی داشته باشد. همچنین پس از اتمام بازی، می‌توانید حالت‌های دیگری را هم تجربه کنید که در آن شاهد حضور شخصیت‌هایی مثل Hank خواهیم بود و ارزش تجربه و تکرار رزیدنت ایول ۲ ریمیک را افزایش می‌دهند.

در بین نسخه‌های کلاسیک و به طور دقیق‌تر سه نسخه اول مجموعه، رزیدنت ایول ۲ داستان کامل‌تری داشت؛ داستانی با حضور شخصیت‌های متعدد در مقایسه با نسخه اول یا سوم و البته پیچش‌های جالب که همین امر باعث می‌شود تا خیال‌مان از حیث داستان نسخه بازسازی‌شده هم راحت باشد. مخصوصا افرادی که قبلا نسخه اصلی را تجربه نکرده‌اند، می‌توانند خودشان را آماده شنیدن یک داستان عالی کنند که شخصیت‌های مختلفی از لیان و کلیر گرفته تا ایدا وانگ، ویلیام برکین و شری برکین حضور پررنگی در آن خواهند داشت. سازندگان بسیاری از جزییات داستانی بازی را بدون کم‌ترین تغییر حفظ کرده‌اند و برای مثال در ابتدای بازی می‌توانید از فروشگاه اسلحه معروف دیدن کنید و داستان عجیب نهفته در آن را بشنوید یا پس از ورود لیان به اداره پلیس، شاهد اتفاقاتی هستیم که عینا از نسخه اصلی به این نسخه بازسازی‌شده منتقل شده‌اند. علاوه بر این، رزیدنت ایول ۲ نقش مهمی در شخصیت‌پردازی کلی مجموعه هم داشت؛ برای مثال لیان اس کندی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و محبوب‌ترین شخصیت‌های مجموعه، در این نسخه هنوز آن اعتمادبه‌نفس و حتی غروری را که از وی در نسخه‌ای مثل رزیدنت ایول ۴ به‌یاد داریم ندارد و صرفا یک افسر پلیس تازه‌کار و جوان است که هنوز هم ضعف‌هایی در مهارت‌هایش دیده می‌شود. یا کاراکتر‌های دیگری مثل ایدا در این نسخه پرداخت خیلی خوبی دارند و البته که ویلیام برکین هم نقش پررنگی در بازی ایفا می‌کند که تجدید دیدار با این شخصیت‌های فراموش‌نشدنی، قطعا یکی از جذاب‌ترین قسمت‌های Resident Evil 2 Remake خواهد بود. 

جدا از داستان، عناصر دیگری هم در نسخه بازسازی‌شده دیده می‌شوند که کاملا برگرفته از مکانیزم‌های نسخه اصلی هستند. برای مثال یکی از جنبه‌های مهم بازی‌های رزیدنت ایول پازل‌های آن‌ها است و مکانیزم حل این پازل‌ها در نسخه بازسازی‌شده درست مثل نسخه اصلی خواهد بود؛ به این صورت که مثلا برای باز کردن یک در، باید اداره پلیس راکون سیتی را زیر و رو و کلید مربوطه را پیدا کنید یا در مثالی دیگر مجوز عبور شما از یک راه خاص، فقط با پیدا کردن چند نماد و قرار دادن آن‌ها در جای مخصوص‌شان صادر خواهد شد. منظورم از گفتن این مثال‌ها، این است که مکانیزم حل پازل‌های بازی قرار نیست مدرن یا ساده شود و دقیقا به همان شکلی خواهد بود که در نسخه اصلی شاهد آن بودیم؛ به این صورت که گاهی مجبور خواهید بود بارها به یک محیط خاص برگردید و در هر بار آیتمی را که پیدا کرده‌اید سر جایش بگذارید تا پازل حل شود. این‌ها بدین معنی هستند که درست مثل نسخه اصلی باید مدام از نقشه برای پیدا کردن مسیر استفاده کنید و از آنجایی که سیستم Inventory هم دقیقا شبیه به نسخه اصلی است، با محدودیت فضا روبه‌رو خواهید شد و گاهی برای برداشتن یک آیتم باید قید یک آیتم به‌دردبخور دیگر را بزنید تا فضای کافی داشته باشید. به آیتم‌ها اشاره کردیم و خب Resident Evil 2 Remake از این حیث هم به نسخه اصلی وفادار مانده است. برای مثال یکی از راه‌های احیای سلامتی استفاده از گیاهانی است که در سه رنگ در محیط‌ها وجود دارند و برای تاثیرگذاری بیش‌تر، می‌توانید آن را با هم ترکیب کنید تا خواص دارویی‌شان تقویت شود. یا یکی از راه‌های ساخت مهمات، ترکیب کردن Gun Powder است که این ترکیب کردن برای رسیدن به مهمات موردنظر هم دستور‌العمل خاص خودش را دارد. 

حتی یکی از نماد‌های خاطره‌انگیز سری رزیدنت ایول یعنی ماشین‌های تایپ هم در این نسخه وجود دارند که برای ذخیره بازی می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. سازندگان در مصاحبه‌ای خودشان تاکید کرده‌اند که برای آن‌ها، حفظ این عناصر معرف مجموعه بسیار مهم بوده است تا بازی از ریشه اصلی خودش فاصله زیادی نگیرد. با این حال یک سری تغییرات جزئی هم در گیم‌پلی بازی اعمال شده است تا Resident Evil 2 Remake در عین حفظ اصالت، جنبه مدرن بودن هم داشته باشد. برای مثال چاقو که قبلا به‌عنوان یک سلاح مجزا قابل استفاده بود، اینجا به‌عنوان یک سلاح جانبی استفاده می‌شود و زمانی که مورد حمله زامبی‌ها قرار گرفتید، می‌توانید با استفاده از آن زامبی را از خودتان جدا کنید. یا حتی امکان اعمال تغییراتی روی اسلحه هم وجود دارد که همه این‌ها، در راستای بخشیدن حس و حالی امروزی به بازی هستند که راستش را بخواهید، به‌نظر می‌رسد تغییرات مفیدی باشند. 

اما یکی دیگر از مهم‌ترین بخش‌های سری بازی‌های رزیدنت ایول، به مبارزات و باس فایت‌های آن مربوط می‌شود. بر اساس آنچه که در نسخه دمو مشاهده کردیم، زامبی‌های رزیدنت ایول ۲ همان موجوداتی هستند که در نسخه اصلی هم دیده بودیم؛ به این صورت که زامبی‌های این بازی موجوداتی کُند ولی شدیدا جان‌سخت هستند که مخصوصا حمله همزمان چندتا از آن‌ها می‌تواند بسیار ترسناک و تنش‌زا باشد. زامبی‌های بازی معمولا با چند تیر کلت کشته نمی‌شوند و معمولا هم پس از افتادن روی زمین، دوباره بلند می‌شوند. ترکیب این مساله با محدود بودن مهمات (که امیدواریم در سایر بخش‌ها هم مثل بخشی که در نسخه دمو دیدیم این محدودیت مهمات وجود داشته باشد و بازی به تجربه‌ای سراسر اکشن تبدیل نشود)، باعث می‌شود تا یکی از مکانیزم‌های از قضا بسیار مهم نسخه‌های کلاسیک ایول یعنی فرار کردن در این نسخه هم نقش پررنگی داشته باشد. اگر از طرفداران قدیمی بازی باشید، قطعا می‌دانید که همیشه ایستادن و مبارزه کردن با زامبی‌ها بهترین راه مقابله با آن‌ها نیست و گاهی بهتر است فرار را به قرار ترجیح بدهید. این کار را می‌توان در نسخه بازسازی هم انجام داد اما خب در همان نسخه دموی ۳۰ دقیقه‌ای هم شاهد بخش‌هایی بودیم که انگار سازندگان بازیکن را مجبور به مبارزه به زامبی‌ها می‌کنند و به دلیل محدودیت‌هایی مثل کوچک بودن فضا امکان فرار از دست زامبی‌ها وجود ندارد. علاوه بر این کمی هم شیوه حرکت شخصیت اصلی کُند و سنگین است که این مساله هم فرار کردن را سخت‌تر می‌کند. البته گفتن این‌ها، بدین معنی نیست که دست‌تان در نبرد با زامبی‌ها یا سایر دشمنان خالی است؛ بلکه با گشتن محیط‌های بازی، قادر خواهید بود سلاح‌های مختلفی پیدا کنید که استفاده از هرکدام هم حس و حال منحصر‌به‌فردی دارد. فرضا در مقابل کم بودن تاثیر گلوله‌های کلت روی زامبی‌ها، در نسخه دمو امکان پیدا کردن یک شات‌گان وجود داشت که استفاده از آن بسیار جذاب بود و مثلا هدف گرفتن سر زامبی‌ها با این اسلحه، به منفجر شدن مغز آن‌ها منجر می‌شد که خب، لذت عجیبی دارد!

البته جدا از زامبی‌ها، موجودات دیگری هم در راکون سیتی و اداره پلیس آن انتظارتان را خواهند کشید؛ از لیکر‌های چندش‌آور و همیشه ترسناک گرفته تا سگ‌های زامبی که ظاهر شدن ناگهانی آن‌ها می‌تواند بسیار وحشتناک باشد. به‌گفته رسانه‌هایی که شانس تجربه بخش‌های بیش‌تری از بازی را داشته‌اند، سگ‌های زامبی در Resident Evil 2 Remake بسیار فرز‌تر و سریع‌تر از همیشه ظاهر می‌شوند و مبارزه با آن‌ها آنقدر سخت است که شاید همان استراتژی فرار، به‌مراتب موثرتر باشد. با این حال زمانی که یکی از این سگ‌ها به شخصیت لیان می‌رسد، شاهد درگیری نفس‌گیری بین آن‌ها هستیم که به گفته افرادی که بازی را تجربه کرده‌اند این صحنه‌ها بسیار با‌کیفیت طراحی شده‌اند و کاملا تلاش‌های شخصیت اصلی بازی برای زنده ماندن را به‌تصویر می‌کشند. در نهایت بخش دیگری از مبارزه‌های بازی، مربوط به تقابل با باس فایت‌ها می‌شود. رزیدنت ایول ۲ برخی از باس فایت‌های فراموش‌نشدنی سری را شامل می‌شد که می‌توان زیاد در مورد آن‌ها صحبت کرد اما شاید این کار، باعث لو رفتن داستان بازی و از بین رفتن لذت روبه‌رو شدن با این باس‌ها و ماهیت‌ها برای اولین بار شود و به همین دلیل اشاره‌ای به این موضوع نداریم. 

به‌عنوان حسن ختام پیش نمایش Resident Evil 2 Remake، بد نیست اشاره‌ای هم به جلوه‌های بصری، صوتی و هارمونی آن‌ها برای ایجاد اتمسفر فوق‌العاده داشته باشیم. مقایسه گرافیک بازی با نسخه اصلی که کلا قیاس اشتباهی است؛ چرا که میزان پیشرفت صورت‌گرفته در این زمینه، واقعا فوق‌العاده است و Resident Evil 2 Remake کاملا جلوه‌هایی در حد استاندارد‌های یک بازی نسل هشتمی واقعی دارد. اما موضوع مهم‌تر، نحوه استفاده سازندگان از گرافیک و مخصوصا نورپردازی برای خلق یک اتمسفر گیرا و ترسناک در بازی است. برای مثال در نسخه دمو شاهد بودیم که اداره پلیس راکون سیتی دقیقا آن حسی را به مخاطب القا می‌کند که در نسخه اصلی هم داشت یا کافی بود در دمو از در اصلی این ساختمان خارج شویم تا به زیبایی طراحی محیط بارانی فضای بیرونی بازی پی ببریم. نورپردازی بازی واقعا عالی است و مثلا در محیط‌های تاریک که باید از چراغ‌قوه برای روشن کردن فضای رو‌به‌رو استفاده کنیم، این نورپردازی تاثیرش را بیش‌تر هم نشان می‌دهد و فضای واقعا ترسناکی را پدید می‌آورد. به‌گفته افرادی که بازی را تجربه کرده‌اند محیط بازی به شکلی پویا طراحی شده است و مثلا در حین راه رفتن در محیط‌های بارانی، کلیر دستش را روی سرش قرار می‌دهد تا قطرات باران مانع از دیدش نشوند یا لباس شخصیت‌ها در اثر باران خیس می‌شود و این افکت‌ها را می‌توان به شکلی کاملا زیبا و باورپذیر در بازی دید. 

گرافیک زیبای Resident Evil 2 Remake به‌لطف موتور RE Engine خلق شده که پیش از این در رزیدنت ایول ۷ امتحانش را پس داده بود. البته این نسخه برخلاف رزیدنت ایول ۷ قرار نیست از هدست‌های واقعیت مجازی پشتیبانی کند که سازندگان دلیل این امر را استفاده از دوربین روی شانه در مقایسه با دوربین اول‌شخص ایول ۷ عنوان کرده‌اند. جالب است بدانید که یکی از سازندگان، در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که رزیدنت ایول ۲ در حالت عادی هم به شکل وحشتناکی ترسناک است و دیگر نیازی به استفاده از هدست واقعیت مجازی برای ترسناک‌تر کردن این بازی نیست! همچنین جدا از جلوه‌های بصری، Resident Evil 2 Remake در زمینه صوتی هم از جدید‌ترین فناوری‌ها برای القای تجربه صوتی واقعی بهره برده است و مخصوصا اگر آن را با هدست تجربه کنید، صدا‌های سه‌بعدی و نزدیک به واقعیتی را خواهید شنید که می‌توانند حس ترس موجود در اثر را بیش از پیش عمیق‌تر کنند.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *