معرفی دشمنان اصلی دکتر استرنج در کمیک بوک های مارول

[ad id='39844']

 

۱۰- بی نام و نشان (The Nameless One)

در گذشته های بسیار دور وقتی بشریت در دوران ابتدایی خودش بود ، یک بت سنگی
وجود داشت که ظاهری دیو مانند داشت و دارای دو سر بود. این بت در واقع
دروازه ای بود بین جهان ما و دنیایی جهنمی به نام “سرزمین فنا ناپذیران”
(the land of the undying). در این سرزمین شیاطینی زندگی میکردند که فقط
یک هدف داشتند : آشوب به پا کردن، رنج و عذاب درست کردن و کشتن! ارباب آنها
کسی بود به نام “بی نام و نشان” . از همان ابتدا موجودات این سرزمین به
زمین حمله کرده و برای انسان ها دردسر درست میکردند و حتی برای سالها بر
کره زمین حکمرانی میکردند. اما پس از مدتی از قدرت آنها کاسته شد و به
سرزمین خود بازگشتند.

“بی نام و نشان” کسی است که دکتر استرنج نمیتواند به تنهایی او را شکست
دهد. تنها با کمک نیمور، هالک و سیلور سرفر بود که دکتر استرنج توانست او
را شکست دهد (تازه حتی اون موقع بی نام و نشان چون از دنیای خودش عبور کرده
و به دنیای ما آمده بود خیلی تضعیف شده بود!). بی نام و نشان به ندرت در
داستان های مارول دیده شده ولی یکی از مرگبارترین دشمنان دکتر استرنج است.

 

۹- ساکن تاریکی (The Dweller in the Darkness)

او موجودی دارک و قدرتمند از عالم قبلی است! یک نقشه کش قهار که از میان
سایه ها عمل میکند. نامش “ساکن تاریکی” است که از میان دنیاهای مختلف عبور
میکند و لقب “ارباب ترس” (Lord of Fear) را به خود اختصاص داده . هر وقت
ترس در دنیا بیشتر شود قدرت او نیز بیشتر میشود. ساکن تاریکی فقط یک نفر را
سد راه نقشه های خودش میدونه: دکتر استرنج!

این شخصیت اولین بار در شماره ۲۲۹ از کمیک Thorدر سال ۱۹۷۴ خلق شد. او از
ترس درون انسان ها تغذیه میکنه و قوی تر میشه. بنابراین میشه او را رقیبی
هم برای دیگر دشمن بزرگ دکتر استرنج یعنی “کابوس” هم دانست (فرق بین اونا
اینه که ساکن تاریکی از ترس موجودات بیدار استفاده میکنه ولی کابوس از ترس
انسان های خفته!) . سلاح بزرگ او گمنامی هستش. یعنی معمولا کسی جز دکتر
استرنج خبر نداره که اصلا وجود داره چون از طریق دیگران نقشه های خودش را
پیش میبره. گفته میشه او حتی یک بار توانسته در دل خود استفن استرنج هم ترس
و وحشت بیندازه! قبلا در سایت کمیکی به نام secret wars 2099 ترجمه کرده
ایم که ساکن تاریکی در آن حضور داشته.

 

۸- زام (Zom)

«زام» شخصی چندان معروف و سرشناسی نیست ولی شاید بتوان بهش لقب قوی ترین و
مرگبارترین تهدیدی که تا به حال بر سر راه دکتر استرنج قرار گرفته را داد.
او شخصیتی با نیروهای جادویی است که فقط یک هدف دارد: نابودی! قبلا در یک
طلسم جادویی به نام Amphoraزندانی شده بود ولی از وقتی آزاد شده نیروهاش هم
گسترش روز افزونی داشته. زام از انرژی های جادویی و مرموز موجود در عالم
تغذیه میکند و با نابودی اشیا و افراد بر قدرتش افزوده میشود.

 

۷- سالومه (Salome)

لباس او از پوست بدن انسان ساخته شده. از استخوان انسان هم برای تزئین خودش
استفاده میکنه!!! گفته میشه او اولین کسی هست در تاریخ بشریت که عنوان
“جادوگر اعظم” را داشته. سالومه از نژاد موجودات قدرتمند و فناناپذیری به
نام The Bloodهستش. قدرت های سالومه از خشونت انسان ها و همین طور قربانی
هایی که برایش میشوند، نشات میگیرد. او هزاران سال در تبعید اجباری بود ولی
بازگشته و یکی از خطرناک ترین دشمنان دکتر استرنج است.

سالومه اولین بار در شماره ۱۴۶ از کمیک Marvel Comics Presentsخلق شد
(ژانویه ۱۹۹۴) و در ۱۴ شماره متوالی دشمن دکتر استرنج بود . انرژی که از
خودش ساطع کرد چیزی نمانده بود که دکتر استرنج را بکشه و باعث شد تا استفان
استرنج یک سال مخفی بشه! بنابراین سالومه دوباره عنوان جادوگر اعظم را از
آن خودش کرد. دکتر استرنج هم سعی کرد بار دیگر با تلاش فراوان عنوانش را از
سالومه پس بگیره که نهایتا موفق هم شد.

 

۶- ساتانیش (Satannish)

خیلی ها میگن «ساتانیش» خود شیطانه ! در هر حال یک دیو بسیار نیرومند است
که از ابتدای خلقت بشر وجود داشته . او فرمانروای دنیای شیطانی خودش است .
نکته جالب درباره او اینه که ساتانیش ابتدا بخشی از یک موجود پلید بوده.
این موجود پلید بعدا به چندین تکه تبدیل شد. هر کدام از این تکه ها را
Nether Lordمینامند. ما در دنیای مارول چندین Nether Lordداریم که معروف
ترین آنها «مفیستو» ، «لوسیفر» ، Thogو همین ساتانیش هستند. ساتانیش در
دنیای خودش شکست ناپذیره و اگر به طور کامل و فیزیکی در دنیای ما ظاهر بشه
هیچ کس حتی جادوگر اعظم هم نمیتونه شکستش بده.

او سال ۱۹۶۸ در شماره ۱۷۴ کمیک دکتر استرنج خلق شد ولی از دو سال قبل نامش
در داستان های دکتر استرنج شنیده میشد. ساتانیش قبل از مفیستو خلق شده و
بنابراین باید او را شیطان اصلی دنیای مارول نامید. ضمنا بین ساتانیش و
مفیستو رقابت قدیمی وجود داره . یک بار هم با هم در جهان ما نبرد کردند که
اگه به خاطر دکتر استرنج نبود الان دنیای ما نابود شده بود! ساتانیش در
دنیای ما پیروان زیادی دارد

 

۵- شوما – گوراث //(Shuma-Gorath)/*

 

«شوما گوراث» از نژاد خدایان ارشد هستش. او بسیار پلید و
نیرومنده و قرن ها پیش بر دنیای ما حکومت میکرده ولی جادوگری به نام
ونست او را به دنیای دیگری تبعید کنه. سپس شوما گوراث
دنیایی که به آنجا تبعید شده بود را نیز فتح کرد و تصمیم گرفت به دنیای ما
برگرده. ولی به لطف رشادت های دکتر استرنج و برخی دیگر از قهرمانان شکست
خورد.

 میشه گفت یکی از قوی ترین دشمنان دکتر استرنجه. ما در این
داستان دیدیم که شوما – گوراث از طریق ذهن استاد دکتر استرنج یعنی «اینشنت
وان» تونست به دنیای ما برگرده . بنابراین برای جلوگیری از بازگشت کامل او
به دنیای ما، دکتر استرنج مجبور شد اینشنت وان را بکشه (اینشنت وان خودش
این درخواست را از دکتر استرنج کرد) . برای کسب اطلاعات بیشتر درباره مرگ
اینشنت

 

۴- اومار بیرحم (Umar The Unrelenting)

/«اومار بیرحم» خواهر دشمن شماره یک دکتر استرنج یعنی «دورمامو» هستش. آنها
هر دو از نژاد “فالتاین” //Faltine//هستند (این نژاد از انرژی خالص به
وجود آمده اند) . اومار هم مثل برادرش جادوگری بی همتاست. گفته میشه وقتی
متولد شد او و برادرش را از زادگاهشان به نام “دنیای تاریکی” //(Dark
Dimension) //تبعید کردند ولی آنها برگشتند و آنجا را فتح کردند. اومار
درسته که در هیبت انسانی گیر افتاده ولی تمام قدرت های انرژی محور فالتاین
را داره . او هم مثل برادرش عطش تسخیر دنیاهای دیگر را داره(به خصوص دنیای
انسان ها) و از جاهای مختلف قدرت های عظیمی را جمع کرده است.

 

 

۳- بارون موردو (Baron Mordo)

«بارون موردو» از اصلی ترین و قدیمی ترین دشمنان دکتر استرنج هستش و بیشتر
از هر کسی دیگر باهاش جنگیده. او هم مثل استفان، از شاگردان اینشنت وان
بوده. در واقع دشمنی بین آنها قبل از آنکه استفان به قدرت های جادوگری مسلط
شود، شروع شد. یعنی گفته میشه وقتی استفان استرنج نوجوان بوده، بارون موردو
براش کابوس های وحشتناک درست میکرده. میدونید چرا؟ چون اون موقع موردو
آینده را دیده و متوجه شده که در آینده دکتر استرنج قراره براش دردسرهای
زیادی ایجاد کنه. بنابراین از همان دوران کودکی سعی کرده براش مزاحمت درست
کنه.

بارون موردو در دومین حضور دکتر استرنج یعنی در شماره ۱۱۱ از کمیک Strange
Tales(آگوست ۱۹۶۳) خلق شد . از آن موقع تا به حال موردو به یکی از شناخته
شده ترین دشمنان دکتر استرنج تبدیل شده است . میگن از همان بدو تولد در
مسیر پلیدی و تاریکی قرار گرفته چون پدر و مادرش از اعضای فعال یک فرقه
شیطان پرست بوده اند. موردو چندین بار هم سعی کرده پای دورمامو را به دنیای
ما باز کند. اینشنت وان همیشه به دکتر استرنج هشدار میداد که اگر حواسش را
جمع نکند ممکن است مثل موردو به مسیر شیطانی کشیده شود.

 

۲- کابوس (Nightmare)

ارباب ترس و حاکم مطلق دنیای خواب و رویا! «کابوس» تنها از طریق خواب
میتونه به دنیای ما مسلط بشه. قدرت او از ترس نشات میگیره و در قلمرو خودش
شکست ناپذیره. دکتر استرنج بارها وارد قلمرو او شده تا باهاش بجنگه و جلویش
را بگیره. ولی مشکل اینه که او هرگز کاملا نابود نمیشه. چون همه انسان ها
به خواب نیاز دارند و در این حالته که کابوس میتونه وارد ذهن ما بشه.

کابوس اولین دشمن دکتر استرنجه چون در اولین کمیک دکتر استرنج دیده شد
(شماره ۱۱۰ کمیک Strange Talesکه جولای ۱۹۶۳ منتشر شد). او واقعا در قلمرو
خودش قدرتمنده و فقط در بخش خنثی رویاهای ما میشه شکستش داد. اگر دکتر
استرنج حواسش بهش نباشه این قابلیت رو داره تا ترس و نفوذ خودش را در
سرتاسر جهان پخش کنه. کابوس بارها و بارها با دکتر استرنج جنگیده ولی با
شخصیت های دیگر مارول مثل Brother Voodoo، گوست رایدر ، هالک و … هم
روبرو شده و این نشون میده که دشمن کل دنیای ماروله.

۱- دورمامو (Dormammu)

«دورمامو» که نام کاملش « دورماموی مخوف» (The Dread Dormammu)هستش، ارباب
دنیای تاریکی است و البته خودش هم یک جادوگر اعظم به حساب میاد. او بدون شک
یکی از قوی ترین شخصیت های خبیث دنیای ماروله که قدرتش با امثال ثانوس و
گالاکتوس برابری میکنه (به همین دلیل شایعه شده که او احتمالا خبیث اصلی
فاز بعدی فیلم های سینمایی ماروله) . او از نژاد فالتاین هستش که از انرژی
خالص به وجود آمده اند. نهایتا یک جادوگر شد و زادگاه خودش را به کمک
خواهرش اومار فتح کرد . سپس دنیاهای دیگری را نیز فتح کرد و بر قدرت جادویی
خودش افزود. تا اینکه به سرش زد دنیای انسان ها را نیز فتح کنه ولی دکتر
استرنج جوان بر سر راهش قرار گرفت و با ترفند و زیرکی خاصی شکستش داد.

دورمامو به شدت از دکتر استرنج متنفره چون تنها کسی که تونسته جلوش قد علم
کنه، دکتر استرنج بوده. دورمامو اولین بار در شماره ۱۲۶ کمیک Strange
Tales(آگوست ۱۹۶۳) خلق شد ولی جالب اینه که ۱۵ شماره قبل نام او توسط بارون
موردو در داستان های دکتر استرنج به زبان آورده میشد ! پس واقعا ببینید
استن لی و استیو دیتکو (خالقین دکتر استرنج) چه نوابغی بودند که در دهه ۶۰
میلادی که کلا رسم نبود داستان های کمیک بیش از یک شماره طول بکشند ، از ۱۵
شماره قبل برای رونمایی از دورمامو برنامه داشتند!

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *