بیوگرافی و سوابق باب مارلی

[ad id='39844']

وی در ۱۰ فوریه سال ۱۹۶۶ با آلفاریتا کنستانتیا آندرسون که خود خواننده است ازدواج کرد .این زوج صاحب سه فرزند شدند. ریتا پیش از باب هم دو فرزند داشت که باب آنها را به فرزند خواندگی گرفت و نام خانوادگی مارلی را گرفتند؛ کدلا مارلی؛ مدیر عامل شرکت توف گنگ‌های بین‌المللی ،زیگی، دامیان مارلی یا “جونیور گانگ”؛ برنده جایزه گرمی ، جولین مارلی؛ ترانه سرا و خواننده و کی مانی مارلی؛ برنده تنیس رومیزی مسابقات آنتیا بلناویس، برنده موسیقی ترکیبی رگی و هیپ هاپ. با حساب آنها و فرزندانی که بعدها از زنان دیگری به جز ریتا داشت، تعداد فرزندان تحت سرپرستی‌اش به ۱۳ نفر می‌رسید.

 

دوران زندگی

پدرش افسر نیروی دریایی، سفیدپوستی جامائیکایی و از نوادگان فردی انگلیسی و مادرش نوجوانی سیاه‌پوست بودند که در سال ۱۹۴۴ با هم ازدواج کردند. باب پدرش را به ندرت می‌دید.

تبعیض نژادی

وی در دوران نوجوانی طعم تبعیض نژادی را چشید. دورگه بودن او مشکلاتی را در زندگی اش ایجاد کرده بود که همواره بدون حل باقی مانده بودند، مشکلی که همواره باعث ایجاد سوالاتی در ذهن افرادی که او را می‌دیدند می‌شد.

وی بعدا درباره نژاد خود اظهار کرد: «من ضرری برای کسی ندارم، پدر من یک سفید بود و مادرم هم یک سیاه.همه به من می‌گویند دورگه یا همیچین چیزهایی…من نه به سیاه‌ها تعلق دارم نه به سفید‌ها ، من به خدا تعلق دارم، کسی که من را خلق کرد و تصمیم گرفت که من سیاه سفید باشم».

فعالیتهای هنری

مارلی در جوانی نزد دوستش، وینسنت فورد که یک سرآشپز بود زندگی می‌کرد و به آموختن و تمرین گیتار مشغول بود. به دلیل همین دوستی بعدها در سال ۱۹۷۵ یکی از زیباترین آهنگهای خود به نام نه، زن، گریه نکن را با نام او منتشر کرد و حق بهره برداری از این ترانه را به وی سپرد.

گروه ویلرس

در سال ۱۹۶۳ به همراه بانی لیونگستون(Bunny Livingston) ،پیتر مک‌انتوش(Peter McIntosh) ،جونیور بریثویته(Junior Braithwaite) ،بولی کلسو(Beverley Kelso) و شری اسمیت(Cherry Smith) گروه The Wailers را تاسیس کرد.این گروه به عنوان بزرگ‌ترین گروه رگی تاریخ شناخته می‌شود.

گروه ویلرس پس از آنکه در سطح جامائیکا شهرت قابل توجهی بدست آورد،اولین آلبوم رسمی خود که در سطح جهانی توزیع شد ، با نام Catch a Fire را در سال ۱۹۷۳ عرضه کرد. فروش خوب این آلبوم شهرت زیادی در سطح جهان برای مارلی و گروهش به ارمغان آورد.مارلی اکنون خواننده مشهوری شده بود.او در سراسر جهان کنسرت برگزار می کرد و پیام هایش را به گوش جهانیان می‌رساند.

یک سال بعد آلبوم سوزان(Burnin’)را منتشر کرد؛ آلبومی که حاوی دو عدد از بهترین آهنگ های تاریخ عمرش بود.آهنگ‌های برخیز و ایستادگی کن(Get Up, Stand Up) و من به کلانتر شلیک کردم (I Shot The Sheriff). گروه The Wailers پس از چندی ورشکست شد و اعضای آن هرکدام به سویی رفتند، ولی باب همچنان به کار خود با گروه جدیدش با نام باب مارلی و ویلرس(Bob Marley & The Wailers) ادامه داد. در سال ۱۹۷۵ یکی از بهترین آهنگ هایش به نام گریه نکن عزیزم (No Woman, No Cry) ارائه شد. این آهنگ تا هفته‌ها در صدر بیلبورد پرفروش ترین آهنگ‌ها قرار داشت.

سوء قصد

در سال ۱۹۷۶ وقتی مارلی در جامائیکا به سر می‌برد، قبل از کنسرت لبخند بزن جامائیکا(Smile Jamaica) ، مورد هدف چند نفر ناشناس قرار گرفت.خود مارلی و همسرش صدمه زیادی ندیدند، ولی برنامه ریزش به شدت صدمه دید. به دلیل اینکه مارلی یک بار دیگر در حالی که در کنار رئیس جمهور جامائیکا بود مورد سو قصد قرار گرفته بود،مردم این حادثه را به گروه سیاسی جامائیکا نسبت دادند. کنسرت طبق برنامه انجام شد و مارلی با وجود صدماتی که دیده بود و خطرهایی که تهدیدش می‌کرد به اجرای کنسرت پرداخت.

انگلستان

وی در ۱۹۷۶ جامائیکا را به قصد انگلستان ترک کرد و در آنجا دو آلبوم بی نظیر ارائه داد: مهاجرت(Exodus ) و کایا (Kaya). آلبوم Exodus به مدت ۵۶ هفته متوالی در چارت آهنگ‌های انگلستان بود.

ستایش صلح

در سال ۱۹۷۸ به جامائیکا بازگشت و کنسرت یک عشق(One Love) را اجرا کرد. او که از آزادی ، تبعیض نژادی و جنگ می‌خواند و در ستایش صلح، آهنگ های خود را می‌سرایید، در جریان این کنسرت از رهبران دو حزب اصلی مخالف دعوت کرد تا به روی صحنه رفتند و در حین اجرای ترانه ای به همین نام دست آنها را در دست یکدیگر گذاشت و با این کار خود از ایجاد یک جنگ داخلی بزرگ جلوگیری کرد. پس از آن بود که برای اجرا در جشنی که به مناسبت روز استقلال زیمباوه گرفته شده بود دعوت شد.

بیماری

در سال ۱۹۷۷ در جریان یک بازی فوتبال متوجه اشکالاتی در بدن خود شد ، آزمایشات نشان داد که به سرطان پوست مبتلا بوده و اکنون تومورهای سرطانی تمام بدنش را فرا گرفته اند. در آخرین تور خود که تور طغیان(Uprising Tour) نام داشت از حال رفت و بقیه تور به همین دلیل کنسل شد.

آخرین کنسرت مارلی در بیتس برگ در پنسیلوانیای آمریکا برگزار شد و طی آن مارلی برای اولین بار، آهنگ جاودانه خود یعنی نغمه رستگاری(Redemption Song) را اجرا کرد. در هنگام نوشتن این آهنگ به شدت به سرطان مبتلا بود و این بیماری آرام و قرار را از او گرفته بود.این آهنگ آخرین آهنگ آخرین آلبومش یعنی طغیان (Uprising) بود.این آهنگ تمام افکارش را نشان می‌داد ؛او آدمی صلح طلب و عاشق آزادی و رستگاری بود.آهنگ، ملودی آرام و بسیار ساده و در عین حال غنی و شنیدنی ‌‌ای داشت، مهمتر از آن شعر بی نظیر آهنگ بود که با صدای فوق العاده مارلی همراه بود.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *