بررسی مستند بهارستان، خانه‌ ملت

[ad id='39844']

[quote]مستند بهارستان، خانه‌ ملت با کارگردانی بابک بهداد سیمرغ بخش مستند جشنواره ۳۷ فیلم فجر را کسب کرد با بررسی این مستند همراه سیمرغ پلاس باشید[/quote]

 

کارگردان فیلم مستند «بهارستان، خانه‌ ملت» تلاش کرده است تا با استفاده از محیط یا یک امر غیر انسانی وارد چرخه حوادث تاریخی-سیاسی خود شود. این انتخاب موضوع خودش نشان از خلاقیت دارد. در وهله بعدی، کارگردان سراغ گفت‌وگو و مصاحبه نرفته است و تلاش ویژه‌ای می‌کند تا با استفاده از تصاویر آرشیوی (عکس‌ها و فیلم‌ها) روایت خود از حوادث سیاسی را به سمع و نظر مخاطب برساند. نکته اساسی فیلم بابک بهداد نوعی «آشنایی‌زدایی» است. البته این فیلم پژوهش‌محور است و نویسنده تلاش ویژه‌ای داشته است که بتواند از ترفند «روز‌شمار» بهره ببرد و حوادث را یکی پس از دیگری بر اساس روند خطی تاریخ روایت کند. مهم‌ترین نقدی که در نگاه اول به چشم مخاطب می‌خورد، سوژه‌ به شدت تکراری است. سوژه‌ای که بارها جلوی دوربین رفته است و رسانه‌های کاغذی و تصویری آنقدر به آن پرداخته‌اند که دیگر رمقی برایش نمانده است. یعنی ایده اولیه فیلم مستند «بهارستان، خانه‌ ملت» تازگی ندارد. از نظر ساختاری فیلم تلاش می‌کند روایت صادقی را در برابر مخاطب قرار دهد ولی فیلم‌های سیاسی همیشه از «ایدئولوژی» انباشته هستند حتی اگر کارگردان ادعا داشته باشد که در این مسیر گام برنداشته است. اگر از این منظر به سینمای مستند سیاسی توجه کنیم با فیلم‌های بسیار خطرناکی هم روبه‌رو خواهیم شد. برای این منظور می‌توان به آثار تولید شده در شوروی سابق و حتی فیلم «پیروزی اراده» (۱۹۳۵) به کارگردانی «لنی ریفنشتال» آلمانی اشاره کرد.
نظریه لوئی آلتوسر و مستند سیاسی
اگر از منظر نظریه انتقادی وارد حیطه تحلیل فیلم شویم، باید به رساله بسیار مهم «ایدئولوژی و آپاراتوس‌های ایدئولوژیک دولت» به قلم «لوئی آلتوسر» اشاره کنیم. به زعم آلتوسر، دولت منظومه‌ای از «آپاراتوس‌های» استیلا است که در وجه پنهان از نهادهایی چون آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها و وسایل ارتباط جمعی استفاده می‌کند. «ژان لویی بودری» با استفاده از دیدگاه آلتوسر وارد حوزه سینما می‌شود و در مقاله «جلوه‌های ایدئولوژیک آپاراتوس سینمایی» موضع انتقادی نسبت به سبک‌های پذیرفته شده سینمای‌هالیوود می‌گیرد. سینمایی که تلاش می‌کند خود را «واقعی» نشان دهد. توجه داشته باشید که به قول آلتوسر: «ایدئولوژی رابطه خیالی افراد با مناسبات واقعی زندگی‌شان را بازنمایی می‌کند». در واقع، در فیلم «بهارستان، خانه‌ ملت» در واقعیت، تبدیل به امری به شدت «سطحی» شده است. طول و عرض حوادث مهم تاریخی که در این فیلم روایت می‌شود آنقدر گسترده است که از قاب این مستند خارج می‌شود! کارگردان به راحتی داستانی سطحی و در برخی مواقع، مانند کتاب‌های درسی مدرسه را برای تماشاگر آماده کرده است. این امر همان اتفاقی است که در زندگی روزمره مردم هم افتاده است. رهایی از زندگی «فست‌فودی» برای بسیاری از مردم سخت شده است! این زندگی پر‌سرعت و سطحی دامان همه را آلوده کرده است و جایش را هم به خوبی در هنر گشوده است. «روایت‌های سطحی» که جهان «دیزنی‌لند»‌شده کنونی برای ما تجویز می‌کند به دنبال ذهن‌هایی سطحی و بدون پرسش می‌گردد. سینمای مستند به خوبی می‌تواند در اذهان بیننده پرسش ایجاد کند و مخاطب را با رویه‌ای انتقادی همراه کند و نسخه نپیچد! ولی فیلم «بهارستان، خانه‌ ملت» به راحتی برای شما نسخه می‌پیچد و حتی به راحتی از اتفاق‌های مهم تاریخی می‌گذرد. آنقدر راحت از این اتفاق‌ها می‌گذرد که گاهی فکر می‌کنید که جا مانده‌اید و باید بدوید تا به آن برسید. ای کاش کارگردان تلاش می‌کرد تنها یک اتفاق، تاریخی را در میدان بهارستان بررسی می‌کرد. همان یک اتفاق آنقدر زوایای پنهان دارد که می‌شود بارها به سراغش رفت و هر دم از منظری دیگر به آن چشم دوخت.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *