[quote]اولین مصاحبه آرمین رحیمیان بازیگر نقش عبدالمالک ریگی در فیلم «شبی که ماه کامل شد» را ملاحضه می فرمایید با سیمرغ پلاس همراه باشید[/quote]
چطور حاضر شدید نقش عبدالمالک ریگی را بازی کنید؟ میدانید که عبدالمالک یکی از منفورترین بدمنهای این سرزمین است.
رحیمیان: چرا که نه؟ من از طریق یکی از دوستانم که در یک اجرای تئاتر با هم همبازی بودیم مطلع شدم و اصلا در جریان نقش نبودم. من با افتخار قبول کردم که بروم تست بدهم و هنوز نمیدانستم باید نقش عبدالمالک را بازی کنم. عبدالمالک یک خطبه دارد که دور آتش میخواند و من به همراه چند نفر دیگر این متن را تست دادیم. من یک ربع آن متن را تمرین کردم و بعد از اجرا کاوه سجادیحسینی خانم آبیار را صدا کرد تا کار من را ببیند. این اجرا چندبار و در چند روز تکرار شد تا روز نهایی که من با دو نفر دیگر متن را جلوی عوامل اجرا کردم. من دیگر فهمیده بودم که قرار است نقش عبدالمالک را بازی کنم. خانم آبیار به من و امین اعتماد کردند و ما هم تلاش کردیم تمام توان خود را بهکار ببندیم. نکته مهم اینکه من لحظهای برای ایفای این نقش تردید نکردم.
دستمزد عبدالمالک شدن
رحیمیان: من از دستمزدی که برای ایفای این نقش دریافتکردم بسیار راضیام. حتی این مبلغ بیشتر از آن چیزی بود که من فکر میکردم. البته من برای دستمزد کار نکردم و حتی اگر با من قرارداد صفر هم میبستند من باز این فرصت را از دست نمیدادم.
درگیری با عبدالمالک
رحیمیان: من بعد از انتخاب شدن برای ایفای این نقش دست بهکار شدم. هر متن و تصویری که راجع به او بود را خواندم و دیدم اما بزرگترین مشکلم با عبدالمالک این بود که او را نمیفهمیدم و هرچه بیشتر با شخصیت او آشنا میشدم این درک نکردن در من بیشتر میشد. تفکیکهای شیعه و سنی که در کلام و رفتارش بود و تصمیمهای جنایتکارانهاش را اصلا نمیفهمیدم. خانم آبیار تأکید داشت من خیلی زود در صحنه حاضر شوم و به همین دلیل من فروردین امسال رفتم چابهار و اینگونه توانستم بیشتر از مردم و محیط درباره نقشم تأثیر بگیرم.
خانواده شما درباره این نقشی که بازی کردید چه نظری داشت؟
رحیمیان: اصلا دوست نداشتند من این نقش را بازی کنم. مادرم خودش رفته بود و فیلم را دیده بود و وقتی با ایشان تلفنی حرف زدم گفتند اگر بیایی مشهد میزنمت. یادم میآید من سر تماشای فیلم «درباره الی» همراه خانوادهام آرزو کردم که در فیلمی بازی کنم که تماشاگر مثل همان فیلم سرجایش میخکوب شود و گمان میکنم شبی که ماه کامل شد چنین تجربهای باشد.
آقای میری، شما چطور شد که به این فیلم پیوستید؟
میری: من یک اجرا داشتم در تئاتر «آبی مایل بهصورتی» به کارگردانی ساناز بیان که در آن نقش یک پیرمرد کرمانی را بازی کردم. ماجرا مربوط به بهمن پارسال است و خانم آبیار آنجا من را دیدند. کمی بعدتر دوستی به من زنگ زد و گفت برای مشاوره لهجه در یک فیلم سینمایی که کارگردانش خانم آبیار است آماده باش. بحث اصلی من این بود که سیستان و بلوچستان در فیلم بد دیده نشود و اگر اینطور باشد من نیستم اما خانم آبیار به من اطمینان دادند که فیلم در حمایت از قوم بلوچ است. البته به غیراز مشاور لهجه، نقش «دایی نورالدین» را هم به من پیشنهاد دادند و خلاصه قرارداد بستم. در فیلم سرخپوست هم مشاور لهجه بودم و ایمان امیدواری که گریمور هر دو کار بود خیلی زحمت کشید برای گریم دایی که پیرمردی با سن بالا بود.من مدت زیادی روی لهجه و متن کار کردم. مثلا بعضی جملات حساسیتبرانگیز بود در آن منطقه که تغییر کردند و بعد هم متون را با لهجه ضبط کردم و برای بازیگران فرستادم.
[ad id='39844']