[quote]این فیلم ساخته اول پناه پناهی است که پیشتر با حضور در فیلمهای پدرش جعفر پناهی به عنوان دستیار، حضور در فضای سینما را تجربه کرده بود.[/quote]
او در «جاده خاکی» سرخوشانه یکی از تلخترین داستانهای زندگی جمعی ایرانیان را روایت کرده است. فیلمی که موقعیت جاری در لحظات مختلفش بیننده را جابهجا میخنداند اما در پایان با قطره اشکی گوشه چشم، به دریغ دردناک همه این سالها از رفتنها و کندنها از سرزمین مادری، مخاطبش را راهی میکند.
داستان سفر جادهای خانوادهای چهار نفره به سوی مرزهای غربی ایران برای خارج کردن قاچاقی پسر بزرگ از کشور که علت خروجش مشخص نیست، ظاهر شاد اما در باطن به شدت غمگینانهای دارد و میتواند از بهترینهای یک سال اخیر سینمای ایران باشد.
نمونه تازهای از فیلمهایی که بیاعتنا به معیارها و ضوابط حاکم بر فیلمسازی ایران ساخته میشود و به واقعیت جاری در رفتار و صحبتهای جامعه امروز ایران نزدیک هستند. اجرای فضا و ساختار فیلم بویژه از منظر روایت داستان بر بستر سفری جادهای میتواند یادآور برخی فیلمهای عباس کیارستمی و جعفر پناهی باشد اما نوع پرداخت شخصیتها و همچنین خلق رابطهای کمتر دیده شده از یک خانواده مدرن شهری، «جاده خاکی» را به اثری غیرتقلیدی تبدیل میکند.
فصل سیگار کشیدن مادر و پسر و اندوه جاری در آن که با فصل سیب خوردن پدر و پسر کنار رودخانه تکمیل میشود، حسرتی از ندیدنها و دریغ شدنهایی که خارج از خانواده بر جامعه ایران تحمیل میشود را به بیننده امروز منتقل میکند. درد کندن و رفتن. درد ندیدنهای بعد.
نکته قابل توجه فیلم استفاده به شدت هوشمندانه از برخی ترانههای خاطرهانگیز موسیقی پاپ است که هم فضای سرخوشانه است و هم دریغآمیز را برای بیننده ایجاد میکند. «سوغاتی» هایده، «دیار» شهرام شبپره و «شب زده» ابی حتی برای بیننده غیر فارسیزبان ناآشنا به آنها حس غم جاری در فیلم را منتقل میکند چه برسد به بیینده ایرانی.
[ad id='39844']