خط داستانی لو رفته فیلم مرد عنکبوتی ۳ : راهی به خانه نیست

[ad id='39844']

[quote]مدتیه که یکی از نویسندگان سایت ۴chan  خلاصه داستان پرجزئیات فیلم “مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست”  ادعا میکنه براساس نسخهٔ ابتدایی که از آن تماشا کرده است را در اینترنت منتشر کرده. این خلاصه داستان به طور کامل تمام اتفاقات مهم فیلم را در برمی‌گیرد و شاید درست باشد و شاید هم غلط [/quote]

یک گزینه محتمل تر نیز آن است که ایشان با توجه با اخبار پراکنده و مطالب لو رفته این داستان را سرهم بندی کرده باشد. ولی انصافا داستان خوبی و منطقی به نظر میرسد. ضمن اینکه سایت ۴Chan ثابت کرده در فاش کردن داستان و جزئیات فیلم های مورد انتظار تبحر خاصی دارد که نمونه اخیرش برمیگرده به فیلم “زن شگفت انگیز ۲” که ۹۰ درصد داستان را یک سال قبل از اکران آن لو داده بود! در هر حال این شما و این هم خلاصه داستان ادعایی از فیلم “راهی به خانه نیست”:

فیلم بلافاصله پس از وقایع شوکه کننده “دور از خانه” شروع میشود. پیتر در قالب اسپایدرمن در حال فرار است تا اینکه بالای مجسمه آزادی در محاصره نیروهای ویژه و هلی کوپترهای پلیس قرار میگیرد. پیتر با تار زدن به هلی کوپترها و تاب خوردن، فرار میکند و به شهر برمیگردد و در پشت یک کامیون متعلق به سازمان “ف.ی.س.ت” قایم میشود و در حالی که خسته و درمانده شده ماسک از روی صورت برمیدارد و روی کپه ای از لباس به استراحت میپردازد.

لوگوی معروف مارول استودیوز به نمایش درمی آید و به یک بخش خبری بیوگل دات نت، کات میشود و جیمسون را میبینیم که وقایع شوکه کننده فیلم قبلی را که در صحنه پس از تیتراژ دیده بودیم را به طور خلاصه از نو روایت میکند و یک ویدئوی لو رفته جدید از کوئنتین بک را نشان میدهد. او همچنین اشاره میکند به اینکه کشور واکاندا یک سپر جدید کاپیتان آمریکا را به عنوان هدیه به سم ویلسون (کاپیتان آمریکای جدید) اهدا کرده است که در بالای مجسمه آزادی قرار داده شده.

 سپس صحنه ای پیتر را میبینیم در دادگاه. وکیل مدافع او مت مورداک است. مت سعی میکند هیئت منصفه را متقاعد کند که پیتر پارکر، مرد عنکبوتی نیست دادگاه به پایان کار خودش در آن روز میرسد و پیتر را میبینیم که با مت، می و هپی هوگان دارد حرف میزند. آنها هنگام خروج از دادگاه، تعدادی از طرفداران میستریو را میبینیم که جلوی ساختمان دادگاه به تظاهرات مشغول هستند و کسانی هم هستند که باور دارند برای پیتر پارکر پاپوش دوخته شده است. پیتر سپس با ند و ام جی در یک نانوایی که در آن کار میکنند، ملاقات میکند. آنها درباره فاش شدن هویت مرد عنکبوتی بحث میکنند و به پیتر ویدئویی نشان میدهند که توسط دبیرستان میدتاون ساخته شده و به این موضوع اختصاص دارد.

 پیتر آن شب کابوسی از کوئنتین بک میبیند که در آن او برایش کُری میخواند و بهش میگوید که دست آخر برنده شده  و قراره هر چیزی پیتر داره را نابود کنه. جیلنهال برای این صحنه برگشته. پیتر بیدار میشه و در حالی که سراسیمه است از خونه میزنه بیرون تا با تار زدن به خانه ند برسه. مادر ند او را به خانه راه میده و پیتر با ند درباره اینکه نگرانه این موضوع چطور داره گند میزنه به رابطه اش با او و ام جی صحبت میکنه ولی ند بهش اطمینان میده که دوستانش هوایش را دارند.

روز بعد، پیتر بار دیگر به همراه مت، هپی و می در دادگاه حاضر میشود و ند و ام جی را در کنار در دادگاه میبیند. آنها ناگهان مورد هجوم یک سری از طرفداران میستریو قرار میگیرند. پیتر سعی میکنه همه رو از اونجا ببره بیرون و از قدرت هاش استفاده میکنه ولی به تقلا میفته تا اینکه به خانه دکتر استرنج (سانکتوم سانکتوروم) منتقل میشه

استرنج در حالت روح مانند خودش قرار داره و به پیتر میگه که یک تهدید میان جهانی هست که باهاش درگیره و مربوط به کسانی میشه که از دنیاهای خودشون  بیرون آورده شده اند. او میگه پیتر و همراهانش را به خانه اش آورده تا ازشون در مقابل “تهدیدات بزرگ” که از اون دنیاها نشات گرفته محافظت کنه. وقتی استرنج اونا رو ترک میکنه، پیتر، ند و ام جی گشت و گذاری در سانکتوم سانکتوروم میزنند و به دری برخورد میکنند و به مکانی میان بعدی برخورد میکنند که در آن مسافرین قاچاقی میان بعدی نگهداری میشون، شامل آلفرد مولینا در نقش دکتر اختاپوس و جیمی فاکس در نقش الکترو.   ند باهاشون صحبت میکنه و آنها قضیه مرگشون رو از فیلم های که در آنها بودند تعریف میکنند و ادعا میکنند که به دنبال شروعی تازه هستند. حرف های آنها روی پیتر تاثیر میگذارد و او به طور عجولانه ای بهشون اجازه میده از اونجا بروند. سپس دکتر اختاپوس بهش حمله میکنه و استرنج از پیتر محافظت میکنه. الکترو هم به استرنج حمله میکنه و اینجوری اختاپوس موفق به فرار میشه. خود الکترو هم با شلیک به سقف خانه استرنج از آنجا فرار میکنه، در حالی که استرنج ند و ام جی را در مقابل سقفی که دارد روی سرشان میریزد محافظت میکند.

پیتر لباس مرد عنکبوتی اش را میپوشد و خانه دکتر استرنج را ترک میکند تا به تعقیبشون بپردازد که ناگهان راینو (پل جیاماتی) بهش حمله میکند و به دست به طغیان در خیابان میزند. مرد عنکبوتی سعی میکنه سوار کولش بشه و شکستش بده ولی  درپوش فلزی دریچه فاضلاب بهش میخوره و بیهوش میشه که ناگهان مرد عنکبوتیِ اندرو گارفیلد از راه میرسه و به راینو متلک میندازه و حواسش رو پرت میکنه تا اینکه دو مرد عنکبوتی با هم تیم آپ میکنند و به سبک فیلم “امپراطوری ضربه میزند” او را شکست میدهن

پیتر پارکر  و اون یکی  پیتر پارکر با هم بیشتر آشنا میشوند و خیلی سریع با هم دوست میشن و از دیدن وب شوترهای یکدیگر ذوق میکنند ولی گیج شده اند که چرا اندرو آنجاست تا اینکه استرنج آنها را به سانکتوم سانکتوروم میاره و راینو را هم به آن زندان میان بعدی میفرسته. او به دو پیتر درباره چندجهانی توضیح میده و میگه که پیتر پارکر  را آورده به آنجا تا بهشون کمک کنه خبیث های فراری را ردیابی کنند. سپس می، ام جی و ند با دو پیتر پارکر ما روبرو میشوند و ابراز تعجب و شگفتی میکنند و … پیتر از استرنج میپرسه که باید از کجا شروع کنند.

اختاپوس و الکترو نشان داده میشوند در حالی که وارد تاسیسات متروکه آزکورپ میشوند و با نورمن آزبورن  ملاقات میکنند. آزبورن ادعا میکند یکی از افراد بسیاری است که از مرد عنکبوتی کینه به دل دارند زیرا “آنها را به قتل رسانده”. او ماجرای کشته شدنش را از فیلم “مرد عنکبوتی” (۲۰۰۲) برایشان تعریف میکند و به آنها راهی را پیشنهاد میدهد برای آنکه نه تنها از مرد عنکبوتی دنیای خود انتقام بگیرند بلکه بتوانند برای همیشه در این دنیا (دنیای سینمایی مارول) بمانند. اینجا فاش میشود که اختاپوس تحت کنترل بازوان فلزی خود قرار دارد. در نهایت آنها موافقت میکنند با نورمن همکاری کنند.

دو پیتر سعی میکنند با مشورت و همفکری با هم بفهمند که الکترو کجا رفته و در صحبت های خود به گوئن استیسی و عمو بن دنیای اندرو گارفیلد اشاره میکنند. پیتر هم به تونی استارک و عمو بن خودش اشاره میکند. اینجاست که پیتر میگه که در دنیای او تونی استارکی وجود نداره و آزکورپ ، غول صنعتی دنیای اوست.  که ام.جی نظر اونا را جلب میکنه به مقاله ای در روزنامه که نوشته صنایع آزکورپ در دنیای آنها نیز وجود داره و اخیراً برج اونجرز رو خریده و اولین شرکت غیر استارکی هستش که به نیروی آرک رآکتور  دسترسی پیدا کرده. پیتر به اون یکی پیتر درباره آرک رآکتور توضیح میده و اینجاست که به ذهنشون میرسه الکترو راهی آنجا شده. در نتیجه به محل برج سابق اونجرز میروند.

درست هم حدس زده بودند زیرا وقتی به آنجا میرسند الکترو را میبینند که میخواهد وارد برج شود. یک نبرد کوتاهی بین آنها در میگیرد تا اینکه لیزارد وارد میشود. مرد عنکبوتی به دنبال الکترو میرود و اون یکی مرد عنکبوتی هم نبرد دوباره ای با لیزارد را شروع میکند. پیتر سپس شاهد افزایش یافتن قدرت های الکترو به خاطر آرک رآکتور میشود که با اشعه ای قوی بهش ضربه میزنه. سپس الکترو و اختاپوس به همراه آرک رآکتور فرار میکنه. مرد عنکبوتی هم به مشکل برخورده و میگه که لیزارد نسبت به قبل خیلی قوی تر شده است. تا اینکه مرد عنکبوتی دیگر به کمکش میاد ولی لیزارد موفق به فرار میشه و اونا به شوخی میگن که عادت ندارند به طور همزمان با چند ابرشرور مبارزه کنند.

دکتر اختاپوس رآکتور را به آزکورپ میبره و نورمن بهش میگه که اون را با قدرت هاش به راه بیندازه و با این کار دروازه ای میان بعدی باز میشه. لیزارد به آنها ملحق میشه و بهشون میگه که مردان عنکبوتی به زودی سر میرسند و باعث میشه تا نورمن به دکتر اختاپوس بگه که باید زودتر دست به کار بشن و متوجه میشیم که نورمن دستگاهی ساخته که با قدرت آرک رآکتور کار میکنه و باعث میشه تا بتونن بین دنیاهای موازی سفر کنند.

همزمان دو پیتر پارکر روی سقف ساختمانی با هم گپ میزنند  مثلا پیتر درباره حادثه اون کشتی (که باعث شد تونی لباسش رو ازش بگیره)، مرگ تونی و فاش شدن هویتش به دست میستریو و اینکه اشتباهاتی رو مرتکب میشه که براش گرون تموم میشه حرف میزنه. اون یکی پیتر هم به مرگ سروان استیسی، کرت کانرز، هری و گوئن و اینکه اسپایدرمن بودن همواره بهایی داره که باید پرداخت کنند، حرف میزنه و آخرش به شوخی سپری میشه.

ناگهان وقوع یک زلزله حرفشان را قطع میکند نورمن، مرد شنی  را از شکاف رد میکند و فریاد میزند “اون داره میره به خونه”. مرد شنی داخل شکاف قدم میذاره ولی قبل از اینکه بقیه هم بتونند این کارو بکنند دو مرد عنکبوتی از راه میرسند تا جلوشون رو بگیرند. آنها درگیر نبردی با دکتر اختاپوس و لیزارد میشوند و الکترو هم سعی میکنه انرژی ناشی از رآکتور را مهار کنه. شکاف از کنترل خارج میشه و دو اسپایدی ما به همراه لیزارد رو به داخل خودش میکشه. آزبورن، دکتر اختاپوس و الکترو شاهد بسته شدن شکاف از سمت خود هستند در حالی که آزکورپ دچار ویرانی شده. آزبورن میگه که به کنداکتور بزرگتری نیاز دارند و اینجوری نظرش به پوستری از مجسمه آزادی جلب میشه.

از سوی دیگر دو پیتر ما بهوش می آیند ولی مرد شنی بهشون حمله میکنه . آنها برای شکست دادن مرد شنی با مشکل روبرو میشوند تا اینکه یک ضربه آبی او را متلاشی میکند و باعث میشود به فاضلاب عقب نشینی کند. نظر آنها به شیر آتش نشانی جلب میشود که یکی آن را باز کرده و رویش نوشته ای گذاشته بود که راستش را بخواهید نتوانستم دقیقا بخوانم رویش چی نوشته بود ولی آدرسی داشت در محله فارست هیلز که رویش عبارت “خانه” خودنمایی میکرد.

مردان عنکبوتی به آدرس مورد نظر میروند  و در راه با هم صحبت میکنند که چه کسی آن نوشته را گذاشته بوده. پیتر پارکرِ تام هالند میگه شاید کار مامورین شیلد بوده باشه که با تعجب پیتر پارکرِ اندرو مواجه میشه چون تا به حال حتی اسم شیلد را نشنیده! آنها در میزنند و مری جینرا ملاقات میکنند که ازشون دعوت میکنه بیان تو. بهشون شکلات داغ تعارف میکنه. تلویزیون هم روشنه و جیمسون داره داد میزنه “شرکت داره با شرکت استارک اینترنشال ادغام میشه. مری جین میگه الان برمیگرده. سپس مردی وارد اتاق میشه و روی صندلی روبروی آنها مینشینه: پیتر پارکرِ توبی مگوآیر! او میگه: “شماها کی هستین؟

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *