فیلم نفس نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۱۸ شد

[ad id='39844']

فیلم نفس نماینده ایران در اسکار ۲۰۱۸

خبرگزاری ایسنا: فیلم «نفس» در مقام نماینده سینمای ایران برای رقابت در رشته اسکار بهترین فیلم خارجی زبان انتخاب شد.

به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، امیر اسفندیاری – سخنگوی هیات معرفی فیلم ایرانی – اعلام کرد: «با انجام مباحث نهایی و بررسی‌های کلی در خصوص چهار فیلم فهرست نهایی، این هیات با اکثریت آراء، فیلم «نفس» ساخته نرگس آبیار را برای نمایندگی سینمای ایران در رقابت اسکار بهترین فیلم خارجی زبان انتخاب کرد.

اعضاء هیات امید دارند فیلم برگزیده بتواند با پشتیبانی کلیه مراکز تاثیرگذار فرهنگی کشور، نمودی دیگر از ظرفیت‌های سینمای نوین ایران را به طیفی گسترده تر از مخاطبین بین‌المللی بشناساند.»

بنا بر این گزارش در سال جاری، این هیات با میزبانی بنیاد سینمایی فارابی و در نتیجه تعامل مستقیم با سازمان سینمایی و خانه سینما، با عضویت سیروس الوند (کارگردان)، مجید انتظامی (آهنگساز)، محمد بزرگ نیا (کارگردان)، کمال تبریزی (کارگردان)، سید جمال ساداتیان (تهیه کننده)، رسول صدرعاملی(کارگردان)، جواد طوسی (منتقد)، رضا کیانیان (بازیگر) و امیر اسفندیاری (معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی) تشکیل شد.

طی بیست و سه سال معرفی منظم فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی، سینمای نوین ایران توانسته به سه نامزدی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان و یک نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه دست پیدا کند که در نهایت، با دریافت دو جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان در میان کلیه مدعیان عرصه سینمای جهان به سابقه‌ای درخور توجه در این رخداد بزرگ دست یافته و به همین واسطه، سقف فروش فیلم‌های ایرانی در کشورهای دیگر را به شدت افزایش داده است.

نقد فیلم نفس

حمید رضا امیدی سرور / مد و مه

حین تماشای فیلم نفس به خصوص بعد از نیم ساعت اول که فیلم به ورطه کسالت افتاد و مدام کند و کند و کند تر شد، جوری که حتی زیبایی و شیرینی دختر بچه ای که فیلم را روایت می کرد و یا آن بارقه هایی از نوستالژی که از خوش ذوقی فیلمساز حکایت می کردند نیز نمی توانست چاره ساز باشند. مدام از خود می پرسیدم که فیلمساز چگونه می خواهد این قصه را که به جای پیش رفتن فرو می رود، تمام کند.

اگر زمستان ۱۳۵۶ را تاریخ شروع فیلم  فرض کنیم تا ۱۳۶۱ که یکسال از جنگ گذشته حدود پنج شش سال از زندگی این دختر در فیلم روایت شده آن هم درست در مقطع سنی که دختر بچه ها به سرعت رشد می کنند. درحالی که دختر بچه راوی که در انتهای فیلم باید ده – دوازده سالی داشته باشد دقیقا در همان سایزی است که در ابتدای فیلم دیدیم. احتمالا خانم آبیار باید بهتر از ما به این مسائل آگاه باشند، به خصوص وقتی در برخی فصول به جزئیات در خور ستایشی توجه کرده اند، اما چرا به این نکته مهم توجه نمی‌کند؟ اصلا چرا قصه این همه طولانی می شود مثلا اگر کل قصه یکسال طول می کشید و دخترک به جای مرگ در بمباران از روی درخت می افتاد و می مرد واقعا فرق مهمی در فیلم شاهد می شدیم؟ تازه دیگر فیلمساز مجبور نبود این همه هزینه کند برای نمایش دوران جنگ و انقلاب که دست آخر هم یکی پیدا شود و بگوید چرا در قیاس با زندگی شاد پیش از انقلاب تصویر ایام بعد از انقلاب را این اندازه عبوس و تلخ نشان دادید؟ اینکه مردم در آن روزها شاد و خوش و خندان بودند شادی شان سرجای خود بود اعتقاداتشان و عزاداری شان هم جای خود و…

مثل همان ایرادی که از فیلم صد سال به این سالهای سامان مقدم  گرفته شد . جالب اینک در فیلم نفس معلم مدرسه دخترانه قبل از انقلاب یک خانم معلم خوش چهره خوش پوش است که با مهربانی برای شاگرد کلاس خود کفش هدیه می خرد در حالی که بعد از انقلاب معلمی عبوس و اخمو به بچه درس می دهد.

البته قصدم این نیست که بگویم خانم آبیار قصد و غرضی داشته و بی شک به شکل غریزی و ناخودآگاه این اتفاق افتاده چرا که خانم آبیار برای نشان دادن اوضاع و احوال آن روزگار شب عید پدر بچه ها را کتک خورده به خانه می فرستد و از زبان او می شنویم که به دلیل حمایت از پیرمردی کتک خورده که اتفاقی عکس ولیعهد را از کتاب درسی کنده و لای آن آجیل ریخته واما به گمانم استفاده از این روش گل درشت که تازه آن هم به زور به فیلم منگنه شده نمی تواند تاثیر عمیقی بگذارد آنهم در قیاس با آنچه در لایه های درونی فیلم جا خوش کرده است.

بگذریم داشتم می گفتم در حین تماشای فیلم نفس دراین فکر بودم که خانم آبیار این فیلم را که زمان در آن جلو می رفت اما آدمها عوض نمی شدند و مهمتر از همه قصه هم پیش نمی رفت، چطور می خواهد تمام کند. شاید اگر این کنجکاوی نبود همان نیم ساعت اول از سینما بیرون زده بودم تا به عنوان فیلمی مثلا کوتاه خاطره بهتری در ذهنم باقی بگذارد. اما آنقدر کنجکاو بودم که این کندی و کسالت را هر طور بود تاب آوردم.

سرانجام فیلمساز تنها راهی را که باقی مانده بود برگزید. یعنی وقتی قصه ای به لحاظ دراماتیک پیش نمی رود، جمع شدنی هم به نظر نمی رسد راه دیگری نمی ماند جز مرگ شخصیت اصلی! به خصوص وقتی که شخصیت اصلی راوی فیلم نیز هست همه چیز از دید او روایت می شود، بمیرد در هر حال فیلم خود به خود مجبور به تمام شدن است!

*****

نفس ساخته نرگس آبیار

سحر عصر آزاد / اعتماد

«نفس» سومین فیلم نرگس آبیار پس از «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیک‌ترند» و «شیار ١۴٣» است که تجربه‌ای جدید در کارنامه این فیلمساز زن محسوب می‌شود. فیلم هرچند نگاهی به دوران دفاع مقدس و تبعات آن دارد اما محور اصلی قصه روایت دختربچه‌ای از زندگی با پدر و مادر بزرگ و خواهر و برادرانش در یک روستا است.
فیلم با انتخاب این منطق داستانی از ذهن فانتزی و تخیل‌ساز راوی قصه استفاده کرده و در طول داستانی که چندان اوج و فرودی ندارد، تلفیقی از اتفاقات روزمره زندگی این خانواده را با بهره‌گیری از انیمیشن و پیوند قصه‌های کودکانه و اتفاقات روزمره به تصویر کشیده و به نوعی قصد رسیدن به سبک و ساختاری جدید دارد.
اما واقعیت این است که این رها بودن قصه به بهانه به تصویر کشیدن رویدادهای اجتماعی ایران از دهه‌های ۵٠ تا ۶٠، جذابیتی به فیلم نداده بلکه آن را تبدیل به سریالی طولانی و بدون اوج و فرود کرده که دنبال کردن آن از پس گریم‌ها و بازی‌های نه چندان دلچسب بازیگران شناخته‌شده، سخت و حوصله‌بر است.

فیلم نفس نماینده ایرتان در اسکار ۲۰۱۸ فیلم نفس نماینده ایرتان در اسکار ۲۰۱۸ فیلم نفس نماینده ایرتان در اسکار ۲۰۱۸ فیلم نفس نماینده ایرتان در اسکار ۲۰۱۸ فیلم نفس نماینده ایرتان در اسکار ۲۰۱۸ فیلم نفس نماینده ایرتان در اسکار ۲۰۱۸ فیلم نفس نماینده ایرتان در اسکار ۲۰۱۸
[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *