مستند توقیفی انقلاب جنسی
خبرگزاری ایلنا: بنابر دستور کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه، لینک دانلود مستند انقلاب جنسی تا دستور مجدد کارگروه غیرفعال شده است و این فیلم اجازه انتشار ندارد.
مستند انقلاب جنسی تازهترین اثر تولید شده در این موسسه؛ آزادیهای جنسی در ایران را نمایش میدهد و با طرح جمله “امروز ما در ابتدای مسیری هستیم که غرب از دویست سال پیش در راه آزادیهای جنسی طی کردهاست” زنگ خطر را به صدا درمیآورد.
مستند انقلاب جنسی با نگاهی متفاوت به زیست جنسی مردم هلند، فرانسه و اسپانیا تلاش میکند مخاطب را نسبت به دنیای غرب نزدیکتر کند.
آرمانمدیا این مستند را پس از میراث آلبرتا ۳ تولید و منتشر کردهاست.
عوامل تهیه انقلاب جنسی عبارتند از: کارگردان، حسین شمقدری، تهیهکننده، محمدحسن مددی، مدیرتولید و ارتباطات، محسن اخوانفر.
اسم مستند تا حد زیادی تکلیف را روشن میکند: «انقلاب جنسی»؛ فیلمی است درباره زیست جنسی اروپاییان و انقلابی که در آن واقع شده. به گفته خود شمقدری و آنچه در خلاصه آن آمده است، فیلم سعی دارد مخاطب را به دنیای غرب نزدیکتر کند. آنچه در پی میآید، کالبدشکافی این سوغات فرنگ است که حاصل چندین بار تماشای مستند و ساعتها گفتوگو با حسین شمقدری، استاد قاسمیان و متخصصان این حوزه است. فیلم خیلی روان و ساده در قالب تصاویر و مصاحبههایی جذاب، با جوانان ایرانی و اروپایی و بعضی نماهای عمومی از شهرهای اروپا و تهران سعی میکند وضعیت زیست جنسی در این ۲ موقعیت را معرفی و البته هر دو را به چالش بکشد تا در نهایت و در مصاحبهای کوتاه با حجتالاسلام قاسمیان (رئیس حوزه مشکات و روحانی انقلابی شناختهشده) و مشاور اصلی پروژه، ایده خود را در وضع مطلوب مدیریت امر جنسی از منظر اسلام مطرح کند. هرچند اشکالاتی در لایه ساختار و فرم و عمدتا ناشی از شتابزدگی در تولید وجود دارد اما در این یادداشت صرفا محتوا را در دو بخش کلی نکات مثبت و تهدیدات فیلم، مورد بررسی قرار دادهایم.
آنچه درباره فیلم شایسته تقدیر و توجه است
۱- ورود به اصل موضوع؛ آیندهپژوهی بحران جنسی
صرف ورود فیلمساز از این منظر به موضوع بحران جنسی یک حرکت کاملا رو به جلو است. ما عمدتا در کشور درگیریهای خرد و مقطعی با مسائل روز داریم که بدون توجه به تبعات آتی آن هرگز بدرستی درک و حلوفصل نخواهد شد، لذا توسعه افق نگاه و عمق تحلیل عامه مردم در این مسائل، گامی بسیار مثبت و رو به جلو ارزیابی میشود.
۲- به رسمیت شناختن مشکل زیست جنسی ایرانیان توسط دغدغهمندان انقلاب اسلامی
هرچند این مسأله تازگی ندارد و متفکران، پژوهشگران و فیلمسازان دغدغهمند انقلاب نسبت به این موضوع هشدار داده و درباره آن آثاری تولید کردهاند (به طور مثال در طیف انقلابیون مستندهای یک پیشنهاد ساده، پشت صحنه، بازگشت گمورا، خیالپرست و …) اما کماکان اینکه درباره این مسأله دلسوزان خودی ورود کرده و دهان معارضان و کینهجویان را بسته نگه داشتهاند از منظر سیاسی، امنیتی و فرهنگی، بسیار ارزشمند است.
۳- روایت مستقیم از قلب اروپا
سفر به اروپا و ارائه تصویری بهروز و دست اول از مسأله، فرصت مناسبی در راستای افزایش اعتماد و باورپذیری مخاطب فراهم کرده است. هرچند بسنده کردن به این حضور ظاهری و عدم پژوهش، آسیبهایی هم داشته است.
۴- جسارت فیلمساز و عدم محافظهکاری در مواجهه با موضوع و ارائه مطالب
عدم محافظهکاری و جسارت فیلمساز تا جایی است که برخی از مخاطبان را آزار داده و به مرز بیحیایی هم نزدیک شده اما در هر صورت این نوع بیان و مواجهه با موضوع در اصل کار لازم و مطلوب به نظر میرسد، آن هم در دورهای که ناکارآمدی تعارفات و رودربایستی در مواجهه با مسأله بر همگان ثابت شده است.
۵- شروع خوب و جالب توجه فیلم
طرح بحث فیلم با یک شوک خوب آغاز میشود؛ تصاویری از زنان محجبه اروپایی در حدود ۱۰۰ سال پیش و قبل از آزادیهای جنسی امروزی و واکنشهای نسل امروزی جوانان اروپایی به این تصاویر که موقعیت جذابی را خلق کرده است.
۶- به چالش کشیدن تصور ایرانیان در زمینه ازدواج موقت
در بخشهای انتهایی فیلم مسأله ازدواج موقت به عنوان راهکاری از سوی کارشناس فیلم جهت پر کردن فاصله احساس نیاز جنسی تا فراهم شدن شرایط ازدواج دائم مطرح میشود و این ایده با برخی مصاحبهشوندگان ایرانی مطرح شده و نگاه منفی آنها نسبت به این موضوع به تصویر کشیده میشود. هرچند به زعم نگارنده این چالش در نهایت به نفع گفتمان صیغه به اندازه کافی اقناع ایجاد نمیکند اما همین طرح چالش با فرهنگ ایرانی به عنوان مانعی جدی در امر ازدواج موقت در جامعهای که سینما و رسانهها و تلویزیون و عرف بشدت علیه آن تبلیغ میکنند نگاهی بسیار قابل ستایش و پیشرو محسوب میشود.
آنچه درباره فیلم نگرانکننده و خطرناک است
اما بهرغم محاسن فوق و مثبت بودن ساخت چنین مستندهایی، نواقص و نارساییهایی در فیلم وجود دارد که ممکن است منجر به سوءتفاهماتی شده و مستند را به ابزاری خلاف هدف خود تبدیل کند که لازم است در نظرسنجیهای حساب شده، این امر بررسی شود و در صورت مثبت بودن این فرضیه به نحوی آثار مخرب فیلم را کاهش داد.
ذیلا به مهمترین این موارد اشاره میشود.
۱- ابهامات جدی نسبت به صحت ایده فیلمساز و پیام دریافتی مخاطب در بعضی موارد مهم
تلقیها و برداشتهای متعدد از یک فیلم، لزوماً بد نیست [به شرطی که آگاهانه باشد] اما بهرغم اینکه شمقدری در پی تثبیت نگاه مشخصی در فیلم بوده است، در مقام اجرا محصولی ارائه شده که برداشتهای مخاطبان از برخی بخشهای مهم آن یکسان نبوده و بعضا در تضاد کامل با یکدیگر است.
برخی مستند به مصاحبههای بعدی فیلمساز با خبرگزاریها معتقدند نمونههایی از آنچه ذیلا میآید واقعا مد نظر فیلمساز بوده و برخی، این را رد میکنند اما در هر صورت در گفتوگوهای مختلفی که با طیفهای مختلف بینندگان مستند داشتهایم برداشتهایی از فیلم صورت گرفته که ذیلا بخشی از خطرناکترین آنها آمده است:
– آموزش و مدیریت جنسی اروپا در مدارس و اینکه برای کودکان ۱۲ ساله نیز وسایل پیشگیری از بارداری در دسترس است، امری مثبت و شایسته الگوبرداری است.
– وجود مکانهایی تحت عنوان منطقه قرمز برای ارائه خدمات جنسی توسط فاحشهها به عموم مردم، امری عقلانی و لازمالاجراست.
– اروپاییان مردمانی متعهد به روابط خود هستند و خیانت و بیاخلاقی در آنها وجود ندارد یا حداقل اصلا رایج نیست.
– اینکه زنان با هر سطح از برهنگی به راحتی در اروپا زندگی میکنند و مشکلی برایشان رخ نمیدهد، نشان متمدن بودن مردان اروپایی است برخلاف ایرانیهای عقدهای و مریض جنسی (هرچند در فیلم کارشناس این امر را نشانی از سردی روابط جنسی عنوان میکند اما در فیلم نمیفهمیم پس این آمار تجاوز بالا از چیست).
– ابتدای فیلم میشنویم اروپا به دلیل افراط کلیسا و سرکوب میل جنسی به وضعیت فعلی دچار شده اما مصادیق این سختگیری و افراط بیان نمیشود و تنها تصاویری قدیمی از زنان محجبه اروپایی دیده میشود که اتفاقا خیلی فقیر و فلاکتزده به نظر میرسند.
آیا در ذهن مخاطب خاکستری هدف فیلم که اساسا یا اعتقاد جدی به اسلام و حجاب ندارد و حتی بعضا علیه آن میجنگد یا اگر دارد حجاب را چندان لازمالاجرا نمیداند (مثل بدحجابانی که در مراسم شبهای قدر و… میبینیم) نتیجه احتمالی جز این خواهد بود که حجاب و تاکید بر آن (بویژه حجاب قانونی) مصداق افراط و سرکوب و دور از عقلانیت و تعادل است؟
– نمایش تصویری از یک زن و یک مرد با جذابیتهای جنسی و پرسش از مردم ایران و اروپا که ترجیح میدهید با کدامیک شبی را خوش بگذرانید.
نتیجه ۱: اروپاییان مردمانی بیمیل به جنس مخالف، احیانا همجنسگرا و کمتوجه به جذابیتهای جنسی هستند (احتمالا مدنظر کارگردان)
برداشت ۲: ایرانیها عقدهای و تشنه جنسی هستند، در عوض اروپاییان بسیار فرهیخته و بدون توجه به کلیشههای جنسیتی، با رویکردهای انسانی، افراد را قضاوت میکنند.
۲- تلقیهای اشتباه و سادهانگارانه ارائه شده در فیلم درباره برخی مسائل
– عامل اصلی وقوع انقلاب جنسی در غرب، سختگیریهای کلیسا و مسیحیان در امر جنسی است.
توضیح آنکه اولا برخی متفکران غربی و اروپایی نیز چنین نگاهی ندارند اما با فرض قبول این مسأله دلایل بسیار مهمتری برای وقوع انقلاب جنسی و روند افسارگسیخته آن برمیشمارند. مسائلی از قبیل نقش اقتصاد سرمایهداری، سینما، جنبشهای فمینیستی، سیاستهای کنترلی تودهها توسط قدرتمندان و زیربناهای فلسفی اجتماعی، جهانبینی تمدنی لذتگرا و فردمحور غرب و…
– مقصر یا مسؤول اصلی وقوع انقلاب قریبالوقوع جنسی، نهادهای دینی و حکومتی جمهوری اسلامی هستند.
به نظر میرسد تکرار کدهایی در فیلم که اشاره به نظام دارد، مجموعا بدهکار ماجرا را حکومت اسلامی میکند، بویژه اینکه فیلم با این جملات پایان میپذیرد: «نگاههای افراطی که حکومت کلیسا داشت، باعث شد امروز چیزی جز آثار تاریخی از اون باقی نمونه، آیا وقتش نرسیده با اصلاح نگاههای سنتی جلوی آفتهایی رو بگیریم که غرب امروز دچارش شده؟»
هرچند نمیتوان منکر انفعال و کمکاری مسؤولان در این سالها و نقش سلبی و ایجابی هر نوع حکومتی در مدیریت امر جنسی مردم آن جامعه شد اما سهم نظام در پیش آمدن این معضلات به نسبت مشکلاتی که ناشی از رواج فرهنگ شهوتسالار و هرزه غربی و عرف و سنتهای دست و پاگیر ایرانی در ازدواج است، چقدر است؟ مهمتر از آن حتی اگر مقصر اصلی مسؤولان باشند، ارزش افزوده بسط این نگاه (که البته پیشفرض قبلی همه مخاطبان در ایران همین است) جز سلب مسؤولیت از رفتار مردم و خانوادهها چه خواهد بود؟
از این گذشته راهحلی که در فیلم معرفی میشود یعنی مسأله صیغه هرچند توسط جمهوری اسلامی ترویج نشده (آن هم به دلیل ترس از واکنشهای عرفی احتمالی) اما هرگز توسط حکومت منع نشده و اتفاقا اندک ساختارهای قانونیای هم برای آن پیشبینی شده است، بنابراین چه نعل وارونه کوفتنی است که وقتی عامل اصلی عدم رواج ازدواج موقت، فرهنگ عامه است، نظام مسؤول این بحران باشد؟
سوای اینها اگر عامل دیگر در تشدید بحران جنسی را تحریک بیش از حد ناشی از ظهور و بروز جنسی زنان و مردان در عرصه اجتماع، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، شبکههای اجتماعی و … بدانیم، نهتنها نظام متهم نیست بلکه قهرمانی است که آبرو و اقبال عمومی خود را هزینه مبارزه با این فرهنگهای شهوتسالار کرده است.
– تقلیل بحران جنسی غرب به انحرافات در عمل جنسی مثل رژه افتخار همجنسبازان.
کارگردان پس از نمایش تمجیدآمیز برخی آزادیهای جنسی و سیاستهای مدیریت مسائل جنسی مثل ارائه کاندوم در مدارس و سطح شهر و توصیه و تاکید بر آموزش برقراری روابط جنسی رو به دوربین میگوید: «تا اینجای کار اینجوری برداشت میشود که رفتار غرب، اسلامی است، کسی عقدهای نمیشود، حتی رد لایت(فاحشهخانه رسمی) هم گذاشتن که خودشان (هم) نمیروند اما این همه واقعیت غرب نیست».
و در ادامه ما تصاویری را خواهیم دید که بناست سمت تاریک زندگی جنسی غرب را نشان دهد. اما این سمت تاریک از نگاه شمقدری چیست؟ رفتارها و پوششهای اغراق شده جنسی همجنسبازان در رژه افتخارشان، تنفروشی مردان و تبلیغات بسیار جنسی و درنهایت این جمله از زبان کارشناس روحانی فیلم که زنان لخت هم، دیگر حتی مورد توجه مردان اروپایی نیستند و میل جنسی در مردان اروپایی کاهش پیدا کرده است. اشکال بزرگ اینجاست که اولا فیلمساز ماهیت انقلاب جنسی و محصولات ویرانگرش را اصلا درک نکرده و متاسفانه نهتنها نتوانسته بلکه حتی به سمت این نرفته که مخاطب را مجاب کند فرهنگ جنسی غرب یک کل واحد است و رسیدن به یک جزء بدون ابتلا به سایر مسائل، اساسا شدنی نیست.
نمیدانیم اینکه کارگردان هیچ اشارهای به آمار تجاوزات، خانوادههای از هم پاشیده، بحران هویت، آمار فرزندان نامشروع، خودکشی، رفتارهای به مراتب زشتتر و انحرافیتر جنسی (نسبت به آنچه در فیلم آمده)، بردگی جنسی کودکان و زنان، آمار وحشتناک سقط جنین و مسائلی از این دست نکرده متعمدانه بوده است یا به این دلیل است که اساسا چرخیدن و گپ زدن کارگردان در خیابانهای اروپا منجر به کسب اطلاع از چنین مسائلی نخواهد شد.
اما دو نکته، عمق و دقت نگاه شمقدری را بخوبی بازنمایی میکند؛ در نخستین جملات فیلم، شمقدری میگوید: «ما در ابتدای مسیری هستیم که غرب ۲۰۰ سال قبل آغاز کرده (انقلاب جنسی)». برایمان سوال شده بود که این ۲۰۰ سال از کجا آمده، با هیچ قرائتی شروع انقلاب جنسی به ۲۰۰ سال پیش بر نمیگردد، از خود کارگردان سوال شد و گفتند منظور دوران ملکه ویکتوریاست. از قضا این دوره در اروپا شهره به دوره اخلاقگرایی و دیسیپلین سنگین جنسی و رفتاری است، فضایی نزدیک به دهه ۶۰ خودمان. ضمن اینکه ملکه ویکتوریا سال ۱۹۰۱ از دنیا میرود و شروع فرآیندهای انقلاب جنسی در نهایت از این تاریخ به بعد است. اما این مطلب ساده که با یک جستوجوی زیر ۱۰ ثانیهای اینترنتی حل میشود در مقابل خطایی که شمقدری در ابتدای فیلم میکند خطای کوچکی است.
شمقدری رندانه در موزه لوور فرانسه تصویری از مریم مقدس به قول خودش قبل از انقلاب جنسی نشان میدهد و سپس کمی جلوتر به مریم مقدسی بعد از انقلاب جنسی میرسد که برهنه است. اما مجسمه معروفی از مریم مجدلیه(زن فاسدی که قصد سنگسارش را داشتند اما به دست مسیح توبه داده شد) را میبینیم (زنی که طبق افسانهای بعد از توبه در غاری عزلت میگزیند، روزها فرشتهها او را به آسمان میبرند تا نغمههای بهشتی را بشنود و تنها تنپوشش موی تنش بوده و این مجسمه بازنمایی از آن افسانه است) و جالب اینکه خود شمقدری هم این عنوان را زیرنویس میکند اما نمیفهمد این دو، افراد متفاوتی هستند. شاید بنا به دلایلی جستوجوی اینترنتی مقدور نشده اما حداقل خواندن تاریخ ساخت مجسمه زیر آن که مربوط به قرن ۱۶ میلادی است توقع زیادی نیست.
و ما نمیفهمیم چه انقلاب جنسیای است که از ۲۰۰ سال پیش شروع شده اما نمادش مجسمهای در ۵۰۰ سال پیش است! البته وقوع چنین مسائلی در حالی که کل فرآیند پژوهش، پیشتولید، تولید و پستولید کار در رکوردی عجیب در عرض تنها ۲ ماه انجام شده خیلی هم نباید شگفتآور باشد. آن هم برای کسی که ظاهرا هیچ پیشینه تخصصی یا مطالعاتی در این زمینه نداشته است.
هرچند موارد دیگری در خلال مصاحبهها این شائبه را تقویت میکند اما نمیخواهیم بدبینانه بگوییم با دستکاری واقعیت توسط فیلمساز مواجهیم اما بیدقتی ناشی از عدم اهتمام به پژوهش حتی در حد یک جستوجوی ساده اینترنتی، گناهی نابخشودنی و زیر سوال برنده اساس اعتبار فیلم است و در مرحله ارائه تحلیل و راه حل نتیجه همان خواهد شد که روزی، کلهپزی هوس جراحی مغز به سرش بزند.
– کیفیت نظام روابط دوست دختر- پسری اروپا میتواند مدل مطلوبی از صیغه اسلامی باشد.
با توجه به روایت فیلم و همچنین گفتوگوهایی که با عوامل فیلم داشتهایم اگر نگوییم مهمترین، لااقل یکی از مهمترین ایدههای فیلم تلاش برای تبیین نظام ازدواج موقت اسلامی از طریق تبیین و یکسانسازی با مدل روابط دوستی دختر پسرهای اروپایی است؛ یعنی رابطهای که ۲ طرف تعهداتی(البته صرفا اخلاقی) به هم دارند و خانوادهها در جریان دوستی و ارتباطات آن دو هستند، با این توضیح که از ابتدا قرار به جدایی نیست و دختر و پسر اروپایی واقعا به قصد ازدواج یا رابطه درازمدت وارد رابطه با یکدیگر میشوند و تا مدتها به چشم همسر به یکدیگر نگاه میکنند. البته ممکن است این رابطه به ازدواج ختم شود یا نشود اما در هر دو صورت تا مدتی که دو طرف با یکدیگر در ارتباطند از لحاظ جنسی تامین بوده و پنهانکاری و خیانتی هم در کار نخواهد بود. خانوادهها هم راضی و در جریان هستند و میتوانند مشاورههای خود را داشته باشند. اما به دلایلی که خواهیم گفت، اولا این قیاس، قیاس غلطی است و ثانیا نهتنها کمکی به ترویج ازدواج موقت نکرده که نتیجهای جز تثبیت و گسترش بیشتر فرهنگ روابط نامشروع نخواهد داشت.
چرا این قیاس غلط و مخرب است؟
۱- تعهدات در روابط دوستانه غربی، هیچ ضمانت اجرایی نداشته و مطلقا نمیتوان به اظهارات جوانان عاشقپیشهای که در حال حاضر در یک ارتباط عاطفی هستند(آن هم در کنار دوستانشان و مقابل دوربین) به عنوان سندی بر رعایت تعهدات نسبت به یکدیگر بسنده کرد بلکه آنچه در عمل مشاهده میشود (به اعتراف آمارهای خود دولتهای غربی) درصد بسیار بالای خیانت حتی در زوجهای قانونی است که نشاندهنده عدم وفاداری و پذیرش تبعات این نوع روابط است.
۲- روابط خارج از تعهد و غیرشرعی دوستی آزاد ۲ جنس در غرب در بستر اختلاط آغاز میشود و با دوستی و عمل جنسی پایان میپذیرد. لازمه دوستی این است که افراد در معرض ارتباطات زیاد با جنس مخالف باشند و بر اثر این ارتباطات زیاد به یکدیگر علاقهمند یا وابسته شوند، حال آنکه در مدل ازدواج موقت، صیغه محرمیت نقطه شروع رابطه است و اسلام بشدت اختلاط و روابط پیش از ازدواج را نهی کرده است.
۳- از طرفی ازدواج موقت کاملا در فضای التذاذ جنسی تعریف(از نظر اسلام) و خوانش(از نگاه مردم) میشود و از طرفی آنچنان نگاه جوان و جامعه ایرانی به روابط ۲ جنس رمانتیک و دراماتیزه شده که روابط دوستی دختر و پسر غربی که ظاهرا یا واقعا تکیه بر عواطفی مثل عشق و دلدادگی دارد برای جوان ایرانی قابل تعویض با ازدواج موقت نیست، کأنه ازدواج موقت نوعی روسپیگری است که جایگزین عشق نمیتواند بشود. در نتیجه همانطور که در فیلم هم میبینیم جوانی که بخوبی تفکرات جوانان امروزی را نمایندگی میکند، صیغه را کلاه شرعی یا فروش بدن میداند.
۴- حتی با نادیده گرفتن تمام تمایزات فوقالذکر موانع جدی بزرگی بر سر راه پذیرش ازدواج موقت حتی با مدل اروپایی آن وجود دارد که مانع پذیرش آن در جوانان و خانوادهها شده و این قیاس به جای اینکه کمکی در جهت تثبیت یا ترویج فرهنگ ازدواج موقت باشد، توجیهی در راستای گسترش روابط خارج از شرع میشود.
مسائلی مثل شرط رضایت ولی دختر یا هژمونی سنگین فرهنگ وجوب بکارت دختران در ازدواج دائم؛ اینها به معنای مخالفت با ازدواج موقت نیست، بحث بر سر این است که توصیهای که در فیلم با الهام از فضای دوستی دختر و پسر در اروپا میشود هیچ کمک موثری به ازدواج موقت نمیکند بلکه خدای ناکرده ممکن است صرفا تبدیل به وجدان خفه کنی برای برخی مغرضان شود.
۵- حتی اگر جوانانی(از طیف خاکستری مخاطب فیلم) حاضر شوند بعد از جدی شدن دوستیشان که بر اثر اختلاط و روابط نزدیک ایجاد شده، با اطلاع خانوادهها عقد موقت داشته باشند، تازه به مدل اروپایی رسیدهایم با کمی رنگ و لعاب شرعی. اما نکته اینجاست که این مدل همانطور که در غرب به دلیل بافت اختلاط و محیط بیگانه از غیرت و عفت، مسائل و اشکالات فراوانی ایجاد کرده(مادران مجرد، فرزندان بیهویت، شکستهای عاطفی و خیانت، بیوفایی، انتقامجویی و…) اینجا نیز چنان خواهد شد، چرا که به احتمال زیاد تعهدات آتی مانند عده نگه داشتن و پذیرش سرپرستی فرزند در صورت بارداری برقرار نخواهد بود. چه انتظاری هست که دختر و پسری که خارج از چارچوب شرع در محیط اختلاط، روابط صمیمانهای داشتهاند(یعنی التزام عملی کافی به دین ندارند) تا حدی که به نامزدی یا محرمیت رسیده است بعد از جدایی که معمولا ناشی از تنش، شکستهای عاطفی و احتمالا نفرت و حس انتقام است به تعهد خود نسبت به طرف مقابلشان به خاطر خدا پایبند بمانند؟
۶- نمیتوان ازدواج موقت یا احکام اسلامی را از بافت اصیل خود (عفت، غیرت، تقوا) خارج کرد و انتظار کارآیی داشت. یا بالعکس صورتی ظاهری از رفتاری غیرشرعی و غیراسلامی(لذتجویی فردی غیرمسؤولانه) را ولو قرابتهایی با مدل اسلامی داشته باشد، به جای مدل اسلامی جایگزین کرد.
۳- خطشکنی در نمایش و عدم توجه به پیامدهای مخرب برهنگی
فیلم در نمایش صحنههای جنسی و میزان نمایش برهنگی خطوط قرمز زیادی را پشت سر گذاشته است به نحوی که میتوان ادعا کرد هرگز در هیچ فیلمی در فضای رسمی جمهوری اسلامی ایران این حد از برهنگی و نمایش صریح محتوای جنسی سابقه نداشته است. تا جایی که شاهدیم، یکی از شرکتکنندگان در راهپیمایی رژه افتخار همجنسبازان تلاش میکند آلت مردانه مصنوعی همراه خود را به کام مبارک فیلمساز انقلابی ما وارد کند! طی گفتوگویی که با عوامل و مشاوران پروژه داشتهایم دفاعشان از این امر به دلیل ایجاد نزدیکترین تصویر از جامعه اروپا عنوان شده است تا مخاطب واقعا با آنچه میگذرد مواجهه مستقیم داشته باشد. اما اولا به اعتراف مشاور پروژه و به سند برخی سانسورهای تصویری، کارگردان هرگز نتوانسته و نخواهد توانست مخاطب را با آنچه در اروپا میگذرد بدون رتوش و دستکاری مواجه کند و واقعیت آنجا بسیار وقیحتر از آن چیزی است که قابلیت نمایش داشته باشد. ثانیا با فرض اینکه چنین هدفی امر مثبتی تلقی شود، آیا در نظام «هزینه/ فایده» کماکان مطلوبیت دارد؟ مسأله مطلقا محدود به موازین شرعی نیست، بلکه تبعات آتی عادی شدن نمایش چنین تصاویری است!
از این گذشته برخلاف استناد مولفان اثر که میگویند این اثر برای مخاطبان خاکستری ساخته شده، به سند تجربه، موضع و طیف فکری- فرهنگی فیلمساز و رسانههای منعکسکننده تبلیغات فیلم اتفاقا مخاطب نهایی فیلم در عمل به طور نسبتا غالبی مذهبیون خواهند بود نه قشر خاکستری.
تقلیل دامنه بحران زیست جنسی غربی به عمل جنسی
یکی دیگر از اشکالات جدی فیلم که به صورت دومینووار میتواند منجر به بازتولیدهای غلط در تحلیل و ارائه راهکار برای حل بحران جنسی کنونی شود عدم توجه به مسائل کلان پیشینی و پسینی پیرامون عمل جنسی و تقلیل بحران به صرف افراط در عمل جنسی(Sexual Intercourse) در اروپاست.
این تقلیل سادهانگارانه میتواند اصلیترین دلایل بطلان فرهنگ جنسی غرب را نادیده گرفته و از آن مهمتر بدون شناخت و مواجهه با دلایل اصلی بروز انقلاب جنسی، نسخهای معوج برای درمان عوارض آن بپیچد. همانطور که محمدرضا زائری در کتاب حجاب بدون حجابش این نگاه را رد کرده و آن را تشبیه به کار طبیبی میکند که برای بیمار مبتلا به آبله مرغان داروهای رفع خال و قرمزی پوست تجویز میکند.
جای خالی تاثیر فهم مسائل کلانی نظیر نقش اشتغال و تحصیل یکسان زنان و مردان، تحول هویت جنسی و نقشهای اجتماعی، جایگاه نهاد خانواده، دین، فلسفه حیات و… در سازندگان و فیلمشان بشدت احساس میشود. با توصیفاتی که ذکر شد نمیدانیم باید به خاطر این لنگه کفش در بیابان شکرگزار باشیم یا از ترس مار و عقربهای احتمالی خفته در آن، عطایش را به لقایش ببخشیم. راههایی بود تا این مار و عقربها در مستند نباشند. به هر رو امید که در آثار آتی این گروه و سایر دغدغهمندان فرهنگ اسلامی، اشکالات و کمبودهای ذکر شده جبران شده و آثاری هر روز بهتر از دیروز از ایشان شاهد باشیم. در پایان مجددا از تلاشهای گروه تولیدکننده تقدیر کرده و برایشان آرزوی توفیق روزافزون داریم.
*مستندساز و پژوهشگر مسائل جنسی
منبع : وطن امروز
«انقلاب جنسی» نام جدیدترین مستند گروه آرمانمدیا به تهیهکنندگی محمدحسن مددی است که عرضه اینترنتی آن در هفته جاری آغاز شد.
مستندی جسورانه که به سراغ معضلات جنسی جامعه رفته و تلاش کرده راهحلی برای برطرف شدن این مشکلات ارائه دهد. کارگردان مستند «انقلاب جنسی» در این فیلم تلاش کرده با ارائه تصویری واقعی و جامع از زیستجنسی مردم اروپا به آسیبشناسی این موضوع بپردازد و نسخهای کامل برای برطرف شدن مشکلات جنسی که جامعه ایران با آن دست به گریبان است، ارائه دهد.
به نظر من بزرگترین دستاورد مستند «انقلاب جنسی» این است که مخاطب میتواند یک گام به فرهنگ جامعه غربی نزدیک شده و با جامعه غرب و انسان غربی وارد دیالوگ شود. دنیای یک انسان ایرانی و یک فرد غربی کاملا متفاوت است، چراکه کشور ما، کشور مهاجرپذیری نیست و بیشتر ما، فقط اطرافیان خودمان را میبینیم. بسیاری از افراد هم یا سفر خارجی نرفتهاند یا سفرشان توریستی بوده و آنجا زندگی نکردهاند. به همین خاطر شناخت آنها از جامعه غرب، شناخت ناقصی است.
در حوزه مسائل جنسی، این فیلم تلاش کرده است که شناخت جدیدی از سبک زندگی غربی در مسائل جنسی برای مخاطب ارائه کند. این هدف اصلی ما بود؛ چراکه ما با عدمشناخت نسبت به غرب روبهرو بودیم. شناخت اکثر ما از غرب، منحصر به یکسری فیلم سینمایی که توسط هالیوود ساخته میشود و رسانههایی که اخبار غرب را آنطور که میخواهند منعکس میکنند، است. ما در سفرهای مان به غرب به شناختی رسیدهایم و سعی کردهایم بدون سانسور و جانبداری، بهطور کاملا مستدل به موضوع بپردازیم و واقعیتها را بیان کنیم. البته نشان دادن همه واقعیات غرب باعث نشده است ما نسبت به اتفاقاتی که در غرب رخ میدهد، بیقضاوت باشیم.
این انگیزه اصلی ما بود. از طرف دیگر شرایط نشان میدهد جامعه ایران هم مثل بسیاری از کشورهای غربی که تحولات بنیادین آنها به مسائل جنسی گره خورده، در چنین شرایطی قرار گرفته باشد. الان برای چارهاندیشی و پرداختن به این مساله، قطعا دیر شده است ولی بالاخره ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. به نظر من، شرایط امروز جامعه ما، شبیه شرایط انقلاب جنسی و انفجاری است که در غرب رخ داد. از قِبَل این انفجار، نهتنها معادلات فرهنگی، بلکه معادلات سیاسی هم تغییر میکند. بنابراین نیاز دیدیم که مخاطب و جامعه را مقداری نسبت به این شرایط هشیار کنیم.
اغلب کسانی که میخواهند مستندهایی از این دست بسازند، معمولا سراغ کارشناسها میروند. اما شما فقط در آخر فیلم از حضور کارشناس استفاده کردهاید. چه شد که ترجیح دادید این موضوع را در گفتوگو با مردم اروپا و ایران تبیین کنید؟
شمقدری: مستندهای کارشناسمحور، جذابیت کمی دارند، چراکه مخاطب دیگر حوصله و وقت نشستن پای اینگونه حرفها را ندارد و میخواهد پیام خیلی زود و جذاب به او منتقل شود. اگر دقت کنید تایم مستند «انقلاب جنسی» ۳۸ دقیقه است. ما میبینیم که مدام تایم مستندها کمتر میشود، چون حوصله مخاطب کم است. سادهترین کار در طول یک مستند این است که سراغ کارشناس برویم. این کار از لحاظ جذابیتهای بصری در سطح پایینی قرار میگیرد، مگر در شرایط خاصی که شما طراحی خاصی داشته باشید.
همیشه ترجیح ما این بوده که در یک موقعیت و سوژه و در یک مواجهه میدانی به موضوع بپردازیم. هرچند این روش سختتر است، ولی جذابتر است. ما در مستندهایی که میسازیم، خیلی از حضور کارشناس استفاده نمیکنیم. سعی میکنیم پس از انجام تحقیقات در مورد سوژه فیلم با استفاده از روشهای جذاب، موضوعاتی را که دریافتیم به مخاطب منتقل کنیم.
استفاده از کارشناس در انتهای مستند و اینکه قاسمیان اتفاقات فیلم را مرور میکند، به چند علت است. ابتدا اینکه بگوییم حرفهایی که ما در مستند مطرح کردهایم، مطابق با دیدگاه اسلامی و دینی بوده است. ما خواستهایم این حرفها را از زبان یک روحانی به مخاطب برسانیم و بگوییم اینگونه نبوده که چند نفر جوان دوربین به دست گرفته باشند و خودشان یک حرفی را مطرح کرده باشند. ما واقعا سعی کردهایم براساس منابع اسلامی حرف بزنیم. یک بخش دیگر هم به این مساله برمیگردد که چون ما غرق در سوژه و موقعیت بودهایم، نیاز داشتیم این مسائل را از زبان کارشناسی هم ارائه کنیم تا موضوع بهطور کامل برای مخاطب جا بیفتد. همان چند دقیقه آخر فیلم را هم علاقه نداشتیم که از کارشناس استفاده کنیم ولی چارهای نبود. این کار را هم نمیکردیم، معلوم نبود دو روز دیگر چه حرفهایی در مورد ما بزنند.
به نظرم بعد از دیده شدن فیلم باید منتظر واکنشهای تندی از سوی برخی افراد باشید. علاوهبر اینکه شما روی موضوع حساسیتبرانگیزی دست گذاشتهاید، نوع پرداختتان هم ساختارشکنانه بوده است.
شمقدری: فیلم ما بهطور کلی مدافع اسلام روشنفکر است. اسلامی که در بیانات رهبری هم مطرح میشود و از آن بهعنوان اسلامی یاد میکنند که متحجر نیست و همان اسلام ناب محمدی است. اگر ما این اسلام را بتوانیم معرفی کنیم، قطعا طرفداران زیادی پیدا خواهد کرد. اسلامی که در زمانه ظهور امام زمان(عج) وجود دارد، اسلامی است که همه دنیا آن را دوست دارند و به دنبال آن هستند. فکر میکنم ما نتوانستهایم این اسلام را به مردم معرفی کنیم وگرنه خیلی اسلام جذابی است.
روند اتفاقات فیلم بسیار سریع جلو میرود و مستند «انقلاب جنسی» را به یک نسخه تجویزی فوری تبدیل کرده است. شما در فیلمتان برعکس فیلمهایی که تا الان در این مورد ساخته شدهاند، خیلی به پیشینه موضوع نپرداختهاید. اینکه چه شد که ما به اینجا رسیدیم و چرا چنین فرهنگ غلطی داریم که اکنون عرف ما به این شکل است. فقط میگویید عرف ما درحال حاضر این است و این اسلام نیست.
تصور من این است که علت نپرداختن به ریشه ماجرا، این بوده که شما این حساسیت را دریافتهاید که مسائل جنسی به یک معضل در جامعه تبدیل شده و نیاز است خیلی فوری به این مساله رسیدگی شود؛ موضوعی که میتواند حتی تبعات امنیتی برای کشور داشته باشد. برخی تحلیلگران معتقدند بخشی از رویدادهای سیاسی کشور هم تحتتاثیر مسائل جنسی قرار دارد و بعضی سیاسیون با استفاده از این موضوع اهداف خود را پیش میبرند. به عبارتی دیگر چون نیازهای جنسی در کشور کنترل نمیشود، خود را در جای دیگر و به شکل دیگر نشان میدهد. فکر میکنم شما هم به چنین نگاهی رسیدهاید. نمیدانم چقدر موافق هستید. لطفا توضیح بدهید.
شمقدری: ما در فیلم، ساختاری داریم که فیلم را براساس آن، طراحی کردهایم. ساختار ما، عبارت از یک مقدمه بود. مقدمه به ما میگوید که اتفاقاتی در ایران در حال رخ دادن است که شاید باعث تغییر بسیاری از مسائل شود؛ شبیه همین مباحثی که شما مطرح کردید. وقتی هم که طرح سوال میکنیم، طرح سوال ما راجع به بکگراند ایران نیست. طرح سوال ما این است که دنیای غرب، از ۲۰۰ سال در راه آزادیهای جنسی، مسیری را طی کرده که امروز به این نقطه رسیده است.
ما میخواهیم آن نقطهای را که غرب پس از طی مسیر، به آن رسیده است، نشان بدهیم. سوال ما این نیست که این مسیر، چگونه طی شده است. ما براساس این سوال جلو رفتیم که غرب در حال حاضر به چه نقطهای رسیده است؟ سوژه اولیه فیلم از دسترسی خیلی راحت به وسایل پیشگیری در مدارس غربی شروع میشود تا اینکه به موضوع آغاز سن روابط جنسی در جوانان اروپایی میرسد و… .
در ساختار سناریوی مستند، مسیری که شما گفتهاید مدنظر نبوده است. شنیدهام یک گروه دیگر، مشغول کار در این زمینه است و تمرکز خود را بیشتر بر این قسمت قرار داده که شما میگویید.
آن سناریوی دیگری است. اقتضائات سناریوی ما این بود که مستند اینگونه باشد. با توجه به هدفگذاریای که کرده بودیم، این اقتضائات برای رسیدن به هدف لازم بود.
با توجه به ساختار فیلمتان به نظر میرسد مخاطبانی که این فیلم را ببینند این واکنش را از خود نشان دهند که «انقلاب جنسی» فیلمی است که حیا ندارد و با دوربینی دریده به سراغ این موضوع رفته است.
شمقدری: البته سانسور زیادی در فیلم رخ داده است و اینگونه نبوده که پرده حیا در فیلم دریده شده باشد.
بالاخره همین که شما با دوربین مستقیم به سراغ برخی افراد خاص میروید و فیلم را در اینترنت منتشر میکنید ممکن است خیلی حرفها در موردش زده شود.
شمقدری: مثلا بگویند مصداق اشاعه فحشاست؟ نه! به نظرم اینگونه نیست. اتفاقا اگر در فضای اینترنت حضور داشته باشید که دارید میبینید شاخص حیا در اینترنت به شکل وحشتناکی عقب رفته است. شما میتوانید بگویید که «انقلاب جنسی» با استانداردهای صدا و سیما همخوانی ندارد.
شاید هم با استانداردهای اسلام.
شمقدری: با استانداردهای اسلام همخوانی دارد، چراکه ما این کار را برای چندتن از علما و فقها نمایش دادهایم. ما موضوع همه مستندهایی را که میسازیم قبل از انتشار، با علما مطرح میکنیم و در جریان قسمتهایی که نیاز به سانسور دارد، قرار میگیریم.
ما در دقیقه ۱۰ فیلم به این مساله میرسیم که جامعه غرب از دیدگاه من که مسلمان هستم، رفتارش در مسائل جنسی به حکمی که اسلام میگوید نزدیکتر است تا جامعه ما این روایت سوار بر مسائل جنسی فیلم است. درواقع مسائل جنسی چاشنی آن است و در بخشهایی از فیلم باعث ایجاد شوک در مخاطب میشود. ولی این امکان هم وجود دارد که عدهای این انگ را بزنند که این اصلا فیلم مستند نیست و پورنوگرافی است.
به نظر من مستندهایی که قبلا در مورد این موضوع ساخته شده بودند، مستندهای خوبی در حوزه جنسی نبودند؛ چون آسیبشناسی دقیقی انجام نداده بودند، بلکه صرفا روایت کرده و گفتهاند وضعیت خراب است. یا اینکه مثلا گفتهاند فلان کار را انجام ندهید؛ چون خطرناک است. اما اتفاقا مستند «انقلاب جنسی» آسیبشناسی دقیقی انجام میدهد و کاملا بهطور مستدل وارد قضیه میشود. همانطور که از بعضی آزادیهای موجود در غرب حمایت میکند، به شکل کاملا باورپذیر و شفاف، از ایرادات آن نیز سخن میگوید. به همین دلیل من کلیت فیلم را آسیبشناسانه میبینم. هرچند طبیعتا بسیاری انگها به فیلم زده خواهد شد.
در آسیبشناسیای که انجام دادهاید بر این نکته تاکید کردهاید که وضعیت برخورد با مسائل جنسی در جامعه ما بسیار مشابه برخورد کلیسای کاتولیک قرون وسطی با این موضوع است.
شمقدری: فرهنگ کاتولیک نگاهش به غریزه جنسی اهریمنی است. برای همین است که کسی که راهبه میشود باید در تمام زندگیاش از هر گونه رابطه جنسی دور باشد و این غریزه را کاملا سرکوب کند. این نگاه، درواقع نگاه مسیحیت تحریفشدهای است که در عصر رنسانس ارائه شده و جامعه علیه آن شوریده است و بعد هم انقلاب جنسی رخ داده است. امروز رفتار ما خیلی مشابه آن شده است. وقتی ما تحقیق میکنیم میبینیم اکثر جوانها، طبق آن چیزی که در عرف جامعه تعریف شده است تا ۲۵ تا ۳۵ سالگی نمیتوانند ازدواج کنند. راهحل دیگری هم برای جوانان ایرانی برای تامین عرفی و قانونی نیازهای جنسیشان تا این سن تعریف نشده است. در واقع برخورد جامعه شبیه همان رفتار کلیسا است.
امروز در جوامع غربی، جوانان در سنین پایین وقتی احساس نیاز جنسی میکنند در پی ارضای آن میروند. این تامین نیاز هم به حالت افسارگسیخته نیست و وقتی با کسی رابطه دارند به او متعهد هستند و سراغ فرد دیگری نمیروند. درواقع رفتار پارتنرها در غرب با تعهد همراه است. هرچند ما معتقد باشیم آنها انسانهای بیبندوباری هستند ولی واقعیت اینگونه نیست؛ البته استثنا هم وجود دارد، ولی غالب روابط دختر و پسرها به این شکل است که تا وقتی با هم دوست هستند اطرافیان از ارتباط آنها اطلاع دارند و این کار به صورت مخفیانه صورت نمیگیرد.
هرچند کلیات آزادی جنسی بدون محدودیت غربیها اشتباه است و کار را به جایی رسانده که دیگر افراد به جای علاقه داشتن به جنس مخالف ترجیح دهند با افراد همجنس و… رابطه داشته باشند ولی این بخش از موضوع همانی است که مد نظر اسلام است. اسلام وقتی حرف از نکاح؛ چه به صورت دائم و چه به صورت موقت میزند تاکیدش بر این نکته است که این موضوع مخفیانه رخ ندهد و همه بدانند این دو فرد به صورت متعهدانهای با یکدیگر رابطه دارند.
پایه رابطهها در غرب خیلی شفاف است. مثلا در مدرسه همه اطلاع دارند که چه کسی دوست دختر چه کسی است و اگر روزی قصد خیانت داشته باشد، دیگران متوجه میشوند. همان چیزی که قاسمیان در انتهای فیلم اعلام میکند که تعریف ما از صیغه این است که باید اعلام شود و کار پنهانی صورت نگیرد.
متاسفانه مسئولان کشور این مساله مهم در جامعه را رها کردهاند و رسانهها به صورت درست به سراغ این مساله مهم نمیروند. مهمترین حرف اسلام این است که نیازهای جنسی افراد باید در خانواده تامین شود. اگر پدر و مادر نمیتوانند شرایط را برای ازدواج دائم جوانانشان؛ چه پسر و چه دختر فراهم کنند باید اجازه دهند آنها با ازدواج موقت به تامین نیازهای جنسی خود بپردازند. کشیده شدن مسائل جنسی از خانواده به جامعه تبعات فراوانی خواهد داشت که جامعه غرب امروز با آن مواجه شده است. ما هر چه به گذشته خود رجوع میکنیم میبینیم ازدواج خیلی سادهتر انجام میشد و نیازهای جنسی راحت برآورده میشد و جامعه تحریکات کمتری داشت. اما شرایط امروز جامعه ما خیلی بد شده است. درست است که در زمان قدیم بیحجابی وجود داشت ولی الان فضای جامعه بسیار تحریکبرانگیزتر از قبل شده است.
ما باید به همان چیزی که اسلام میگوید عمل کنیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. مثلا درباره بحث ازدواج و صیغه، رفتار ما از اول غلط بوده است و از ابتدا، در تبیین این مساله و موضعگیری نسبت به آن، دچار اشتباه بودهایم و امروز به این وضعیت دچار شدهایم. به نظر من، این موضوع مانند رفتار جمهوری اسلامی در زمینه فرزندآوری است که خود رهبری شفاف فرمودهاند رفتار ما غلط بوده است و الان میخواهیم آن را اصلاح کنیم. هر چند برای اصلاح آن خیلی دیر شده، ولی ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است.
چرا روی این شباهت تاکید داریم؟ برای اینکه حکومت کلیسا به دلیل رفتار غیرمنطقیاش سرنگون شد و جز یکسری آثار تاریخی، اثری از آن باقی نماند. به نظر من و بسیاری از محققان دیگر، پایه بحث آتئیست و عدم اعتقاد به وجود خدا دینهای تحریفشدهای هستند که نمیتوانند نیازهای افراد جامعه را تامین کنند. اسلام دینی منطقی است و به نیازهای انسانها توجه میکند؛ اما آیا ما اکنون این اسلام را داریم به جامعه عرضه میکنیم یا دینی که نگاه منطقی به مسائل ندارد؟ اصلا چرا انسانها سراغ دین میروند؟ چون یکسری نیاز دارند و دین آنها را برطرف میکند، ولی وقتی دین هیچتوجهی به آن نیازها نداشته باشد، مردم از آن زده میشوند.
تجویز شما برای جامعه در فیلم اینگونه بوده که ما باید مشکل جنسی را در خانواده حل کنیم نه در جامعه. خیلیها سراغ آسیبشناسی میروند، ولی در آخر تجویزشان این است که چرا نمیگذارند ازدواج موقت در جامعه ترویج شود و چرا مکانهایی مانند خانه عفاف در کشور باز نمیکنند که افراد بتوانند خیلی راحت نیازهایشان را برطرف کنند. این دو دیدگاه کاملا با هم متفاوت است.
شمقدری: به نظر من مساله بحران جنسی در جامعه تنها با فرهنگسازی و آگاهسازی خانوادهها برای تامین این نیاز فرزندشان قابلحل است. باید فرهنگسازی گستردهای در این مورد صورت بگیرد. به نظر من محل رفع این مشکل، خانواده است. فرزند باید حس کند نیازش را اول میتواند در خانواده حل کند. در اینصورت است که راه درست را رفته است. اگر والدین نمیتوانند نیاز بچه را با ازدواج دائم تامین کنند، لااقل کمک کنند نیاز جنسی فرد با ازدواج موقت حل شود.مستند ما فقط در این زمینه طرح موضوع کرده و آن نگاه منفیای را که در فرهنگ جامعه ما نسبت به مساله ازدواج موقت هست، بررسی کرده است. تلاشی که این مستند انجام میدهد آن است که کلیت این موضوع را مطرح کرده باشد تا انشاءا… در ادامه افرادی که تریبونی در اختیار دارند و واقعا دلسوز هستند، مساله را پیگیری کنند. از طرفی، والدین هم باید این معضل را درک کنند و به فکر باشند.
در پایان مستند «انقلاب جنسی» تاکید شده است که این فیلم ادامه خواهد داشت. آیا در قسمتهای بعدی دوباره سراغ معضلات جنسی میروید یا به نقد دیگر مسائل جامعه غرب میپردازید؟
شمقدری: قسمتهای بعدی به موضوع انقلاب جنسی ربط دارد؛ البته از منظری دیگر. چون انقلاب جنسی جوانب بسیار مختلفی دارد که الان نمیخواهم به آنها اشاره کنم. گروه دیگری هم در حال کار روی موضوع انقلاب جنسی است که ما بعد از اینکه فیلم را ساختیم، از وجود آنها مطلع شدیم. البته آنان بیشتر روی بعد تاریخی این موضوع کار میکنند. پروسه ساخت مستند «انقلاب جنسی» از ابتدای تیر امسال شروع شد و برای فیلمبرداری به اروپا رفتیم. زود هم به خروجی رسیدیم. آرمان مدیا یک موسسه خصوصی است و به همین دلیل سرعت عمل ما برای تولید فیلم در این مرکز بالاست.
در این هشت سالی که ما در حوزه فیلمسازی مشغول هستیم، تنها یک فیلم را با هزینه شخصی ساختهایم با عنوان «۳۳ سال سکوت». طرح آن مستند را به جاهای مختلفی ارائه کردهایم ولی هیچکدام از آنها حاضر به سرمایهگذاری نشدند. با این وجود ما با هزینه شخصی آن فیلم را ساختهایم. البته بعد که فیلم ساخته شد، بلافاصله مشتری پیدا کرد. ما در مرحله تولید، لیستی از کسانی که خریدار بالقوه فیلم بودهاند، تهیه کردهایم. بنابراین بلافاصله تولید که تمام شد اکرانها را برگزار کردیم که سریع مشتری آن پیدا شد. مستند «انقلاب جنسی» دومین تجربه ما در این حوزه است که بدون قرارداد و حامی مالی ساخته شده است.
ما در اواخر مرحله تولید، تعدادی از همان خریداران بالقوه را برای دیدن فیلم آوردیم اما به این نتیجه رسیدیم که این کار مشتری ندارد و مشتری اول و آخر آن، خود آرمانمدیا است. البته بعد از اینکه سفر انجام شد، ما پیشبینی کرده بودیم که این کار مشتری ندارد، چراکه قابلیت پخش تلویزیونی ندارد.نمیدانم لازم به گفتن است یا نه، ولی حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان برای تولید این کار هزینه شده است.
ما از طریق سایت خودمان www. 1FILM. ir این فیلم را به فروش میرسانیم. «یک فیلم» که فیلمهای برگزیده مجموعه را از طریق آن میفروشیم، سایت پرمخاطبی است. شعار سایت ما این است که هر فیلمی در «یک فیلم» ارزش دیدن دارد.
ما ناراحت نیستیم که برای این کار مشتری پیدا نشده است چون معتقدیم ما بهعنوان یک شرکت خصوصی، ارتباط خوبی با مخاطبانمان داریم و هزینههای تولید فیلممان را میتوانیم از طریق همین مخاطبان تامین کنیم. مستند «میراث آلبرتا ۳» از طریق عرضه اینترنتی و دانشگاهی توانست حدود ۵۵ میلیون تومان فروش داشته باشد. این درحالی بود که این فیلم در اواخر سال ۹۵ و اوایل ۹۶ همزمان با تعطیلات عید، انتخابات ریاستجمهوری و امتحانات دانشگاهی عرضه شد. در این وضعیت فیلم ما ۱۰ میلیون فروش دانشگاهی و ۴۵ میلیون فروش اینترنتی داشت.
ما برای مستند «انقلاب جنسی» فروش بهتری را پیشبینی میکنیم.خوب است به این موضوع هم اشاره کنم که قبلا ما یک کانال تلگرامی داشتیم که در چهار ماه توانست ۱۸ هزار دنبالکننده داشته باشد، البته به خاطر شکایتی که از آرمانمدیا شد، ضابط قضایی این کانال را از ما گرفت…
امروز بعضی از خبرگزاریها و سایتهای مهم خبری ۱۸ هزار عضو واقعی ندارند. آرمانمدیا در سال ۹۱ با عضویت سه نفر ثبت رسمی شده است. امروز هم که سال ۹۶ است باز هم هسته اصلی این موسسه همان سه نفر هستند. البته چهار نفر از دوستان هم به شکل پروژهای با ما همکاری میکنند. در طول این سالها خیلی سعی نکردهایم موسسه را گسترش دهیم؛ چون اصلا این امکان را هم نداشتهایم. قطعا شما این سوال را دارید که آیا زندگی ما با این کار میگذرد؟ باید بگویم بله. خدا را شکر خوب هم میگذرد، البته خیلی هم پولدار نیستیم. برخی فکر میکنند ما از بعضی جاها پول میگیریم. حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد تولیدات ما فیلمهای صنعتی و تبلیغاتی است. بودجه «انقلاب جنسی» هم از همین طریق تامین شده است.
ما افتخار میکنیم به این کار و اصلا ابایی هم از گفتنش نداریم. امروز بخش خصوصی با این نوع کارها میتواند جلو برود و به حیات خود ادامه دهد. این روزها همه دستها در نفت است و بعد هم میگویند خصوصی هستیم.البته اینطور نیست که ما تا حالا از هیچ بودجه دولتی استفاده نکرده باشیم. شاید حالا یک نفر این را بخواند و بگوید اینها هم دارند خالی میبندند. من میدانم فلان کس به اینها کمک کرده است. من این را رد نمیکنم. پیش آمده که فردی به ما یک چک هدیه داده است تا از ما حمایت کند. اما اینکه شما بگویید شاکله اصلی موسسه بر مبنای این چیزها است، نه اینگونه نیست.
پشت صحنه
«پشت صحنه» مستندی کارشناس محور در مورد معضلات جنسی به کارگردانی تورج کلانتری و تهیهکنندگی سیدجمال عودسیمین است. در توضیح این فیلم در سایت رسمی فیلم «پشت صحنه» آمده است: «اولین سوالی که پیش میاد چرا مساله جنسی؟ جواب ما خیلی ساده است؛ چرا مساله جنسی نه!؟ مستندهای زیادی در این سالها با موضوع تامین سلامت غذایی، امنیت اجتماعی، عدالت و اختلاف طبقاتی دیده ایم. اما مشخص نیست؛ چرا همه ما از صحبت کردن پیرامون نیاز جنسی در تریبونهای رسمی ابا داریم؛ نیازی که درصد بالایی از صحبتها را در محافل خصوصی شامل میشود و شاید قسمت اعظم تلاشهای روزمره ما معطوف به پاسخگویی به این نیاز باشد. البته این مستند با کسانی که این نیاز را باور ندارند کاری ندارد. ولی اگر کسی این نیاز را به رسمیت میشناسد دعوتش میکنیم به دیدن این مستند.»
یک پیشنهاد ساده
مستند «یک پیشنهاد ساده» برشی از مجموعه سوالات و چالشهای پیشروی ایرانیان در خصوص زیست جنسی آنها است. مجموعهای سهگانه که در آن کوشیده شده است موضوعاتی چون لوازم فرهنگی آموزشهای جنسی به کودکان، موانع فرهنگی رشد جنسی تا زمان بلوغ، آسیبهای فاصله نامعقول بلوغ تا ازدواج، علل ایجاد فاصله و … را بررسی کرده و در حد توان در یافتن پاسخهای مناسب جستوجو کند. این مستند به کارگردانی یاسر عرب و تهیهکنندگی سیدسلیم غفوری در مرکز فرهنگی میثاق تولید شده است.
خیالپرست
مستند «خیالپرست» به کارگردانی محمدهادی نعمتی با رویکردی متفاوت به موضوع حجاب پرداخته است. این مستند حاصل تلاش یکسال این مستندساز جوان است که شامل مصاحبه با کارشناسان، علما و همچنین مصاحبههای مردمی است. محتوا و چارچوب کلی «خیالپرست» بر اساس محورهای ناهنجاریهای جنسی جامعه، سودجویان این ناهنجاریهای جنسی یا مافیای جنسی در جامعه کنونی، سهلانگاری مسئولان و موضوع ازدواج موقت است.