بررسی و تحلیل بازی اساسین کرید : سرکش | ریمستر

[ad id='39844']

 

Assassin’s Creed Rogue Remastered

قطعا خیلی از ما، با سری Assassin’s Creed خاطرات خوشی داریم؛ به هر حال بعید است گیمر باشید و آن طوفانی را که نسخه اول در زمان انتشارش به پا کرد فراموش کرده باشید. آن بازی در آن زمان خیلی خوب عطش طرفداران بازی‌های اکشن ماجراجویی را سیراب کرد و با معرفی شخصیتی شدیدا کاریزماتیک در قالب الطائر باعث شد تا خیلی‌ها اسم این شخصیت را به جمع کاراکتر‌های محبوب‌شان اضافه کنند. یوبی سافت در ادامه هم سراغ کاراکتر اتزیو رفت و برخی از بهترین نسخه‌های مجموعه را در قالب چند نسخه با هنرنمایی این شخصیت به مخاطبین ارائه کرد. با این حال سری اسسینز کرید هم مثل هر مجموعه بازی دیگری، دوران پر فراز و نشیبی داشته است و Rogue، بازی‌ای که همزمان با نسخه Unity و روی کنسول‌های نسل قبل منتشر شد، یکی از نسخه‌های متوسط این مجموعه به شمار می‌رود که حتی در زمان خودش هم خیلی تحویل گرفته نشد و حال هم که نسخه ریمستر آن منتشر شده، می‌توان گفت که این وضعیت تغییر چندانی نداشته و باز هم با یک بازی و یک ریمستر معمولی و متوسط طرف هستیم.

اولین سوالی که پس از چند ساعت بازی کردن Assassin’s Creed Rogue Remastered برایم پیش آمد، این بود که چرا یوبیسافت برای ریمستر کردن یک نسخه از این مجموعه، سراغ Rogue رفته است؟ در واقع اگر از نسخه‌های مربوط به اتزیو که در قالب یک مجموعه برای کنسول‌های نسل هشت منتشر شدند چشم‌پوشی کنیم، باز هم نسخه‌های بهتری مثل قسمت اول مجموعه یا حتی نسخه سوم وجود داشتند که می‌توانستند انتخاب بهتری برای یک ریمستر باشند. اما جواب این سوال را به خودتان واگذار می‌کنم و بدون در نظر گرفتن این موضوع، به همین بحث بررسی بازی Assassin’s Creed Rogue Remastered ادامه می‌دهم. قطعا در بررسی یک ریمستر، مهم‌ترین موضوع، میزان پیشرفتی است که بازی نسبت به نسخه اصلی داشته و خب اگر این موضوع شرایط خوبی داشته باشد، می‌توان حتی از یک سری نقص‌ها در گیم‌پلی بازی هم که به سبب گذشت سال‌ها طبیعی هستند، چشم‌پوشی کرد. با این حال ریمستر Rogue، آنطور که باید نسبت به نسخه اصلی پیشرفت نداشته است. البته عادلانه نیست اگر بازی را بدون پیشرفت هم بدانیم ولی خب این پیشرفت‌ها، کاملا جزئی بوده و به شکلی نیستند که بتوان این ریمستر را جزو بهترین ریمستر‌های نسل هشت دانست. 

پیشرفت‌های بصری بازی بسیار جزئی هستند و مخصوصا بافت‌ها کیفیت پایینی برای یک بازی نسل هشتمی دارند

برای پی بردن به این موضع، لازم نیست زمان زیادی را صرف تجربه کردن بازی کنید و کافی است در همان دقایق اولیه، کمی روی جزییات بافت‌های مربوط به شخصیت‌ها یا محیط برفی بازی و همچنین درختان و برگ‌های آن‌ها ریز شوید تا به کیفیت پایین بافت‌ها پی ببرید؛ کیفیتی که برای یک بازی نسل هشتمی مناسب نیست و بیش‌تر، شبیه به گرافیک بازی‌های نسل هفتمی است. این مساله در فیزیک بازی هم حتی با شدت بیش‌تری نمود دارد و ریمستر Rogue از نظر فیزیک، گاهی دقایق خنده‌داری برای‌تان پدید می‌آورد؛ خنده‌دار از این نظر که گاهی در حین سکو‌بازی و بالا رفتن از در و دیوار، بدن شخصیت اصلی به شکل بدی وارد محیط می‌شود و صحنه عجیبی خلق می‌شود. یا در مثالی دیگر، در نبرد‌های تن به تن بازی گاهی بدون کوچک‌ترین برخورد شمشیری به دشمن شاهد ضربه خوردن وی هستیم یا گاهی هم ممکن است شخصیت‌ها به شکل بدی وارد بدن یکدیگر شوند که البته این مشکلات، هم ضعف فیزیک و هم یک سری باگ هستند که البته، صرفا از نظر بصری آزاردهنده و مسخره هستند و خللی در روند بازی ایجاد نمی‌کنند.

با این حال ریمستر Rogue، درست است که از نظر گرافیک فنی شرایط خوبی ندارد و تازه، با وجود چنین کیفیتی روی نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه هم اجرا می‌شود، اما بازی از بعد هنری گاهی شرایط خوبی پیدا می‌کند. این ویژگی مخصوصا زمانی که در یک محیط برفی یا بارانی باشید، بیش‌تر به چشم می‌آید و چنین شرایط آب و هوایی، اتمسفر خاصی در بازی پدید می‌آورد. از طرف دیگر، کیفیت سایه‌های بازی و همچنین نورپردازی‌ها هم قابل قبول است و باعث می‌شود تا در مجموع، گرافیک بازی قابل تحمل باشد و آنقدر تو ذوق مخاطب نزند که نتوانید بازی را تا انتها تمام کنید. ولی خب در کل و حتی با در نظر داشتن اینکه نسخه فعلی یک ریمستر است و نباید انتظار گرافیکی در حد یک بازسازی را از آن داشت، باید گفت که گرافیک ریمستر Rogue می‌توانست به مراتب بهتر و زیباتر باشد تا جان تازه‌ای در روح این بازی بدمد و باعث شود که از تجربه آن، لذت به مراتب بیش‌تری ببریم. 

معمولا در ریمستر‌های با‌کیفیت، در کنار بهبود جلوه‌های بصری، شاهد بهتر شدن صداگذاری‌ها هم هستیم. البته Rogue یک بازی خیلی قدیمی نیست که نیازی به بهبود زیاد در زمینه صدا داشته باشد و اصلا به همین دلیل هم موسیقی‌های واقعا عالی بازی نظرتان را جلب و شما را بیش‌تر در دنیای بازی غرق خواهند کرد. صداگذاری‌های مربوط به کاراکتر‌ها هم در حد قابل قبولی هستند اما نکته‌ای که اشاره به آن را لازم دیدم، مربوط به صداگذاری مربوط به سلاح‌های بازی می‌شود؛ جایی که برخورد شمشیر‌ها به یکدیگر گاهی صدای عجیبی تولید می‌کند و مخصوصا صدای افتادن شمشیر دشمنان پس از مرگ روی زمین به شکلی مضحک کار شده که عجیب به نظر می‌رسد. البته در تجربه‌ای که من از بازی داشتم گاهی هم صدای برخورد سلاح‌ها به یکدیگر یا به بدن طرف مقابل در نبرد‌های تن به تن به کل قطع می‌شد که این مساله، بیش‌تر شبیه یک باگ است تا اینکه ایراد صداگذاری باشد. 

مکانیسم‌های بازی به سبب داشتن آن حس نوستالژیک در نسخه ریمستر جذاب‌تر از نسخه اصلی به نظر می‌رسند

اما از این مسائل که بگذریم، بد نیست کمی هم در مورد خود بازی Rogue و مواردی مثل گیم‌پلی و داستان آن صحبت کنیم. راستش را بخواهید، حداقل در ساعات اولیه، به شخصه لذت خوبی از بازی بردم و تجربه Rogue برایم جذاب‌تر از تجربه نسخه اصلی آن در زمان انتشارش بود. دلیل این مساله هم این است که Rogue در آن زمان بلافاصله پس از نسخه Black Flag منتشر شد و خب بیش‌تر، شبیه به یک کپی از این بازی با یک سری شخصیت جدید بود که از نظر مکانیسم‌های گیم‌پلی، شباهت خیلی زیادی به نسخه ‌Black Flag داشت. به همین دلیل هم آنطور که باید جذاب جلوه نمی‌کرد اما امروزه و پس از آنکه در نسخه‌های اخیر بازی به پاریس، لندن یا حتی مصر رفته‌ایم و بازی‌هایی با مکانیزم‌های متفاوت را تجربه کرده‌ایم، بازی کردن Rogue مثل یک بازگشت به دوره‌ای جذاب از سری اسسینز کرید است که می‌تواند حس نوستالژیک‌تان را قلقلک بدهد و باعث شود از تجربه نبرد‌های دریایی و گشت و گذار با کشتی، لذت ببرید. در واقع، با اینکه در بازی ماموریت‌های زیادی در خشکی خواهید داشت، اما این بازی بهترین دقایقش را زمانی ارائه می‌دهد که در دریا و در حال دریانوردی هستید. 

چند دلیل مختلف برای این موضوع وجود دارند؛ اول اینکه کلا کنترل کشتی، گوش دادن به آهنگ‌هایی که خدمه در طول سفر می‌خوانند و غرق شدن در آن اتمسفر جذاب دریا، لذت خاصی دارد که این لذت، در ماموریت‌هایی که در خشکی جریان دارند دیده نمی‌شود. از طرف دیگر، در جایی که اکثر (نه همه!) ماموریت‌های بازی به رفتن از نقطه A به B و کشتن یا تعقیب کردن یک شخصیت خلاصه می‌شوند و تنوع خیلی خوبی را در ماموریت‌ها شاهد نیستیم، سفر‌های دریایی و حتی نبرد‌های دریایی به مراتب لذت‌بخش‌تر از دقایق دیگر بازی هستند. راستی به نبرد‌های دریایی اشاره کردیم و باید گفت که در بین انواع نبرد‌های تعبیه‌شده در بازی، نبرد‌های دریایی بهترین هستند. شلیک به کشتی‌های دیگر از طریق انواع توپ‌های تعبیه‌شده روی کشتی و پس از آن تصرف کشتی‌ها هنوز هم پس از گذشت این همه سال لذت و حس حماسی خوبی دارد که این مساله، در نبرد‌های تن به تن بازی دیده نمی‌شود. چرا که در نبرد‌های تن به تن، اولا شاهد مکانیسم مبارزه خوبی مثل نسخه جدید‌تر Origins نیستیم و مبارزات مثل نسخه‌های آن زمان این سری، صرفا به زدن به موقع چند کلید خلاصه می‌شوند و حتی مبارزه با قوی‌ترین انواع دشمنان هم از این قاعده پیروی می‌کند و چالش خاصی پیش روی شما قرار نمی‌دهد. از طرف دیگر، هوش منصوعی دشمنان بازی واقعا ضعیف است و گاهی ممکن است پس از چند ثانیه تعقیب کردن شما بی‌خیال‌تان شوند یا حتی وقتی که تنها چند متر بیش‌تر با آن‌ها فاصله ندارید و در منطقه ممنوعه هم هستید، متوجه‌تان نشوند. 

 
با وجود داشتن چند ماموریت خوب در خشکی، Rogue بهترین دقاقیش را زمانی که سوار بر کشتی هستید تقدیم‌تان می‌کند

موضوع ضعف در هوش مصنوعی، از یک نظر دیگر هم به ضرر بازی تمام شده است؛ اینکه در مجموعه‌ای که به سبب مخفی‌کاری‌اش شناخته می‌شود، شما هیچ احساس نیازی به مخفی‌کاری نخواهید کرد. چرا که رفتن سراغ مخفی‌کاری، صرفا به معنی طولانی‌تر شدن بازی است و وقتی که خیلی راحت قادر هستید از طریق اکشن یا حتی فرار کردن دشمنان را پشت سر بگذارید، لزومی به استفاده از مخفی‌کاری نخواهید دید. در واقع سازندگان با ساده کردن مبارزه‌های بازی، باعث شده‌اند تا عنصر مخفی‌کاری که از قضا جزو مهم‌ترین بخش‌های یک اسسینز کرید به شمار می‌رود، کم‌رنگ شود و بازیکنان خیلی به استفاده از آن ترغیب نشوند. این قضیه وقتی بدتر می‌شود که بدانید در این نسخه، تنوع تجهیزاتی خوبی را شاهد هستیم و شی مک‌کورمک، کاراکتر اصلی بازی، به انواع و اقسام تجهیزات مجهز شده که می‌توان با استفاده از آن‌ها به اشکال جالبی دشمنان را از بین برد ولی خب مکانیسم‌های بازی به شکلی نیستند که خیلی به استفاده از آن‌ها ترغیب شوید و همیشه، همان شیوه اکشن و کشت و کشتار ساده‌ترین مسیر ممکن برای طی کردن ماموریت‌ها است. 

در کنار نکاتی که ذکر شد، Rogue از نظر گیم‌پلی ویژگی‌های مثبتی هم دارد. برای مثال، سیستم ارتقا تجهیزات کاراکتر و کشتی به خوبی کار شده و با رفتن به سراغ آن‌ها، آن حس پیشرفت واقعی را در بازی تجربه می‌کنید. یا در مثالی دیگر، بازی برای کنجکاوی و گشت و گذار بیش‌تر شما در بازی ارزش خوبی قائل می‌شود و همین باعث می‌شود تا مثلا به جای اینکه بخواهید سریع‌تر ماموریت‌ها را تمام کرده و بازی را به پایان برسانید، تصمیم بگیرید در حین حرکت در دریا به سمت مقصد، چند کشتی بیش‌تر هم تخریب و تصرف کنید و آیتم‌های باارزشی به دست بیاورید. یا اینکه هر از گاهی در گوشه‌ای کشتی را متوقف کرده و به ماجراجویی در یک جزیره مشغول شوید. چنین مواردی بازی را از آن حالت یکنواختی کامل خارج می‌کنند و باعث می‌شوند که بازی کردن Rogue جذابیت‌هایی هم داشته باشد. 

از طرف دیگر، Rogue از بعد داستان هم تلفیقی از دقایق خوب و بد است. مثلا یکی از جالب‌ترین ویژگی‌های این بازی، روایت داستانی متفاوت است و با اینکه کارتان در بازی را در نقش یک اسسین آغاز می‌کنید، اما در پی اتفاقاتی به سمت دشمنان قسم‌خورده این گروه یا همان تمپلار‌ها می‌روید که این موضوع، پتانسیل خوبی به داستان بازی می‌دهد؛ ولی خب مساله‌ای که وجود دارد، این است که از این پتانسیل آنطور که باید استفاده نشده و در نتیجه، داستان بازی به چیز خیلی خاص و پیچیده‌ای تبدیل نمی‌شود. همچنین برخلاف شخصیت شی مک‌کورمک که شخصیت‌پردازی خوبی دارد، دیگر کاراکتر‌های این بازی جذابیت خاصی ندارند و به همین دلیل هم بلافاصله پس از تمام شدن بازی، آن‌ها هم فراموش می‌شوند و در بین شخصیت‌های مثبت یا منفی محبوب مجموعه جایی برای خودشان دست و پا نمی‌کنند. 

در مجموع، پس از تمام کردن بازی، این حس به من دست داد که ای کاش، یوبی سافت برای ریمستر کردن یک نسخه از این سری، سراغ قسمت دیگری رفته بود. چرا که قطعا گزینه‌های بهتری هم در مقایسه با Rogue برای این کار وجود دارند. اما مشکل بزرگ‌تر این ریمستر، این است که سازندگان خیلی هم تلاش زیادی برای بهتر کردن بازی نکرده‌اند و تمامی پیشرفت‌ها، چه از نظر گرافیکی، چه از نظر صوتی و چه از نظر گیم‌پلی که صرفا به کمی روان‌تر شدن کنترل شخصیت یا اضافه شدن یکی دو نوع تجهیزات جدید خلاصه شده، در حد جزئی هستند و نمی‌توانند Rogue را هم‌رده یک بازی نسل هشتمی واقعی قرار دهند. پس می‌توان گفت که این اثر، بیش‌تر یک بازی یا ریمستر متوسط است که اگر طرفدار پر و پا قرص این سری هستید و دل‌تان برای نسخه‌های آن دوران این سری تنگ شده، بازی کردنش برای‌تان جذاب خواهد بود و از پرداخت ۳۰ دلار برایش پشیمان نخواهید شد.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *