معرفی کامل شخصیت لژیون (Legion) در دنیای مارول کمیک

[ad id='39844']

معرفی شخصیت های مارول

۱۰- او پسر چارلز اگزاویر است

«چارلز اگزاویر» که میدونید رهبر ایکس من هستش و قدرت های تله پاتیک داره  او یک سفر به سرزمین های اشغالی داشت تا به  بازمانده های “هلوکاست” کمک کنه  و اونجا با «گابریل هلر» در یک موسسه روانی ملاقات کرد و عاشقش شد. انها بچه دار شدند ولی چارلز از این موضوع خبر نداشت. تا اینکه در شماره ۲۶ از کمیک New Mutants چارلز با پسرش «دیوید» ملاقات کرد. از همان اولش معلوم بود قرار نیست رابطه با ثباتی بین آنها برقرار باشه. در واقع هیچ وقت پدرش رو به خاطر اینکه تنهاش گذاشته بوده نبخشیده و رابطه اش با پدرش پر تنش بوده. اما چارلز سعی کرده جبران کنه ولی کافی نبوده.

۹- لژیون در زندگی خیلی رنج کشیده و به بیماری های روانی مبتلا است

اگه داستان های لژیون رو در دنیای کمیک بخونید متوجه میشید که او اغلب اوقات آدم خوبیه. ولی مشکل اینه که خیلی درد و رنج کشیده و ناپدری خودش رو در یک حمله تروریستی از دست داده. این حادثه باعث شد تا قدرت های میوتانتی اش بروز کنند و شروع کنه به جذب روان دیگران  که باعث شد تروریست ها کشته بشن. یک بار هم برای اینکه به چارلز اگزاویر کمک کنه به گذشته سفر کرد تا مگنتو رو ترور کنه. اما متاسفانه در اون لحظه اگزاویر پرید تا از دوستش مگنتو در برابر چاقوهای ذهنی لژیون محافظت کنه و کشته شد. این تجربه هم روی ذهنش تاثیر بدی گذاشت و به همین دلیل همیشه در کنترل کردن قدرت ها و شخصیت خودش مشکل داشته (کلا تجربه ها و داستان های لژیون بیشتر در ذهنش رخ میدهند تا در دنیای فیزیکی و واقعی)

ضمنا او از بیماری اختلال تجزیه هویت (Dissociative identity disorder) یا هُویت‌پَریشی رنج میبره . این بیماری عبارت است از وجود دو یا چند هویت یا شخصیت متمایز که به تناوب رفتار بیمار را کنترل می‌کنند. در وجود لژیون هم چندین شخصیت وجود داره و جالبه که هر کدوم از این شخصیت ها یکی از قدرت های او را کنترل میکنند.

جالب اینکه میگن فقط یک بار شخصیت واقعی لژیون یعنی دیوید هلر را دیده ایم و آنهم در شماره ۲۰ کمیک New Mutants بود. هم تیمی های او در این کمیک با دیدن این شخصیت گفتند که او “میوتانت خوبیه”. پس میشه نتیجه گرفت که او ذاتا شخصیت بدی نیست.

او وقتی در این حالت بود نشون داد که میتونه زمان و واقعیات دنیا را هم عوض کنه حتی خدایان را نابود کنه و این نشون میده که لژیون چقدر قدرتمنده.

جالبه که بدونید چارلز اگزاویر، لژیون رو نزد دوست محقق و صمیمی خودش به نام «مویرا مک تاگرت» در جزیره Muir فرستاد تا بهبود پیدا کنه و مویرا خیلی براش زحمت کشید . به نظر میرسه مویرا تاثیر عمیقی روی لژیون گذاشته باشه. البته احتمالا خبری از مویرا مک تاگرت در سریال تلویزیونی لژیون نخواهد بود چون همانطور که میدونید این شخصیت در فیلم های سینمایی ایکس من بوده و نقشش رو «روزی بیرن» بازی میکرد که مامور سازمان سیا بود. 

در هر حال لژیون به طور دائمی داره با شیاطین و شخصیت های پلید متعدد درون خودش میجنگه و تلاش میکنه روی قدرت ها و ذهن خودش کنترل پیدا کنه.

۸- او نیمی از یک جزیره را نابود کرده!

چون قدرت های لژیون خیلی زیاده  و میتونه ذهن و روان دیگران رو جذب کنه تا به حال داستان های بسیار جذابی مثل Muir Island Saga براش نوشته شده. در این داستان «شادو کینگ» که از دشمنان اصلی مردان ایکسه و، وارد جسم و روح لژیون شد کاری کرد که نیمی از جزیره Muir نابود بشه و یکی از دوستان «میستیک» به نام Destiny که نیروهای ذهنی داشت، کشته بشه. این داستان یکی از لحظات کلیدی زندگی لژیون رو رقم زد چون صحبت های Destiny را قبل از مرگش در ذهنش شنید   و به آرمان پدرش چارلز اگزاویر مبنی بر لزوم درست کردن یک همزیستی مسالمت آمیز بین انسان ها و میوتانت ها ایمان آورد.

۷- قدرت های او فوق العاده زیاده

تا اینجا  بارها گفته شد که لژیون قدرت های عظیمی داره و اینکه با هر شخصیتی که درونش بروز میکنه، قدرت جدیدی هم از خودش نشون میده! و جالبه که او روان بیش از ۱۰۰۰ نفر رو جذب کرده! به طور مثال شخصیت Cyndi که در وجودش ظاهر میشه میتونه آتش پرت کنه یا شخصیت Clown که میاد باعث میشه از دهانش انرژی بیاد بیرون! تازه، گرگینه ها هم هستند که اسید از دهنشون بیرون میاد و جاذبه زمین رو تغییر میدن!

البته ما فقط یک بار در شماره ۲۱ از کمیک X-Men: Legacy دیدیم که لژیون تونست برای مقابله با دشمنی قدرتمند تمام شخصیت های درونش رو با هم یکی کنه ولی بهش گفتن که اگه باز هم این کار رو بکنه باعث مرگش میشه. در هر حال باید دید که آیا سازندگان سریال لژیون هم میتونند هزار شخصیت درون او را به نشان بدهند یا نه.

۶- او بود که “عصر آپوکالیپس” را شروع کرد

در کراس اور و داستان معروف مردان ایکس در دهه ۹۰ میلادی به نام Age of Apocalypse، لژیون که معنی حرف های Destiny در ذهنش را بد متوجه شده بود برای اینکه بین انسان ها و میوتانت ها صلح ایجاد کنه به گذشته رفت تا مگنتو رو بکشه ولی به طور تصادفی چارلز اگزاویر را کشت . در نتیجه دنیایی موازی خلق شد که در آن «آپوکالیپس» که چارلز اگزاویر را سد راه خود نمیدید، بر بشریت پیروز شده بود. اما بعد میوتانتی دیگر به نام Bishop به گذشته رفت تا جلوی لژیون رو بگیره و همه چیز درست شد. Bishop لژیون را کشت ولی او خیلی راحت برگشت. به عبارتی دیگر اونقدر قویه که تا خودش اراده نکنه کسی نمیتونه مرده نگهش داره! تازه اگه خودش هم بخواد دوباره میتونه اراده کنه که برگرده. در ضمن میگن بخشی از وجود او در ذهن دوست دخترش به نام Blinfold نهفته است!  درهر حال این مساله نشون میده که لژیون نامیرا است و  میتونه چقدر خطرناک باشه و اگر سو تفاهمی براش پیش بیاد میتونه کل دنیا رو نابود کنه. در مقاله زیر میتونید بیشتر راجع به داستان “عصر آپوکالپس ” اطلاعات کسب کنید:

۱۰ همکاری جالب میان ابرقهرمانان و شخصیت های خبیث!

 

۵- رابطه عاشقانه مهم با Blindfold

لژیون قطعا به کسی نیاز داره که مثل لنگر و ستونی محکم و قابل اتکا در این دنیا براش باشه تا کاملا مجنون نشه. این فرد دختری میوتانت است به نام «روث آلداین» ملقب به Blindfold . روث وقتی به دنیا او چشم نداشت (کاسه چشم هم نداشت)  و همیشه منزوی بوده و حتی اعضای خانواده اش هم بهش خیانت کرده اند. بنابراین او و لژیون نقاط مشترکی زیادی با هم داشتند و عاشق هم شدند.

در واقع Blindfold وقتی وارد ذهن لژیون میشه دیگه انگار هیچ نقص عضوی نداره و لکنت زبانش هم خوب میشه. دوستی با Blinfold هم باعث شده تا اعتماد به نفس لژیون بیشتر بشه . ضمن اینکه این دختر باعث شده لژیون آدم بهتر و اخلاقمدار تری هم بشه .

۴- او یه جورایی عضو ایکس من به حساب میاد

گروه مردان ایکس چندین بار به دلیل اینکه مثلا لژیون به تسخیر یک شخصیت خبیث در اومده یا یک شخصیت پلید در وجودش ظهور کرده باهاش جنگیده اند. ولی چند بار هم به دادشون رسیده مثلا در شماره ۱۴ از سری  سوم New Mutants از دست Nimrods نجاتشون داد (البته اگزاویر مطمئن نبود که میتونه به لژیون اعتماد کنه یا نه) . یک بار که به موقع سر رسید و به ایکس من در مبارزه با Elder Gods کمک شایانی کرد. ولی چون نمیشه به راحتی بهش اعتماد کرد بنابراین زیاد عضو فعالی برای ایکس من نیست. چون بر خلاف میوتانت هایی که عضو ایکی من میشوند و یاد میگیرند چطور از قدرت های خودشون استفاده کنند، او هنوز داره با قدرت هاش کلنجار میره.

۳- سریال لژیون به دنیای سینمایی ایکس من نامربوط نیست

اولش فاکس گفت که این سریال در دنیایی موازی با دنیای ایکس من جریان داره ولی «برایان سینگر» گفته در دنیای فیلم های ایکس منه ولی انتظار نداشته باشید شخصیت هایی که در فیلم های سینمایی ایکس من بوده اند در این سریال دیده بشوند. البته مغز متفکر این سریال یعنی «نوآ هاولی» (Noah Hawley) گفته احتمال اینکه چارلز اگزاویر در این سریال دیده بشه زیاده. ولی کل سازندگان سریال هم میدونند که بهتره این سریال رو مستقل از فیلم های سینمایی ایکس من نگه دارند.

۲- مغز متفکر سریال لژیون واقعا آدم بزرگیه

«نوآ هیلی» (که در تصویر بالا در سمت چپ دیده میشه)، فیلمساز بسیار بزرگ و کار بلدی هستش چون سازنده سریال خارق العاده Fargo بوده که خودتون میدونید چقدر موفق بوده و چقدر هم جایزه برده. او از بچه گی عاشق کمیک های مردان ایکس بوده. او کسی هستش که هم به ذات شخصیت ها احترام میزاره و هم سعی میکنه ازشون در موقعیت های جدید و جذاب هم استفاده کنه و پیچش های غیر منتطره ای بهشون بده. شخصیت لژیون کاملا با روحیه و توانایی های او تطابق داره و مطمدن باشید سریال لژیون عالی میشه.

۱- تفاوت های بین کمیک و سریال

نباید انتظار داشته باشید که همه چیز این سریال عین کمیک ها باشه. مثلا تو سریال Katie Aselton نقش خواهر بزرگ تر دیوید یعنی «ایمی» رو بازی میکنه که قبلا تو کمیک ها نبوده. این خواهر قراره یه جور حامی عاطفی برای برادرش باشه . ضمن اینکه قراره لژیون در سریالش یک عشق جدید به نام Syd Barrett داشته باشه.

یک سری تغییرات جزئی هم هست . مثلا در سریال او در یک تیمارستان روانی نگهداری میشه در حالی که در کمیک ها در جزیره Muir نگهداری میشد. همچنین نباید انتظار داشت که تخریب عظیمی که معمولا در کمیک ها باعثش میشه رو در سریالش هم دید چون بودجه سریال های تلویزیونی محدوده! در هر حال باید منتظر پخش سریال بود و دید چقدر با کمیک ها فرق داره

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *