معرفی کامل گرین گابلین (نورمن آزبورن) ابرشرورهای مارول کمیک

[ad id='39844']

 

گرین گابلین بزرگترین دشمن مرد عنکبوتی

سایت اسپایدی – من عاشق و شیفته شخصیت او هستم و قبلا مقالات زیادی درباره او نوشته ام کهحتی چند وقت پیش کمیکی را در سایت ترجمه کردم تحت عنوان “چی میشد اگر نورمن آزبورن به دستکش بینهایت دست میافت؟”. ردر این کمیک تا حدی از گذشته «نورمن آزبورن» و رابطه اش با پدرش پرده برداری شد و دیدیم که پدرش چه نقش مخربی در شخصیت نورمن داشته و با بدرفتاری هایی که باهاش میکرده باعث شده تا به شخصیتی پلید به نام گرین گابلین تبدیل شود. به این بهانه به نظرم رسید تا با اطلاعات نسبتا اندکی که تا به حال از گذشته و کودکی نورمن در دنیای کمیک داده شده است ، این مقاله را برایتان بنویسم.

 سئوال اول اینه که نورمن وقتی بچه بوده چه جور آدمی بوده؟ جوابش اینه که یک کودک کاملا معمولی بوده. در شماره ۹۶ کمیک Peter Parker او خودش گفت که بچه که بوده کمیک بوک میخونده و دوست داشته وقتی بزرگ میشه ، نویسنده بشه!!!

 در کمیک فلش بکی Peter Parker -1 هم دیدیم که پیتر پارکر وقتی خیلی کوچک بود به همراه عمو و زن عمویش به دیدن نورمن آزبورن و کارخانه اش رفت و همان جا بود که فهمدیدم نورمن هم وقتی بچه بوده عاشق علم و دانش بوده :

ولی سئوال مهم تر اینه که ، کودکی نورمن آزبورن چطور گذشت؟ در یک کلام باید گفت “وحشتناک”! ما در شماره ۱۴ از کمیک Spectacular Spider-Man Annual نوشته «جی. ام . ام دی متیوس» برای اولین بار شاهد بودیم که گذشته و کودکی نورمن آزبورن روایت شد. دی متیوس کلا تخصص خاصی در به تصویر کشیدن شخصیت های خبیث دنیای مرد عنکبوتی به گونه ای که مشکلات و دغدغه های خانوادگی دارند، دارد. ما از قبل میدونستیم که نورمن پدری سختگیر برای هری بوده و در کودکی بهش زور میگفته و مدام تحت فشار قرار میدادتش. در این کمیک میفهمیم که پدر خود نورمن به نام «آمبروس» هم همین طور بوده و نورمن را در کودکی کتک میزده و مدام مورد انتقاد قرار میداده. ما در این کمیک میفهمیم که آمبروس آزبورن یک تاجر یا مخترع شکست خورده بوده. آمبروس همچنین عصبانیت خودش را سر نورمن و همسرش خالی میکرده. و همسرش رو کتک میزده:

 در کمیک سه قسمتی “انتقام گرین گابلین” (The Revenge of the Green Goblin) هم اطلاعات خوبی درباره پدر نورمن آزبورن پیدا میکنیم  او کسی بوده که ناکامی های خودش را بر گردن دیگران می انداخت. پس از اینکه سرش رو کلاه میزارن ، آمبرسون به مشروبات الکلی رو آورده و همسرش (یعنی مادر نورمن) را جلوی نورمن کتک میزده:

سپس آمبرسون کاملا ورشکسته میشه و عمارت و ثروتی که پدرش برایش به جا گذاشته بود را بر باد میده. او همچنان به اذیت نورمن و تحت فشار قرار دادن او ادامه میده و حتی یکبار برای اینکه از نورمن یک مرد بسازه، او را به زور داخل یک یکی از عمارت های قدیمی خانواده آزبورن میکنه تا با “تاریکی” مواجه بشه.

 آمبرسون حتی پسرش رو مجبور میکنه تا شب رو تنهایی در آن مکان ترسناک سپری کنه و نورمن خودش گفته این تجربه خیلی براش دلهره آور بوده و در تمام طول شب حس میکرده صدای خنده های یک موجود گابلین مانند و سبز رنگ را میشنیده:

سئوال دیگر، چرا کسب و کار آمبروس آزبورن شکست خورد، چیزی که ما در کمیک در شماره ۱۴ از کمیک  Spectacular Spider-Man Annual میبینیم، نشون میده که او شکست خورد که به قول خودش سرش رو کلاه گذاشتن . خودش میگه: “اونا اختراع من رو دزدیدند”. این با اتفافات کمیک “چی میشد اگر گرین گابلینبه قدرت های دستکش بینهایت دست میافت” هم مطابق دارد. به این پانل دقت کنید:

بنابراین نتیجه میگیریم پدر نورمن با ابزار و وسایل سر و کار داشته پس هم یه جورایی یک مخترع بوده که یکی اومده و اختراعاتش رو دزدیده. این در ضمن نشون میده که نورمن وقتی بزرگ شد همین کار رو با اختراعات شریک سابق خودش یعنی «مندل استرام» انجام داد. چون همانطور که در شماره ۴۰ مرد عنکبوتی شگفت انگیز خواندیم، نورمن اختراعات و اکتشافات استرام را دزدید و کاری کرد که راهی زندان بشه. به عبارتی دیگر، نورمن همان بالایی را سر استرام آورد که قبلا یک نفر دیگر سر پدر خودش آورده بود. یعنی او عمل خودش را اینجوری توجیه میکنه که اگه یکی این کار رو با پدر من کرد پس من هم حق داشتم همین کار را با استرام بکنم. این مسئله در ضمن نشون میده که چرا نورمن هم یک تاجر موفق شد و هم یک خلافکار.

سئوال بعدی: چه بر سر پدر و مادر نورمن آمد؟ حدس من اینه که آمبروس پس از مدتی خودکشی کرده و این باعث شده که نورمن و مادرش تنها بمونند. چون ما در شماره ۱۴ از کمیک Spectacular Spider-Man Annual میبنیم که نورمن از خونه اومده بیرون و در صحنه ای خشن با چوب سگ خونه را میکشه:

 بعدشم میبنیم که تنها روی زمین نشسته و میگه: “خوبه. الان یه نون خور کمتر داریم. باید تا میتونم کارکنم تلاش کنم. فقط اونایی که قوی هستن زنده میمونن”.

 این هم باز به خوبی نشون میده که چرا نورمن همیشه از آدم های ضعیف بدش میاد. و همچنین نشون میده که چرا به پسرش هری فشار می آورده که یک آدم قوی باشه و روی پای خودش وایسه.مادر نورمن هم احتمالا چند سال بعد مرده ولی جزئیات مرگش در دسترس نیست.

  حالا میریم سراغ دوران جوانی نورمن آزبورن. در شماره ۲۵ کمیک Untold Tales of Spider-man فهمیدیم که نورمن از فارغ التحصیلان دانشگاه دولتی Empire State University هستش . اینجا این سئوال مطرح میشه که اگر نورمن یک خانواده و بابای پولدار داشته، پس چرا به دانشگاه دولتی رفته؟ تازه، نورمنی که همیشه دنبال پرستیژ و کلاس و محافل پر نفوذه، چرا دانشگاهی رو انتخاب کرده که در آن قطعا آدم های معمولی تحصیل میکردند؟ جوابش خیلی ساده است : پولش را نداشته به دانشگاه بهتری بره! اگه یادتون باشه در شماره ۹۵ کمیک Peter Parker، نورمن به پیتر و مری جین میگه: “من میدونم جوان بودن و آس و پاس بودن یعنی چی. من اصرار دارم که هر جوری ممکنه بهتون کمک کنم”.

حالا سئوال دیگه اینه که او اصلا چطور تونست بره دانشگاه. احتمالا وقتی دانشجو بوده کار میکرده ولی خودم احتمال میدم که بهش بورسیه داده بودن (اینجاست که من همیشه گفته ام و همیشه میگم که نورمن و پیتر با وجود تمام شباهت هایی که به هم دارن، نقطه مقابل هم هستن. یعنی پیتر هم بورسیه گرفت و با وجود بی پولی رفت دانشگاه و درس خوند و نورمن هم همین کار رو کرد ولی سرشت و تربیت اونا با هم فرق داشت سرنوشت اونا با هم ۱۸۰ درجه فرق کرد. یعنی پیتر چون مربی خوبی داشت به نام عمو بن ، تبدیل شد به قهرمانی مسئولیت پذیر ولی نورمن چون پدری مزخرف داشت تبدیل شد به گرین گابلین).

  ضمن اینکه ما در شماره ۴۰ کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که بسیار معروف و مهم است و در آن برای اولین بار با هویت مخفی گرین گابلین آشنا شدیم، این پانل را میبینیم که نورمن در آن میگه: “من باید به کار خودم میرسیدم. برای من پول مهم ترین چیز بود. من باید پولدار میشدم . من به ثروت نیاز داشتم… چون ثروت کلید دستیابی به قدرت بود!”

همه این اسناد و مدارک نشون میده که نورمن آدمی بوده که بی پول بوده ولی بعدا به پول و قدرت دست یافته.

  حالا بریم و یک سری بزنیم به شماره معروف ۱۲۱ از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که همان داستان مرگ گوئن استیسی است در اینجا هم میبنیم که ۲ چیز باعث میشه نورمن دوباره قاط بزنه و به گرین گابلین تبدیل بشه: ۱- مصرف مواد مخدر توسط پسرش هری آزبورن (که بار دیگر overdose کرده) ۲- مشکلاتی که او در کسب و کار خودش داره. چون او پشت تلفن میگه: “تمام سهام من ۱۳ درصد دیگه پایین اومده؟ تو میدونی این چه معنی میده ؟ اگه همین طور ادامه پیدا کنه من نابود میشم”.

 سپس خیلی زود اون لایه سطحی و نازکی که از سلامت عقلی نورمن سراغ داریم ، میشکنه و دوباره تبدیل به گرین گابلین میشه و خودتون میدونید که مرگ گوئن استیسی را رقم میزنه. تمام اینها ثابت میکنه که نورمن برای شرکتی که ساخته حسابی تلاش کرده و موفقیت در کار و تجارت براش مهمه.

حالا بیایید بپردازیم به دورانی که نورمن با همسرش آشنا شد. درباره او نیز اطلاعات چندانی در دست نیست ولی میدانیم «امیلی» نام داشت ابتدا در شماره ۴۰ مرد عنکبوتی شگفت انگیز از زبان نورمن میشنویم که میگه مادر هری وقتی هری خیلی کوچک بود، مرده. بنابراین مجبور شد خودش هری را به تنهایی بزرگ کنه.

حالا حدسیات من درباره همسر نورمن: به اعتقاد من نورمن همسرش را وقتی دانشگاه بود ملاقات کرد (به نظرم نورمن در این دوره مادرش را از دست داد) او احتمالا یک پسر تنها و گوشه گیر بود و فقط به درس خواندن اهمیت میداد. اینجا هم باز آدم یاد تشابه او با پیتر پارکر در دوران دبیرستان می افته و همان طور که میدانید پیتر وقتی مرد عنکبوتی شد اعتماد به نفس بیشتری پیدا و نورمن هم وقتی ماسک گرین گابلین رو به صورتش زد اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد. واقعا این تشابهات بین آنها خیلی جالبه، مگه نه؟ بیخود نیست که من اینقدر شیفته شخصیت گرین گابلین هستم! در هر حال ، برگردیم سراغ نورمن و همسرش در دانشگاه! احتمالا همسر نورمن در دانشگاه هم کلاسی او بوده و نورمن را به خاطر روحیه سخت کوشی که داشته تحسین میکرده. نورمن هم شدیدا عاشق این دختر بوده (کلا نورمن از اون تیپ آدم ها است که یا شور و اشتیاق صدر در صدی یک کاری رو میکنه. یعنی یا کاملا عاشقه یا کاملا از چیزی یا کسی متنفر) . حدس میزنم همسر نورمن بر خلاف خودش، چندان جاه طلب نبوده و میخواسته یک زندگی آرام و ساده به همراه چند تا بچه داشته باشه ولی اجل بهش مهلت نمیده.

هرگز دقیقا فاش نشده که چطور مرده ولی در کمیک انتقام گرین گابلین دیدیم که نورمن تعریف کرد چقدر همسرش رو دوست داشته اما پس از به دنیا آمدن هری ، دچار ضعف بدنی شده و بعد از سپری کردن دوران بیماری درگذشت:

به نظر میرسه این یکی از همان دلایلی باشه که نورمن به خاطرش اینقدر از هری بدش میومده. چون با متولد شدنش ، به نوعی باعث شده تا مادرش بمیره.

  ما در شماره ۱۴ از کمیک Spectacular Spider-Man Annual میبنیم که نورمن پس از مرگ همسرش کاملا افسرده و ناراحته و هری را کتک میزنه. البته توجه کنید که در این شماره پیتر پارکر وارد حافظه هری ازبورن شده و بنابراین ما هری را با شکل و شمایل پیتر پارکر میبینیم:

نورمن: “چیه؟ کی اونجاست؟ اهان ، توئی. مگه نمیبینی من سرم شلوغه؟ “

 هری: “من گرسنمه بابا. داشتم به این فکر میکردم که مامان غذا رو کجا …

 نورمن: “مامانت رو وارد مشکلاتت نکن. دیگه حتی اسمش رو نیار. اون رفته. یادته؟ قبلا هم بهت گفته بودم که من سرم شلوغه”

  به نظرم در همین دوره بود که نورمن دچار جنون شد. یعنی بار مرگ همسرش که دوستش داشت ولی دست روزگار باعث شد که بمیره نقطه اتصال او را با سلامت عقل قطع کرد. اتفاقا خیلی ها فکر میکنند که نورمن به خاطر انفجاری در آزمایشگاه اش رخ داد  و باعث شد نیروهای فوق بشری به دست بیاره، مجنون و گرین گابلین شد، ولی کاملا اشتباه میکنند ، چون ریشه های جنون خیلی وقت پیش در  وجودش عمیق شده بود.

 جالبه که ما در کمیک خارق العاده و تک قسمتی ، میبنیم که «بن یوریک» به عنوان خبرنگار دیلی بیوگل داره درباره نورمن تحقیق میکنه و یکی بهش اینو میگه:

 “حتی اگر اون قضیه (انفجار) و به دست آوردن نیروهای فوق بشری براش اتفاق نمی افتاد، اون بازهم یک آدم بد میشد. یعنی ممکن بود اختلاس کنه یا زن ها رو تیکه تیکه کنه. بلاخره خباثتش میزد بیرون.. اون (نورمن) مثل یک حادثه ای بود که دنبال جایی میگشت که توش اتفاق بیفته”.

 درباره کم توجهی های نورمن به هری باید این رو هم بگم که ما در شماره ۸ کمیک Untold Tales of Spider-Man دیدیم که نورمن بار دیگر چطور خودش را وقف کارش کرده و به هری کم محلی میکنه در حالی که هری دوست داره با پدرش حرف بزنه. یعنی هری پشت در اتاق پدرش ایستاده و ازش خواهش میکنه که در رو باز کنه ولی نورمن طبق معمول سر گرم کار و نقشه کشیدنه:

نمونه این آدم ها در زندگی واقعی زیاد هستند و من شخصا کسی رو میشناسم که یکی از مقامات کشور خودمون هستش ولی به دلیل اینکه خودش را در کار غرق کرده بود، پسرش رو از دست داد . یعنی بعد از مدتی جسد پسرش رو که معتاد شده بود، در گوشه خیابان پیدا کردند! بگذریم … من مطمئنم که همسر نورمن خیلی سعی میکرده از او یک انسان بهتر بسازه و تا حدی هم موفق بوده ولی نورمن قطعا رفتار بدی با همسر و پسر خودش داشته و استرس و فشار ناشی از کار و مشغله های حرفه ای باعث میشده هری را کتک بزنه.

  درباره رابطه نورمن با زن ها باید بگم که به نظر میرسه پس از مرگ همسرش فقط یک بار واقعا زن دیگری را دوست داشته. ما در کمیک “انتقام گرین گابلین” میبینیم که نورمن پس از اتفاقات Gathering of Five دچار بیماری شده . بعد او یک پرستار سوئیسی به نام «کولینا فردریکسون» را استخدام میکنه که خیلی زن مهربانیه و باعث میشه نورمن خوب بشه. نورمن سپس عاشق این خانم میشه ولی وقتی این خانم به رفتارهای نورمن اعتراض میکنه، نورمن پرخاشگری میکنه و حتی وقتی او را در لباس گابلین میبینه بهش ضربه میزنه که البته خیلی هم زود از کار خودش پیشمان میشه. (این مسله بار دیگر ثابت میکنه که نورمن چقدر راحت تسلیم جنون های های آنی خودش میشه) .

در هر حال به نظرم به همین خاطره که نورمن هیچ وقت نتونسته هیچ زن دیگری را پس از مرگ همسرش “واقعا” دوست داشته باشه. چون عاشق همسرش بود و چون همسرش قبل از اینکه او پولدار بشه باهاش ازدواج کرده بود، بنابراین نورمن دیگه به کسی اعتماد نداره و فکر میکنه به خاطر پول اومدن طرفش. تا به حال هم ندیده ایم نورمن واقعا عاشق کسی بشود و اگر هم با زنی دیده شده، یه خاطر مسائل جنسی یا نقشه های پشت پرده بوده.

  بنابراین او دیگر هیچ اعتمادی به زنان ندارد و برایشان هیچ احترامی قائل نیست. جالب اینه که او چند بار به زن ها سیلی زده است (در حالیکه این کار را با مردها نکرده!) . مثلا در Peter Parker #75 ، یک سیلی به «لیز آلن» (همسر هری) زد چون به نظرش باعث شده بود که هری ضعیف بار بیاد.

و البته همه میدانیم که او چه بر سر گوئن استیسی آورد. در ضمن نمیدونم آیا یادتونه که در فیلم مرد عنکبوتی ۱، وقتی قرار بود نورمن سر میز آن مرغ بریان را با چاقو ببره ولی ناگهان زن عمو می زد روی دستش ، چطور بهش چشم غره رفت.

[ad id='39844']

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *