[quote]آلبوم با ترانه Raindrops (An Angel Cried) آغاز میشود. ترانهای درباره معشوقه سابق و اینکه حالا آریانا میخواهد خاطرات او را از ذهنش پاک کند و به رقص و پایکوبی بپردازد. ترانهای از گروه The Four Seasons که گرانده در اینجا آن را به طرزی باورنکردنی و عالی بازخوانی میکند[/quote]
اکنون برای خوانندهای که همیشه با برچسب “یک خواننده پاپ تینایجرپسند” مطرح بود و یکی از دهها خواننده معمولی حاضر در بازار موسیقی آمریکا به شمار میرفت فرصتهای تازهای فراهم آمده است. شاید یک اتفاق نتواند زندگی هر شخصی را تغییر دهد اما برای آریانا گرنده، خواننده جوان آمریکایی یک سانحه تراژیک به مانند کاتالیزوری برای رسیدن به مرزهای تازه و افقی نامتناهی لازم بود. در حادثه تروریستی می سال گذشته میلادی در سالن منچستر آرنا در انگلستان، جان بیش از بیست و دو انسان گرفته شد و حدود هشتصد نفر هم بهسختی مصدوم شدند و برای گرنده جوانسال که به وضوح تجربه این اتفاق سخت را نداشت گشایشی بزرگ در زندگیاش ایجاد کرد. او پس از پشت سرگذاشتن دورانی جهنمی پس از این واقعه تروریستی که شکنندگیاش را بیش از پیش عریان ساخت، با ترتیب دادن کنسرت One Love Manchester در ژوئن ۲۰۱۷ فستیوالی بزرگ با حضور سوپراستارهای موسیقی
در شهر منچستر برگزار کرد، گامی بسیار بزرگ به سمت بالغ شدن دختری که تا پیش از آن، در دنیای بسیار کوچک عشقهای جنونآمیز سیر میکرد، مانند جداییش از مک میلر. اما او حالا انسان بسیار کامل تری شده است و زندگی را از دریچهای دیگر میبیند. دنیایی که هیچگاه تا پیش از آن تجربه تلخ نمیتوانست به نزدیکیهای آن هم چنگ بیاندازد و همین اتفاقات زمینهساز عرضه آلبوم چهارم و به غایت تحسین شده Sweetener از او شد. آلبومی که در هفدهم آگست روانه بازار شد و به صدر جدول پرفروشترین آلبومهای هفته در آمریکا و انگلستان رسید. این اولین آلبوم گرنده پس از دو سال و انتشار آلبوم Dangerous Woman او است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد.
بهگزارش سرویس موسیقی کافه سینما، نکته حائز اهمیت این آلبوم گرنده، همکاری او با دو تهیهکننده بسیار بزرگ دنیای موسیقی یعنی فارل ویلیامز و مکس مارتین است که سببساز تولید آلبومی تاثیرپذیرفته از سبکهای ریتماندبلوز، هیپهاپ و البته پاپی شده که در سه آلبوم قبلی آریانا سبک غالب ترانههای او بود. حضور ویلیامز و مارتین به ایجاد ساختاری مشخص، پیوسته و تحسینبرانگیز در Sweetener کمک شایانی کرده است. بودن این دو نام بزرگ تضمینکننده کیفیت بالای هر آلبومی است هرچند در بعضی از ترانهها احساس میشود مارتین و ویلیامز انتظاری بیش از حد از گرنده داشتهاند چون برای رسیدن به آن نقطه خاص هنوز احتیاج به تجربهاندوزی زیادی است. پیام مهم این آلبوم عشق در معنای گسترده و فراخ آن و همینطور راههای مراقبت از خود در جهانی است که هر لحظه ما را به یک سو میبرد. هفت ترانه از پانزده اثر این آلبوم با همکاری ویلیامز نوشته و تهیه شدهاند که باعث میشود یک ضعف واضح به شنونده منتقل شود: این که این آلبوم بیشتر موسیقی فارل است تا کلکسیون ترانههایی از آریانا. اما مکس مارتین با تجربه بسیار زیادی که در تولید موسیقی میناستریم پاپ دارد تضمینی برای موفقیت سینگلهای این آلبوم در جدول پرفروشترینها خواهد بود. اتفاقی که در این آلبوم و در هفت ترانه مرتبط با فارل میافتد عدم ثبات در آنها است. هر چند ساختار این ترانهها مانند همیشه امضای ویلیامز را در پای خود دارد اما حداقل در دو ترانه از این آلبوم با نامهای Borderline و Successful استفاده یکنواخت از پرکاشن بسیار خستهکننده میشود و از لحاظ ملودی، تغییر الگویی در این دو اثر نمیبینیم.
آلبوم با ترانه Raindrops (An Angel Cried) آغاز میشود. ترانهای درباره معشوقه سابق و اینکه حالا آریانا میخواهد خاطرات او را از ذهنش پاک کند و به رقص و پایکوبی بپردازد. ترانهای از گروه The Four Seasons که گرانده در اینجا آن را به طرزی باورنکردنی و عالی بازخوانی میکند و البته نشان میدهد که با آلبومی بسیار جدی طرف هستیم اما پس از آن نوبت به فارل ویلیامز میرسد تا آلبوم را در محاصره ایدههایش بگیرد. Blazed ترانهای دوصدایی با حضور خود فارل است. اثری که شنیدن صدای ویلیامز در آن بسیار طاقتفرسا و بدون هیچگونه ریتمی است و او در این ترانه به شدت تلاش میکند توجهها را از آریانا به سوی خود جلب کند. تلاشی ناموفق. اتفاقی که دقیقاً در اثر Borderline هم به وقوع میپیوندد و حضور میسی الیوت نه تنها کمکی نمیکند بلکه قطعا میتوان آن را بدترین ترانه آلبوم نام نهاد.
The Light is Coming که اثری دوصدایی باحضور نیکی میناج است به سبب تکرار بیش از اندازه یک بخش ترانه به جای اثری نسبتا بامزه به ترانهای ضعیف تبدیل میشود، گویا بهترین ترانههای آلبوم در نقاطی رقم میخورند که تنها خود گرنده در آنها حضور دارد. در ترانههای R.E.M و Sweetener رگههای فراوانی ازموسیقی ریتماندبلوز دهه نود مشهود است. گرنده در R.E.M به خوبی هنر خود را نشان میدهد و مشخص میشود چرا رینج صوتی وسیعی دارد و میتواند نتهای سخت را به خوبی بخواند و شاید این ترانه جهتگیری خوبی برای سبک ایدهال او در آلبومهای بعدیاش باشد؛ اثری درباره مرد رویاهایش. God Is a Woman ترانه درخشان دیگری از آلبوم Sweetener است و به همراه اولین سینگل آلبوم دو ترانه مشخصی هستند که امضای مکس مارتین در پای آنها به چشم میخورند.
No Tears Left to Cry که در بیستم آوریل سال جاری میلادی عرضه شد و بدل به سومین ترانه پرفروش هفته در آمریکا شد اولین سینگل این آلبوم است. اثری فوقالعاده درباره گذراندن دورانی بسیار سخت و عبور از آن بحران و در نهایت قویتر شدن. Everytime ترانهای آرام و زیبا است درباره داستان عشقی که به شکست منتج شد و این داستان از زبان خود گرنده بیان میشود و احساسات او در جای جای اثر به چشم میخورند. در ترانه به غایت درخشان Breathin، با اثری استثنایی درباره مواجه شدن آریانا با استرس و سختیهایی که زندگی او را به نقطه خطرناکی رسانده بود و این که چگونه میتوان خود را بعد از یک واقعه تلخ به بازسازی روحی و روانی رساند و به نقطه امنی در زندگی (از نظز ذهنی) رسید مواجه میشویم. این اثر یکی از باارزشترین ترانههای آلبوم است. Goodnight n Go بازخوانی ترانهای از یکی از خوانندگان مورد علاقه آریانا یعنی ایموجن هیپ است. در اینجا هم مقهور تکنیک بینظیر گرنده در خواندن ترانهای سخت میشویم که بار دیگر نتهایی بسیار دشوار را خیلی راحت میخواند و از دختری میگوید که عاشق دوستش میشود. ترکیب این دو لحظاتی زیبا و لذتبخش برای شنونده به وجود می آورد. به خاطر این ترانه است که میتوان یک نظر کلی درباره این آلبوم داد و آن این است که لحظات سخت آلبوم (از نظر شعر و ترانه) گزنده نیستند و با وجود تمام سختیهایی که در یک سال گذشته در زندگی آریانا اتفاق افتاده مرکزیت آلبوم نقطه تعادلی بین سختی و شیرینیهای زندگی و پیدا کردن بالانسی بین چندین ترانه زیبای رمانتیک و عاشقانه آلبوم و دلشکستگیهای ترانههای دیگر است. این چالش بسیار بزرگی بود که گرنده در آلبوم چهارم خود به خوبی از پس آن برآمد، جایی که او در جستجوی امید و عشق تازهای میگردد و در ترانه Pete Davidson که به نام نامزدش است در بیش از یک دقیقه بیست و دو بار از واژه خوشحال استفاده شده است که میتواند نشانگر نامزدی سریع آنها و در عین حال جایگاه تازهای باشد که آریانا از نظر عاطفی در آن نقطه قرار گرفته است. ترانه درخشان و خارقالعاده نهایی آلبوم با عنوان Get Well Soon اثری آرام در سبک سل و بسیار نزدیک به ترانههایی که بیانسه پیشتر با آنها معروف شده بود است. احساساتی که در این اثر به کار رفته نشاندهنده آن است که گرنده چگونه توانسته شکوهمندانه و باقدرت از پس اتفاقات تراژیک یک سال گذشته زندگیاش بر بیاید و تمام افکار و ذهنیتهای منفی ذهنش را با مخاطب در میان میگذارد. در بخشی از این ترانه آریانا از خود میپرسد ” دختر، چه مرگت است؟ به مبارزه با مشکلات برخیز”. او همچنین در این اثر پنج دقیقهای که قطعا شنیدن آن به سبب روایت داستانی تلخ از اتفاقات تراژیک منچستر نیاز به اعصابی پولادین دارد از همه طرفدارانش میخواهد تا از یکدیگر مراقبت کنند و به همه این تضمین را میدهد که همیشه راهی برای رهایی از مشکلات وجود دارد، ترانهای بینظیر با صدای فوقالعاده اثرگذار گرنده که با وجود آنکه میتوانست مانند بسیاری از خوانندگان دیگر آن را به ترانهای نزدیک به موسیقی الکترونیک بدل کند و از تکنولوژی موجود در استودیو پیشرفتهای که آلبوم را در آن ضبط کرد استفاده کند یک گام بزرگ برداشته و از صدای طبیعی خودش کمک میگیرد و آن را به موسیقی سل تبدیل میکند. نکته حائز اهمیت دیگر این اثر صداقت به کار رفته در شعر چندلایه آن است که هر شخصی را مجذوب میکند.
برای جمعبندی این آلبوم میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
* نام آلبوم به شما حسی دوگانه میدهد: اینکه میتوانید آریانا را با همان شیرینی کودکانهاش تصور کنید، دختری بسیار لاغراندام، زیبارو و دوستداشتنی که صدایی بسیار خوب دارد که در موسیقی پاپ امروز کاربرد فراوانی دارد اما در عین حال پیامهای این آلبوم میتواند شما را سخت به فکر فرو ببرد و از جهانبینی تازه گرنده رونمایی کند. صدایی فوقالعاده، ملودیهایی دلنشین و مجموعهای تقریبا یکنواخت از موسیقی فوقالعادهای که در این آلبوم میشنوید به شما خواهد گفت با انسان بالغتری طرف هستید و اینکه گرنده ترسی از آزمایش سبکهای نو در آلبوم جدیدش ندارد.
* تک تک ترانههای این آلبوم و اجراهای زندهای که برای پروموشن آن انجام شدند به ما میگویند آریانا واقعا توانایی خواندن در بالاترین سطح را دارد. درست مانند الگویش یعنی ماریا کری، هر چند سبک گرنده در این آلبوم و بلوغ موسیقیایی او در طول چهار آلبوماش بسیار دلنشینتر است.
* گرنده به آنچه استحقاقش را داشته نرسیده و هیچ گاه در دوران حیات موسیقیاییاش بهعنوان یک خواننده برجسته پاپ جدی گرفته نمیشد اما در دو آلبوم آخرش بانامهای My Everything و Dangerous Woman مهارت فراوانش در خواندن ترانههای پاپ را نشان داد و حالا و با عرضه این آلبوم و امتحان سبکهای دیگر بر قدرت خود صحه گذاشت.
* گرنده در میانههای آلبوم سعی میکند این پیام را به مخاطب برساند که پس از سپری کردن دوران دشوار باید تلاش کنیم با شیرینیهای زندگی، سختیهایی که بر ما میگذرد را از سر راه برداریم و این پیام در آلبومی که به خوبی مایههای فراوان و غنی موسیقی پاپ، هیپ-هاپ و ریتماندبلوز را درخود جای داده مشخص است.
* پیدا کردن نقطهای روشن در زندگی آن هم در میان انبوهی از سختیها کاری است بسیار سخت اما آریانا در آلبوم جدیدش این کار را به خوبی انجام داد و با قدرت توانست از پس مصائب زندگیاش بر بیاید. او برای شروعی دوباره و بازگشت به زندگی به این آلبوم پر از شور نیاز داشت تا از لذتها و آسودگی خیالش (آنچنان که در کاور آلبوم پدیدار است)، اهدافی که به آنها دست یافته و پیدا کردن شریکی مناسب برای زندگی بخواند و اینکه به همگان اعلام کند سرانجام به آرامشی که به آن نیاز داشت رسیده است و حالا میتواند به بهترین شکل به تروریستهایی که می خواهند زیباییهای دنیا را به کام همه تلخ کنند پاسخ دهد.
* اینکه او توانسته آلبومی چنین تهی از هرگونه ناامیدی و پر از شور و شوق برای ارزشهای انسانی عرضه کند، آن هم بدون آنکه از ارزشهای گذشته موسیقیاییاش عدول کند (بلکه آنها را ارتقا بخشد) بسیار باارزش است. گرنده در این آلبوم نگذاشت این پیام صادر شود که تراژدی و ناراحتیها پیروز میشوند و از ارزشهای زیبای زندگی سخن گفت و این یکی از دلایل جاودانگی این آلبوم در بین طرفداران او خواهد بود. نکته مهم دیگر صداقت فراوان در اشعار این آلبوم است؛ بسیار بیشتر از صداقتی که در اشعار سه آلبوم قبلی آریانا دیده بودیم چون یک حادثه تراژیک به ما این فرصت را میدهد تا خود واقعیمان را نشان دهیم و حالا این ستاره بیست و پنج ساله، زیباییهای زندگی را جشن میگیرد. او اجازه نداد تا اتفاقات تلخ باعث شوند تا آلبومی پر از ترانههای حزنانگیز بنویسد (گرنده در ده ترانه از پانزده ترانه آلبوم سهمی از نویسندگی قطعات را برعهده داشت) و اجازه داد تا این شادی که به آرامی به زندگیاش تزریق شده، کم کم در پانزده ترانه آلبوم جاری شود.
آلبوم Sweetener با فروش ۲۳۲۱۳۶ واحد که ۱۲۶۲۵۳ نسخه از آن بیانگر فروش خالص آن بود به صدر جدول پرفروشترین آلبومهای هفته گذشته آمریکا رسید. دو آلبوم اول او با نامهای Yours Truly و My Everything در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ با فروش ۱۳۵۰۰۰ نسخه و ۱۶۸۰۰۰ نسخه به مکان نخست جدول پرفروشترین آلبومهای هفته آمریکا رسیدند و آلبوم سوم او با نام Dangerous Woman با فروش ۱۷۶۰۰۰ نسخه به مکان سوم جدول پرفروشترین آلبومهای هفته آمریکا راه یافت. دو سینگل No Tears Left to Cry و God is a woman هم تاکنون ۱۷۰ میلیون و ۵۹ میلیون بار در آمریکا (در تمام پلتفرم های استریمینگ) استریم شدهاند.
همچنین در انگلستان آلبوم Sweetener با فروش ۴۴۷۵۵ واحد به صدر جدول پرفروشترین آلبومهای هفته گذشته انگلستان رسید که از این میزان ۲۷۳۰۶ نسخه بیانگر فروش خالص آلبوم بود. این اولین آلبوم از یک خواننده زن آمریکایی (پس از آلبوم Reputation تیلور سویفت در نوامبر سال گذشته) است که توانسته به صدر جدول پرفروشترین آلبومهای هفته انگلستان برسد. آلبوم نخست گرنده با فروش ۷۱۴۶ نسخه در هفته اول عرضهاش به مکان هفتم جدول پرفروشترین آلبومهای هفته انگلستان رسید و تاکنون ۸۸۸۸۷ نسخه از آن در این کشور به فروش رفته است. آلبومهای دوم و سوم گرنده هم با فروش هفته نخست ۲۳۷۶۶ و ۱۹۵۸۲ نسخه به ترتیب به مکانهای سوم و اول جدول پرفروشترین آلبومهای هفته انگلستان رسیدند و فروش کلی این دو آلبوم تاکنون ۳۲۷۵۲۱ و ۲۴۱۹۰۹ بودهاند.
[ad id='39844']