نقد و تحلیل مستند جایی برای فرشته ها نیست اثر سام کلانتری

[quote]مستند جایی برای فرشته ها نیست اثر جدید سام کلانتری با موضوع ورزشکاران زن رشته هاکی در ایران تبدیل به یکی از درخشان ترین آثار سینمای مستند ایران شده است با نقد این مستند زیبا همراه ما باشید[/quote]

 

شاید واکنش اولیه همراه با ذوق زدگی که فیلم جایی برای فرشته ها نیست برایمان به همراه داشته کمی اغراق شده به نظر برسد ولی بی شک باید گفت با یکی از بهترین محصولات سینمای ایران در سال های اخیر طرف هستیم. نه فقط سینمای مستند. این فیلمی است که از لحاظ جذابیت دراماتیک و فرم روایی و ساختار سینمایی، شانه به شانه برترین های سینمای داستانی ما حرکت می کند. فیلمی پر از اوج و فرود های احساسی، کاراکترهایی که در دنیای واقعی شان به خوبی ستاره های برجسته سینما جلوی دوربین ظاهر می شوند و قصه ای که همزمان غرور ملی خدشه دار این روزها و حس معصومیت و مظلومیت بانوان این سرزمین را منتقل می کند.

در روزهای پر التهاب و عصبانیت اخیر در کشور، تماشای چنین فیلمی مانند یک سوپاپ اطمینان برای تخلیه هرچه فشار عصبی و رهایی از یک بغض فروخورده عمل می کند. حتی کارکرد “جایی برای فرشته ها نیست” بسیار فراتر از اهداف سازندگان اثر می رود. مثلا اگر سال گذشته چنین فیلمی را می دیدیم احتمالا آن را تنها دردنامه ای تاثیرگذار از رنج و سختی بانوان این سرزمین به حساب می آوردیم ولی امروز، دقیقا در شرایطی که درخیابان با مردمی متفاوت تر از همیشه روبرو هستیم، این اثر به مثابه یک تجویز پزشکی و یک رواندرمانی اجتماعی عمل می کند. اینکه چطور سرگذشت دختران تیم هاکی ایران به چنین نتیجه ای رسیده است را فقط باید ببینید. ببینید چطور سکانس های ابتدایی فیلم از ناامیدی و یاس اولیه “تیمی در گل مانده” به شکلی باور پذیر و البته محافظه کارانه جایش را به یک جنگ تمام عیار برای رسیدن به بعید ترین دستاوردهای ورزشی می دهد. در مونولوگی از فیلم، مربی دوست داشتنی این تیم معرکه رو به تک تک بازیکنانش می کند و می گوید؛ شما دختران هرکدام تان مثل فرشته هستید ولی دربرابر این تضاد نابرابر تیم ما و کشورهای پیشرفته رقیب، ما به فرشته نیازی نداریم. دریده باشید همچون یک سگ شکاری… . و این مونولوگ شاید توصیف مختصری باشد از جهانبینی کلی اثر که مفهوم دستیابی به موفقیت را به شکلی متفاوت ترسیم می کند. ایکاش هوش و بینش مدیران سینمایی کشور به جایی رسیده باشد تا امکان اکران گسترده چنین اثری را فراهم کنند. فیلمی که مثل روزنه ای باریک از نور در دل تاریکی و مانند نشانه ای رقیق از رستگاری در انبوهی از پیام ها و حوادث نا امید کننده عمل می کند.

جدا از قصه و روایت و کاراکتر های جذاب و موسیقی مناسب، باید از کاری که هایده صفی یاری در تدوین جایی برای فرشته ها نیست انجام داده یاد کرد. این فیلمی است که به تنهایی می توان از معجزه تدوین در آن صحبت کرد و جایگاه این هنر را مخصوصا در سینمای مستند متذکر شد. اینکه چطور با این ظرافت ریتم فیلم را کنترل کنی و ضرباهنگ آن را مانند چرخاندن یک اهرم کوچک افزایش دهی و به راحتی نقطه گذاری کنی و در درست ترین زمان ممکن ضربه احساسی را وارد کنی، یک مهارت ذاتی می خواهد. مهارتی که پیش از این نیز از هایده صفی یاری دیده بودیم ولی اینجا صحنه قدرتنمایی این تدوینگر است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا