شبکههای اجتماعی شب گذشته را متاثر از یک فایل صوتی گذراندند، فایلی که میگویند «لو» رفته، شبکه تلویزیونی ایراناینترنشنال اما ادعا کرده بود که فایل به صورت اختصاصی در اختیارشان قرار دادهاند،
رشتهتوئیت مازیار خسروی(روزنامهنگار)، تقریبا اشارات کاملی به فرازهای جنجالیِ حرفهای ظریف دارد، از کلیدواژه پرتکرار «میدان» تا مساله «زمان» انتشار این مصاحبه
در اندک هفتههای مانده به انتخابات و اوج مذاکرات هستهای برای احیای برجام، وزیر خارجه از گشودن جبههای تازه به روی خود به شدت پرهیز کند. این گزینه تنها در صورتی غلط است که ظریف قصد نامزدی در انتخابات را داشته باشد و این فایل صوتی را در واقع مانیفست اعلام حضور او بدانیم.
اما آیا جناح مقابل و مخالفان ظریف از افشای این مصاحبه سود میبرند؟پاسخ این پرسش هم آری و هم نه است؛ افشای این فایل به ویژه تقطیع و انتشار آن نزد قشری خاص_ مهمات لازم برای جوسازی و هیاهو و آتش تهیه توپخانه رسانهای جناح راست را فراهم میکند. همچنین در صورت نامزدی ظریف بهانه لازم را برای رد صلاحیت او در دسترس قرار میدهد.
این مصاحبه با وجود به مخاطره انداختن شخص ظریف میتواند مانند نارنجکی در صورت رقیب منفجر شود اگر جناح مقابل با فشار بیش از حد روی بخشهای حساسیت برانگیز آن، ناخودآگاه زمینه تحرک بدنه اجتماعی منفعل حامی دولت را فراهم کند،نامزدی قوی با شعارها و حمایت ظریف به میدان بیاید.
شاید وقت آن رسیده که ما نیز در ایران اصطلاح «شگفتی اردیبهشت» را به فرهنگ سیاسی خود بیافزاییم. اردیبهشت ۷۶، فاش شدن مذاکرات جواد لاریجانی با نیک براون در لندن و سخنرانی برادر ناطق نوری در مازندران که برادرش را مثل رضاشاه با عرضه ولی برخلاف او دیندار توصیف کرده بود. خبرِخبرهای انتخابات دوم خرداد شد. سال ۹۲، ماجرای موتور سواری و قالیباف و حالا شاید مصاحبه فاش شده ظریف، “شگفتی اردیبهشت” انتخابات۱۴۰۰ باشد. اینکه چه کسی از این شگفتی شود خواهد برد اما به میزان زیادی بستگی به نتیجه زورآزمایی و بسیج رسانهای دو طرف خواهد داشت. حتا هواداران تحریم انتخابات نیز میتوانند مهمات توپخانه خود برای جنگ رسانهای را از مصاحبه ظریف فراهم کنند. مهماتی مثل اعتراف به کماثر بودن نقش دیپلماسی و چهرههای میانهرو در سیاستگذاریها. بنابراین فروکاستن افشای این مصاحبه به نمایشی برای گرم کردن تنور یخزده انتخابات. سادهانگارانه به نظر میرسد. در تحلیل نهایی، افشای مصاحبه ظریف میتواند تبعات متفاوت و چند وجهی در پی داشته باشد. از یک طرف میتواند لایههای تندرو اصولگرایی را بسیج کند اما همزمان ممکن است با دو قطبی کردن فضا، بدنه اجتماعی منفعل طرف مقابل را نیز تحریک کند.
معصومه ناصری(روزنامهنگار) یکی از کسانیست که گمان میکند انتشار این فایل کارِ دولتیها و اطرافیان ظریف بوده(نگاهِ غالب اپوزیسیون)، او در توئیتر نوشت:
چه کسی فایل صوتی ظریف را «لو» داده است؟ تیم حسام آشنا ، چرا؟ -چون او و تیم رسانهایشان طبق معمول این تصور اشتباه را کرده بودند که موج ناشی از آن به نفع ظریف و روحانی خواهد بود. چرا به رسانههای خارج از ایران فرستاده شد؟ چون رسانههای داخلی هرگز فایل کامل را منتشر نمیکردند.
احسان سلطانی(روزنامهنگار) و موضعی که در توئیتر گرفته در واقع همان موضع حامیان دولت و در سطحی دیگر حامیان اصلاحطلب است:
کدام حرف ظریف اشتباه بوده؟ اصرارش به پیگیری برخورد موشک به هواپیما و اعلام عمومی در صورت صحت آن؟ لزوم ارجحیت و تقدم دیپلماسی بر «میدان»؟ تلاش مسکو برای برهم زدن برجام؟ تلاش برای هماهنگی با نهاد نظامی مملکت به رغم انتقاداتی که داشته؟ این فایل صوتی سند افتخار به ظریف است!
رویا کریمی مجد( روزنامهنگار) اما به نکتهی دیگری اشاره کرده، به مسالهای حاشیهای درباره کیفیت مصاحبهای که توسط سعید لیلاز انجام شده. ظاهرا لیلاز چندینبار طی مصاحبه اشارات جنسیتی داشته و خیلیها در شبکههای اجتماعی او را نقد کردند، مثلا در جایی از مصاحبه، لیلاز میگوید:«اشتون، جلیلی را از پا انداخته و ظریف را کمر»:
عجیب است که دوستان روزنامهنگار از لحن و کلمات زنستیزانه سعید لیلاز متعجب شدهاند. لیلاز همیشه به این شیوه رفتار و گفتار مشهور بوده. در روزنامههایی که همکار بودیم و من دبیر سرویس بودم، صراحتا میگفت اگر به شورای تیتر بیایی، من نمیآیم. تو آنجا باشی من نمیتوانم راحت حرف بزنم.
روزنامه فرهیختگان هم در مطلبی با عنوان «یک رسوایی آشنا» در این باره نوشت: متاسفانه در این گفتوگو جناب ظریف برای جبران افتضاحات تاریخی برجام و ۸سال فرصتسوزی دولت روحانی از دهانه گشاد شیپور فریاد زدهاند. ماستمالی شکست دولت روحانی در رفع تحریمها با اظهاراتی ناقص و نادرست امکان ندارد.
این گفتوگو تنها پاسگل جدیدی برای دولت آمریکا محسوب میشود، آنچنان که در همین ساعات اولیه تلویزیون سعودی ایراناینترنشنال جشن و پایکوبی راه انداخته و در آینده همین اظهارات دستمایه فشار بیشتر به کشور خواهد شد. ظریف در زمان دولت خاتمی وقتی عضو ارشد تیم مذاکرهکننده بود نیز به البرادعی، رئیس وقت سازمان بینالمللی انرژی اتمی گفته بود درصورت عدم توافق، طرف مقابل ما در کشور رای خواهد آورد.
بعدتر در دولت روحانی همین مضمون ازسوی وزیر امور خارجه در شورای سیاست خارجی آمریکا مطرح شد. اینبار در آستانه انتخابات حساس خرداد۱۴۰۰ جناب وزیر افتضاح تاریخی دیگری رقم زد. این اتفاقها طبیعی است؟
روسیهِی نارِفیق!
با تمام این حرفها اما شاید مورد توافقترین حرفهای ظریف در این گفتگو، آنجایی باشد که به نقش مخرب روسیه در پیشبرد برنامههای دیپلماتیک ایران اشاره کرد و حالا افکار عمومی در شبکههای اجتماعی همگی بار دیگر از «روسیه» میگویند، نقشآفرینیهای روسیه، ظاهرا مطابق میل شخص اول دیپلماسی کشور نیست، اما علاج کار را چه کسی میداند؟