بررسی و نقد سریال پلیسی نوار زرد

[ad id='39844']

نقد سریال پلیسی نوار زرد

مجموعه تلویزیونی «نوار زرد» به مناسبت هفته نیروی انتظامی این شب ها مهمان خانه ها شده است. اثری قهرمان محور در ژانر پلیسی و معمایی که سعی در نمایش چهره پلیس نمونه نیروی انتظامی دارد. تا امروز سریال های متنوعی با تم پلیسی – جنایی روی آنتن تلویزیون رفته و هر یک به نوعی نیروی پلیس را به تصویر کشیده است اما آن چه که بیش از هر بعد دیگری در سریال اخیر به چشم می آید، حضور و بازی پررنگ امیر آقایی در نقش یک افسر پلیس است. سرگرد کیهان «نوار زرد» را کریم لک زاده خلق کرده است. لک زاده نویسنده و کارگردان جوان سینما، پیشتر یک فیلم کوتاه در ژانر معمایی ساخت که در جشن خانه سینما و چند جشنواره خارجی، حسابی دیده شد. کیهان، افسر نیروی انتظامی در هر خرده داستان، با پرونده ای پلیسی روبه رو می شود که مضمون آن ها از اخبار و جریان های روزمره اداره آگاهی الهام گرفته شده است. در میانه این پرونده های ریز و درشت، به روایت اصلی مجموعه می رسیم. کاوه کیهان وارد پرونده ای پیچیده می شود و ماجراجویی های پلیسی این سرگرد اداره آگاهی، با مسائل خانوادگی او گره می خورد تا داستان کمی ملودرام طور شود. «نوار زرد» قهرمان محور است و مخاطب سریال بیش از سوژه ها و مجرمان با حضور پررنگ کیهان روبه روست.

شخصیت پردازی

«نوار زرد» سعی در نمایش چهره ای واقعی از پلیس دارد و قدم در راه آثار پلیسی آمریکایی گذاشته است که شخصیتی بی عیب ونقص را تصویر نمی کنند. اتفاقا سرگرد کیهان مثل هر عضو دیگر جامعه در زندگی شخصی خود با پدر، خواهر و نبود همسرش دچار چالش هایی است اما در این واقع نمایی، کمی افراط شده است و کیهان از جایگاه حرفه ای خود به نفع احساسات شخصی اش استفاده می کند، به طوری که از چهره یک پلیس به عنوان الگویی عادل و بی طرف عدول می کند. نقش سرگرد کیهان، بدون جذابیت های کلامی است و از نظر ویژگی های رفتاری و اخلاقی چه در محیط خانوادگی و چه کاری، با داشتن شخصیتی کم حرف، مجرد، جدی و سرد، شخصیتی دوست داشتنی نیست اما به لحاظ رعایت خصوصیت های ظاهری چون تیپ، لباس و البته بازی گیرای امیر آقایی، افسری جذاب می نماید. چهره ای که نویسنده از یک کارآگاه پلیس به تصویر کشیده است، افسری باهوش، آرام و بدون رفتار های هیجانی پلیسی، تک رو و مبادی آداب است که بیشتر معما های پیش رویش را از روی مشاهده برخی علایم و جزئیات و کمترین اتکا به کار آزمایشگاهی به سرعت می گشاید.

با این حال «نوار زرد» خواسته یا ناخواسته نسخه ای ضعیف از شرلوک هلمزِ زیرک، ساکت، تنها و درون گرا را با همراهی یک دستیار به مخاطبانش نشان می دهد که با پیگیری چند سرنخ کوچک به کشف یک معمای درهم می رسد، به طوری که دستیار و بینندگان، در بُهت این کشف و شهود آنی سردرگم می مانند. درست است که پرداخت شخصیت سرگرد کیهان به سمت کشف بی سروصدا و در عین حال رازآلود گره های داستانی تمایل دارد اما می توانست کمی بیش از ۳-۲ صحنه محدود، در غافلگیری یا حرکت های اکشن دیده شود تا از این مسیر به جذابیت های بصری اثر بیفزاید.

چهره پردازی

انتخاب سر و ریش جوگندمی برای چهره امیر آقایی، مناسب نقش باوقار اوست و با سن وسال و تیپ بازیگر نیز همخوانی خوبی دارد. با این که گذاشتن محاسن بلند برای نقش اول پلیس را کمتر در آثار تلویزیونی شاهد بوده ایم اما این گریم روی چهره و بازی امیر آقایی نشسته است اگرچه می توانست کمی کوتاه تر باشد تا به بُعد کارآگاهی اش قوت ببخشد.

چهره پردازی امیر آقایی در آثار اخیرش، با محاسن نسبتاً بلندی همراه بوده و برای مخاطبان حرفه ای سینما و تلویزیون، چهره او را تکراری کرده است. «بادیگارد»، «بدون تاریخ، بدون امضا»، «فصل نرگس» و سریال «چرخ فلک» از این دست آثارند که همگی در یکی دو سال اخیر ساخته شده اند.

زبان بدن
سرگرد کیهان، معمولا با یک دست در جیب، در غالب نما های سریال دیده می شود و با این حرکت، آرامش و تسلط را در شغلی حساس و پرتنش به مخاطب القا می کند. نگاه سرد و صورت بی حالت آقایی هم به قبول نقش کارآگاهی جدی و وظیفه شناس کمک کرده است؛ شخصیتی که به این سادگی ها لبخند نمی زند مگر نیشخندی تلخ و از سر تایید جمع. کیهان مانند نیرو های نظامی، صاف و کشیده قدم برمی دارد، حرکات بی جای دست وپا و چهره ندارد و در کنار دیالوگ های اندکش، بدون هیاهو و گردوخاک، پرونده ها را حل وفصل می کند.

با همه این اوصاف، امیر آقایی در نقش یک سرگرد پلیس، می توانست در برخی موارد کمی منعطف تر و ظریف تر هم عمل کند و اغراق کمتری را در بازی خود به کار ببرد.

پوشش

خالقان «نوار زرد» سعی داشته اند تا کاوه کیهان را به عنوان یک افسر «باکلاس» پلیس تصویر کنند. این روش پیشتر هم در سریال های پلیسی هفته نیروی انتظامی دیده شده بود و کارگردانان جوان هم علاقه بیشتری به این تصویر دارند. «ماتادور» فرهاد نجفی، «آمین» منوچهر هادی و بهرنگ توفیقی و «گشت ویژه» مهدی رحمانی هم همین رویکرد را داشتند. در «نوار زرد» نیز، نمایش آویختن نشان پلیسی، نوع بستن اسلحه کمری و عینک های دودی مناسب در کنار لباس هایی که سرگرد کاوه کیهان می پوشد، او را به عنوان یک کارآگاه باکلاس پلیس تصویر کرده است.

کیهان معمولا با کت وشلوار رسمی و پیراهن سفید و گاهی هم با تیپ چرم و گاه پیراهن تک مشکی ظاهر می شود و بیشتر از آن که نماینده قشری پرتلاش و زحمتکش به نظر برسد، الگویی از ستاره های شیک پوش به اصطلاح آن ورآبی را به نمایش می گذارد. انتخاب لباس های تنگی که تا به حال بر تن یک مأمور باتجربه آگاهی دیده نشده، شخصیت سرگرد اداره آگاهی را از فضای قصه دور کرده است. مدل پوشش او، مهم ترین دلیل جلب توجه نقش در نگاه مخاطبان اثر شده تا آن جا که از پیگیری روایت هم پیشی گرفته است. به علاوه، استفاده از عینک دودی در اکثر فضا های باز و سرپوشیده سریال اغراق آمیز است و بیشتر تلاش فیلم ساز برای قبولاندن یک پلیسِ قهرمان را بازنمایی می کند.

نقش پارتنر

سیروس گرجستانی در نقش پدر سرگرد، با وجودی که پارتنر کاری او محسوب نمی شود، اما حضور زیادی در قاب تصویر دارد و اتفاقاً به نسبت نقش فرعی اش، مؤثر هم هست. او کارشناس بازنشسته بیمه است و پرداخت نسبتاً خوبی دارد. پدر سرگرد به قول خودش در یکی از سکانس ها، شخصیتی «خوش انرژی، مثبت و رُک» دارد به همین دلیل کاملاً متفاوت از پسر عمل می کند. او همچنین از نظر زیرکی و ذکاوت با پسرش نسبت نزدیکی دارد و در مجموع به خوبی پرداخت شده است. اتفاقی که بهتر بود درباره همکار های سرگرد هم رخ می داد.

قاسم زارع، محسن بهرامی و سمیرا حسینی اصلی ترین همکاران سرگرد در اداره آگاهی هستند. سه نقشی که قرار است به تقویت نقش سرگرد کیهان در حل پرونده های محوله اش و درنتیجه جذابیت بیشتر سریال کمک کنند ولی آن چنان که باید طراحی و اجرا نشده اند. محسن بهرامی، در نقش سروان دستیار کیهان به سنت همه دستیاران، ساده لوح تر دیده شده است تا نقش سرکارآگاه درشت نمایی شود. ستوانی که دو وجه شخصیتی برایش تعریف شده است، متخصص رایانه و بسیار خوش خوراک؛ تا جایی که در برخی از سکانس ها وظیفه حرفه ای او تحت الشعاع این ساده انگاری و خوش اشتهایی قرار می گیرد. مثلا در ماجرای گروگان گیری، شاهدِ تحت مراقبت را در خودرو در حاشیه بزرگراه رها می کند تا ساندویچ بخرد! اتفاقی که سوءقصدی را به جان شاهد، رقم می زند. معمولا نقش دستیار به عنوان نقش دوم، برای کمک و قوت نقش اول قصه نوشته می شود، ولی دستیار کیهان یا چیزی نمی داند یا اشتباه حدس می زند. پرسیدن سوالات بی جا و پی درپی و رفتار های ناشیانه و آماتور وی، به پیشرفت گره های جنایی و پلیسی در دست اقدام سرگرد کیهان به عنوان نقش مقابلش کمک قابل ملاحظه ای نمی کند. همین طور حضور سمیرا حسینی، تنها به انجام امور تحقیقاتی درون اداره محدود شده و تاثیر چندانی در روند سریال و ماجرا هایش ندارد.

نقش آفرینی

امیر آقایی به عنوان شخصیت اصلی «نوار زرد» انتخاب خوبی بوده است که توانسته به خوبی از پس نقش یک پلیس برآید. بازی آرام و مرموز «آقایی» در کنار صدای گرم و هیکل چهارشانه و ورزیده اش، به یاری نقش او آمده است. نقش آفرینی قابل قبول او به عنوان سرگرد کاوه با وجود کم بودن میزان دیالوگ ها، ضعف کشش داستانی و دیگر اجزا را پوشش داده است و بار سریال را یک تنه بر دوش می کشد. فرو رفتن امیر آقایی در نقش سرگرد کیهان، نشان از توان و سابقه حرفه ای این هنر مند سینما و تلویزیون در ایفای چنین نقش های پیچیده و حساسی دارد، به طوری که مخاطبان حداقل به دلیل حضور وی پیگیر دنباله مجموعه هستند.

نقد سریال پلیسی نوار زرد  نقد سریال پلیسی نوار زرد   نقد سریال پلیسی نوار زردنقد سریال پلیسی نوار زرد   نقد سریال پلیسی نوار زردنقد سریال پلیسی نوار زرد نقد سریال پلیسی نوار زرد   نقد سریال پلیسی نوار زرد نقد سریال پلیسی نوار زرد نقد سریال پلیسی نوار زرد   نقد سریال پلیسی نوار زردنقد سریال پلیسی نوار زرد

[ad id='39844']

1 دیدگاه دربارهٔ «بررسی و نقد سریال پلیسی نوار زرد»

  1. سالارعلیپور

    باسلام و خسته نباشید خدمت کارگردان محترم سریال نوار زرد. بسیار عالی و سرگرم کننده و هیجانی و عالی هستش. فقط این نحوه آب خوردن دستیار سرگرد حال ادم را بهم میزنید و کلا وجه این شخصیت ادم را یاد بابا پنجعلی در سریال پایتخت هستش یه شخصیت اصافه و خسته کننده در این سریال با دیالوگ های بی مورد و نحوه نوشیدن آب در شخصیت یک پلیس و حتی یک انسان نیست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *